بیوگرافی علیرضا قزوه – Alireza Qazveh
علیرضا قَزوه (زاده بهمن ۱۳۴۲ در گرمسار) نویسنده و شاعر معاصر ایرانی است. او رییس مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو است.
زاده : بهمن ۱۳۴۲
گرمسار
ملیت : ایرانی
پیشه : نویسنده و شاعر
زندگی
علیرضا قزوه در سال 1342، در شهر گرمسار یکی از شهرهای استان سمنان به دنیا آمد. او تحصیلاتش را در رشته ادبیات فارسی ادامه داد و توانست مدرک دکتری خود را در رشته زبانشناسی دریافت نماید.
قزوه مجموعه اشعار بسیاری در قالب شعر سپید و نیز در قالب غزل، منتشر کرده و همچنین در زمینه کارهای پژوهشی و سفرنامه نویسی نیز فعالیتهایی داشته است. برخی از اشعار او به صورت مستقل و برخی دیگر به شکل مجموعه، به ده زبان زنده دنیا ترجمه شده و همچنین برخی آثار شعر و نثرش در کتابهای درسی به چاپ رسیده است.
قزوه سفرهایی نیز به منظور شعرخوانی به چندین کشور دنیا داشته است. علیرضا قزوه در زمینه جنگ، دفاع مقدس و فلسطین اشعار بسیاری را در مطبوعات به چاپ رسانده است و به همین دلیل به وی لقب “شاعر اعتراض” دادهاند. وی با راهاندازی نخستین جشنواره شعر فجر توانست قدم مهمی برای معرفی و ارتقاء شعر ایران بردارد.
قزوه از سال 1377 به مدت 2 سال همکار رایزن فرهنگی ایران در کشور تاجیکستان و همچنین از سال 1386 به مدت 5 سال رایزن فرهنگی و مدیر “مرکز تحقیقات فارسی” در دهلی نو بوده است. وی در بهمن 1392 به عنوان مدیر دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری انتخاب شد.
تحصیلات
علیرضا قزوه پس از اخذ دیپلم تجربی، از سال 1364 تا 1365 به ادبیات عرب تمایل پیدا کرد سپس برای ادامه تحصیلات به شهر قم رفت و تا سال 1369 در آنجا بود و لیسانس حقوق قضایی خود را از دانشگاه قم دریافت نمود. پس از آن در مقطع فوقلیسانس در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی فارغالتحصیل شد.
رساله فوقلیسانس او در زمینه شعر و ادبیات معاصر تاجیکستان است. قزوه با ادامه تحصیلات توانست دکترای رشته فیلولوژی (زبانشناسی) خود را از دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان دریافت نماید.
مسئولیت ها و سوابق فرهنگی
همکاری با رایزن فرهنگی ایران در کشور تاجیکستان از سال 1377 تا 1379
رایزن فرهنگی و مدیر مرکز تحقیقات فارسی دهلی نو از سال 1386 تا 1390
ریاست شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدت یک سال
دبیر کنگره سراسری شعر دفاع مقدس در استان کرمانشاه
مسئول صفحه ادبی روزنامه اطلاعات (بشنو از نی)
مسئول واحد ادبیات (شعر) حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
مدیر دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری در سال 1392
فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
فعالیتهای مطبوعاتی
علیرضا قزوه در برخی جراید و رسانههای کشور فعالیتهایی داشته است از جمله آنها:
روزنامه جمهوری اسلامی
روزنامه اطلاعات
مجله امید انقلاب
ادبستان و اهل قلم
برنامههای ادبی رادیو
راهاندازی نخستین جشنواره شعر فجر
فعالیتهای پژوهشی
تصحیح تذکره کلمات الشعرای سرخوش
تصحیح کتاب خورشیدهای گمشده (معرفی شعر تاجیکستان در یکصد سال اخیر)
تصحیح نسخه خطی بیدل به انتخاب بیدل به همراه پروفسور “شریف حسین قاسمی”
چاپ دیوان دوجلدی بیدل نسخه رامپور (قدیمیترین و معتبرترین نسخه بیدل با 251 غزل به دستخط خود وی)
ویژگی اشعار علی رضا قزوه
“جواد محقق” نویسنده و روزنامهنگار، مهمترین ویژگی شعرهای علیرضا قزوه را در طراوت، تازگی و آمیختگی اشعار وی با مضامین اعتقادی، فرهنگ بومی و مفاهیم ملی و مذهبی ایران میداند.
قزوه را بسیاری افراد با شعرهای سپید سیاسی، بعضی با غزلهای انتظار، بعضی دیگر با دوبیتیهای ساده و برخی نیز با شعرهای مذهبی می شناسند. وی اشعاری را در زمینه رخدادهای سیاسی در ایران و دیگر کشورها، در وبگاههای سیاسی منتشر کرده است.
قزوه با اینکه آثاری در عرصه شعر نو دارد ولی او را از غزلسرایان دهه 60 به شمار میآورند. از لحاظ محتوا وی از اولین شعرایی است که به سیاهکاریها در دوران جنگ اعتراض میکند. در مجموعه “از نخلستان تا خیابان” سرود زیر را به زبان میآورد و میگوید:
دسته گلها دستهدسته میروند از یادها
گریه کن ای آسمان در مرگ طوفان زادهها
سـخت گمنامید اما ای شــقایـق سیرتـان
کـیـسـه مــیدوزنـد بـا نـام شــمـا شــیـادهــا
آثار و تألیفات
کتب
مولا ویلا نداشت
من میگویم، شما بگریید
چه عطر شگفتی (یادواره احمد زارعی) 1373
غزل معاصر ایران، 1375 تا 1376
دو رکعت عشق، 1375
خورشیدهای گمشده (گزیده اشعار تاجیکستان) 1376
غزل معاصر ایران (گزینش و جمعآوری) 1379
قدم زدن در کلمات (مجموعه گفتگو با شاعران معاصر) 1379
کسی هنوز عیار تو را نسنجیده است (جشننامه محمدعلی بهمنی) 1383
چمدانهای قدیمی قزوه، 1391
صبح بنارس، 1391
سفرنامه ها
پرستو در قاف (سفرنامه حج) 1375
(بخشی از این نوشته، درس بیستم کتاب ادبیات فارسی اول دبیرستان ایران را تشکیل میدهد)
قونیه در قطار (سفرنامه قونیه) 1388
مجموعه اشعار
از نخلستان تا خیابان (مجموعه شعر) 1368
شبلی و آتش (مجموعه شعر) 1373
سوره انگور (مجموعه شعر)
این همه یوسف (مجموعه شعر)
با کاروان نیزه (مجموعه شعر)
انگشتری سوم خاتم (مجموعه شعر)
گزیده ادبیات معاصر (مجموعه شعر) 1378
عشق علیهالسلام (مجموعه شعر) 1381
قطار اندیمشک و ترانههای جنگ (مجموعه شعر) 1384
نقد کتاب “با کاروان نیزه” در انجمن حوزه هنری
در جلسه انجمن شعر آئینی حوزه هنری در تاریخ 14 بهمن 1392، ترکیببند “با کاروان نیزه” سروده علیرضا قزوه، با حضور جمعی از شاعران آئینی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در این انجمن، شاعران آئینی بسیاری به شعرخوانی و نقد و بررسی شعر یکدیگر پرداختند. در این جلسه، کتاب “با کاروان نیزه”علیرضا قزوه که با تأسی از ترکیببند “محتشم کاشانی” در چهارده بند سروده شده و محتوای آن روایت وقایع کربلا است، مورد نقد قرار گرفت.
نقطه قوت ترکیببند قزوه، استفاده نکردن از ردیف و قافیه محشتم
“علی انسانی”، از شعرای آئینی کشور که مداحان اهل بیت(ع) در مدیحهخوانی و مرثیهخوانی از سرودههای او بسیار استفاده می کنند، در خصوص ترکیببند “با کاروان نیزه” گفت: «قزوه در این اشعار قافیه و ردیف جدیدی را استفاده کرده است و این نوع ردیف و قافیه برای مخاطبان جا افتاده است. شاعران بسیاری از ترکیببند محتشم کاشانی استقبال کردهاند و همه با همان وزن و قافیه یکسان پیشرفتهاند اما موفق نبودهاند چرا که در آن قالب و هیئت، بهترین صورت ممکن را خود محتشم خلق نموده است. اما نقطه قوت ترکیببند قزوه این است که از این ردیف و قافیه استفاده نکرده است و همین امر سبب شده که بسیاری از ابیات شعر او جا افتاده و مناسب باشند».
