بیوگرافی دالایی لاما + عکس
بیوگرافی دالایی لاما + عکس
دالایی لاما لقبی است که به رهبر دینی بوداییان تبت داده میشود. در حال حاضر ابن لقب به تنزین گیاتسو اعطا شدهاست، در سال ۱۹۳۵ متولد شد. دالایی لاما بر رهبران هر چهار مکتب بودایی برتری دارد.
دالایی لاما یک لامای والا در گلوگ یا شاخه "کلاه زرد" از بودیسم تبتی میباشد. این نام ترکیبی است از واژه چین و مغولستان (دالای) به معنی "اقیانوس" و کلمه تبتی بلا – ما (با "ب" بی صدا) به معنی "کشیش ارشد" میباشد. در خلال سدهٔ ۱۷ تا سال ۱۹۵۹، دالایی لاما رئیس حکومت تبت بود و از اقامتگاه خود در قصر پوتالا که در شهر لهاسا قرار داشت، بر بخش بزرگی از این سرزمین فرمانروایی میکرد. برای دالایی لاما اغلب پیش از این لقب، عنوان «حضرت مقدس» بهکار میرود.
پیروان دالایی لاما بر این باورند که بیدارگر (بوداسف) مهرورزی که اولوکیتشوارا نام دارد مانند همه زندگان باززایی دارد و دالایی لاما همان بیدارگر مهرورزی در جسمی جدید است.
واژهٔ دالایی در زبان مغولی به معنی «اقیانوس» است و لاما (بلا ما) معادل تبتی واژهٔ «پیر» در معنی مرشد است.
اغلب اینطور در نظر گرفته میشود که دالایی لاما رهبر مکتب گلاگ است اما این موقعیت رسماً به گاندن تریپا که یک موقعیت موقت منصوب شده توسط دالایی لاما است تعلق دارد، کسی که در عمل نفوذ زیادی اعمال میکند. خط دالای لاماها به عنوان اصل و نسب معلمان روحانی آغاز شد، پنجمین دالایی لاما قدرت سیاسی تبت را به عهده گرفته بود.
برای دورههای خاصی بین قرن هفدهم و سال ۱۹۵۹، دالای لاماها گاهی اوقات دولت تبت را هدایت کردند، که بخشهایی از تبت از لهاسا (پایتخت تبت) اداره شدند. چهاردهمین دالایی لاما رئیس دولت دستگاه حکومت تبت مرکزی (دولت تبت در تبعید) تا زمان بازنشستگی اش در تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۱۱ باقیماند.
زندگی
لهامو تاندوپ (Lhamo Thondup) پنجمین فرزند یک خانواده روستایی 16 فرزندی بود که در 6 جولای 1935 در تاکستر (Takster) واقع در بخش شرقی تبت به دنیا آمد. مقامات رسمی و مذهبی پس از چندین ماه جستجو و بر اساس نشانههایی (مانند: خواب یکی از مقامات، داستان چرخیدن سر مومیایی دالایی لامای سیزدهم به سوی مکان زندگی وی و نیز چندین آزمایش) اعلام کردند که روح دالایی لامای سیزدهم در لهاموی دو ساله حلول کرده است.
پس از این واقعه بود که نام وی به "تنزین گیاتسو" (Tenzin Gyatso) تغییر کرد و تنزین رهبر بوداییان شد.
سیر رسیدن به مقام دالایی لاما
سیزدهمین دالایی لاما، در سال 1933 در 57 سالگی از دنیا رفت. تبتیها به طور سنتی باور دارند که دالایی لاماها تناسخ پیشینیان خود هستند؛ بنابراین یک گروه جستجو برای پیدا کردن تناسخ جدید چهاردهمین دالایی لاما زمانی که وی دو ساله بود فرستاده شد.
نشانههای تناسخ دالایای لامای چهاردهم در تنزین
یکی از نشانههای یافتن دالایی لاما این است که سر بدن مومیایی سیزدهم دالایی لاما، ابتدا به سمت جنوب شرقی بوده و بعدها به طرز مرموزی به سمت شمال شرق چرخیده و جهتی را که در آن جانشین او پیدا خواهد شد نشان داده است، مدت کوتاهی پس از آن بر نایب السلطنه، "رتینگ رینپوچه" در دریاچه مقدس "لهامو لا تسو" الهام شد که در "آمدو" به جستجو بپردازد و به ویژه خانهای یک طبقه با ناودان و کاشیکاری خاص را جستجو کند. پس از جستجوی گسترده بالأخره خانه تاندوپ، با ویژگیهایی شبیه آنهایی که ریتینگ دیده بود پیدا شد. توندوپ با وسایل مختلف از جمله اسباببازیهایی که برخی از آنها متعلق به سیزدهمین دالایی لاما بودند و برخی از آنها مال او نبودند مورد امتحان قرار گرفت و گفته شده است که او به درستی تمام موارد متعلق به دالایی لامای قبلی را شناسایی کرد و اعلام کرد که: «این مال من است! این مال من است!»
پس از آن "تنزین"، در سال 1937 به عنوان دالایی لامای چهاردهم شناخته شد. در جولای 1939، طی مراسم با شکوهی که چندین ماه به طول انجامید، وی را از زادگاهش که در ایالت «آمدو» تبت بود پس از سه ماه سفر به "لهاسا" بردند. پیش از رسیدن به لهاسا، در نزدیکترین شهر "بومچن" از سوی مقامات رسمی به عنوان دالایی لامای چهاردهم شناخته و اعلام عمومی شد. او در 8 اکتبر 1939 به لهاسا وارد شد و در 22 فوریه 1940 در پنج سالگی تاجگذاری کرد و به "جتسون جامفل نگاوانگ لوبسانگ یشه تنزین جیاتسو" (پروردگار مقدس، شکوه لطیف، مهربان، مدافع ایمان، اقیانوسی از حکمت) تغییر نام پیدا کرد.
دالایی لاما به طور رسمی به عنوان حاکم غیرروحانی تبت تا سن 15 سالگی بر تخت نشانده نشد و بجای او نایب السلطنه "رتینگ رینپوچه" به عنوان رئیس کاشاگ تا قبل از رسیدن او به حکومت به صورت رسمی عمل میکرد. بوداییهای تبت به طور معمول از او به عنوان "ییشین نوربو" (گوهر برآوردن آرزوها)، "کیابگون" (نجات دهنده) و یا فقط "کوندان" (حضور) یاد میکنند. مریدان او اغلب او را "حضرت دالایی لاما" (His Holiness the Dalai Lama) صدا میزنند.
