گفتگو با ایوب آقاخانی بازیگر سریال داوران
گفتگو با ایوب آقاخانی بازیگر سریال داوران
ایوب آقاخانی در رشته ادبیات نمایشی تحصیل کرده و یک تئاتری فعال است. او نمایشنامه مینویسد، کارگردانی میکند و گاهی هم روی صحنه میرود و نقشهایی را بهعهده میگیرد. اما مخاطبان رادیو و تلویزیون هم او را میشناسند. او در رادیو بسیار فعال و شناخته شده است، اما سریال» داوران» اولین حضور تلویزیونی اوست. آقاخانی تاکنون نمایشهای رادیویی زیادی نوشته، بازی و کارگردانی کرده است که از آن جمله میتوان به بازی در نمایش هملت به کارگردانی صدرالدین شجره، در مه بخوان اثر حسین کیانی و لبخند با شکوه آقای گیل از محمدامیر یارآمدی اشاره کرد. بازیگری در تلویزیون، نگارش فیلمنامه سریال و حتی اجرای تلویزیونی و البته تدریس در دانشگاه هم از عناوین موجود در کارنامه آقاخانی است. آقاخانی، سال ۸۸ در اجرای برنامه «برای ایران» از شبکه سه و در سال ۹۱ در اجرای بخشی از برنامه رادیو هفت همکاری داشته است. او نگارش سریالهایی چون دانی و من به کارگردانی علی عبدالعلی، مجموعه توی گوش سالمم زمزمه کن و مسافرخانه سعادت ساخته محمد رحمانیان و کت تنگ به کارگردانی آرمین و آبتین حشمتی را بهعهده داشته و این شبها برای اولین بار به عنوان بازیگر در یک سریال تلویزیونی دیده میشود. او بازیگر نقش علیرضا در سریال داوران است.
تجربه بازی در سریال چطور است؟ چه زمانی که در حال بازی بودید و چه حالا که این سریال از تلویزیون پخش میشود؟
سالهای زیادی است که تجربههای جستهگریخته تلویزیونی داشتهام. همیشه فیلمنامه و عوامل خلقکننده اثر برایم اهمیت داشتهاند. بازی در سریال « داوران» را بدون خواندن فیلمنامه پذیرفتم فقط به این دلیل که به قلم آقای شاهسواری و کیفیت آثار تولیدشده توسط ایشان و به احمد امینی و به دوستانی که برای ساخت داوران گرد هم آمده بودند، ایمان داشتم. به نظرم همین حد از سلامت نگاه را سخت میشود در آثار تصویری پیدا کرد. خدا را شکر از نتیجه راضی هستم و میبینم داوران یک سر و گردن از سریالهایی که بیتوجه به استانداردهای منطقی یک اثر دراماتیک تولید میشوند، بالاتر است. کاری با توفیق و اقبال عمومی از این سریال ندارم و درباره کیفیتی که خودم به آن باور دارم حرف میزنم.
باوجود کوتاهی نقش تا امروز خوب دیده شده و از این بابت خوشحالم، ولی حتی اگر به اندازه کافی مورد توجه مردم قرار نمیگرفت، من باز خوشحال بودم چرا که به باور خودم در اثری با حداقل استانداردهای قابل قبول برای تلویزیون بازی کردهام. در این سریال با دوستانی کار کردهام که به نگاهشان ایمان دارم و فرصت همجواری و همراهی با استادان مجربی چون مسعود رایگان، پریوش نظریه و احمد امینی را داشتهام که کولهباری از تجربه دارند.
در دو داستان که با محوریت پروندههای علیرضا به کارگردانی بیژن میرباقری ساخته شد تجربه متفاوتی در زمینه بازیگری کسب کردم.