یکی از مواردی که انسانی در ترکیببند علیرضا قزوه، به آن انتقاد کرد، بیتهای ترکیب شعر بود که این ابیات با بند پس از خود موقوفالمعانی نیستند و در خود بیت تمام میشوند. حال آنکه در شعر محتشم هر بیت ترکیب با بند پس از خود ارتباط دارد و در واقع مقدمهای است برای مضمون بیت ابتدایی بند بعدی.
انسانی همچنین بیان کرد: «با تمام احترامی که برای پیامبر اولوالعزم، حضرت عیسی مسیح (ع) دارم، ولی این بیسلیقگی است که خواسته باشیم در اشعارمان، آقا سید الشهداء را مقایسه و تشبیه به عیسی مسیح (ع) کنیم و این را باید بدانیم که مظلومیت و مصیبتهایی که سید الشهداء داشته هیچ یک از پیامبران و اولیاء خدا نداشتهاند».
شعر قزوه با مفاهیم شعر آئینی تنافر دارد
“یوسفعلی میرشکاک”، شاعر برجسته آئینی، به این نکته اشاره کرد که: «مصراع “تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود” در شعر قزوه با مفاهیم شعر آئینی تنافر دارد و از منظر شعر آئینی اشتباه است. چرا که در قرآن در خصوص حضرت مسیح علیهالسلام داریم : “و ما قتلوه و ما صلبوه…”».
میرشکاک تشبیه امام معصوم به حضرت مسیح علیهالسلام را نادرست دانست و این را دون شان معصوم شمرد. وی در ادامه گفت: «من با مقدمه و موخرهای که بر این کتاب نوشتهاند موافق نیستم. از زمانی که فضای شعر کلاسیک در جامعه تغییر کرده، شاعران چه بخواهند و چه نخواهند از یک نگاه گسسته شعر میسرایند و اگر بخواهیم مسیر شعر آیینی را به زمان و روزگاران پیوستگی برگردانیم محال است، از عصر گسستگی، شعر گسسته بیرون خواهد آمد و ضرورتی ندارد که از آقای قزوه توقع داشت که شعرهایی همانند محتشم کاشانی و یا الهامی کرمانشاهی بسراید و در روزگار ما به هیچ عنوان و در هیچ زمینهای نمیتوان کار گذشتگانمان را تکرار کنیم و اصولاً شاعران شعرهایی را که میسرایند، به نوعی مونتاژ میکنند».
سروده هایم نه قصیده است و نه غزل، بلکه از جنس”سوگ” است
علی رضا قزوه نیز در پایان نقد کتاب خویش گفت: «اشعار من در این کتاب نه قصیده است و نه غزل، بلکه از جنس سوگ است و آن جایی که شبیه قصیده شده، در واقع به نوعی به فخامت زبانی تاکید کردهام و به همین دلیل شبیه قصیده شده است.
اشعار من به این دلیل غزل سوگ است که با میآیم شروع و با میروم به اتمام رسیده است و در آن یک سری تصاویر نوعی دیده میشود که متکی بر ادب فارسی نیست و از دید مرثیه به واقعه نگاه شده است».
حمایت قزوه از مواضع “گونتر گراس”
انتشار شعر “آنچه باید گفت” از گونتر گراس در انتقاد از عملکرد اسرائیل پیرامون تسلیحات هستهای در یک روزنامه آلمانی، بازتابهای فراوانی داشت. علیرضا قزوه در استقبال از مواضع وی و در واکنش به شعر “آنچه باید گفت”، شعری در قالب شعر نو ارائه نمود:
آقای گونترگراس!
من و تو خوب میدانیم
کاخ سفید
میدان گاوبازی دنیاست
با دستمال سرخی به نام اتحادیه اروپا
و گوسالهای به نام اسرائیل
ما دیگر عادت کردهایم به این بازی
ما دیگر عادت کردهایم به رجالههایی
که از زیر دستمال شعبده بازی انگلیس
بیرون میآیند
به وطن فروشانی که پرچم شان بی بی سی ست
به جاسوسان ستاره داوود
با رمز بالاترین
جنگها بازی است
سیاستها بازی
من و تو نیز متهمیم
که در شعرمان کمی غنی سازی وجود دارد
و پیشتر از ما
در شعر خیام و مولوی و نیما
ابیات هستهای یافته اند
بازرسان همین سازمان ملل و آژانس شیشه و شراب
این کشف تازه عجوزه کلینتون است لابد
و دیوه زنان شاخدارهالیوود
از رایس که برج دوقلو زایید
تا همین کلینتون
که مدام خط و نشان میکشد
تا اوبامای بیست درصد هستهای
اوبامای اف بیست و دو
انگشت ششم غرب
که از همان اول
مترسک خیمه شب بازی بود
قلبش با بطری کار میکند و زبانش با باتری
و از دور کنترل میشود
او از جنس بازیگرانی ست که
مدام تیر میخورند و نمیمیرند
و از دهانشان قیر و نفت و افعی میریزد
و زود با یک قطعنامه
بازسازی میشوند
هورا به شعر تو و بیداری ات
در وال استریت شعر
من که پهلوانی نمیبینم آقای گونترگراس!
انگار خون “نولدکه” در توست
و خون شاهنامه فردوسی
که پاک میکنی حماقت هیتلر را
لابد دانستهای
که جنگ شعبده و جادوگران و رجالگان است
با اصحاب معجزه و
ذوالجناح و ذوالفقار!
تمام حرف همین است
شکوه شعر تو را
بسیارها سپاس
آقای گونترگراس!
واکنش علی رضا قزوه به انتشار ترانه توهین آمیز توسط خواننده مرتد
علی رضا قزوه پس از انتشار “ترانه نقی” توسط “شاهین نجفی”، شعری را در پاسخ به وی ارائه کرد. وی در قالب شعری نو با عنوان “مرتد سوم”، هتاکی بیشرمانه این خواننده خارج نشین به امام هادی(ع) را محکوم کرد. وی در وبلاگش نوشت: «به بچه خفاشی که به ساحت امامان مظلوم شیعه اهانت کرد و به بچههای سر راهی “بالاترین” که کارگردانان این بازیاند».
…
مرتدند اینان نه یک تن شان
مرتد اول
همین بالاترین با بچههای تخس بی مادر
با همان اصحاب یک پاشان به اسرائیل
با همان مسئول کلاشش
مرتد دوم
کارگردان چنین آهنگ بد آهنگ
مرتد سوم
همین خفاش عیاشش …
مانده آن سو مادری چشم انتظار راه
مادری شرمنده شاهین…
نه، خفاشش!
شعری برای “وال استریت”
23 مهرماه سال 1390، علی رضا قزوه در وبلاگ شخصی خود، پیرامون اعتراضات مردمی در آمریکا علیه نظام سرمایه داری و تحصن در “وال استریت” شعری با مطلع “اینها که ایستادهاند در وال استریت و داد میزنند 99 درصد ما، اینها هم از سپاه قدس اند؟!” را سرود.
متن این سروده به شرح ذیل است:
اینها که ایستادهاند در وال استریت
و داد میزنند 99 درصد ما
اینها هم از سپاه قدساند؟!
یازده سپتامبر هم لابد
کار سپاه قدس بود!
و کسری بودجه امریکا
سقوط ارزش آقای اوباما…
حتی گرسنگی سومالی
سقوط بورس لندن
کوررنگی سازمان ملل
و سونامیهایی که در راهاند…
تمام شان کار سپاه قدس است!
دمپایییی که رد شد روزی
از کنار گوش آقای بوش
کار سپاه قدس بود!
و مردمی که میجنگند در لیبی
تمام شان عضو سپاه قدساند!
جوانان میدان التحریر
زنان بحرینی
که خواب شاه عربستان را آشفته کردهاند
یک شعبه از سپاه قدساند
اسناد ویکی لیکس
ترور مالکم ایکس هم لابد کار سپاه قدس بود
با این همه
عالی جناب اوباما!
حکایتیست که میگوید
هیچ شیری
موش مرده نمی گیرد
لااقل می گفتی گاوی،
بوفالویی
پرزیدنت صهیونیستی…
شما که در هالیوودتان
گنجشک را با هواپیما عوض میکنید
آدمها را با روبات
غولهایی میسازید
که هرچه تیر میخورند نمیمیرند
شما که میتوانید از یک موش مرده
یک شیّاد بسازید
و هر لحظه از دوربین هایتان
یک فاحشه بیرون بیاورید
میتوانید از ترکیب کوکائین و کوکاکولا
جاسوس بسازید
اما
ما هم بیکار نبودیم
گیرم به طنز در نطنز
یا به جد در نجد
عشق را غنی سازی کردیم با عقل
پیوند زدیم شعر را با فریاد
عالی جناب اوباما!
با همان دماغ پینوکیوییات
از زیر دشداشهی شیخ نفت
بیرون بیا لطفا…
حالا نوبت توست
یا حبیبی…
تکان نخور که منفجر خواهی شد
در زیر کلاه کوچک شیمون پرز!
– انفجار پشت انفجار-
تکان نخور آقای پرز!
که متصل شده با فیبر نوری
به دمت
بچههای سرراهی بالاترین…
و متصل شدهاند به تو
جرسیها و چرسیها
با تمام تخسهایی
که پستان مادرشان را گاز گرفتهاند
که متصل شدهاند به تو جیرجیرکها و قورباغهها
و متصل شده است به تو خبرگزاری بی بی سی
با تمام نوهها و نتیجههایش
تکان نخورید!
تمامتان در محاصرهی سپاه قدساید!
لبخند بزنید
قطعنامه صادر کنید
و شکلک در بیاورید
شما در مقابل دوربین مخفی مردم قرار دارید…
اشعاری در محکومیت حوادث سال 1388
علیرضا قزوه چندین شعر در محکومیت حوادث سال 1388، که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم اتفاق افتاد سرود. وی در شعر خود به حوادث 25 بهمن 1388 پرداخت. قزوه در این شعر که آن را در وبلاگ شخصی خود (عشق علیهالسلام) منتشر ساخته، به محکومیت سران این جریان اشاره میکند:
تو پشیمان میشوی
و گریه خواهی کرد
روزی که دیر شده ست
به میر… افهم هم نخواهم گفت
که دیر شده ست برایش…
افهم! یا شیخ افهم…
نه مصریان به خانه باز نمیگردند
که خانه تمامی آنان میدان التحریر است
بمبی به نام فیس بوک گذاشتند
خنثی شد
بمبی به نام توئیتر
ترکید
بمبی به نام تو و میر
بمبی به نام 25بهمن
ترکیدید
در سطل آشغال!
حالا دنبال بمبهای دیگرند
اما دوستان محمد عبده
و جمال عبدالناصر
و خالد اسلامبولی
نیاز به فیس بوک ندارند
و مصر
بدون اینترنت هم اموراتش را میگذراند
و بینیاز به شیخ فضول و میر ذلول
همچنان که غزه و لبنان
با آن شعار مبارک پسندتان تا حال
ایستاد
و حالشان را گرفت
و مصر
هیچ نیازی به شیخ فتنه گر ندارد
خلاف رای شما
مصر به انقلاب ایران افتخار کرد
آقای سید ابراهام السلطنه
آقای اسرائیل زاده
آقای مهملباف
صدای مرا دارید؟
و از شجاعت ایران تعریف کرد
حتی گفت امام خامنهای
اما نگفت خرت به چند شیخ بیسوات
دیدی
خلاف رای شما
نصرالله تنها با یک سخنرانی
اشک سعد حریری را درآورد
و سارکوزی و شما را
سرجایش نشاند
…
منازعه کلامی بین چند تن از شاعران انقلاب
30 آذرماه سال 1392، “علیرضا قزوه”( رئیس دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری) در مراسم بزرگداشت “عمران خلیلی” طی سخنانی اعضای هیئت مدیره انجمن شاعران ایران را متهم کرد که با پول بیت المال، خانه و زنشان را عوض کرده اند. در واکنش به این سخنان، اعضای هیئت مدیره انجمن شاعران ایران در تاریخ 4 دی 1392، نشستی را ترتیب دادند که منجر به تنظیم شکایتنامهای از سوی اعضای این هیئت علیه علیرضا قزوه شد. این نشست خبری با حضور “ساعد باقری”، “سهیل محمودی” و “فاطمه راکعی” برگزار شد.
فاطمه راکعی: در انجمن شاعران تلاش میکنیم دموکرات باشیم
در ابتدای نشست، فاطمه راکعی (مدیرعامل انجمن خانه شاعران) به توضیح پیشزمینه تأسیس انجمن شاعران و اهداف تأسیس آن پرداخت و اظهار داشت: «تشکیل دهندگان انجمن کسانی مانند سید حسن حسینی، قیصر امین پور، استاد مشفق کاشانی، ساعد باقری و من بودیم و بعدها هم افرادی مانند سهیل محمودی و افشین علاء نیز به هیئت مدیره پیوستند. در حال حاضر در انجمن، تعداد زیادی از شاعران شناخته شده و برجسته کشور حضور دارند و عضو مجمع عمومی آن هستند».