دوره ی آموزشهای مذهبی
تنزین آموزشهای مذهبی خود را از سن 6 سالگی آغاز کرد. وی در 11 سالگی با یک کوهنورد اتریشی به نام "هاینریش هارر" (Heinrich Harrer) آشنا شد؛ که تبدیل به معلم وی در مورد جهان خارج از تبت و معبد شد. این دو تا سال 2006 و زمان مرگ هارر با یکدیگر دوست بودند.
برنامه درسی تنزین شامل پنج جزء اصلی و پنج جزء فرعی بود. منطق، هنر و فرهنگ، سانسکریت، طب و فلسفهٔ بودایی (فلسفه بودایی خود شامل: کمال حکمت، نظم و انضباط، Abidharma، متافیزیک و Pramana، منطق و معرفتشناسی) به عنوان اجزای آموزشی اصلی؛ و پنج درس فرعی شامل: شعر، موسیقی و درام، طالع بینی، عبارت و ترکیبهای مترادف بود. او در سال 1959 و در زمان برگزاری جشنواره نماز (مونلام سالانه) در سن 23 سالگی امتحان نهایی خود را در معبد "جوخانگ" واقع در لهاسا انجام داد و با کسب درجه ممتاز و قبولی آزمون، درجه "لهارامپا"، بالاترین سطح مدرک تحصیلی "گشه"، تقریبا معادل دکترا در فلسفه بودایی به او اهدا شد.
سه تعهد اصلی دالایاما
دالایی لاما دارای سه تعهدات اصلی در زندگی است:
اول، در سطح یک انسان، تعهد اول دالایی لاما ترویج ارزشهای انسانی مانند شفقت، بخشش، مدارا، قناعت و انضباط است. تمام افراد بشر یکسان هستند. همه ما میخواهیم شادی و درد و رنج را نداشته باشیم. حتی افرادی که به دین اعتقاد ندارند در ساختن زندگی این ارزشهای انسانی دارای اهمیت است. دالایی لاما به این ارزشهای انسانی به عنوان اخلاق سکولار (خلاق سکولار، جنبهای از فلسفه است که به اخلاقیات خارج از سنتهای مذهبی میپردازد.) توجه دارد. او به صحبت در مورد اهمیت این ارزشهای انسانی و به اشتراکگذاری آنها با هر کس که دیدار میکنیم، متعهد است.
دوم، در سطح یک پزشک دینی، تعهد دوم دالایی لاما، ترویج هماهنگی دینی و تفاهم میان سنتهای مذهبی بزرگ جهان است. با وجود تفاوتهای فلسفی، همه ادیان بزرگ جهان دارای پتانسیل مشابه برای ایجاد یک انسان خوب هستند؛ بنابراین برای همه سنتهای مذهبی احترام به یکدیگر و به رسمیت شناختن ارزشها مهم است. تا آنجا که به عنوان یک حقیقت در یک دین مربوط میشود و در سطح فردی است. با این حال، برای جامعههای بزرگ، چند حقیقت و مذاهب مختلف ضروری است.
سوم، وی رهبر تبت است و نام "دالایی لاما" را به یدک میکشد؛ بنابراین، تعهد سوم خود را به کار برای حفظ فرهنگ بودایی تبت، فرهنگ صلح و عدم خشونت معرفی میکند.
فعالیتهای تبلیغی و جوایز
دالایی لاما همواره حامی سیاست عدم خشونت، حتی در برابر تجاوز شدید شناخته شده و به بیش از 67 کشور و 6 قاره سفر کرده است. او بیش از 150 جایزه، دکترای افتخاری و جوایز دیگر را در به رسمیت شناختن پیام صلح، عدم خشونت، تفاهم بین مذاهب، مسئولیت و تلاش جهانی دریافت کرده است. دالایی لاما همچنین در بیش از 110 کتاب، به عنوان نویسنده و یا به همکاری با نویسنده آنها پرداخته است.
جوایز و افتخارات
دالایی لاما طی فعالیتهای سیاسی و معنوی خود جوایز متعددی نیز دریافت کرده است. وی در سال 1959 جایزه "رامون مگسایسای" را به خاطر رهبری جامعه دریافت کرد. در 22 ژوئن 2006 او یکی از تنها پنج نفری شد که تا کنون از جانب فرمانداری کل کانادا به عنوان شهروند افتخاری به رسمیت شناخته شده است. در 28 ماه مه سال 2005، او جایزه "کریسمس هامفریز" را از جامعه بودایی در بریتانیا دریافت کرد. پس از تظاهرات میدان "تیانانمن" در سال 1989، کمیته نوبل به دالایی لاما جایزه صلح نوبل سال 1989 را اعطا کرد. این کمیته به خاطر مبارزات غیر خشونتآمیز وی برای آزادی تبت و تلاش برای یافتن راهحلی صلحآمیز، در بخشی از مراسم بزرگداشت مهاتما گاندی این جایزه را به وی اهدا نمود.
