مصاحبه با مهدی کرم پور کارگردان فیلم سینمایی پل چوبی
مصاحبه با مهدی کرم پور کارگردان فیلم سینمایی پل چوبی
زمانی که این فیلم را ساختیم در جامعه یک رخوتی وجود داشت بنابراین، فکر کردم بسیار مهم است که در این مقطع یک هنرمند بتواند فضا را تلطیف کند چون چیزی که از هجمهها و سیاسیکاریها مهمتر است، عشق، خانواده و انسان است.
مهدی کرمپور درادامه گفت: «پل چوبی» یک درام کاراکتر محور است. در این فیلم گستره بیشتری را نسبت به کارهای قبلیام در نظر گرفته بودم و دوست داشتم یک فیلم کلاسیک عاشقانه بسازم. برایم مهم بود، مردم بیشتری آن را ببینند. هدفی که قبل از نوشتن فیلمنامه داشتیم.
به گزارش بیوگرافی ها، این کارگردان سینما که سرانجام طلسم اکران چهارمین ساخته سینماییاش بعد از دو سال شکست و این روزها «پل چوبی» را به عنوان آخرین فیلم تحریمی حوزه هنری روی پرده دارد با حضور در ایسنا اظهار کرد: وقتی گستره بزرگتر میشود باید مد نظر داشت که امروز مخاطب با هزار تومان دی وی دی، بهترین فیلمهای روز دنیا را میخرد و میبیند و وقتی تو میخواهی برایش فیلم بسازی باید بستهبندی درستی را ارائه بکنی، بنابراین برای «پل چوبی» بهترین بازیگران و عوامل فنی انتخاب شدند.
سعی کردیم با حساسیت خاصی فیلم را بسازیم
وی ادامه داد: سعی کردیم با حساسیت خاصی فیلم را بسازیم. انتخاب عوامل و حتی پخشکننده هم از ابتدا طراحی شد تا مسیر را اشتباه نرویم. به روال فیلمهایم برای این کار هم «استوری برد» کامل داشتم، البته هنگام نگارش فیلمنامه به بازیگران هم فکر کرده بودیم.
خسرو نقیبی که به همراه کرمپور فیلمنامه این فیلم را نوشته است، «پل چوبی» را مزد رفاقتاش با این کارگردان دانست و گفت: ما بعد از نزدیک به ده سال کار کردن به یک زبان مشترک رسیدهایم که با آدمهای دیگر سخت میشود، آن را پیدا کرد. ما کاملا سلیقه هم را میدانیم و سر «پل چوبی» هم از روز اول با هم نشستیم و متمرکز کار کردیم.
وی ادامه داد: این ایده را از سال ۸۳ داشتیم، با هم نشستیم قصهای نوشتیم.اما آن قصه یک محرک لازم داشت که به آدمها فشار بیاورد و در اثر آن فشار به تصمیم برسند. در واقع به گذشتهای نیاز داشتیم، یک واقعه اجتماعی موثر که تا آن زمان، انقلاب 57، جنگ و اتفاقات سال 78 را داشتیم. موثرترین گزینهای که این قصه میتوانست روی آن سوار شود انقلاب بود که داستان را وارد فاز دیگری میکرد. گروهکها و ساواک و … در نهایت تصمیم گرفتیم فیلمنامه را کنار بگذاریم.
خسرو نقیبی، کرمپور را یک فیلمساز اجتماعی خوب معرفی کرد و گفت: به عنوان یک دوست و منتقد همیشه به او توصیه کردهام، در این حوزه کار کند. پس از رخدادهای سال 88 احساس کردم کرمپور به عنوان یک فیلمساز اجتماعی و من هم بهعنوان یک فیلمنامهنویس و روزنامهنگار باید به آن واکنش نشان دهیم و آن را ثبت کنیم. اتفاقی که برای نسل ما همراه با موجی از مهاجرت بود و بسیاری از دوستانمان در آن مقطع زمانی از کشور رفتند. با مهدی در حال صحبت بودیم که بحث آن قصه قدیمی وسط آمد و خیلی سریع به طرح کنونی «پل چوبی» رسیدیم.
