مصاحبه با مهرداد ضیایی بازیگر سریال داوران

مصاحبه با مهرداد ضیایی بازیگر سریال داوران

 

 

مهرداد ضیایی تاکنون در مجموعه‌های تلویزیونی همچون بیگناهان، اولین شب آرامش، کارآگاهان، راه طولانی و در مسیر زاینده‌رود بازی کرده است. او این روزها در مجموعه تلویزیونی «داوران» به کارگردانی احمد امینی بازی دارد که از شبکه دو پخش می‌شود. ضیایی در این مجموعه نقش پدری را بازی می‌کند که پسری شانزده ساله دارد. او گناه فرزندش را قبول می‌کند تا خودش به جای پسرش اعدام شود. ضیایی نوع نگاه احمد امینی را در آثاری که می‌سازد، دوست دارد و معتقد است این مساله اولویت او در پذیرش بازی در مجموعه تلویزیونی داوران بوده است. با او درباره حضورش در این سریال به گفت‌وگو نشستیم.

 

شما در سریال داوران ایفاگر نقش پدری هستید که گناه فرزندش را به گردن می‌گیرد. برای ایفای این نقش به جای این که بیشتر از طریق دیالوگ احساس‌تان را منتقل کنید باید از حالت چهره استفاده می‌کردید. از بازی در این نقش برایمان بگویید؟

همین ویژگی اولین عاملی بود که من را برای بازی در مجموعه تلویزیونی داوران ترغیب کرد. علاوه بر آن برای اولین بار نقش پدری را تجربه کردم که فرزند شانزده ساله دارد. تاکنون نقشی در این سن و سال بازی نکرده بودم. وقتی بازیگری قرار است نقشی را بپذیرد به دنبال مواردی می‌گردد تا او را برای بازی ترغیب کند. همان طور که شما اشاره کردید برای انتقال حس این نقش بیشتر باید از فیزیک صورتم استفاده می‌کردم تا از دیالوگ. همین ویژگی منجر به چالش برای ایفای نقش می‌شد. بدون تردید من به عنوان بازیگر علاقه‌مند هستم نقشی را بازی کنم که با چالش همراه باشد.

ایفای این نقش برایم تجربه خوبی بود. قبل از بازی در سریال داوران، مجموعه‌های بیگناهان و اولین شب آرامش را با احمد امینی و سعید شاهسواری کار کرده بودم. از کار کردن با این دوستان لذت می‌برم،چون با دقت و حساسیت زیادی کار می‌کنند. نقشی که برای سریال داوران هم به من سپرده شده بود آنقدر قابلیت داشت که برای بازی وسوسه‌ام کند. زمانی که بازیگر بخواهد فقط از طریق فیزیک صورت حس‌اش را انتقال بدهد، کار سخت‌تر می‌شود، اما این سختی جذاب است و او را به چالش وا می‌دارد.

 

معمولا تئاتری‌ها روی رفتارشناسی نقش‌ها خیلی دقت می‌کنند. آیا تجربه تئاتر به شما در اجرای این نقش کمک کرد؟

معتقدم نقش را باید به گونه‌ای بازی کرد که فکر کنیم حق با اوست، حتی اگر در موقعیت‌های متفاوت هم باشد باید این طور فکر کنیم. در غیر این صورت بازی بازیگر جعلی می‌شود. شما باید نقش را دوست داشته باشید و به او حق بدهید تا بتوانید با صداقت بازی کنید. من نقشم را در سریال داوران دوست داشتم. حسم را با اعتقاد بیان می‌کردم تا بازیم اصالت داشته باشد.

اگر نقش را با اعتقاد بازی نکنیم، در نمی‌آید. من در رفتار و احساس این نقش به دنبال اصالت احساسش بودم تا آن را به گونه مطلوبی اجرا کنم. از سوی دیگر برای در آوردن این نقش راهنمایی‌های کارگردان تاثیرگذار بود و به نتیجه و تجربه خوبی منجر شد.

معتقدم آثاری که امینی می‌سازد ویژگی‌های خاصی دارد. او نسبت به کارش اشراف دارد و نسبت به بازیگران شناخت خوبی دارد. بنابراین کار کردن با چنین فردی به نتایج خوشایندی برای بازیگر منجر می‌شود، چون بازیگر را در موقعیت‌های مناسبی قرار می‌دهد.

وقتی من با امینی کار می‌کنم خیالم راحت است. او هرگز با بازیگر بحث نمی‌کند. با گفتن چند جمله نقش را برای بازیگر تفهیم می‌کند. بنابراین نیازی به گفت‌وگوی‌های طولانی نیست. امینی فضای کار را به حدی راحت برای بازیگر توصیف می‌کند که بازیگر می‌داند باید چه کار انجام دهد و چگونه با نقش برخورد کند. زمانی که ایفای نقشی را برای تلویزیون قبول می‌کنم از تجربه تئاتریم بهره می‌گیرم. این تجربه کمک زیادی به من می‌کند تا نقش را بدرستی ایفا کنم.

 

شما در سریال‌های بیگناهان و اولین شب آرامش به کارگردانی احمد امینی بازی کرده‌اید. امینی سبک خاص خودش را در کارگردانی دارد. روش کار او را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

امینی با دقت به موضوعات اجتماعی نگاه می‌کند و بعد آن را با یک ساختار متفاوت روایت می‌کند تا برای بیننده هم تازگی داشته باشد. این نوع نگاه او در صحنه به بازیگران و دیگر عوامل هم منتقل می‌شود. نمابندی و میزانسن‌های خاصی هم برای آثارش دارد. یکی دیگر از ویژگی‌های امینی، احترامی است که به مخاطبش می‌گذارد. او اثری نمی‌سازد که قشر خاصی از دیدن آن لذت ببرند. با در نظر گرفتن همه سلایق کارش را انجام می‌دهد تا همه را راضی نگه دارد.