تألیفات
حکمت شفقت، انتشار در سال 2013
فراتر از دین: اخلاق برای تمام جهان، انتشار در سال 2012
سفر معنوی من، انتشار در سال 2010
به سوی خویشاوندی واقعی ادیان، انتشار در سال 2010
میانه راه – ایمان مبتنی بر عقل، انتشار در سال 2009
راه مدیران – کسبوکار، بودیسم و شادی درجگان به هم پیوسته، انتشار در سال 2009
آنچه میخواستم همه شما دربارهٔ شادی بدانید، زندگی و زندگی، انتشار در سال 2009
هنر خوشبختی در یک مشکل جهانی، انتشار در سال 2009
آگاهی هیجانی، انتشار در سال 2009
در کلمات خود من – مقدمهای بر تعالیم و فلسفه من، انتشار در سال 2008
ذهن در آسایش و سهولت – چشمانداز روشنگری در کمال بزرگ، انتشار در سال 2007
تانترا یوگا – مسیرهای به صندلی جادویی، انتشار در سال 2005
جهان در یک اتم – همگرایی علم و معنویت، انتشار در سال 2005
گسترش دایره عشق، انتشار در سال 2005
هنر شادی در محل کار، انتشار در سال 2005
روشنایی راه، تعالیم حکمت و شفقت، انتشار در سال 2005
راه حکمت، راه صلح -مکالمه شخصی، انتشار در سال 2005
بسیاری از راه را به نیروانا، انتشار در سال 2004
حکمت بخشش، انتشار در سال 2004
احساسات مخرب، انتشار در سال 2004
فیزیک جدید و کیهانشناسی – گفتگو با دالایی لاما، انتشار در سال 2004
روشنایی راه، تعالیم حکمت و شفقت، انتشار در سال 2004
زندگی مهربان، انتشار در سال 2003
ذهن گرم، قلب باز، انتشار در سال 2003
مشاوره روزانه قلب، انتشار در سال 2003
شفقت قلب، انتشار در سال 2003
شفا احساسات – گفتگو با دالایی لاما در احساسات و بهداشت، انتشار در سال 2003
مشاوره در مورد مرگ، انتشار در سال 2002
چطور تمرین کنیم، انتشار در سال 2002
روشن کردن راه برای روشنگری، انتشار در سال 2002
جیب دالایی، انتشار در سال 2002
قلب باز، انتشار در سال 2001
مراحل مراقبه، انتشار در سال 2001
تبدیل ذهن – تأملاتی در حقیقت، عشق و خوشبختی، انتشار در سال 2001
معنای زندگی – دیدگاه Bhuddhist در علت و معلول، انتشار در سال 2000
یک مسیر ساده، انتشار در سال 2000
تبدیل ذهن، انتشار در سال 2000
کتاب کوچک حکمت، انتشار در سال 2000
کتاب دالایی لاما، حکمت دالایی لاما، انتشار در سال 2000
قلب بودا، ذهن بودا – زندگی در چهار حقیقت شریف، انتشار در سال 2000
آموزههای ضروری، انتشار در سال 1999
حکمت باستان، جهان مدرن – اخلاق برای هزاره جدید، انتشار در سال 1999
آگاهی در تقاطعها – گفتگو با دالایی لاما در علوم مغز و بودیسم، انتشار در سال 1999
راه قلب از بودا، انتشار در سال 1999
کتاب کوچک از بودیسم، انتشار در سال 1999
آموزش ذهن، انتشار در سال 1999
مقدمهای بر بودیسم، انتشار در سال 1999
همه مردم را در پول، سیاست و زندگی تصور کنید، انتشار در سال 1999
قدرت بودیسم، انتشار در سال 1999
هنر خوشبختی، انتشار در سال 1998
چهار حقیقت شریف، انتشار در سال 1998
راه Tranquillity – تأملات روزانه، انتشار در سال 1998
فلسفه سیاسی دالایی لاما – سخنرانی انتخابشده و آثار، انتشار در سال 1998
مشاوره معنوی برای بوداییها و مسیحیان، انتشار در سال 1998
شفای خشم – قدرت صبر از منظر بودایی، انتشار در سال 1997
شفقت قلب، انتشار در سال 1997
لذت از زندگی و مرگ، انتشار در سال 1997
عشق، محبت و مسئولیت جهانی، انتشار در سال 1997
خواب، رویا و مرگ، انتشار در سال 1997
طبیعت بودا، انتشار در سال 1997
فراتر از عقیده دینی، انتشار در سال 1996
قلب خوب – چشمانداز بودایی در تعالیم عیسی مسیح، انتشار در سال 1996
بیداری ذهن، روشنایی قلب، انتشار در سال 1995
تبادلنظر در مورد مسئولیت و آموزش و پرورش جهانی، انتشار در سال 1995
ابعاد معنویت، انتشار در سال 1995
دالایی لاما سخنرانیها بیانیهها مقالات مصاحبهها از سال 1987 تا ژوئن 1995، انتشار در سال 1995
راه روشنگری، انتشار در سال 1995
قدرت شفقت، انتشار در سال 1995
روح تبت: میراث جهانی – سخنرانی انتخابشده و آثار، انتشار در سال 1995
راه آزادی، انتشار در سال 1995
جهانی بودیسم تبتی، انتشار در سال 1995
فلش از رعد و برق در تاریکی شب، انتشار در سال 1994
کلام حقیقت، انتشار در سال 1993
حکمت سخاوتمندانه – تفسیر در JatakamalaDharamsala، انتشار در سال 1993
دنیای هارمونی در زنان، انتشار در سال 1992
پل آرام – گفتگو با دالایی لاما در علوم ذهن، انتشار در سال 1992
پرورش مراقبه روزانه Dharamsala، انتشار در سال 1991
ذهن علمی- شرق – گفت و گو غرب، انتشار در سال 1991
راه به سعادت، انتشار در سال 1991
آزادی در تبعید، انتشار در سال 1991
جامعه جهانی و نیاز به مسئولیت جهانی، انتشار در سال 1990
تبت من، انتشار در سال 1990
جایزه صلح نوبل و دالایی لاما، انتشار در سال 1990
مهربانی در سیاست، انتشار در سال 1990
اقیانوسی از حکمت، انتشار در سال 1989
دالایی لاما در دانشگاه هاروارد، انتشار در سال 1988
حکمت متعالی، انتشار در سال 1988
اتحاد سعادت و پوچی، انتشار در سال 1988
تانترا در تبت، انتشار در سال 1987
باز شدن چشم آگاهی جدید، انتشار در سال 1985
باز کردن ذهن و تولید یک قلب خوب، انتشار در سال 1985
مهربانی، وضوح و بینش، انتشار در سال 1984
سهامداران جمعآوری شده، مصاحبهها و مقالات 1982
چهار تفسیر ضروری بودایی، انتشار در سال 1982
خدای یوگا، انتشار در سال 1981
مسئولیت جهانی و قلب خوب، انتشار در سال 1977
بودیسم تبت و کلید به راه میانه، انتشار در سال 1975
باز کردن چشم حکمت، انتشار در سال 1966
سرزمین من و مردم من، انتشار در سال 1962
کتابهای ترجمهشده به فارسی
کتابهایی که تاکنون از دالایی لاما به فارسی ترجمه شده است عبارتند از:
کتاب عشق و همدردی، مترجم: میترا کیوانمهر
هنر شادمانگی، مترجم:محمد علی حمید رفیعی
زندگی در راهی بهتر، مترجم: فرامرز جواهری نیا
کتاب کوچک ژرفاندیشی، مترجم: مهرداد انتظاری
کتاب کوچک عقل و خرد، مترجم: محمدرضا آل یاسین
فعالیتهای سیاسی به عنوان دالایی لاما
در 17 نوامبر 1950، دالایی لاما رسماً مسئولیت سیاسی تبت را تقبل کرد. این امر پس از ورود ارتش کمونیست چین به خاک تبت روی داد. دولت چین پس از انقلاب "مائو"، تبت را که تا آن زمان خودمختار بود، جزیی از خاک سرزمین مادری چین اعلام کرد و از این زمان اختلافات آغاز شد. دولت کمونیست، تبت را جزیی از چین میدانست و از سوی دیگر، تبت بر خودمختاری دولتش پا فشاری میکرد.
