بیوگرافی‌ها‌دات‌کام
مرجع بیوگرافی ایرانیان

بیوگرافی‌حسین‌محب‌اهری + عکس

بیوگرافی حسین محب اهری + عکس

بیوگرافی حسین محب اهری + عکس

حسین محب‌ اهری (زادۀ ۱۳۳۰ در تهران) بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما و اهل ایران است.

نام اصلی : حسین محب اهری

زمینه فعالیت : بازیگر

تولد : ۱۳۳۰

تهران

ملیت : ایرانی

سال‌های فعالیت : از ۱۳۵۰ تاکنون

همسر(ها) : فرحناز منافی ظاهر (همسر سابق)

درگذشت:بامداد روز سه‌شنبه ۲۶ دی ماه سال 97

زندگی

فرحناز منافی ظاهر، بازیگر تلویزیون و سینما قبلا همسر او بود. او لیسانس ادبیات فارسی را از مدرسۀ عالی ادبیات و زبان‌های خارجی در سال ۱۳۵۸ دریافت کرده است. یک دوره آموزش بازیگری در کارگاه نمایش، زیر نظر آربی آوانسیان در سال ۱۳۵۴ دید. بازی در سینما را از سال ۱۳۶۵ با ایفای نقش کوچکی در فیلم رابطه به کارگردانی پوران درخشنده آغاز کرد. او همچنین از سال ۱۳۵۰ به عکاسی تجربی و تئاتر اشتغال داشته است.

سرطان

سال 79 احساس می كردم بدنم درست كار نمی كند و مثل ماشین كه اشكال دارد ریپ می زند؛ یعنی بدنم تنظیم نبود. حس می كردم زندگی لذت قبل را ندارد. آن زمان 49 ساله بودم. در آن دوره در حال تمرین یك نمایش به نام پیك نیك در میدان جنگ بودیم كه شهره لرستانی كارگردان بود. یك روز كه تورم شدید در گلویم احساس می كردم خانم لرستانی بعد از كار مرا به بیمارستان برد و گفت بگذار ببینیم چرا اینطور شدی؟ فكر می كردم شدت كار یا اعصاب علت این قضیه است. به هر حال رفتیم و دكتر آزمایش نوشت و گلویم را معاینه كرد و با سرنگ نمونه برداری از گلویم انجام داد. جواب آزمایش عفونت نشان داد و یك سال من با آنتی بیوتیك درمان شدم كه نتیجه نداد و ما از مسیر درست دور شدیم. حالم رفته رفته بدتر می شد و سردرگم شده بودم. فروردین، اردیبهشت 80 لرز شدیدی داشتم و با پنج تا پتو می خوابیدم و ضعف شدیدی داشتم، بی اشتها بودم و همه چیز به نظرم تلخ بود.

تا اینكه دوستی مرا به بیمارستان فاطیما در یوسف آباد برد و 5 پزشك با هم مدارك مرا چك كردند (سی تی  اسكن، ام آر آی، آزمایش و…) یكی از پزشك ها گفت كه من سرطان لنف دارم. در این مرحله باز آزمایشگاه گفت عفونت است و آن پزشك شرط بندی كرد كه سرطان است. اما چون آزمایشگاه عفونت اعلام كرد باز رفتم سر نمایش كه 90 شب اجرا داشتیم و اوضاع بدنم بهتر شده بود. دی ماه 80 دوباره به شدت حالم بد شد و نوروز 81 خواهرم مرا برد پیش پزشك و تشخیص دادند كه ساعت 8 صبح فردا باید به اتاق عمل بروی. اول از عمل ترسیدم كه گلویم را می برند؛ جایی كه تمام اعصاب از آنجا رد می شود. هیچ ترسی از سرطان نداشتم شاید از بس اشتباه گفته بودند كه هست و نیست دیگر نگرانی نداشتم، اما از عمل ترسیدم و در بیمارستان میلاد بستری شدم. دكتر گفت ممكن است بعد از عمل صورتم فلج شود و با پذیرش این قضیه به اتاق عمل رفتم

وقتی داشتند به اتاق عمل منتقلم می كردند دكتر گفت 70درصد خودتی نه؟ گفتم نه… . من صددرصد خودم هستم و اصلا نگرانی ندارم. با آرامش بیهوش شدم و با یك دنیا امید به هوش آمدم. تا به هوش آمدم حس كردم چقدر حالم خوب است از زیر گوش تا زیر گردن یك غده بزرگ را درآورده بودند و شیمی درمانی آغاز شد. لباس یقه اسكی می پوشیدم كه كسی پانسمان را نبیند و بتوانم نمایش كار كنم. دیگر وقتم را یك لحظه هم تلف نكردم لحظات برایم باارزش شد و فهمیدم زمان عمر كوتاه است و نگاهم طور دیگری به زندگی شد. فهمیدم كه من تا به حال خیلی نگاهم سطحی تر بوده و از همه چیز راحت رد می شدم دیدم به زندگی و كار عمیق شد. 6 ماه شیمی درمانی گذشت به مرگ فكر نمی كردم و تصورم این بود كه وقتی شما می خواهید به سفر 6 روزه بروید آیا به روز برگشت فكر می  كنید؟ نه… از 5 روز لذت می برید و روز آخر به برگشت فكر می كنید البته در 5 روز تدارك روز آخر را می بینید اما لذت سفر را به خودتان زهر نمی كنید كه قرار است برگردم. مرگ هم همین  طور است بالاخره روزی فرامی رسد اما به خاطر نگرانی از آن روز نباید زندگی را سرسری و با دلهره بگذرانیم.

این بار اول بود كه درگیر سرطان شدم و 9 سال از آن ماجرا گذشت و دوباره قصه آغاز شد. دوباره تب و لرز و بی حالی در سال 89 سراغم آمد. احساس كردم شبیه همان 9 سال قبل شدم. باز هم خودم را نباختم و رفتم سراغ دكتر معالجم اما گفتند سرطان تا 5 سال احتمال دارد برگردد و نگران نباش. آزمایش ها هم تایید كرد كه موردی نیست. پاهایم شروع كرد به خارش و گر گرفتن و یك سال گذشت. دوباره رفتم بیمارستان مهر و پزشكی برایم كلی آزمایش نوشت و جواب آزمایش ها سالم بود.

دكتر گفت ممكن است كه سرطان شما برگشته باشد. باز 2 ماهی گذشت و من كجدار و مریز روزها را می گذراندم. مهرماه رفتم جشنواره همدان و شب رفتیم استخر و حالم بد شد. حالت تهوع و خارش پا و مدام خواب تا اینكه آمدیم تهران و دوباره دكتر و آزمایش.دوستی از مشهد به تهران آمده بود كه پسرش سرطان لنف داشت با او رفتم پیش دكتر خودم و سونوگرافی كردیم و دكتر گفت كه بیماری تو دوباره برگشته. اسكن كردیم و گفتند در ریه چپ، ریه راست، گردن و پا، تومور دارید به اندازه های متفاوت. دوباره رفتم سراغ جراح و كشاله ران را عمل كردم به اندازه یك گردو و دوباره شیمی درمانی كردم و در حال حاضر بیماری متوقف شده و حالم خوب است. همه چیز عالی است و باز هم با لذت زندگی را ادامه می دهم و معتقدم زندگی كوتاه است و باید از تمام لحظات استفاده كرد.

درگذشت

حسین محب اهری بازیگر پیشکسوت تئاتر سینما و تلویزیون که چندی پیش با مساعد شدن شرایط جسمی از بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان مرخص شده و روند درمان بیماری را با استراحت در منزل سپری می‌کرد، صبح روز گذشته (دوشنبه ۲۵ دی ماه) به دلیل وخامت بیماری دوباره در بیمارستان بستری شد و بامداد روز سه‌شنبه ۲۶ دی ماه علیرغم تلاش پزشکان دار فانی را وداع گفت.