وی افزود: یک ماه در شمال کنار هم کار کردیم و نسخه اولیه آماده شد. تقریبا 70، 80 درصد تنه این قصه کنونی از همان نسخه اولیه، مانده است. اما بازنویسیهای زیادی کردیم چون به شدت برایمان مهم بود و بسیار آن را دوست داشتیم و میخواستیم در بهترین شکل ممکن انجام شود. همچنین کرمپور با مشاورهای زیادی فیلمنامه را مورد مشورت قرار داد که از نظرات آنها هم برای بهبود روند داستانی استفاده کردیم.
مهدی کرمپور در ادامه با بیان اینکه تاکنون فیلمهایش ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کرده است گفت: من برای تولید فیلم استراتژی مشخصی دارم. «چه کسی امیر را کشت» را در 19 جلسه فیلمبرداری کردیم و بسیار اقتصادی کار کردیم. سوپراستارها، سفید امضاء کردند و حتی مهرداد فخیمی که آخرین کارش بود با تمام وجود و بیچشمداشت مالی به کار پیوست.
این کارگردان ادامه داد: درهر کاری که انجام میدهم، طراحی تولید برایم مهم است. در «جایی دیگر» هم طراحی به شکلی بود که در اکران به سود برسد، همچنین «چه کسی امیر را کشت» و «پل چوبی». هر فیلمی طراحی تولید خودش را دارد. خوشبختانه همه کارهایم اکران خوبی داشتهاند و سود هم کردهاند. حتی در «چه کسی امیر را کشت» خود اینکه عدهای شیشههای سالن را شکستند جزو ماجرا بود و فیلم را کامل میکرد. در عین حال، آن فیلم مخاطب بسیار جدی داشت که از کار راضی بودند.
آدم فرمالیستی هستم
وی خود را آدم فرمالیستی دانست و ادامه داد: اما در «پل چوبی» خیلی این موضوع را کنترل کردیم. اگر در «جایی دیگر» اولین بار تلفیق انیمیشن و درام تودرتو را امتحان کردیم یا در «چه کسی امیر را کشت» آن فرم خاص را، «طهران تهران» تجربه جدیدی در روایت بود که به شکل درامهای دایرهای کار کردیم. در «پل چوبی» از ابتدا قرارمان یک داستان کاملا کلاسیک بود. چون در مضمون پیچیدگی داشتیم و نباید پیچیدگی فرمالیستی مضمون را از بین میبرد.
کرم پور که در «پل چوبی» از بازیگران چهره بهره گرفته است درباره آنها اظهار کرد: وقتی نام بازیگران اعلام شد شوخی میکردند و آن را مانند تیم «رئال مادرید» میدانستند و میگفتند تیم کهکشانی جمع شده است. شانس ما بود که در «پل چوبی» توانستیم بجز یک مورد، انتخابهای اولمان را در کار داشته باشیم و این حاصل اعتماد سه طرفهای بین ما، بازیگران و متن کار بود.
وی افزود: حتی بعضی مواقع بیشتر از آن چیزی که فکر میکردیم اتفاق افتاد. مثلا برای بازیگر دکتر صبوحی دنبال یک بازیگر خوشتیپ بودیم. به مهران مدیری فکر کردیم و فیلمنامه را فرستادیم که بلافاصله قبول کرد و با روی گشاده با ما قرارداد بست و بسیار هم همراهی کرد. او سر کار بسیار فوقالعاده بود. یک روز که 6 صبح آفیش شده بود، آمد دیدم زیاد سرحال نیست، پرسیدم چه شده؟ گفت 30 سال بود 6 صبح را ندیده بودم. حتی در کارهای خودش هم تصویربرداری پیش از ظهر شروع میشود. در ادامه حتی بعضی روزهایی هم که کار نداشت صبح بلند میشد و سرکار میآمد.
مهران مدیری در کار ما امپراتوری نداشت
خسرو نقیبی ادامه داد: مهران مدیری جزو بازیگرانی بود که رفتار حیرتانگیزی داشت. با اینکه خودش در کارهایش امپراتوری دارد اما در این فیلم حتی اگر میخواست یک کلمه در دیالوگ تغییر دهد آن را با ما چک میکرد و بسیار همراه بود. نکتهای هم به عنوان یک منتقد بگویم. این نقش را بازیگران کمی در سینمای دنیا حاضر میشوند، بازی کنند. «اینکه بیایی چنین پیشنهادی بدهی و تا پایان قصه هم از حرفی که میزنی برنگردی». یک بازیگر باید اطمینان زیادی به خودش داشته باشد که این نقش را بازی کند و مهران مدیری بسیار عالی در این نقش ظاهر شد و بازی اعجابانگیزی دارد.
کرمپور افزود: قبلا هم گفته بودم. ما در این دنیا فقط رفقای خوب داریم. حتی برزو ارجمند هم که نقش کوتاهی بازی کرده است روزی آمد و قبول کرد همین نقش کوتاه را بازی کند.
این کارگردان درباره سرمایهگذاری برخی بازیگران در «پل چوبی» گفت: بهرام رادان، مهناز افشار و هدیه تهرانی در کار شریک هستند. چون هزینه فیلم نباید خیلی بالا میرفت و دستمزد بچهها میتوانست از فیلم، یک کار غیر اقتصادی بسازد. در دنیا هم این کار زیاد اتفاق میافتد. متاسفانه اینجا چون حساب و کتاب درست نداشتیم و دستمزدها بیرویه پرداخت شده است فیلمها توجیه اقتصادی ندارند. خوشبختانه ما توانستیم طبق قوانین مشخصی کار کنیم و این باید به یک رویه تبدیل شود، خود من هم در این فیلم سرمایه گذاری کردم.
کرم پور با اشاره به دیگر عوامل این فیلم همه را از حرفهییهای سینما دانست و ادامه داد: با بچهها قبلا یا کار کرده بودیم و یا رفیق بودیم و فکر میکردم این گروه میتواند به من کمک کند. مثلا تورج منصوری در دانشگاه که استاد فیلمبرداری من بود. با کارن همایونفر هم کار کرده بودم و در «طهران تهران» که درباره موسیقی بود، تجربه خوبی با هم داشتیم.
خسرو نقیبی افزود: یک دلیل مهم که عوامل کارشان در این فیلم بیشتر به چشم می آید این است که همه گروه حتی آهنگساز و تدوینگر قبل از تولید، به کار اضافه شدند و هنگام نگارش فیلمنامه روی تکتک عوامل فکر شد.
نمیخواستیم قصه را لو بدهیم
کرم پور درباره خلاصه داستانی که از این فیلم منتشر شد و گنگ بودن آن گفت: خلاصهای بود که سر صحنه نوشتم. ربط دوری داشت اما نمیخواستیم قصه را لو دهیم چون حساسیت روی داستان زیاد بود و اگر معلوم میشد، داریم چه قصهای کار می کنیم شاید همان موقع کار را متوقف میکردند.
وی همچنین درباره پایانبندی فیلم و تغییر آن در نتیجه اعمال ممیزیها اظهار کرد: همان پایانبندی مد نظر ما است فقط کمی کوتاهتر شده است. در مجموع با همه ممیزیها کلیت فیلم را حفظ کردیم و نسخه فعلی که اکران میشود همان نسخه جشنواره است.
وزارت ارشاد هم با فیلم مشکل داشت
کرم پور در بخش دیگری از نشست ایسنا به حاشیههای اکران «پل چوبی» پرداخت و با بیان اینکه خود وزارت ارشاد هم با این فیلم مشکل داشت گفت: متاسفانه هر کسی در هر جایی هر کاری میتوانست کرد تا این فیلم به نمایش درنیاید. حتی روز آخر شخصی را آوردند که مدعی بود فیلمنامه مال او است و میگفتند از فیلم شکایت دارد.
«پل چوبی» ربطی به خیانت ندارد
وی افزود: متاسفانه بحث خیانت درباره فیلم مطرح شد درحالیکه «پل چوبی» ربطی به خیانت ندارد بلکه در ستایش خانواده است. ما مشاور خانواده داشتیم. از ابتدا میدانستیم مسئله چیز دیگری است. حتی در جشنواره هم گول خوردیم و اگر میدانستیم پروانه نمایش قطعی نمیدهند همان 30 مورد اصلاحیه را هم اعمال نمیکردیم. گفتند این 9 دقیقه را کم کنید و فیلم بعد از جشنواره مشکلی برای اکران نخواهد داشت و ما هم قبول کردیم تا کلیت فیلم حفظ شود. حتی اعلام کردند، هر فیلمی که نامزد بهترین فیلم شود، پروانه فیلم بعدی بدون خواندن فیلمنامه داده میشود که هیچکدام اتفاق نیافتاد. بعد از جشنواره هم اعلام کردند برای پروانه نمایش دوباره اقدام کنید.
