گفت و گو با رویا تیموریان بازیگر سریال یادآوری
گفت و گو با رویا تیموریان بازیگر سریال یادآوری
بازی رویا تیموریان در سریال «یادآوری» اگرچه بهانه گفتوگوی ما شد اما از دنیای بازیگری حرفهای گفتنی زیادی برایمان داشت، آنقدر که ترجیح دادم، گوش کنم.
«بخواب مادر بخواب سهیل اینجاست نذاشت خونت هدر بره، حقتو میگیره. ۶ ساله توی رختخواب نخوابیدم، رو زمین خوابیدم گفتم سینا رو خاک سرده، من نباید جای گرم بخوابم. ۶ ساله برنج نخوردم گفتم سینا برنج دوست داشت من تا زندهام برنج نمیخورم. ۶ ساله توی خونه تلویزیون روشن نشده گفتم چون سینا جلوی تلویزیون خوابش میبرد. ۶ ساله در خونه رو روی فامیل و آشنا بستم حتی توی خواب هم لبخند به صورتم نمییاد بخواب مادر بخواب عزیزکم….» اینها صحبت یک مادر داغدیده است با فرزند زیر خاکش. دیالوگهایی که بر زبان رویا تیموریان جاری شد در سکانسی از سریال «یادآوری». بازی او در این سریال اگرچه بهانه گفتوگوی ما شد اما از دنیای بازیگری حرفهای گفتنی زیادی برایمان داشت، آنقدر که ترجیح دادم، گوش کنم. ناگفته نماند که رؤیا تیموریان از یزد شهر بادگیرها با ما سخن میگفت.
خانم تیموریان چندی قبل منتقدی درباره فن بیان سخن میگفت و شما را جزو بازیگرانی قرار داد که به خوبی فن بیان میداند. در ابتدای گفتوگو درباره فن بیان صحبت کنیم و اینکه چقدر در بازیگری لازم است؟
فکر میکنم با شرایطی که آموزش و بازیگری ما دارد چندان به این مقوله توجه نمیشود. فن بیان فقط صدا نیست بلکه تمریناتی است که میتوان از آنها کمک گرفت تا در شرایط مختلفی که بازی ارائه میشود، از نقاط متفاوت صحبت کرد و دیالوگ گفت. یعنی ممکن است بازیگر برای نقشی در شرایط فیزیکی خاصی قرار بگیرد ولی باید صدای ویژهای هم داشته باشد. منظورم از صدای ویژه صدای خوب نیست بلکه بتواند کلمات را درست ادا کند و تلفظ صحیح داشته باشد. فن بیان در همه جای دنیا یک تکنیک است اما گاه در کشور ما تصور میشود مورد چندان مهمی نیست. موضوعاتی که به حرکت، فرم و فیزیک مربوط میشود هم اهمیت دارند. همه اینها بخشی از بازیگری است اما متأسفانه توجه صحیح و دقیقی به این موضوعات نمیشود شاید مدتها است نگاه بازیگری امروز در سرزمین ما به انحراف کشیده شده است. اما من معتقدم یک بازیگر خوب و با استعداد باید به امکاناتش آشنا و آگاه باشد چون در طول کارش به آنها احتیاج پیدا میکند. متأسفانه من در بسیاری ازموارد دیدم که بازیگری این تکنیکها را نمیدانست یا تجربیات کافی نداشت. بازیگری تمرینات خاص و طولانی میخواهد که امروزه بسیاری افراد خصوصاً جوانها حوصلهاش را ندارند. من در بسیاری موارد دیدم که بازیگر در اثر ناآگاهی، اشتباه به ایفای نقش پرداخته ولی مورد تشویق قرار گرفته است.
کاملاً درست میگویید. این روزها تمرینات بازیگری جدی گرفته نمیشود.
بله، فکر میکنم مقوله بازیگری دچار خلط مبحث شده است. گاهی میبینم شخصیت پردازی بازیگر اشتباه است اما دیگران از بازیاش خوب یاد میکنند. طبیعی است نسل جوان یا دوستانی که بعد از ما وارد این حوزه شدند نگاههای جدید داشته باشند اما شاید در این نگاههای جدید قوت و کیفیت پیدا نکنیم. من دیدم بسیاری از این دوستان تمرینات بیان، حرکت و صدا انجام نمیدهند و گاه در اثر آموزش اشتباه تمرینات غلط انجام میدهند.