براساس اعلام مسوولان این بیمارستان، محب اهری 30 دقیقه بامداد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان لاله به خاطر عود کردن بیماری سرطان غدد لنفاوی دار فانی را وداع گفته است.

محب اهری اواسط آذرماه امسال پس از طی کردن دوره اول درمان و با بهبودی نسبی به صحنه تئاتر برگشته بود اما به دلیل ضعف جسمانی و شدت یافتن بیماری اواخر آذرماه دوباره در بیمارستان بستری شد.

آثار

فیلم سینمایی

    ۱۳۹۰ – خوابم می‌آد

    ۱۳۸۹ – گل‌چهره

    ۱۳۸۷ – بیداری

    ۱۳۸۷ – پسر آدم، دختر حوا

    ۱۳۸۷ – وقتی همه خوابیم

    ۱۳۸۳ – اسپاگتی در هشت دقیقه

    ۱۳۷۴ – عروس کاغذی

    ۱۳۷۳ – آقای شانس

    ۱۳۷۳ – راه افتخار

    ۱۳۷۳ – کاکادو

    ۱۳۷۳ – روز واقعه

    ۱۳۷۲ – روز فرشته

    ۱۳۷۲ – من زمین را دوست دارم

    ۱۳۷۲ – همسر

    ۱۳۷۱ – خوش خیال

    ۱۳۷۰ – اتل متل توتوله

    ۱۳۷۰ – جیب‌برها به بهشت نمی‌روند

    ۱۳۷۰ – سیرک بزرگ

    ۱۳۶۹ – دو فیلم با یک بلیت

    ۱۳۶۹ – سفر جادویی

    ۱۳۶۶ – خارج از محدوده

    ۱۳۶۶ – محموله

    ۱۳۶۵ – رابطه

مجموعه تلویزیونی

سال       نام

۱۳۹۳    پایتخت ۳

۱۳۹۱    پایتخت ۲

۱۳۸۹    تبریز در مه

۱۳۸۳-۱۳۸۸       مختارنامه

۱۳۸۷    مجموعه عروسکی «امین و مینا»

۱۳۸۵    راه شب

۱۳۸۳    مجموعه عروسکی «ماجرای تقی جان»

۱۳۸۱    هیچ کس

۱۳۸۱    بهداشت ۲

۱۳۸۰    عشق سالهای جنگ

۱۳۸۰    این قافله عمر

۱۳۷۸    سیمای دانش

۱۳۷۷    خانواده محبوب

۱۳۷۷    تله تئاتر «نیرنگ بازیهای آقای اسکابن»

۱۳۷۵    برگ سبز

۱۳۷۴    پرده عجایب

۱۳۷۴    نابغه های قرن بیست یکم

۱۳۷۴    ماجرای آقانوبر

۱۳۷۰-۱۳۷۴       این خانه دور است

۱۳۷۲    شاخه طوبی

۱۳۷۰    عطر و گلاب بپاشید

۱۳۷۰    هزار برگ و هزار رنگ

۱۳۶۹    چاق و لاغر و مأمور سوم

۱۳۶۸    مسابقه تلویزیونی «هتل پرستاره»

۱۳۶۸    ق مثل قلقلک

۱۳۶۶    این شرح بی نهایت

۱۳۶۶    تله تئاتر «ماجرای رونالد و مادرش»

۱۳۶۶    باجناقها

۱۳۶۶    گلدانها و آفتاب

۱۳۶۵    شاگرد اولی ها

۱۳۶۵    بوعلی سینا

۱۳۶۵    کوچ عاشقان

۱۳۶۵    پایان شب سیه

۱۳۶۴    طنزآوران جهان

۱۳۶۳    محله بهداشت

۱۳۶۳    سربداران

۱۳۶۲    ماه پنهان است

۱۳۶۲    از نوع بسازیم

۱۳۶۱    محله برو بیا

بیوگرافی حسین محب اهری + عکس

بیوگرافی حسین محب اهری + عکس

Rate this post
همچنین بخوانید