 

تعلیق در نقشی که شما در این سریال بازی کردید، کمرنگ است، چون مخاطب از همان ابتدا متوجه می‌شود این پدر می‌خواهد گناه فرزندش را به گردن بگیرد؟

قبول دارم تعلیق لازمه قصه است و این مساله شامل حال نقش من هم می‌شود. باید قبول کنید هر کارگردان یا نویسنده‌ای تعریف خاص خودش را از یک موضوع دارد. می‌توان صد تعریف از یک سوژه داشت و آن را روایت کرد. هر کارگردانی سبک و سلیقه خودش را در روایت قصه دارد. بنابراین نمی‌توان به این مساله خرده گرفت و گفت این نوع روایت اشتباه است. این سلیقه شماست که به شکل دیگری از روایت قصه علاقه‌مند هستید. ممکن است هر دو روایت هم درست باشد، اما کارگردان این روش را انتخاب کرده است. از سوی دیگر، مخاطب همزمان با جلال داوران (مسعود رایگان) موضوع این پدر و پسر را کشف می‌کند و از این که همراه با این شخصیت پی به ماجرا می‌برد برایش جالب است.

 

برخی بازیگران از فیلمنامه‌های ناتمام گلایه دارند. شما با این مساله چگونه برخورد مــی‌کنید؟ آیا امینی هم از چنین روشی استفاده می‌کند؟

امینی کارش را با یک فیلمنامه آماده شروع می‌کند. همه چیز از قبل روشن و شفاف است و بازیگر می‌داند کارگردان در صحنه از او چه می‌خواهد. دکوپاژ مشخص است و سکانس‌ها و پلان‌ها با نظم و ترتیب خاصی ضبط می‌شود. همین مساله به عوامل کمک می‌کند دچار سردرگمی نشوند. بازیگران با آمادگی قبلی سر صحنه حاضر می‌‌شوند. می‌دانند امروز قرار است چه صحنه‌هایی ضبط شود و نقطه شروع و پایان کار کجاست.

 

ولی فکر نمی‌کنید همین تمرین بیش از اندازه باعث دیکته‌شدن نقش به بازیگر می‌شود و اجازه خلاقیت را از او می‌گیرد؟

منظورم تمرین نبود، بلکه مشخص‌بودن چارچوب کار از ابتدا بود. همه چیز از نظم خاصی پیروی می‌کند. وقتی با امینی کار می‌کنیم همه چیز از قبل نوشته و روی آن فکر شده است.

 

اما همین مساله باعث می‌شود همه چیز طبق نظم خاصی جلو برود و بازیگر پیشنهادی برای نقش ندهد؟

نه، به هیچ وجه این طور نیست. گرچه همه صحنه‌ها از قبل مشخص است، اما این طور نیست که امینی چیزی را به بازیگرش دیکته کند. او با فراغ بال به پیشنهادهای بازیگران گوش می‌دهد و اگر موردی به بهبود کار کمک کند حتما استفاده می‌کند.

 

شما سال‌ها سابقه بازی در تئاتر و تلویزیون را دارید. بعد از گذشت این همه سال از دوربین تلویزیون بیشتر واهمه دارید یا تماشاگر تئاتر که روبه‌رویتان نشسته است؟

نمی‌توان مقایسه کرد، چون هر کدام فضای خاص خودش را دارد. لحظه‌ای که در تئاتر خلق می‌شود تفاوت زیادی با لحظه‌ای که در تلویزیون ثبت می‌شود، دارد. این لحظات در تئاتر از بین می‌رود، اما در تلویزیون برای همیشه ماندگار است. بازیگری موفق است که بتواند فضای هر کاری را درک کند و به بهترین شکل نقش را ایفا کند. این دو کار مثل رفتن به یک مقصد با وسایل نقلیه متفاوت است. طبیعی است هر کدام دنیای خاص خودش را دارد. همیشه تلاش کرده‌ام نقشی را که به عهده‌ام گذاشته می‌شود به بهترین شکل در صحنه تئاتر یا مقابل دوربین تلویزیون بازی کنم.

این مساله در ارتباط با واکنش مخاطب نسبت به کار هم درست است. شما در تئاتر در لحظه، بازتاب مخاطب را شاهد هستید. بنابراین اگر اشتباهی انجام دهید، می‌توانید فردای آن روز جبران کنید، اما این مساله در یک سریال تلویزیونی قابل اجرا نیست، چون کار وقتی پخش می‌شود که شما دیگر نمی‌توانید اشتباه‌تان را اصلاح کنید، اما می‌توانید از انتقادهایی که می‌شنوید برای بهبود کارهای آینده‌تان استفاده کنید.

 

آیا تا به حال شده بازی در اثری را بپذیرید که خیلی علاقه‌مند نباشید آن را انجام بدهید؟

بله، پیش آمده است. گاهی بناچار کاری را می‌پذیرم که خیلی آن را دوست ندارم یا این‌که در جریان کار متوجه شدم آن طور که با من صحبت کردند، نیست، اما اخلاق حکم می‌کند کار را ادامه بدهم. به هر حال ما باید زندگی کنیم و گاهی انتخاب‌هایمان اجباری است.

فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا