بیوگرافی بشار اسد + عکس
بیوگرافی بشار اسد + عکس
بشار اسد (زاده ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵) رئیس جمهور فعلی کشور سوریه و سومین فرزند حافظ اسد است. او در رشته چشم پزشکی در دمشق و لندن تحصیل کردهاست.
زادروز : ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵
همسر : اسماء اسد
پدر و مادر : پدر: حافظ اسد مادر: انیسه مخلوف
خویشاوندان سرشناس : ماهر اسد
دین : اسلام شیعه علوی
تاریخ ریاست : از ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۰ تا کنون
ترتیب : رئیس جمهور سوریه
پس از : حافظ اسد
معاون(های) اول : عادل سفر
جناح سیاسی : حزب بعث (سوریه)
خانواده اسد
خانواده اسد که از اقلیت علوی مذهب میباشند دارای مناصب مختلفی میباشند. فهرست زیر، اسامی تعدادی از افراد شاخص این خانواده بشار اسد است:
•اسماء اسد، همسر، دارای نقش سیاسی تأثیرگذار
•حافظ اسد، پدر، رئیسجمهور سابق، مرگ در سال ۲۰۰۰
•رفعت اسد، عمو، از مقامات نظامی، تبعید به فرانسه پس از سعی در مبادرت به کودتا در سال ۱۹۸۴، تا سال ۱۹۹۸ او مقام تشریفاتی معاونت رئیسجمهور را حفظ نمود.
•باسل اسد، برادر، نامزد اصلی برای جانشینی، مرگ در اثر تصادف با ماشین ۱۹۹۴
•ماهر اسد، برادر، فرمانده گارد رئیس جمهوری، فرمانده لشکر چهارم زرهی سوریه، عضو کمیته مرکزی حزب بعث
زندگی
بشار اسد، سومین فرزند از پنج فرزند حافظ اسد، رئیسجمهور فقید سوریه، در 11 سپتامبر 1965 در دمشق متولد شد.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرانسوی نزدیک منزل خانوادگی به پایان رساند و پس از اتمام دوران مدرسه، رشته پزشکی در دانشگاه دمشق را انتخاب کرد. پس از فارغالتحصیلی در سال 1988 در بیمارستان نظامی مشغول به کار شد. وی سپس در سال 1992 برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در سال 1994 موفق به اخذ مدرک تخصصی چشمپزشکی شد. او تا سال 1994 در خارج از سوریه زندگی میکرد و در سیاست حضور نداشت؛ اما پس از مرگ باسل اسد، برادر بزرگترش، بر اثر سانحه مشکوک رانندگی، شرایط تغییر کرد و بلافاصله برای مهیا شدن جهت جانشینی پدر به دمشق فراخوانده شد. با مرگ "حافظ اسد" در ژوئن سال 2000، بشار رسماً به عنوان جانشین پدر انتخاب شد. او در سال 2007 نیز برای دومین بار طی یک انتخابات سراسری به ریاستجمهوری سوریه رسید. بشار اسد علوی بوده و به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و اسپانیایی تسلط دارد.
خانواده
خانواده بشار اسد از اقلیت علوی مذهب کشور سوریه هستند که از گذشته دارای مناصب کلیدی و مهمی در این کشور بودهاند. بشار سومین فرزند حافظ اسد و انیسه مخلوف است. به گفته بشار اسد زندگی خانوادهاش، عادی بوده و او خانوادهای صمیمی و خوشبخت را از کودکی و نوجوانی خود به یاد دارد. سکونتگاه خانواده به نسبت منزل جداگانهای که پدر در آن سکونت داشت، ساده و متواضعانه بود. خانه پدر به عنوان افسر بلندپایه، وزیر دفاع و سپس رئیسجمهور سوریه، با وامی از صندوق همکاری ارتش در سال 1964 خریداری شده بود.
اعضای خانواده اسد
حافظ اسد، پدر بشار اسد تا سال 2000 و زمان مرگ خود سمت ریاست جمهوری را در اختیار داشت. گفته میشود بین سالهای 1946 تا 1970، 18 بار دولتهای حاکم بر سوریه سرنگون شدند و حافظ اسد وزیر دفاع سوریه کسی بود که توانست در یک کودتای درون حزبی به ناآرامیها پایان داده و خود زمام امور را در سوریه بر عهده گیرد.