راکعی هدف انجمن را ادامه دادن راه شعر متعهد انقلاب با زبانی نو و تأثیرگذار دانست و افزود: «این انجمن یک NGO(سازمانی غیردولتی، غیرانتفاعی و داوطلبانه) است و تأسیسات و ساختمان آن از همان زمان تأسیس توسط شهرداری در اختیار ما قرار گرفت. این انجمن مخارج و هزینههای روتین دارد و همچنین به صورت مشترک پروژههای فرهنگی با نهادهایی مانند شورای شهر و شهرداری تهران و قبلترها با وزارت ارشاد برگزار میکرد».
فاطمه راکعی درباره اینکه علیرضا قزوه خانه شاعران را با “حزب مشارکت” مرتبط دانسته بود اظهار کرد: «اگر عضو بودن من در حزب مشارکت جرم بوده است پس چرا من را محکوم و قصاص نمیکنند؟ تا زمانی که من عضو حزب مشارکت بودم، این حزب به قول ایشان منحله نبود و از زمانی که به صورت غیررسمی اعلام کردهاند منحل است، دلیلی برای مطرح کردن آن در فعالیتهای دیگرم ندیدهام. بنابراین فکر میکنم باید بین مسائل تفکیک قائل شد، وگرنه در زمانی که من نماینده مجلس بودم هیچگاه حرف بیمنطق و خلاف قانونی نزدهام، اما در انجمن شاعران تلاش میکنیم دموکرات باشیم».
واکنش سهیل محمودی
“سهیل محمودی” با اشاره به سخنان علیرضا قزوه مبنی بر اینکه باید خانه شاعران ایران بسته شود گفت: «فکر میکنم نگاهی که در پی تخریب انجمن شاعران ایران است قبلا هم در سیاست و فرهنگ و موضوع خانه سینما امتحان خود را پس داده است. همان کسانی از بسته شدن خانه شاعران خوشحال خواهند شد که از بسته شدن خانه سینما خوشحال شدند؛ اما دیدیم خانه سینما با سرافرازی باز شد و خانه شاعران نیز با سرافرازی بسته نخواهد شد».
محمودی به موضوعی که قزوه درباره فرزندان سلمان هراتی و فتنهگر خواندن آنها گفته اشاره کرد و در اینباره توضیح داد: «سلمان هراتی در کنار سید حسن حسینی و قیصر امین پور شاعرانی هستند که هنوز حیات دارند. ما اعتقاد داریم آنها در جهان به بسط ید رسیدهاند، اما از نظر افرادی مثل قزوه، شعرهای دفاع مقدسی آنها زمینهای شده تا آنها را به نفع خود مصادره کنند و…».
انتقادات ساعد باقری
“ساعد باقری” عضو هیئت مدیره انجمن شاعران ایران گفت: «در مراسم بزرگداشت مرحوم خلیل عمرانی، آقای قزوه از موضع مدیریت به پرخاشگری و بیپروایی و اتهامافکنی با بارهای بسیار سنگین و فتنهانگیزی به همان معنی دقیق فتنه در فرهنگ الهی و قرآنی سخن گفته است و اتفاقا این حرفها از دهن کسی بیرون آمده که مدعای پیشگامی در قلمرو ادبیات انقلاب اسلامی را دارد با رویکرد هر دو وجه انقلاب و اسلام».
باقری با اشاره به برخی سخنان قزوه، گفت: «این شخص در طوفان به پا کردن و غبارآلود کردن فضا به نوعی سخن گفته که هر کسی از ظن خود یار او شود و حرفهایش را به گونهای زده که مخاطب گمان کند اتهاماتش قبلا اثبات شده است. او گفته که آنها به مرحوم خلیل عمرانی، تهمت “شاعر دولتی” بودن میزدند، خودشان به طور متوسط سالی 100 میلیون تومان بودجه میگیرند، آن هم در مجلس بزرگداشت یک شاعر درگذشته که متصف به مسلمانی است و به تعبیر خود قزوه، خانهاش را حسینیه کرده است آن وقت در مجلسی که باید مجلس تذکر و یاد مرگ باشد، دروغی به این بزرگی میگوید که سرآغاز فتنهانگیزی است و حالا او باید یک سند بیاورد که ما در کجا مرحوم خلیل عمرانی را به تهمت شاعر دولتی نواختهایم».