رفتار چینیها بسیارتند و خشن بود؛ به دلیل این رفتار آنها در 16 دسامبر 1950 دالایی لاما، لهاسا را به مقصد "دارمو" ترک گفت. دالایی لاما از ژانویه 1951 تا جولای 1951 در شهر "دارمو" اقامت داشت و در 23 می 1951 به اجبار موافقتنامهای هفده مادهای صلح میان نمایندگان تبت و چین به امضا رسید.
دالایی لاما در فوریه 1959 به درجه "گش لارامپا" رسید. در 10 مارس 1959 عده بسیاری مقابل کاخ نوربولینگکا تجمع کردند و خواستار اقدام قاطع و شایستهای از سوی دالایی لاما در برابر رفتارهای خشن و غیرانسانی ارتش چین که کمپ آنها در نزدیکی لهاسا بود شدند. این تجمع چند روزی به طول انجامید تا در 15 مارس 1959 توپخانه ارتش چین مواضعی را بیرون کاخ "نوربولینگکا" هدف قرارداد. دو روز بعد در 17 مارس به دلیل آن که احتمال بسیاری برای سوءقصد و یا ربودن دالایی لاما از سوی ارتش چین داده میشد، او با شمار بسیاری شبانه از کاخ "نوربولینگکا" فرار کرده، به "لودوپ دزونگ" رفتند. در همان ماه دالایی لاما دولت تبت را رسماً تأسیس کردن و به عنوان نخستین اقدام موافقتنامه هفده مادهای را باطل اعلام کرد.
تبعید
در 10 مارس 1959 تبت رسماً شکست خورد و لهاسا در هم شکست. بسیاری از راهبهای بودایی، قتلعام شدند. بیش از هشتاد هزار تبتی آواره شدند. سه هفته پس از فرار از لهاسا، دالایی لاما و همراهانش 30 مارس 1959 به شهر Bomdila رسید، توسط مأموران هندی همراهی شد و زندگی تبعیدی در خارج تبت را آغاز کرد. از سال 1960، دالایی لاما، در شهر "دارامسالای" هند سکونت دارد و این شهر، به "لهاسای کوچک" شهرت یافته است.
اندیشههای دالایی لاما
صلح جهانی
یکی از آموزههای محوری دالایی لاما مفهوم «صلح درونی» است که به اعتقاد او میتواند صلح و آرامش بیرونی را در پی داشته باشد. او عقیده راسخ دارد به اینکه بدون بسط و گسترش صلح و آرامش ضمیر نمیتوان به صلح و صفای فردی و نیز به صلح با جهان دست یافت. او درعینحال میکوشد ابعاد مادی زندگی را به ویژه در دنیای امروز نادیده نگیرد. دراینباره چنین میگوید: «پیشرفت مادی البته برای بهبود وضع بشر حائز اهمیت است.
در تبت، ما توجه کمی به توسعه تکنولوژیک و اقتصادی کردیم و امروز متوجه شدهایم که این اشتباه بوده است. درعینحال، توسعه مادی بدون توسعه و تحول معنوی نیز میتواند منشأ بروز مشکلات جدی شود. در بعضی از کشورها توجه زیادی به چیزهای بیرونی و رفاه خارجی میشود ولی اهمیت چندانی برای پیشرفت معنوی و درونی قائل نمیشوند. من عقیده دارم که هر دو مهم است و باید به بسط و گسترش هر دوی آنها پرداخت و تعادلی میانشان برقرار کرد. کسانی که از تبت و مردمان آن دیدن میکنند معمولاً مردم تبت را انسانهایی شاد و پرنشاط توصیف میکنند. این بخشی از خصلت ملی ماست که توسط ارزشهای دینی و فرهنگی شکل گرفته است. این ارزشها تأکید میکنند که همه انسانها باهم برابرند و هر کسی مثل دیگران در جستوجوی شادمانی و نیک بختی است و حق دارد که بدان نائل شود. چنین نگرشی، خودبهخود احساس همدلی و پیوند با سایر انسانها را در ما برمیانگیزد.»
دالایی لاما در همین جهت، طرح صلح پنجگانهای ارائه میکند:
تبدیل کل تبت به منطقه آهیمسا (با پرهیز از خشونت)
کنار گذاشتن سیاست تغییر جمعیت تبت و جلوگیری از اسکان چینیان در تبت
احترام به حقوق اساسی و آزادیهای دموکراتیک مردم تبت
ترمیم و حفظ محیطزیست طبیعی تبت
آغاز رسمی مذاکرات جدی راجع به موقعیت آینده تبت و روابط میان تبتیها و مردم چین.
صلحطلبی که با اعدام صدام مخالف است!
دالایی لاما در حالی مدعی صلح طلبی است که با اعدام یکی از جنایتکارترین موجودات روی زمین در طول تاریخ بشر مخالفت میکند. وی پیش از اعدام صدام با عنوان رهبر معنوی در تبعید تبت خواهان لغو حکم اعدام صدام شده و اعلام میکند که صدام با وجود تمام جنایاتی که انجام داده هنوز ظرفیت اصلاح و بازگشت به راه درست را دارد!
دالایی لاما میگوید: «هر اقدام وحشتناکی که افراد انجام داده باشند در صورت داشتن پتانسل لازم برای اصلاح در فرد قابل جبران است. در خصوص صدام نیز امیدوارم که جان وی نیز مانند هر فرد دیگری مورد احترام قرار گیرد! »
دموکراسی
دالایی لاما در مورد نظامهای حکومتی نیز بر این عقیده است که: «هیچ نظام حکومتیای کامل نیست اما دموکراسی نزدیکترین نظام به نهاد بشر است. دموکراسی تنها بنیان استواری است که بر پایه آن میتوان یک بنای سیاسی جهانی عادلانه و آزاد ساخت.»