در بعضی اجراهای تئاتر جوانترها به حنجرهیشان آسیب میزنند. در کار تصویری هم به اندازه خودش بیان، صدا و حرکت و فیزیک بسیار مهم است. بازیگر برای راه رفتن نقشی که میخواهد ایفا کند قطعاً طراحی دارد و تا زمانی که بدنش را نشناسد و نرمشهای مربوط به بازیگری را انجام ندهد و بدنش ورزیده نباشد و نسبت به بیرون و درون خود آگاهی نداشته باشد، کارش درست پیش نمیرود.
ورزیدگی در بازیگری ربطی به بدنسازی ندارد. تمریناتی هستند مخصوص بازیگری که هنرپیشه را به کاراکترش نزدیک میکند. در مورد بیان و صدا نیز همینطور است. در این حوزه ضعف آموزش داریم. تعریف بازیگری منحرف شده است و همچنان هم به این انحراف ادامه میدهد. عدهای هم تحسین میکنند و کف میزنند. نمیدانم با این مسأله چگونه باید روبهرو شویم و برایم جای تعجب دارد.
نهایت سعی من این است که آنچه طی این سالها آموختهام را در اختیار جوانهای اطرافم بگذارم. شاید کوچکترین کاری که میتوانم انجام بدهم همین است،اما بازیگری به سمتی رفته که دیگر به این موضوعات اهمیت داده نمیشود. حتی در مواردی، کسانی که این تکنیکها را ندارند، مورد توجه قرار میگیرند.
رویا تیموریان جنس صدایی دارد مثبت، زنانه، تصویری و با طول موج نرم که اصلاً خشن نیست. فکر میکنم شما در بازی بیشتر این ویژگیهای صدایتان را برای تأثیرگذاری به کار میگیرید. درست است؟
بحث خوبی است که من این سوء تفاهم را برطرف کنم.شاید برای جوانهایی که گفتوگوی ما را میخوانند جالب باشد. من معتقدم بازیگر خوب بودن به صدا و فن بیان نیست بلکه یکی از فاکتورهایی است که بازیگر باید داشته باشد. من باید کارم را درست انجام بدهم. توجه نمیکنم صدایم خوب است و مخاطب میپسندد، پس با صدایم گونه خاصی بازی کنم. این یک کار تکنیکی تصنعی است. من کارم را انجام میدهم فقط این صدا، تجربه و تمرینات کمک میکند در شرایط بهتر و با کیفیت بالاتری نقشم را ارائه دهم. هرگز زمانی که کار میکنم به صدایم فکر نمیکنم و به موقعیت کاراکتر میاندیشم. مطمئن باشید در موقعیت کاراکتر این صدا به همراهی تکنیک و تجربیات، خودش عمل میکند. هر بازیگری که فکر میکند زیبایی چهره، صدای و فیزیک خوب و… هر کدام به تنهایی برای موفقیتش کافی هستند بزرگترین اشتباه را میکند. البته این را هم بگویم در دورهای جزو بازیگرانی بودم که محکوم شدم به اینکه کلمات را درست ادا میکنم. اما میخواهم بگویم هیچ وقت سعی نکردم با صدایم بازی کنم بلکه با قلب و فکرم بازی میکنم.
یکی از معضلات رادیو این است که نحوه ادای سین و شین برخی گویندگان خانم آنقدر شبیه هم است که نمیتوان تشخیص داد، این کدام گوینده است و چنین موردی به فن بیان برمیگردد. کمی بیشتر درباره فن بیان و تکنیکهای گفتاری بین بازیگران زن برایمان بگویید.
نمیتوانم تقسیم کنم فقط فکر میکنم جریانی از سالهای پیش این حرفه را به انحراف کشاند. انحراف از نظر اینکه بسیاری از استادان بزرگ ما کم کار شدند یا بستر کار برایشان آماده نبوده است. این سؤال وجود دارد آنچه آموزش داده میشود تا چه اندازه میتواند به جوانها کمک کند. آموزش بسیار مهم است. با احترامی که برای تمام مربیهای این حرفه قائل هستم، اما باید بگویم بازدهی خوبی در دانشگاهها و آموزشگاهها نداریم. با بسیاری از جوانها برخورد کردهام که اصول ابتدایی بازیگری را هم نمیدانند. فکر میکنند چون دانشگاه رفتهاند، یا دوره گذراندهاند، حتماً باید جلوی دوربین سینما و تلویزیون یا روی صحنه تئاتر بروند. هیچ برنامهریزی مدون، دقیق و حساب شدهای برای آموزش بازیگری وجود ندارد. به نظر میرسد بسیاری از علاقهمندان فقط میخواهند این دورهها را بگذرانند تا کانالی باشد برای ورود به این عرصه. طبیعی است که این موضوع به تمام وجوه بازیگری لطمه میزند و یکی از مهمترین ارکان آن صدا و بیان است.
بازیگر باید یاد بگیرد چه نقاط ضعفی دارد تا آنها را کم و برطرف کند و چگونه در لحظات مختلف کاراکتر داشتههایش را به کار گیرد. بازیگری تمرینات زیاد و آموزش صحیح میخواهد. استاد نوشین جملهای دارد که میگوید وقتی بازیگر دهانش را باز میکند باید گوهر بیرون بیاید، یعنی هر کلمه ارزش و باری دارد که بازیگر باید آنها را درست به مخاطب ارائه دهد حالا در قالب کاراکترهای مختلف. این کار دشواری است چون حرفه ما سخت است اما متأسفانه سهل به آن نگاه شده است و اجازه داده شده که این سهلانگاری ادامه پیدا کند و امروز آسیبهایش را میدانیم اما نیروی کمککنندهای نیست تا مسیر را اصلاح کند. ایراد هم از خودمان است . یکباره مشعوف میشویم و گاه بیمورد تشویق و تحسین میکنیم و برخی دچار توهماتی میشوند و ضعفهایشان را قبول نمیکنند.
این مشکل از کجاست؟
بحث پیچیدهای است. شرایط حرفهای، کاری، آموزش در دانشگاهها، به روز بودن استادان، تجربه، بستر کاری، چگونگی ورود بازیگران آموزش دیده به عرصه حرفهای، محدودیت سالن و… هر کدام دلیلی است بر این موضوع. مثلاً کمبود سالن در تئاتر به بحث آموزش لطمه میزند. در سینما ممیزیهای بیمورد و مدیریتهای سلیقهای و کوتاه مدت را شاهد بودیم. از طرفی نباید برای نسل جدید رؤیا و توهم بسازیم چون اینطور که معلوم است از ۷۵ میلیون ایرانی ۵۰ میلیون آرزو دارند بازیگر شوند و این هم به دلیل نگاه سهلانگارانه است.آنقدر برخی سهل وارد شدهاند که دیگران هم میگویند وقتی اینها میتوانند پس من هم میتوانم. به نظرم با یک مدیریت صحیح شرایط بهتر میشود.
فن بیان چقدر به ارائه ابعاد مختلف روحی روانی شخصیت کمک میکند؟
بسیار زیاد، ممکن است بخواهید نقش ویژهای را بازی کنید که شرایط صدایی شما را نطلبد. باید تمرین کنید، خودتان را کشف کنید و درست هدایت شوید. مثلاً در ارتفاع قرار گرفتید یا زیر آب هستید کمک میخواهید، فریاد میزنید یا میخواهید از بالای کوه پایین بیایید، اگر روی صدایتان کنترل نداشته باشید و ندانید تفاوت فریاد و جیغ چیست، نمیتوانید کارتان را درست انجام دهید. ما در کار هنری جیغ نداریم ولی معمولاً خانمها جیغ میزنند.
باید تمرین کنیم تا ببینیم صدای جیغ از کجا میآید وصدای فریاد از کجا. این مستلزم این است که بدنتان را بشناسید، ماهیچههای تنفسی شکم را قوی کنید و بدانید در کدام فضاهای بدنتان میتوانید هوا ذخیره کنید، چگوند آن را کنترل کنید که جیغ نزنید بلکه فریاد بزنید، چون به طور معمول فریاد داریم. مثلاً بازیگر باید در حالت عصبانیت دیالوگ بلندی را پشت سر هم و مقطع بگوید اگر ماهیچههای شکمی را نشناسید، هوای پشت کمر و ریهها را پر نکنید و یاد نگیرید چگونه هوا بگیرید، وسط جملهها کم میآورید، رگهای گردنتان بالا میزند، به سرفه میافتید، صدایتان به دیگران نمیرسد و نتیجهاش میشود کات و برداشت دوباره.