ساعد باقری اظهار کرد: «این جنس غبارانگیزیها میتواند با بزرگمنشیها نادیده گرفته شود، چون کم و بیش این لحن ادبیات و اینگونه غوغا به پا کردن و بههم ریختن توازن، برای ما بی سابقه نیست و شاید بتوانیم بگوییم که به آن عادت کردهایم؛ اما آنچه در پیشگاه حضرت حق و وجدان عمومی غیر قابل بخشایش است، این است که ایشان در سخنان خود گفتهاند پیش از ایام انتخابات زمینی در منطقه 22 تهران به تشکی که افراد در آن بودند داده شد و دیدیم که چگونه آن را به نام خودشان زدند و بعد از آن، به دیگران تهمت میزنند و خودشان را شاعر و آزاده میدادند و بعد آورده است که ما شاعر دولتی نیستیم، شاعر دولتی آنهایی هستند که با پول بیتالمال خانهها و زنهایشان را عوض کردند».
باقری توضیح داد: «اولا ما در رابطه با موضوع زمین ناچار شدیم توضیح دهیم. خانه هنرمندان از انجمنهای هنری و ادبی تشکیل شده که نمایندگان ما هم در آنجا هستند. خانه هنرمندان سالها در پی تشکیل تعاونی مسکن هنرمندان بود و ما مجبور شدیم روز گذشته سندی را برخلاف میل خودمان منتشر کنیم. در این نامه هیچ اسمی از هیچیک از اعضای هیئت مدیره انجمن وجود ندارد و اتفاقا شاعرانی هم که در آنجا مطرحاند متعلق به نحلههای متنوع شعری و فکری هستند».
پاسخ علیرضا قزوه به ساعد باقری: منظورم تو نبودهای!
ساعد باقری در ادامه به صحبتهای دو سه روز اخیر خود با علیرضا قزوه اشاره کرد و گفت: «پس از صحبتهای مکرر با آقای قزوه، برخلاف میل باطنیام با لحاظ این موضوع که هیچ گاه فکر نمیکردم به جایی برسم که بخواهم از یک شاعر شکایت کنم، تصمیم گرفتم شکایتنامهای را علیه ایشان تنظیم کنم».
وی با اشاره به تماسهای دو سه روزه خود با علیرضا قزوه و با اشاره به اینکه او مکررا تأکید میکرد که اسنادی در دست دارد اظهار کرد: «نمیدانم چگونه میشود که کسی مثل آقای قزوه به همه اسناد دسترسی پیدا میکند. در یکی از این تماسها وقتی به قزوه گفتم معنای این حرفت چیست که گفتهای با پول بیتالمال خانهها و زنهایشان را عوض میکنند و منظورت چه کسی است؟ میگوید منظورم تو نبودهای!».
باقری به بخش دیگری از سخنان علیرضا قزوه درباره بستن خانه شاعران اشاره کرد و گفت: «او باید بیاید و پاسخگو باشد که کدام یک از ما وابسته به حزب منحله هستیم. ما ناچاریم به شکایت از او، هم به احترام کسانی که در این سالها با ما مربوط بودند و به اینجا رفت و آمد داشتند و…
وی سپس به برخی رفتارهای قزوه و نوع نگاهش به دیگر شاعران انتقاداتی وارد کرد که یکی از آنها به این شرح بود: «قزوه به خاطر اینکه شاعری کتاب بیدل او را نقد کرده، در پاسخ به او گفته که یادت رفته زمانی پول نداشتی و من پول خرید پوشک بچهات را میدادم!».
ساعد باقری و علیرضا قزوه با یک دسته گل به دیدار هم رفتند
باقری بیان کرد که آقای قزوه در تماسهایی که این دو سه روز با من داشت گفت: «ساعد میخواهم فردا همه روزنامهها در تیتر اولشان بنویسند ساعد باقری و علیرضا قزوه با یک دسته گل به دیدار هم رفتند» و من در جواب به او گفتم: « مگر من و تو چقدر مهم هستیم؟ اصلا چرا باید روزنامهها من و تو را تیتر یک کنند؟ مگر من بچه هستم که به من تهمت بزنی و بعد به صورت خصوصی بگویی که من با تو نبودم!؟ …باید در همان تیراژ میلیونی که چیزی را منتشر کردهای تکذیب کنی.