شادی و شاد زیستن
در برخی از این عرفانهای نوظهور هدف تنها شادی و آرامش است هدف عرفانیای چون رسیدن به خداوند جایی ندارد مثلاً در یوگا و در اندیشه دالایی لامای چهاردهم چندان نامی از قرب الهی و آخرت دیده نمیشود و گویا هدف رسیدن به آرامش و شادی است و لذت بردن از همین حیات دنیایی.
دالایی لاما بیش از همه به یک امر نظر دارد و آن رسیدن به شادمانی است. شادی از دید وی هدف زندگی است و غایت سیر سالک در همین مسئله خلاصه میشود. وی در این مورد در کتاب "شاد زیستن" میگوید: «از نظر من شادی میتواند از طریق آموزش و تمرین فکر به دست آید.»
توجه دالایی لاما به شادی به صورتی است که یک کتاب مستقل در مورد دیدگاههای او در باب شادی به نگارش درآمده است. کتاب "هنر شاد زیستن" مشهورترین کتاب دالایی لاماست.
وی میگوید: «هدف همه، خوشبختی است و انسانها تمایلی به درد و رنج ندارند. شادی به عوامل درونی و طرز تفکر بستگی دارد، نه عوامل بیرونی همچون پول، همراهان و نزدیکان.» به نظر او نخستین گام به سوی شادی آموزش است. بهترین راه غلبه بر رنج و سختیها رویارویی با آنها، تمرکز بر آنها و تحلیل آنهاست تا آنها برای ما مسئلهای آشنا شوند.
حالات روحی از نظر او به مثبت و منفی (مفید و مضر) تقسیم میشوند، نه به حالات خوب و بد؛ و قضاوت و تشخیص بین امور مثبت و منفی وظیفه خرد است؛ بنابراین اجرای موفق اعمال شادیبخش به تمرکز و بهرهگیری درست از خرد نیاز دارد. زندگی هیچ کس رها از غم و درد و رنج نیست و هدف زندگی که رهایی از رنج است، تنها با رفع علت رنج است، نه پرهیز و دوری از مشکلات.
تأسیس باشگاه خنده!
دالاییلاما براساس آموزههای خود مؤسس باشگاه خنده در جهان است. در آمریکا حدوداً 10سال و در ایران نزدیک به 5 سال است که باشگاههای خندهدرمانی ایجاد شده و افرادی نیز هستند که در هند آموزش دیدهاند و هم اکنون در این باشگاهها مشغول فعالیت هستند.
اصل رنج
در بودیسم یک اصل وجود دارد که به مثابه یک علت ذکر گردیده است، به همین جهت، نتایج و فروعات متعددی برای آن شمرده میشود. آن اصل این است که «انسان در رنج است و اساساً ذات هستی با رنج پیوند خورده است.» رنجهایی چون بیماریها، آسیبدیدگی، محرومیتها، پیروی و مرگ، از دست دادن عزیزان، همه بخشی از این رنج عظیم است که بر سراسر هستی سایه افکنده است. انسان در این رنج گرفتار است و در چرخه تولدهای پیاپی و مرگهای مکرر گرفتار است، مگر این که از این چرخه و دور نجات یابد و به فنای مطلق (نیروانا) برسد.
دالایی لاما در مورد بهترین راه برای تحمل رنج در کتاب "هنر شادمانگی"میگوید:
«برای خود من، شخصاً بهترین و موثرترین تمرین برای تحمل رنج این است که به یاد آورم که رنج از ویژگیهای بنیادین سمسارا (تناسخ) است؛ وجودی که در آن نشانی از روشناندیشی نیست. هنگام مواجهه با کار رنجآور اگر همان لحظه از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنید و به یاد آورید که این جسم، خود شالوده رنج شماست حس ناراحتی و نارضایتی شما تقلیل مییابد بنابراین اگر بپذیرید که رنج بخشی از طبیعت شماست، تردیدی نیست که در برابر دشواریهای زندگی تحمل بیشتری خواهید داشت.»
راه حل وی برای درمان رنج این است: «نگرش خود را تغییر دهید و توجه کنید که از رنج نمیشود فرار کرد. از رنج نباید گریخت چون بخشی از ذات شماست». نتیجه روش بکار گرفته شده توسط دالایی لاما این است: "رنج را بپذیرید چون هست."
به عبارت دیگر وی در کتاب "عشق و همدردی" میگوید: «چون بشر را در رنج میداند، به شادی دعوت میکند». وی میگوید:
«از دیدگاه یک بودایی حتی کوچکترین حشره، این حس (حس خواهش غلبه بر رنج) را در خود دارد که مطابق با ظرفیت وجودی اوست و بر این مبنا سعی دارد به شادمانی دست یابد.»
دین در اندیشه دالایی لاما
دالایی لاما دین را نه مسیری واقعی و راهی حقیقی که یک سرگرمی شخصی آرامبخش میداند. چنان که در کتاب "هنر شادمانگی" میگوید: «پنج میلیون انسان روی کره زمین زندگی میکنند و من معتقدم و به پنج میلیارد دین نیاز داریم.»
آنچه دالایی لاما در برابرش سر تسلیم فرود آورده، همان است که امروزه از آن به "کثرتگرایی دینی" و "پلورالیزم دینی" یاد میشود.
آن چه در بیان دالایی لاما آمده است و با نگاه رایج غربیها هم سازگار است، دین امری سلیقهای تلقی میشود و مسئلهای فردی قلمداد میشود؛ بنابراین، انتظار این که دین عهدهدار رسالت اجتماعی گردد بیهوده و لغو خواهد بود. با این نگرش، دین نسبت به باخدایی یا بیخدایی هیچ اقتضایی ندارد؛ بنابراین طبیعی است که دالایی لاما در کتاب "بیداری" خود توصیه کند: «امکان دارد کسی با پذیرش خدا آرامش یابد و دیگری با انکار خدا، هر کسی باید دنبال داروی مناسب خود باشد.»
معنویت و دین
به نظر او انتخاب دین امری است مرتبط با حقوق فردی انسان؛ بنابراین همانگونه که افراد مختلف حق دارند غذاهای متفاوت انتخاب کنند و این به ذائقه آنها بستگی دارد، گزینش دین هم به شرایط روحی، اجتماعی، فرهنگی و ذوق و سلیقه افراد بستگی دارد. به نظر او دیدگاه مذهبی برای رشد ویژگیهای مثبت مفید است، اما معنویت دو سطح دارد: مذهبی؛ انسانی و اساسی که مرتبط با فطرت است. این همان خوشقلبی است و به همدردی و عدم خشونت میرسد. مهم آرامش روح هنگام مرگ است، نه این که چه دینی داریم. به نظر او معنویت در سطح غیردینی (معنویت اساسی) مهمتر است و نقش اساسیتری در زندگی انسان دارد. دین داشتن مهم نیست، انسان بودن مهم است. دین خارج از ما نیست، پس نیت پاک اساس هر مذهبی است. او حقیقت نهایی ادیان را یکی میداند و نقش مذهب را رواج ایثار و همدردی.