رفعت اسد، عموی بشار اسد، یکی از مردان مهم و نزدیک به حافظ اسد در سالهای اولیه حکومتش بود. وی مدیریت شرکتهای فعال در حوزه دفاعی را به عهده داشت و یکی از رقبای سرسخت اسد به حساب میآمد. زمانی که در سال 1983 حافظ دچار بیماری شد، وی تلاش فراوانی برای کسب قدرت از خود نشان داد؛ اما حافظ توانست با خنثی کردن نقشههای رفعت، او را به تبعید بفرستد.
جمیل اسد، عموی دیگر بشار اسد که برخلاف دو برادر دیگر خود هیچ تجربه نظامی نداشت و در ساختار قدرت سوریه نیز چندان حضور نداشت. جمیل در تمام سالهای عمر خود به فردی حاشیهنشین در عرصه سیاست تبدیل شده بود؛ حتی پس از تبعید رفعت نیز وی به چالشی جدی برای جانشینی فرزندان حافظ تبدیل نشد. سرانجام جمیل در سکوت و بیخبری در سال 2004 از دنیا رفت.
انسیه مخلوف، مادر بشار اسد حضور پررنگی در رسانههای عمومی سوریه نداشت اما برخی کارشناسان بر این باورند که چهرهای تأثیرگذار در خانواده اسد بوده است. حاصل ازدواج او با حافظ اسد 5 فرزند به نامهای بشرا، باسل، بشار، مجد و ماهر بود.
بشرا اسد، متولد سال 1960 بزرگترین فرزند حافظ اسد، رابطه بسیار نزدیکی با پدرش داشت. بشرا سال 1995 با آصف شوکت از مقامهای ارتش سوریه ازدواج کرد. با وجود مخالفتهای شدید خانواده، آصف سرانجام به حلقه نزدیکان خانواده اسد پذیرفته شد و در نهایت به ریاست سرویس اطلاعات سوریه انتخاب شد.
باسل اسد، متولد سال 1962 پسر ارشد حافظ اسد بود. او فرد اصلی برای جانشینی حافظ اسد محسوب میشد. باسل اسد در سال 1994 بر اثر تصادف در یکی از بزرگراههای دمشق جان باخت. پس از مرگ وی، بلافاصله بشار اسد برای پشت سر گذاشتن دورههای آموزش نظامی به دمشق فراخوانده شد.
مجد اسد، متولد سال 1966 همانند بسیاری از اعضای خانواده حضور چندان پررنگی در رسانههای عمومی نداشت. وی در سال 2009 پس از یک بیماری طولانی مدت درگذشت. مجد، مدرک کارشناسی رشته مدیریت اقتصاد از دانشگاه دمشق داشت.
ماهر اسد، متولد سال 1968 که از نظر بسیاری از کارشناسان دومین فرد قدرتمند در سوریه محسوب میشد. وی فرماندهی دو واحد مهم ارتش سوریه یعنی گارد ریاست جمهوری و لشکر چهارم زرهی را در اختیار داشت. وی فردی بااستعداد و البته تندمزاج و ناآرام شناخته میشد؛ ماهر اسد در جریان یک مشاجره با آصف شوکت (شوهر خواهرش) در کاخ ریاست جمهوری سوریه در سال 1999 وی را با گلوله مورد هدف قرار داده بود.
آصف شوکت، شوهر خواهر بشار اسد، در ابتدا رئیس سرویس اطلاعات سوریه بود؛ اما پس از مدتی به معاونت ریاست ستاد ارتش نیروهای مسلح سوریه انتخاب شد. وی در سال 2012 بر اثر انفجار ساختمان شورای امنیت ملی سوریه کشته شد.
رامی مخلوف، پسردایی بشار اسد، تاجری ثروتمند که به باور کارشناسان حدود 60 درصد تجارت سوریه از جمله بانکداری، مسکن و صنعت تحت نفوذ و کنترل او قرار دارد. رامی مخلوف چهرهای مهم در آزادسازی اقتصاد در سوریه در دهه 2000 بود و به همین دلیل نیز سود فراوانی از این طریق به دست آورد.
حافظ مخلوف، برادر رامی مخلوف است. وی در تصادفی که سال 1994 موجب مرگ باسل شد در کنار او حضور داشت و از آن تصادف مرگبار جان سالم به دربرد. حافظ همکاری نزدیکی با ماهر اسد داشته و به عنوان رئیس شاخه دمشق سرویس اطلاعات سوریه فعالیت داشته است.
ازدواج
همسر بشار اسد و بانوی اول سوریه "اسماء فواض الاخرس" متولد 1975 در انگلیس است. اسماء، دارای پدر و مادری سوریهای است. پدرش دکتر الاخرس پزشک متخصص قلب و مادرش از کارمندان عالیرتبه سفارت سوریه در لندن بود.
بشار اسد و اسماء در لندن با یکدیگر آشنا شدند. اسماء، در سال 2000 به حافظ اسد معرفی شد و در همان سال با بشار ازدواج کرد، ولی اعلام رسمی این ازدواج در ژانویه 2001 صورت گرفت و هیچ عکسی از مراسم ازدواج در روزنامهها به چاپ نرسید.
اسماء در دانشگاه کینگز کالج در رشته کامپیوتر و نیز سرمایهگذاری بانکی با تخصص سرمایهگذاری در دارو بیوتکنولژیک و بانکداری بینالمللی تحصیل کرد. بانوی اول سوریه قبل از اینکه همسر بشار اسد شود، در امور بانکداری بینالمللی فعالیت داشت. وی به عنوان نماینده دویچه بانک مدتی در لندن و سپس در کمپانی جیپیمورگان چیس مشغول به کار بود. حاصل ازدواج این زوج، سه فرزند به نامهای حافظ متولد (2002)، زین (2003) و کریم (2004) است.
فعالیتهای فرهنگی و بشردوستانه همسر بشار اسد
اسماء الاسد در بسیاری از زمینههای فرهنگی و سیاسی سوریه فعالیت داشته است. وی به دلیل توجه بالا به مردم و مسائل معیشتی و فرهنگی، به صورت ناشناس به 300 روستا، چندین مدرسه، کارخانه و بیمارستان در سوریه سر زده تا وضعیت مردم را بررسی کند و پس از شناسایی نقاط ضعف فرهنگی و اقتصادی سوریه، با توجه به نیازهای جامعه شروع به تأسیس بنیادهای خیریه و سازمانهای NGO پرداخت. وی برنامه «شهروند فعال» را با هدف تربیت نوجوانان زیر 18 سال سوری برای پیشرفت کشور طراحی کرد و در سال 2005، مرکز MASSAR «مسار» را برای کشف استعداد کودکان و جوانان سوریهای و کمک به کودکان نیازمند ایجاد کرد.
او همچنین، مراکزی به نام «شباب» و «فردوس» را برای آموزش مهارتهای تجاری با هزینههای بسیار پایین به جوانان سوری دایر کرد. بانوی اول سوریه به فعالیتهای فرهنگی نیز علاقه فراوانی داشته و بسیار پرکار بوده است. وی ریاست موزه ملی دمشق را بر عهده داشته و معتقد است آثار باستانی سرمایههای با ارزش یک کشور هستند که بار اقتصادی و فرهنگی بالایی برای پیشرفت کشور ایفا میکنند.
شخصیت سیاسی و اجتماعی بشار اسد
بنا به اظهارات دوستان و معلمان بشار اسد، وی هیچگاه مانند یک فرزند رئیسجمهور تعامل نمیکرد. دانشآموزی آرام و متواضع و درعینحال جدی که این خصیصه را از پدر به ارث برده بود.
بشار اسد به گواهی دوستان و همکاران پزشکش، هیچوقت فرزند رئیسجمهور بودنش را به رخ نمیکشید، خودرو مورد استفادهاش یک دستگاه پژوی قدیمی بود درحالیکه بسیاری از اشرافزادگان و متنفذان کشورش، خودروهای فاخری سوار میشدند، از هیچ کس در دانشگاه انتظار نداشت رفتار خاصی با او داشته باشد.
تفاوت بشار با باسل
گفته میشود که تفاوت اساسی بشار اسد با برادر بزرگترش باسل این بود که باسل مشکل را قبضه میکرد و با سرعت آن را به دست خود حل مینمود، در حالی که بشار بیشتر مایل به تأمل بود و حل مشکل را با خونسردی میپسندید. بخشی از سوریها که دوست داشتند باسل جانشین حافظ اسد شود، پاسداری او از ثبات و امنیت را محور مأموریتش میدانستند، این در حالی بود که خواستاران تغییر و اصلاحات، روی بشار اسد حساب میکردند. برخی هم میگفتند که مردم سوریه، صلابت باسل و گامهای اصلاحی مورد انتظار بشار را با هم نیاز دارند.