من فکر میکنم جدا از حس مخاطب، داوران یک پله در کارنامه من محسوب میشود و به دلیل حضور در این اثر شرمنده وجهه تئاتریام نیستم و از این بابت خوشحالم. من چون کمی به سریال داوران تعصب دارم باید بگویم گاهی آثار تلویزیونی سلامت و قواره تفکر آرمانخواهی ما را تامین نمیکند. اما داوران قابل اعتناست و از حضور در آن خیلی خوشحالم.
شما اولین سریالتان را در حالی بازی کردید که فیلمنامه را نخوانده بودید. چه چیزی شما را برای بازی در این سریال وسوسه کرد؟
من وسوسه نشدم. آقایان امینی و شهسواری بر اساس آشنایی با توانایی و سابقه من، بازی در نقش علیرضا را پیشنهاد دادند و من هم پذیرفتم، چون به این دوستان اعتماد و اعتقاد داشتم. هرگز تلویزیون و سریال و چیزهایی از این دست برای من وسوسه نبوده و همیشه کیلومترها دورتر از این کلمه زندگی کردهام. اساسا نگاه من به هنر بازیگری،رسیدن به شهرت نیست و من با وسوسه بازیگری وارد تلویزیون نشدم. هر جایی مفید باشم، آبرویم را بتوانم حفظ کنم، در حرفهام گامی به جلو بردارم و شرمنده مخاطبان و دانشجویانم نباشم حتما با حداقل توقع پا پیش میگذارم و با حداکثر همکاری کار را به فرجام میرسانم، ولی اصلا نمیتوانید فکر کنید به دنبال بازی در سریال بودهام چون هرگز نبودهام و نخواهم بود.
همین که عوامل سریال شناخته شده هستند برای شما کافی بود؟
سازندگان این سریال آدمهای شناخته شده و با کارنامه صد درصد موجهی هستند. حتی یک خطا در کارنامه تهیهکننده، نویسنده و کارگردان این سریال سراغ ندارم. سعید شاهسواری را پیشتر به عنوان یک نویسنده و تدوینگر خیلی خوب میشناختم که در این سریال تهیهکننده هم بود. وقتی از من دعوت به کار شد در دفتر تهیهکننده حاضر شدم، نقش را برایم توضیح دادند و من فقط یک سوال پرسیدم؛ اینکه نقش برادر بزرگ خانواده داوران را چه کسی بازی میکند و وقتی گفتند آقای مسعود رایگان این نقش را بازی میکند، بسرعت قبول کردم.
شما متولد سال ۵۴ هستید، نه به سن شما میآید یک پسر دانشجو داشته باشید نه به چهره و فیزیکتان. چطور پذیرفتید ایوب آقاخانی بتواند یک پسر حداقل نوزده ساله داشته باشد؟
اگر زود ازدواج کرده بودم این اتفاق در زندگی واقعی من هم میتوانست رخ بدهد.
خب در دنیای واقعی استثنا زیاد داریم؛ مثل همان آقای ۱۰۸ سالهای که تاره بچهدار شده است.
من معتقدم بازیگر با هنر بازیگری باید مخاطبش را مجاب کند نه با قواره، اندام، هیکل، مقدار ریختگی صورت یا شادابی چهره و…
شما حتی گریم هم ندارید!
بله، چون سن واقعی من جوابگوی نیاز نقش بود.
سیوهشتسالگی با تعریفی که ازدواج زودهنگام علیرضا در داستان آمده، سن کمی نیست. در قسمت سوم سریال از زبان پسرش سپهر میشنویم که به علیرضا میگوید شما خیلی زود خودتان را گرفتار زندگی کردید.
جوان بودن علیرضا در فیلمنامه طرحریزی شده بود یا حضور شما باعث شد چنین گذشتهای برایش تعریف شود؟
این تعاریف در فیلمنامه وجود داشت و براساس آن مرا انتخاب کردند. البته دغدغه من این نیست که توضیح یا توجیهی در این باره داشته باشم. فیلمنامه اینگونه نوشته شده بود که علیرضا جوان است، خیلی زود ازدواج میکند و همسرش با دنیای حرفهای او بیگانه است و دغدغههای متفاوتی دارند. گرچه ما همسر علیرضا را تنها در دو قسمت میبینیم و دیگر نخواهیم دید، فرزندش سپهر هم در اوایل سریال حضور دارد و بعد از آن ما فقط شاهد درگیریهای علیرضا و پروندههای او هستیم.