اعتقاد به تناسخ و کَرمه
تناسخ: معنای «تناسخ ارواح» این است که ارواح از جسمی به جسم دیگر منتقل میشوند و در اصطلاح هم به همین معناست؛ یعنی «با مرگ یک فرد آدمی، روح او از کالبدش بیرون آمده، به بدن یک فرد دیگر، چه انسان و چه غیر انسان، حلول کند.»
دلیل عقلی بطلان تناسخ: در نظر ادیان الهی به خصوص اسلام تناسخ کاملاً مردود است زیرا باعث انکار معاد و بهشت و جهنم که از ضروریات ادیان الهی میباشد، میگردد.
دلیل نقلی بر بطلان تناسخ: فرض تناسخ به تمامی با اعتقادات دینی سنت ابراهیمی، به خصوص معاد اخروی، مغایرت دارد. آنچه در قرآن و احادیث درباره سرنوشت انسان پس از مرگ آمده، مؤید این معناست که روح پس از مرگ به نحوی باقی میماند تا در روز قیامت که خدا دوباره جسم را زنده میکند به پاداش و کیفر اعمال خود برسد.
کَرمه یا کارما: "کارما" در سه سطح گفتار، پندار و کردار رخ میدهد. کارما به معنای "تاوان" است. بدین معنا که نتیجهٔ اعمال نیک و بد فرد در زندگی کنونی و یا زندگیهای بعدی وی تأثیر خواهد گذاشت. بنا بر قانون کارما، رفتار و گفتار و کردار هر آدمی نوع حیات بعدی و کالبد آتی او را تعیین میکند. بوداییان اعتقاددارند که انسانها بعد از مرگ با توجه به اعمالی که داشتهاند دچار نسخ، مسخ، فسخ یا مسخ میشوند؛ مثلاً اگر کسی در این دنیا حیوانات را بسیار اذیت میکرده، بعد از مرگ روح او در جسم یک حیوان حلول میکند (مسخ) و دچار زحمات و سختیهای حیوان بودن میشود. در مورد تناسخ هم میگویند اگر انسان خوبی باشیم بعد از مرگ در جسم انسانی میآییم و در پی تحقق آرزوهای زندگیهای قبلی خود میرویم.
دالایی لاما به تناسخ و کرمه سخت معتقد است و برای آنها فوایدی ذکر میکند. برای نمونه کسی که به تناسخ و تولد دوباره معتقد است در از دست دادن نزدیکان، غم و اندوه کمتری دارد. فرد معتقد به کرمه میداند که هر چیز را خود تعیین میکند. بر خلاف عدهای که گمان میکنند با اندیشه کرمه دیگر کسی نباید کاری کند، چون زندگیاش از پیش رقم خورده است؛ دالایی لاما وجه دیگری را در نظر میگیرد. میگوید: «چون به کرمه معتقدیم زندگی آینده را الان میسازیم، پس دقت کنیم.»
حقوق بشر
دالایی لاما در مورد حقوق بشر هم معتقد است که مسئله حقوق بشر چنان اهمیت بنیادینی دارد که نباید هیچ اختلافی در مورد آن وجود داشته باشد. او بر آن است که نه تنها در مورد پایبندی به حقوق بشر بلکه در مورد تعریف این حقوق نیز باید اتفاق نظر و اجماع جهانی وجود داشته باشد. او حتی مخالفتها در این مورد را برنمیتابد و میگوید: «اخیراً برخی از حکومتهای آسیایی این نظر را مطرح کردهاند که معیارهای حقوق بشر که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شده است معیارهایی است که غرب بنیان گذاشته و نمیتوان آنها را در مورد آسیا و سایر مناطق جهان سوم به کار بست چون این سرزمینها از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی وضعشان با غرب متفاوت است.» دالایی لاما این نظر را نمیپذیرد و معتقد است که: «بیشتر مردم آسیا نیز این نظر را تأیید نمیکنند.زیرا در سرشت همه انسانهاست که برای آزادی و برابری و منزلت حقیقیشان بکوشند و در واقع عمدتاً حکومتهای اقتدارگرا و تمامیت طلب هستند که با جهانی شدن حقوق بشر مخالفت میکنند.
حقوق بشر، حفظ محیطزیست و عدالت اجتماعی و اقتصادی همه از جمله اموریاند که با یکدیگر پیوند درونی دارند. من معتقدم که در مواجهه با این مسائل، انسانها باید حس مسؤولیت فراگیر و جهانی را در خود افزایش دهند. هر یک از ما بیاموزیم که نه تنها بر خودمان و خانوادهمان یا برای کشورمان بلکه برای کل بشریت کارکنیم.»
نگاه دالایی لاما به اسلام
"دالایی لاما" در سخنرانی خود در مراسمی که به منظور اهدای جایزه صلح نوبل به وی در دانشگاه هاروارد برگزار شده بود پیرامون "جهاد" در اسلام، گفت: «اسلام به پیروان خود میآموزد به همه انسانها چه مسلمان و چه غیرمسلمان عشق بورزند. مفهوم کلمه جهاد در اسلام، به اشتباه به مردم فهمانده شده و بسیاری از افراطگراییان از این واژه علیه اسلام سوءاستفاده کردهاند اسلام دین مهربانی و شفقت است و به جرئت میتوان گفت که جهاد یکی از وجوه اسلام است که مورد سوءاستفاده قرارگرفته و تعابیر نادرستی از آن شده است؛ اما هر یک از پیروان دین اسلام میدانند که بر اساس قوانین اسلامی، جهاد موضوعی دفاعی است و افراد پیش از اظهارنظر درباره موضوعات مربوط به اسلام باید ابتدا درباره آن به خوبی تحقیق و بررسی کنند. علمای اسلامی تنها زمانی جهاد به معنای مبارزه و نبرد را خوب میدانند که هدف از این مبارزه و نبرد، ستیز با ظلم، فساد و بیعدالتی باشد. من اسلام را کاملاً درک میکنم. مسلمانان با در دست گرفتن 99 دانه تسبیح نامهای متفاوتی از الله را بر زبان میآورند که همه اینها نشانگر شفقت و رحمت و چیزهای خوب و مثبت است. من فکر میکنم پرستش زیاد خداوند بیانگر عشق و مهربانی نامتناهی است. اسلام به پیروان خود میآموزد به همه انسانها چه مسلمان و چه غیرمسلمان عشق بورزند در این صورت با ایمان زیاد نسبت به خدا، مهربانی در وجود فرد بیشتر و بیشتر میشود.»
همجنسبازان
در نظر دالایی لاما روابط جنسی از راههای غیرمعمول "شامل همجنسبازی" در آیین سنتی بودا و برای بوداییها پذیرفتهشده نیست؛ اما وی در ادامه بدین مورد اشاره میکند که: «هماکنون در دوران مدرن تمام این نوع رفتارها رواج دارند، رفتارهای جنسی که به دیگران آسیب نمیرسانند باید مورد پذیرش قرار گیرند و جامعه باید از یک دیدگاه سکولار به زنان و مردان همجنسباز نگریسته، به آنها احترام گذارده و ایشان را در خود بپذیرد.»
در مصاحبه با مجله "آوت": در سال 1994، دالایی لاما توضیح میدهد: «اگر کسی پیش من بیاید و بپرسد که آیا همجنسبازی درست است یا نه من خواهم پرسید: نظر شریک زندگی شما چیست؟ اگر شما هر دو توافق دارید، آن زمان فکر میکنم بتوان گفت که رابطه دو مرد یا دو زن با یکدیگر در صورت رضایت هر دوی آنها در صورتی که هیچ ضرری به دیگران نرسانند مسئلهای نیست.»
با این حال، دالایی لاما در سال 1996 در کتاب خود بنام "فراتر از تعصب"، صریحاً میگوید: «همجنسگرایی، چه بین مردان و یا بین زنان، به خودی خود نادرست نیست، چیزی که نادرست است استفاده از عضو نامناسب برای برقراری رابطه میباشد.»
محیط زیست
دالایی لاما میگوید: "محیط زیست باید بخشی از زندگی روزمره ما باشد." وی در سال 2005 یک سری فعالیتهای مبارزاتی را به منظور حفاظت از حیات وحش آغاز نمود، از جمله صدور حکم مذهبی در منع پوشیدن پوست ببر و پلنگ به عنوان لباس. دالایی لاما از حامیان ضد صید نهنگ حمایت کرد و اما درعینحال آنها را از اعمال خشونت نهی کرد. بعد از سال 2009 کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد، از رهبران ملی خواست تا نگرانیهای داخلی را کنار بگذارند و در برابر تغییرات آب و هوا اقدامی جمعی کنند.
نشانههایی از ارتباط نزدیک دالایی لاما با سازمان سیا
ارتباط نزدیک با غرب
دالایی لاما از طرف جامعه غربی بسیار مورد توجه و تبلیغ فراوان قرار گرفته است تا جایی که هم شخص او و هم مکتبی که عرضه کرده، دستاویز دستهای از آثار هنری در سینمای هالیوود همچون مجموعههای "2012" و "آخرین کنترلکننده باد" قرار گرفته است و از او به عنوان منجی و احیاگر معنویت در عصر جدید یاد میکنند.
دشمنی با چین به نفع آمریکا
میان رهبران چین و تبت طی سالها درگیریهایی وجود داشت. رهبران تبت خواهان استقلال بودند تا اینکه 20 سال پس از حمله نخستین چین، استقلال تبت از سوی چین اعلام شد. طی این 20 سال فعالیت اصلی دالاییلاما مبارزه با کشور چین بوده، لذا وی یک شخصیت کاملاً چینستیز است. از سوی دیگر غرب از جوانب مختلف، خصوصاً مسایل تجاری و اقتصادی با چین مشکلات شدیدی دارد، بههمین جهت دالاییلاما بسیار مورد اهتمام غربیان خصوصاً آمریکاییها قرار گرفته است.
تقدیر نامههای غربی!
دالاییلاما طی این سالیان 57 دکترای افتخاری همچنین جوایز متعدد، تقدیرنامهها و اعانههای مختلف از غرب گرفته است. این قصه زمانی جالبتر شد که در سال 2007 میلادی، یعنی دوران ریاست جمهوری جرج بوش پسر، علیرغم میل کنگره آمریکا مدال افتخار بهترین شهروند آمریکا، که به غیراز آمریکاییها داده نمیشد، به دالاییلاما اعطا شد. این مطلب در سابقه ذهنی آمریکا بی سابقه بود. شواهدی دال بر این مطلب است که بوش سه سال به کنگره فشار آورد تا توانست این مدال را در تاریخ 29 اکتبر 2007 به دالاییلاما اعطا کند.
حمایتهای مالی سازمان سیا از دالایی لاما
در بین حواشی که برای دالایی لاما وجود دارد مهمترین حاشیه ادعای صلحطلب بودن وی میباشد. واقعیت این است که از اواسط دهه 1950 تا اواسط دهه 1970 یک جنبش مسلحانه تبتی وجود داشت که توسط سازمان سیا مورد حمایت قرار میگرفت.
در اکتبر سال 1998، دولت دالایی لاما اذعان کرد که 1/7 میلیون دلار در سال 1960 از دولت ایالات متحده از طریق سیا دریافت کرده است.
بر اساس اسنادی که وزارت امور خارجه آمریکا در 9 ژانویه 1964 منتشر کرد، دولت آمریکا حمایتهای مالی گستردهای را به شبهنظامیان و همچنین شخص دالایی لاما اختصاص داده بود. ارقام تقریبی این حمایتهای مالی به شرح زیر است:
حمایت از 2100 شبهنظامی تبتی مستقر در نپال به مبلغ 500 هزار دلار
کمک هزینه به دالایی لاما به مبلغ 180 هزار دلار
هزینههای تجهیزات، حمل و نقل، نصب، اجرا و آموزش به مبلغ 225 هزار دلار
هزینههای اداره اردوگاه آموزشی مخفی در "کولورادو" به مبلغ 400 هزار دلار
خانههای تبت در نیویورک، ژنو به مبلغ 75 هزار دلار
حملونقل هوایی نیروهای تبتی آموزشدیده از "کلورادو" به هندوستان به مبلغ 185 هزار دلار
هزینههای متفرقه شامل: هزینههای اجرایی تجهیزات و تدارکات برای گروههای شناسایی به مبلغ 125 هزار دلار
برنامه آموزشی برای 20 نفر از افسران رده پایین تبتی به مبلغ 45 هزار دلار
مجموع یک میلیون و 735 هزار دلار
افشاگری یک روزنامه آلمانی
به نقل از "شین هوا" دالایی لاما رهبر جدایی طلبان تبت در چین فاش کرد که حمایت سازمان سیا از جدایی طلبان تبتی در دهه 1950 و 1960 بیشتر از آن چیزی است که اعتراف کرده است.