انتقاد از کمپ دیوید و همپیمانی با تهران
بشار اسد در 14 سالگی شاهد نقطه عطفی دیگر نه تنها در سرنوشت سوریه بلکه در آینده کل جهان عرب و اسلام بود، امضای انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر پای معاهده کمپ دیوید و توافق رسمی سازش با رژیم صهیونیستی. بعدها "دیوید لیش" نویسنده آمریکایی از بشار اسد پرسیده بود که آن روز چه احساسی درباره سازش اعراب و اسرائیل داشت و پاسخ شنیده بود که "از ارزیابی سادات شگفتزده شدم، زیرا سادات توانست سینا را از اسرائیلیها باز پس گیرد اما تمام جهان عرب موضع سازشکارانه او را محکوم کرد."
این نویسنده آمریکایی که کتاب "بشار اسد و سوریه جدید" را به رشته تحریر درآورده است، در ادامه آورده است: "بعد از انقلاب اسلامی ایران، حافظ اسد درک کرد که منفعت راهبردی مشترک بین ایران و سوریه در پایمردی مقابل اسرائیل و سیاستهای آمریکاست، همپیمانی سوریه با ایران تا امروز از همین زاویه ادامه یافته است، زیرا در نگاه حافظ اسد، ایران عمق استراتژیک سوریه در تقابل با اسرائیل به ویژه پس از خروج مصر از معادله خصومت جبهه عربی با صهیونیستها بود." بشار این درک را از پدر به ارث برد و بر آن راهبرد استوار ماند.
در قامت طبیب
بشار اسد در 17 سالگی وارد دانشکده پزشکی دمشق شد و پس از فارغالتحصیلی به بیمارستان نظامی «تشرین» در دمشق و سپس بیمارستان «وسترنای» در لندن رفت، بیمارستانی که در آن در طی سال بیش از 3000 جراحی چشم انجام میشد.
بشار به عنوان دستیار جراحی چشم با دکتر شلومبرگ از متخصصان برجسته آفریقای جنوبی تبار همکاری کرد و موفق به دریافت گواهینامه «انجمن پادشاهی» در زمینه جراحی چشم شد. دریافت این گواهینامه به 5 سال تجربه موفق نیاز داشت؛ اما بشار جوان توانست تنها در 2 سال به این رتبه دست یابد.
پروفسور شلومبرگ در خاطرات خود درباره شاگرد مستعدش میگوید: «بشار نامزد خوبی برای کسب عنوان "بهترین چشمپزشک" بود و در سال 2003 زمانی که در قامت یک رئیسجمهور به لندن سفر کرد به بیمارستان سانتآن آمد تا همکاران قدیمیاش را ببیند، با آنان بنشیند و مرا هم به عنوان استادش یاد کند.»
بشار اسد علاوه بر تدریس و جراحی، سخنرانی و کنفرانسها را تنظیم و در کشیک اورژانس شراکت میکرد. در سال دوم تخصص بود که خبر مرگ برادرش باسل را شنید و اینگونه زندگی حرفهای او به عنوان پزشک متخصص در جراحی چشم پایان یافت.
ورود به دنیای سیاست
سالها پیش از مرگ حافظ اسد، پسر بزرگش، باسل اسد در نظر همگان به عنوان جانشین وی محسوب میشد؛ اما یک سانحه رانندگی در سال 1994 جان او را گرفت و پسر دوم خاندان اسد، یعنی بشار اسد که تا آن زمان علاقه چندانی به سیاست نشان نمیداد و در لندن در حال تحصیلات پزشکی با تخصص چشمپزشکی بود، به صحنه سیاست کشانده شد تا برای جانشینی پدر آماده شود. بشار در سال 1994 در سن 29 سالگی وارد ارتش شد و به سرعت در ساختار ارتش سوریه پیشرفت کرد.