ساختار اپیزودیک سریال، رفت و آمد شخصیتهایی است که سرانجامی پیدا نمیکنند و پخش یک داستان در دو قسمت باعث شده فرصت پرداختن به شخصیتها نباشد و ارتباط محکمی بین مخاطب و نقش شکل نگیرد. شما اینطور فکر نمیکنید؟
من فکر میکنم شخص مناسبی برای جواب دادن به این سوال نیستم، چون این مساله به نویسنده و کارگردان مربوط است. خیلی به این مقوله فکر نکردم و حتی اگر هم فکر کرده بودم، ترجیح میدهم در این باره اظهار نظر نکنم.
تاکید کردید سریال داوران از استانداردهای لازم برخوردار است، اما در مقایسه با بسیاری از سریالهای موفق تلویزیون با اقبال عمومی مواجه نشده است. به نظر شما چرا سریالی که سلامت لازم را دارد، مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته و تماشاگر زیادی ندارد؟
البته من مثل شما قضاوت نمیکنم. باید صبر کنیم سریال به انتها برسد بعد درباره استقبال مخاطب حرف بزنیم. اما به نظرم ترکیبی از مسائل مختلف دست به دست هم میدهد تا یک سریال با وجود برخورداری از استانداردها در جذب مخاطب موفق نباشد. معتقدم ذائقه مخاطب ما تربیت نشده است و به همین دلیل نمیتوان نظرش را پیشبینی کرد و از همان ابتدای پخش یک سریال حدس زد که با توجه مخاطب روبهرو خواهد شد یا با بیتوجهی او. تقریبا حال و هوای مختلف، لحنهای متنوع و کیفیتهای متفاوت به مخاطبان ارائه شده و هر بار مخاطب به یکی از این موارد اقبال نشان داده است.
مخاطب سریال گاهی به یک درام سنجیده و درست، گاهی به دیالوگهای خوب، گاهی به یک بازیگر نمکین و گاهی به هر شبی بودن یک سریال و درگیری با آن در یک ماه مشخص مانند ماه مبارک رمضان واکنش نشان میدهد. همه اینها مولفههایی است که بهصورت جداگانه و مستقل میتواند در نگاه مخاطب به یک سریال نقش داشته باشد. درحالی که تلویزیونهای خصوصی یا دولتی غرب وقتی ساخت یک سریال را شروع میکنند، هرگز با این تعداد معیارهای گم، ناپیدا و در عین حال تاثیرگذار روبهرو نیستند. آنها دقیقا میدانند با چه فرمولی، کجا و چگونه با چه مخاطبانی مواجه میشوند. در کشور ما هم اگر سازنده یک سریال بداند آن را برای کدام شبکه میسازد، استانداردهای متعارف آن شبکه را رعایت خواهد کرد.
مثلا وقتی سریالی در سیمافیلم تولید میشود، یعنی تولیدکنندگانش نمیدانند بعد قرار است از کدام شبکه به نمایش دربیاید و این خودش ابهام بزرگی ایجاد میکند. همه مواردی که به آنها اشاره کردم علامت سوالهایی است که میتواند بعد از تولید در میزان استقبال مخاطب تاثیر داشته باشد. خیلی در سریالهای ایرانی غور نکردهام، چرا که هر وقت به سریالهایی نزدیک شدهام به استثنای سالی یا دو سالی یک اثر، پشیمان و سرخورده شدهام. به همین دلیل ترجیح میدهم در سریالهایی حضور داشته باشم که روانم به دلیل کار کردن با آدمهایی دغدغهمند آرام باشد.
آذر مهاجر / گروه رادیو و تلویزیون