این کارگردان درباره ممیزیهای اعمال شده گفت: بیشتر حساسیتها روی کاراکتر «مانی» و «آیدا» بود و حتی از آنها سکانس درآوردیم. صحنههایی نظیر جایی را که «امیر» و «نازلی» برای زیارت به امامزاده میرفتند نیز در کمال ناباوری خواستند حذف کنیم تا این آدمها پیشینه مذهبی نداشته باشند.
گافی که حوزه هنری داد
کرم پور با بیان اینکه بعد از وزارت ارشاد، حوزه هنری وارد شد اظهار کرد: شش فیلمی که تحریم شدند هیچ تشابه تماتیکی نداشتند و در بیانیهی اخیرمان هم به این موضوع اشاره کردیم و این گافی بود که حوزه هنری داد و فیلمهایی را که هیچ ربطی به هم نداشتند را در لیست سیاه قرار داد.
وی ادامه داد: بعد از اتفاقات حوزه هنری، تقریبا حدود 16 شورا فیلم را دیدند و فکر کنم تنها اداره کشاورزی کار را ندید. همه جا نمایش داشتیم و همه ارگانها فیلم را دیدند. آخرین شورا متشکل از 30 نماینده قوه قضاییه، سپاه، اطلاعات، دانشگاه امام صادق (ع) و سینماگران متعهد بود که در آخر سال 91 گفتند، فیلم هیچ مشکلی ندارد.
میخواستند انگهای مختلفی به فیلم بزنند
این کارگردان افزود: فکر میکردند چون مقطع فیلم در سال 88 میگذرد و سفارش دولت هم نیست، چیزی هست که نمیفهمند. فضای پرسوء تفاهمی به وجود آمده بود و همه میخواستند انگهای مختلفی به فیلم بزنند.
نقیبی اضافه کرد: نسخهای که الان اکران میشود همان نسخه جشنواره هست و حتی یک دیالوگ هم کم نشده و میشد این نسخه در همان نوروز 91 اکران شود، همان طور که امروز اکران شده و هیچ اتفاق عجیبی هم نیفتاده است.
این فیلمنامه نویس اظهار کرد: صدور پروانه هم خیلی طول کشید و فیلم میتوانست در جشنواره 29 به نمایش درآید. بعد از فیلمبرداری به صحنههایی ممیزی وارد شد که حیرت آور بود و در بعضی جاها دیالوگهایی را عوض کردیم که حالا میبینید با لب بازیگرمان هماهنگ نیست.
شمقدری تا آخرین روز کاری هم پروانه نمایش را امضاء نکرد
کرم پور خاطرنشان کرد: در حالیکه 4 بار قرارداد داشتیم اما دو سال اکران را به تعویق انداختند. حتی روز آخری که جواد شمقدری سرکار بود گفتند پروانه نمایش را نمیدهیم. با عصبانیت به دفتر ایشان رفتم و گفتم اینکه در آخرین روزتان بازمانع اکران میشوید پاس گلی به من است و میروم بیرون و میگویم در آخرین روز هم پروانه من را شمقدری نداد و هفته دیگر حتما مجوز را از آقای ایوبی میگیرم. این ضرری است که به تهیه کننده میخورد. درنهایت هم امضای پروانه به عمر شمقدری قد نداد و آقای ایوبی آن را امضاء کرد.
این کارگردان درباره تأثیر تحریم حوزه هنری بر فروش این شش فیلم گفت: فیلم «من مادر هستم» میلیاردی شد که حواشیاش بیشتر از بقیه بود. شاید فیلمهای دیگر آنقدر درگیر حاشیه نشدند که میلیاردی شوند. گروههای افراطی در جامعه و مسئولین حوزه هنری باید به این فکر کنند چرا وقتی میگویند یک چیزی بد است، مردم استقبال میکنند؟ این مساله مهم است و باید آسیبشناسی شود. ما از عنوان تحریمی استفاده نکردیم چون به این ماجرا اعتقاد نداشتیم و در تبلیغاتمان هم قید نکردیم. در صورتیکه آخرین فیلم تحریمی حوزه هنری بودیم و اولین فیلم دولت یازدهم و میتوانستیم مقابل ارشاد و حوزه ژست اپوزسیون بگیریم.
وی ادامه داد: من دوست داشتم خود فیلم دیده شود اما ما را درگیر مسائل حاشیهای کردند. شب ماقبل اکران خسرو نقیبی عکسی از سردر برایم گرفت و ارسال کرد که «بالاخره اکران شد». کاری کرده بودند که دیگر باورمان نمیشد، فیلم اکران شود. در تمام این مدت اصلا به دنبال حاشیه نبودیم و بارها با حوزه مذاکره کردیم، سعی کردیم آرام باشیم اما نتیجهای نداشت.