حافظ اسد، بشار را از همه لایقتر میدید
حسین شیخالاسلام، سفیر اسبق ایران در دمشق درباره شخصیت "بشار اسد" گفت: «در حقیقت تصمیم پدر بود که بشار اسد جای او را بگیرد. پدر دیگران را لایق نمیدانست و درست هم بود؛ زیرا هر کدام از آنان اشکالی غیرقابل اغماض داشتند. خود اسد به من گفت که رفعت، خدا را قبول ندارد…
تشخیص شخص "حافظ اسد" این بود که پس از مرگ پسر ارشدش از همه سالمتر خود بشار است. بشار کفایتهای خوبی از خود نشان داد، به ویژه اینکه پدر او را ابتدا به این مأموریت گمارد که به فسادهای دستگاههای دولتی و مسئولان سوریه رسیدگی کند. با انتصاب بشار به مسئولیت مبارزه با فساد، پرونده هر کسی از مسئولان به دست بشار اسد رسید تا بتواند دریابد که چه کسی به درد میخورد و چه کسانی فاقد صلاحیت هستند؛ یعنی حافظ اسد واقعاً مهندسی کرد و زمانی که به رحمت خدا رفت، سن بشار به 40 سال نمیرسید که برای ریاست جمهوری قانونی نبود. مسئله آنقدر حساسیت داشت که در مجلس اقدام به تغییر قانون اساسی با رأی نمایندگان شود.»
خیزش سوریه
در سال ۲۰۱۱ با بالا گرفتن اعتراضات مردمی در جهان عرب، تظاهراتی نیز در شهرهای مختلف سوریه نظیر حمات، جبله، دمشق، لاذقیه، درعا و حمص به وقوع پیوست که با سرکوب ارتش سوریه مواجه شد. تظاهراتی پراکندهای در شهرهای دیگر سوریه نیز بوقوع پیوست که در سه شهر حمص، درعا و حماه شدیدتر بود. بشار اسد در ابتدا در مورد این اعتراضات در رسانههای سوریه نظری نمیداد.اما پس از اینکه سرکوبها توسط ارتش بالا گرفت و هم چنین در برخی شهرها بخصوص در شهر حمص قیام مسلحانه توسط ارتش آزاد سوریه علیه حکومت وی رخ داد به مصاحبه با رسانههای دولتی سوریه پرداخت و علت این اعتراضات در سوریه را اسرائیل دانست، او اعلام کرد که با اقتدار در برابر این توطئهها میایستد. اتحادیه عرب پس از خیزش سوریه ۲۰۱۲-۲۰۱۱ و کشته شذن هزاران معترض سوری توسط دولت بشار اسد، عضویت سوریه در اتحادیه عرب به حالت تعلیق درآورد.
تحریمها
در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۱۱ میلادی، وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بشار اسد و ۹ شخصیت ارشد حکومت سوریه را به فهرست افراد تحریمی این کشور افزودند. حدود دو هفته قبل از تاریخ مذکور اتحادیه اروپا در مورد بلوکهکردن داراییها و ممنوعیت سفر ۱۳ مقام عالیرتبه سوری از جمله بشار اسد، توافق کرده بودند.
وتوی روسیه و چین در حمایت از حکومت بشار اسد
پس از اینکه اتحادیه عرب اعلام کرد که حضور بازرسان در سوریه بیفایده است، در شورای امنیت پس از پنج روز رایزنی، سرانجام در ۴ فوریه ۲۰۱۲ و پس از گذشت یازده ماه از خیزش سوریه، دولتهای چین و روسیه با قطعنامهای که پایان حکومت بشار اسد را خواسته بود مخالفت و آن را وتو کردند.
قطعنامه برکناری بشار اسد
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ فوریه ۲۰۱۲، با تصویب قطعنامهای یازده ماه سرکوبی معترضان در سوریه را محکوم کرد. قطعنامه تصویب شده در مجمع عمومی از دولت بشار اسد میخواهد که ظرف ۱۵ روز طرح اتحادیه عرب را اجرایی کند. اتحادیه عرب خواستار کناره گیری بشار اسد از ریاست جمهوری و انتقال قدرت به معاونش بود.
۱۳۷ کشور که به این قطعنامه رای مثبت دادند، خواستار پایان خشونتها در سوریه شدهاند. ۱۲ کشور از جمله ایران، روسیه، چین، کوبا، ونزوئلا و کره شمالی به این قطعنامه رای منفی دادند.
موضع گیری درباره اسلام سیاسی
پس از کودتا و برکناری محمد مرسی ، رئیس جمهور انقلاب ۲۰۱۱ مصر ، بشار اسد در بیانی اظهار داشت که آنچه که در مصر روی میدهد، حاکی از شکست اسلام سیاسی در جهان و سرنوشت محتوم تمام کسانی است که از دین برای اهداف سیاسی و جناحی بهره برداری میکنند او همچنین اظهار داشت که کسانی که دین را در سیاست به کار میگیرند یا از دین برای گروهی در مقابل گروه دیگر استفاده میکنند در هر نقطهای از جهان باشند، سقوط خواهند کرد.