این نیاز به تمرین دارد تا ملکه ذهنتان شود و چگونه یاد گرفتن چنین تکنیکی سخت است، اما این روزها کسی حوصله تمرین ندارد. من بارها از طرف مدارس، آموزشگاهها و دانشگاهها دعوت به همکاری میشوم و فکر میکنم چه لزومی دارد. آنقدر اتفاقات بدی برای عرصه بازیگری افتاده است که کسی نیاز به آموزش ندارد. در این مملکت همه مادرزاد بازیگر هستند. خطر اینجاست که برخی دوستان این بازیهای اشتباه را تحسین میکنند که اصلاً کار درستی نیست. با تمام توضیحاتی که دادم معتقدم ۸۰ درصد بازیگری تلاش خود فرد و ۲۰ درصد هم آموزش نقش دارد.
ویژگی شخصیتی رویا تیموریان متانت است به رغم اینکه همین ویژگی به شما کمک کرده تا نقشهای خوبی همچون تاج الملوک، شب دهم یا مادر حبیب پارسا در مدار صفر درجه و…. را بازی کنید اما هرگاه کمی شیطنت هم چاشنی این متانت شده کاراکترهای خوبی همچون پری خانم در شمسالعماره و… خلق شدهاند، چطور این اتفاق میافتد؟
اینها سخت و پیچیده است. رازهای بازیگری است که من نمیخواهم آنها را بگویم، ولی به دلیل شرایط ویژه خانمها در سرزمینمان بهندرت پیش میآید که بتوانند در کاراکترهای مختلف ظاهر شوند، این نکته دغدغه بسیاری از بازیگران زن است. وقتی زندان زنان را بازی کردم بعد از آن چندین نقش زن زندانبان به من پیشنهاد شد یا بعد از تاجالملوک نقشهای تاریخی زیاد به من پیشنهاد میشد، خوب من هم میگویم که بهترینش را بازی کردم چه لزومی دارد دوباره خودم را تکرار کنم البته از نظر امکانات و شرایط میگویم وگرنه شاید یک بازیگر دیگر بهتر از من بازی کند.
معمولاً نقشهایی که به بازیگرها پیشنهاد میشود شبیه هم هستند و من هم نقشی را میپذیرم که کنجکاوم کند و در نهایت دغدغهام بشود. شاید این چیزی که شما میگویید مربوط به محدودیت میشود. کمتر نقش متفاوت پیشنهاد میشود. هر بازیگری وقتی کاراکتری را بازی میکند خود وجودیاش را هم حمل میکند. رویا نمیتواند خودش را پشت پری خانم یا شخصیتهای دیگر پنهان کند. من خودم را هم میآورم، به عنوان انسانی که تجربیات، تفکر و اندیشه دارد اما میخواهم نمایش فرد دیگری را بدهم، طبیعی است که تأثیرات من در آن کاراکتر هم هست حالا زمانی نقش به من، این فضا را میدهد که شیطنتهای کوچک داشته باشم، فکر میکنم آن شخصیت چه شیطنتی میتواند داشته باشد، آن را پیدا میکنم و به کارگردان هم میگویم.
متانتی که شما از آن حرف میزنید بخشی از شخصیت وجودی من است. سعی میکنم ابعاد کاراکتر را پیدا کنم. هر بازیگری ویژگی خودش را دارد و رنگ دیگری از خودش را شبیه نقشش میکند البته با استفاده از نشانهها یعنی سناریو، تخیل، فکر خودش و مجموعهای که وجود دارد.
به هر حال مشکلات خانمهای بازیگر ما بسیار بیشتر از آقایان است. در تمامی این سالها حرکت و حضور خانمهای بازیگر (بازیگر به مفهوم اخص میگویم چون معتقدم عدهای کار بازیگری میکنند و عدهای هنرمند هستند) محدود بوده اما نسبت به آقایان بسیار جلوتر حرکت کردهاند. حالا ببینید اگر میدان بیشتری داشتیم چه میکردیم.