دلیل اصلی اتهامات علیرضا قزوه به انجمن شاعران و اعضای هیئت مدیره
باقری دلیل اصلی اتهامات علیرضا قزوه به انجمن شاعران و اعضای هیئت مدیره آن را انتشار گفتگویی از “افشین علاء” در نشریه “مهرنامه” دانست و در اینباره توضیح داد: «در آن گفتگو خبرنگار بارها از افشین سوال میکند که آرمانهای شما چیست و چه اهدافی را دنبال میکنید؟ افشین علاء پاسخ میدهد: ما عوض نشدهایم، آنها عوض شدهاند و همین موضوع است که آقای قزوه را آشفته کرده است. در حالی که اگر ایشان واقعا به آرمانهای انقلاب پایبندی دارند باید از این موضوع خوشحال باشند نه ناراحت».
باقری ادامه داد: «قزوه در همین مکالمات دو سه روز اخیر به من گفت، شما در مراسم رونمایی از کتاب “سکانس کلمات” سید حسن حسینی گفتهاید این کتاب به مصادره سید حسن حسینی پایان داد. حدس دیگر من این است که اصل اعصاب قزوه به خاطر چاپ همین کتاب به هم ریخته است، ولی روی آشکار گفتنش را ندارد».
این عضو هیئت مدیره خانه شاعران ایران افزود: «قزوه در ادامه، با لحن گزندهای که از انسان مسلمان برنمیآید به من میگوید، خبر داری همسر سید حسن قرار بود این کتاب را کجا منتشر کند؟ اصلا به من چه که در این امور دخالت کنم؟ من و تو چه کارهایم؟ اگر تو مسلمانی که حسن برای خودش وصی انتخاب کرده و همسرش وصی اوست».
افشین علاء نیز نسبت به یادداشت علیرضا قزوه واکنش نشان داد
بعد از سهیل محمودی، افشین علاء نیز نسبت به یادداشت علیرضا قزوه در وبلاگش واکنش نشان داد. این شاعر در یادداشت کوتاه خود در تاریخ شنبه 7دی 1392، از علیرضا قزوه خواسته است که جبههاش را عوض کند.
آقای قزوه در جوابیهای به مصاحبه انجمن شاعران ایران، ضمن عذرخواهی اظهار فرمودهاند که من آن حرفها را در جواب مصاحبه برادرم! افشین علاء با مجله مهرنامه گفته ام! و بعد تقصیر را گردن مسئول ادبی مهرنامه انداخته اند که این تیتر را انتخاب کرده بودند: «ما عوض نشدیم، آنها عوض شدند! راستش من نفهمیدم کجای این تیتر به ایشان ربط داشته بگذریم که در سراسر مصاحبه هم اشارهای حتی به کنایه به ایشان نکردهام، حالا این عذرخواهی رندانه همراه با تاکید مجدد بر اتهامات مالی وسیاسی، برای بنده و عزیزان انجمن شاعران چه لطفی میتواند داشته باشد؟ البته من حال ایشان را بعد از شنیدن اعتراضها و اظهار تاسفهای بزرگان و جوانان و قاطبه مردم به اهانتها و فحاشیهایشان درک می کنم، ولی چاره درد ایشان عذرخواهی همراه با دودوزه بازی نیست، بر فرض که ما از حق خود گذشتیم جواب افکار عمومی را چه خواهند داد؟! آقای قزوه عزیز! آزاده باش! شما که شاعر انقلابید، بیا و انقلابی عمل کن، ماجرای حر را که بهتر از ما بلدی؟ جبهه ات را عوض کن، بابت تمام اشتباهات سالهای اخیرت از بیشمار مخاطبانت عذرخواهی کن بخدا عاقبت بخیر میشوی».
واکنش قزوه به تصمیم اعضای هیئت مدیره انجمن شاعران
به گزارش خبرآنلاین، علیرضا قزوه، پس از انتشار سخنان اعضای هیئت مدیره انجمن شاعران، مطلبی در وبلاگ خود منتشر کرد و ضمن پافشاری بر مواضعاش اعلام نمود که برخی حرفها از دهانش پریده است.
جوایز
در بیست و چهارمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، قزوه به خاطر کتاب شعر “با کاروان نیزه” جایزه تشویقی گرفت.
عکس علیرضا قزوه
زندگینامه علیرضا قزوه شاعر و نویسنده ایرانی