این کارگردان تاکید کرد: چندنفر با رفتار کارمندمسلکانه با یک سری، زد و بند و با این کارها خواستند خودشان را به جاهای بالاتر برسانند و اصلا بحث ارزشها مطرح نبود. هیچ چیزی جز لیست سیاه حوزه هنری نمیتوانست این 6 فیلم را کنار هم جمع کند. آثاری که درباره موضوعات مختلف هستند و ربطی به هم ندارند.
«پل چوبی» یک رومنس است
کرمپور که قصه فیلمش در سال 88 میگذرد درباره کهنه شدن موضوع فیلم در نتیجه تعویق اکران آن گفت: «پل چوبی» یک رومنس است در یک بستر سیاسی و اجتماعی و درباره یک مقطع زمانی صحبت میکند. این مقطع زمانی هیچ وقت کهنه نمیشود چون هر موقعی میتوانیم دربارهاش حرف بزنیم. چیزی که اهمیت دارد این است که ما اکنون را ثبت کردیم تا بماند. البته اگر فیلم سر جای خودش اکران میشد، ممکن بود حواشی بیشتری داشته باشد و بتواند به بهتر دیده شدنش کمک کند. اما سوژه فیلم ابدی و ازلی است و از عشق گفتن، کهنه نمیشود.
حتما برای بقاء برخی، فیلمهای دیگری قربانی میشوند
وی درباره تکرار اتفاقات حوزه هنری اظهار کرد: تا موقعی که برای مقام گرفتن حاضر باشیم هر ارزشی را پایمال کنیم و تنها شعار بدهیم این اتفاقات ادامه خواهد داشت. افراد فعلی برای بقا حتما فیلمهای دیگری را هم قربانی خواهند کرد.
کرمپور بار دیگر تاکید کرد: «پل چوبی» یک فیلم کاملا خانوادگی و درباره عشق است. اما در فضای غبارآلود هر انگی را میتوان زد و اگر نگوییم «حسادت» می توان در بهترین شرایط گفت؛ سوءتفاهم به وجود آمد.
این کارگردان در پایان سخنانش درباره کار آیندهاش گفت: طرحی بنام «کیمیاگر» داشتم که آن را به علی میرفتاح دادهام، البته کار خیلی کُند پیش میرود اما او ذهن فوقالعادهای دارد و منتظرم ببینم به کجا میرسد.
خسرو نقیبی هم اظهار کرد: با آرش خوشخو در حال نوشتن سریالی بنام «سالار» هستیم و اگر پولی به سازمان تزریق شود برای محرم امسال ساخته خواهد شد. هنوز کارگردان آن مشخص نیست. یک کار سینمایی هم به نام «سفارت» برای بهرام رادان نوشتهام که قرار است بعد از بازگشت از خارج از کشور دربارهاش تصمیم بگیرد.
وی افزود: فیلمنامهنویسی تنها کاری در سینماست که حجمی از کارهای رسما انجام شده، دیده نمیشود. کار نوشته میشود، دستمزد را می گیرم اما تولید نمیشود و این باعث میشود حجم کاری که انجام میدهی با حجم خروجیات یکی نباشد. از سال 83 و بعد از «چه کسی امیر را کشت» کارهای زیادی نوشتهام و درآمد اصلیام از فیلمنامهنویسی است.
نقیبی که به عنوان منتقد سینما و روزنامه نگار هم فعالیت دارد گفت: اگر کار روزنامهنگاری و نقد فیلم را ادامه دادهام بهخاطر علاقهام بوده است و دیوانهوار آن را دوست دارم. چون چیزی که مینویسی به سرعت بازخورد دارد و در تماس مستقیم با مخاطب هستی و این برایم جذاب است. البته الان فضا به سمتی رفته که دیگر نمیتوان روزنامهنگاری را به صورت حرفهای انجام داد و ترجیح میدهم در فیلمنامههایم چیزی را که میخواهم بگویم. بههرحال هر کاری که انجام دهم یک قانون کلی را رعایت میکنم، این همان چیزی باشد که خودم دوست دارم بخوانم و ببینم و مخاطبش باشم.
گفتوگو از مسعود نجفی خبرنگار ایسنا