کمی به نقشتان در سریال یادآوری بپردازیم. به نظرم بزرگترین چالش این شخصیت برای شما داغدار بودن یک مادر است. اینکه مادری فرزندش را از دست داده و حالا میخواهد انتقام بگیرد.
این نقش بسیار سخت بود و رویا را اذیت میکرد، گذشته از این با من هم تضاد داشت. شاید یکی از اصلیترین دلایل پذیرش کاراکتر این بود که به غیر از بازیگری کارهای دیگری هم انجام میدهم که چندان دربارهاش تبلیغات نمیکنم . در مواردی از قصاص مشارکت داشتم و نسبت به این ماجرا آگاهی دارم مثلاً تلاش کردم از خانوادهای رضایت بگیرم. اولین نکتهای که در این سریال من را جذب کرد این بود که چقدر میتواند تأثیرگذار باشد. بخشش کار سختی است اما فکر میکنم نشان دادن این موضوع به جامعه کمک میکند برای تقویت نوعدوستی و اینکه چگونه میتوانیم جلوی خسارتهای اجتماعی را بگیریم. در واقع فاکتورهایی داشت که ارزش این کاراکتر و قصه را چند برابر میکرد، البته از آی فیلم پخش میشود و امیدوارم در شبکههای اصلی هم نمایش داده شود تا مخاطبان بیشتری سریال را ببینند.
احساس میکنم این مادر گذشته از متانتی دارد که باعث اقتدارش میشود ولی خودش به یک انسان سخت تبدیل کرده است تا نشکند.
بله، فکر میکنم خودش را سخت کرده تا بتواند جلوی احساساتش را در مقابل مجرم بگیرد. کار سختی است اما من قبلاً با هر دو طرف ماجرا روبهرو بودهام و احساساتشان را میشناختم. متأسفانه برخی قتلهای ناخواسته در سنین کم اتفاق میافتد و این اشارهای است برای مسئولان، بزرگان و خانوادهها که توجه ویژهای داشته باشند. فکر میکنم قانون باید نگاه نرم و مهربانتری به ماجرا داشته باشد. جوانی که در سنین پایین اتفاق بدی را بر خودش و دیگران حادث میکند فقط سر پرشوری دارد. میدانم که مسائل شرعی و قوانین کشوری هم مهم هستند اما فکر میکنم شاید بهتر باشد یک تجدیدنظر یا نگاه دوباره اتفاق بیفتد البته هر طور که خودشان صلاح میدانند چون من قانونگذار نیستم اما باید در نظر بگیریم با مرگ فرد دیگری چیزی حل نمیشود. من نه قانونگذارم و نه جامعه شناس بلکه در محدوده نقشی که بازی کردم، اینها را میگویم. امیدوارم کار ما تأثیرگذار باشد و حاصلش تماشاچی را راضی کند.
آیا رؤیاهای رویا تیموریان در بازیگری به سرانجام رسیده؟
من خیلی آدم جاهطلبی نیستم که فکر کنم باید به قلههای رفیع بازیگری برسم یا به هالیوود بروم، اصلاً نگاه اینچنینی ندارم، در محدوده کشور خودمان همه تلاشم این بوده که درست قدم بردارم و خودم را بیشتر بسازم و انتخابهای خوبی داشته باشم. احترام و توجه مردم برایم مهم است و بعد هم کارم. گاهی بین کارهایم فاصله میافتد چون تصور میکنم توقع تماشاچی از من بالا رفته و نباید در هر کاری حضور داشته باشم. باید به مخاطب پاسخگو باشم چون به او احترام میگذارم. مثلا چند وقت کار نمیکنم و وقتی مردم من را میبینند میپرسند چرا نیستید، به خودم میگویم حالا وقتش است البته اگر نقش خوب گیرم بیاید (خنده) واقعاً فکر میکنم اگر به نظر مردم توجه کنیم آنها به ما میگویند راه را درست میرویم یا نه.
با اینکه در سالهای کارم ضربههای زیادی از برخی فیلمها، کارگردانها، داوریها و.. خوردم اما همچنان تصورم این است که توان خودم را بالاتر ببرم و نقشهای خوب بازی کنم. دغدغهام جایزه و جشنواره نیست البته اگر این اتفاق بیفتد مسلماً خوشحال میشوم اما دغدغهام نیستند، مهم این است خودم چه میکنم و نتیجه عملم چیست.
روزنامه ایران