همچنین روزنامه "زود دویچه" آلمان به بررسی روابط دالایی لاما با سازمان اطلاعات آمریکا "سیا"پرداخت و ابعاد جدیدی از آن را روشن کرد.
بر اساس این اطلاعات دالایی لاما برای اولین بار در سال 1951 از طریق فرستاده خود در دهلی نو با آمریکا ارتباط برقرار کرده است. در این دیدار در زمینه کمکهای نظامی و مالی آمریکا به تبت گفتگو شده بود. در سال 1951، نامهای از طرف وزارت دفاع آمریکا به دالایی لاما رسید که در آن قول داده شد سلاحهای سبک و کمکهای مالی در اختیار جدایی طلبان تبت گذاشته شود. طبق اسناد و مدارک، دالایی لاما سالانه 180 هزار دلار را از سال 1956 به عنوان کمک مالی از سیا دریافت و آموزشهای نظامی نیز به جدایی طلبان تبت آموزش داده میشد. این در حالی است که دالایی لاما تا کنون درباره ارتباط خود با سیا و حمایت این سازمان از جدایی طلبان تبت چیزی نگفته بود.
مأمورین سیا فراری دهندگان دالایی لاما به هند
سازمان سیا علاوه بر کمکهای آموزشی و نقدی به شبهنظامیان طرفدار دالایی لاما در برنامه فرار وی از تبت نیز نقش داشت. بنا بر اسناد سازمان سیا که منتشرشدهاند، نیروهای آموزشدیده توسط سیا که دالایی لاما را همراهی میکردند به صورت مستقیم با مأمورین سیا در ارتباط بودند.
پس از استقرار دالایی لاما در هندوستان و طی جنگ ویتنام دولت آمریکا تصمیم گرفت که دالایی لاما را به ویتنام منتقل کند تا وی در آنجا با تأثیری که بر جامعه بودایی آن کشور دارد بتواند آمریکا را در پیشبرد برنامههایش یاری رساند اما دالایی لاما به جای رفتن به تایلند در نوامبر 1957 به ژاپن و تایلند مسافرت کرد. این سفرها اولین بازدیدهای خارجی دالایی لاما پس از ترک تبت در سال 1959 بود.
دالایی لاما و ارتباط با اسرائیل
دالاییلاما، بارها به فلسطین اشغالی سفر کرده و با سران و رهبران اسرائیل از جمله با شیمون پرز، نتانیاهو و ایهود اولمرت دیدار داشته است. دالاییلاما در سال 2009 میلادی، قبل از دیدار با اولمرت به یک مراسم عبادی دعوت شد که در این مراسم شرکت کرد.
اگر کسی با کلاه خاخامی در مقابل دیوار "توبه یا ندبه" در اورشلیم، پایتخت فلسطین اشغالی تعظیم کند، این عمل بدین معنا است که وی رسماً اعلام کرده که عضوی از جامعه صهیونیزم جهانی است. دالایی لاما بعد از تعظیم در مقابل دیوار ندبه به دیدار اولمرت رفت و اولمرت ده هزار دلار با عنوان کمک به خیرین به وی عطا کرد. همچنین شخصیتهای صاحب مقام اسرائیل چندین لوح تقدیر به وی دادند. شواهد و قرائن گواه بر این مطلب است که دالاییلاما یک شخصیت کاملاً سیاسی و تحت نفوذ آمریکا و اسرائیل است و با وجود اینکه بهندرت به تبت سفر کرده اما چند سال را در آمریکا اقامت داشت.
خداحافظی از دنیای سیاست!
در مردادماه سال 1390 جانشین دالایی لاما "لویسانگ سنگای" (43 ساله) به عنوان نخست وزیر حکومت در تبعید تبت و جانشین سیاسی دالایی لاما انتخاب شد. "لویسانگ سنگای" با حضور دالایی لاما در معبد "تسوگلاگ خنگ" واقع در شهر "داراسالا" در شمال هند که مقر مذهبی و سیاسی تبتیها به شمار میرود، سوگند یادکرد.
گزیده ای از سخنان دالایی لاما
بر این باور باش که عشق و دستاوردهای عظیم، در برگیرنده مخاطرات بزرگ است.
آنگاه که میبازی، از باختت درس بگیر.
سه اصل را دنبال کن: محترم داشتن خود، محترم داشتن دیگران، جوابگو بودن در قبال تمام کنشهای خود.
به یاد داشته باش، دست نیافتن به آنچه میخواهی، گاهی از اقبال بیدار تو سرچشمه میگیرد.
قواعد را فراگیر تا به چگونگی شکستن آنها به گونهای شایسته، آگاه باشی.
نگذار ستیزهای خُرد بر ارتباطی پر قدر، خللی وارد سازد.
هرگاه به اشتباه خویش پی بردی، بیدرنگ گامهایی برای اصلاح آن بردار.
هر روز مجالی را صرف خلوت کردن کن.
آغوشت را به سوی دگرگونی بگشای، امّا از ارزشهای خود دست بر ندار.
به یاد داشته باش، خاموشی گاهی بهترین پاسخ است.
نیکو و آبرومند زندگی کن، آنگاه،به وقت سالخوردگی، هنگامی که به گذشته بی اندیشی، از زندگیات دیگر بار لذت خواهی برد.
فضای عشق در خانه تو شالودهای است برای زندگیات.
در ناسازگاریها با افراد مورد علاقهات، تنها به وضعیت فعلی بپرداز. گذشته را بزرگ نکن.
دانش خود را تسهیم کن که طریقی برای دستیابی به جاودانگی است.
با زمین مهربان باش.
سالی یک بار به جایی برو که پیشتر هرگز در آن جا نبودهای.
به یاد داشته باش، بهترین رابطه، رابطهای است که عشقتان به یکدیگر بر نیازتان به یکدیگر فزونی یابد.
کامیابی خود را به داوری بنشین، از آن طریق که بدانی چه واگذاردهای تا کامیابی را به دست آوری.