مصاحبه با فلورا سام بازیگر و نویسنده سریال شب های روشن
مصاحبه با فلورا سام بازیگر و نویسنده سریال شب های روشن
فلورا سام، نویسنده و بازیگر نقش نرگس در سریال «شبهای روشن» است که به مناسبت شبهای قدر از شبکه یک پخش میشود. سام سابقه نویسندگی و کارگردانی آثار مناسبتی همچون ناز و نیاز، تا رهایی و راز پنهان را دارد. وی برای نگارش فیلمنامه سریال شبهای روشن هم تلاش کرد با بهرهبردن از تجربیات گذشتهاش اثر قابل اعتنایی برای شبهای قدر بنویسد. گرچه او زمان کوتاهی برای نگارش سریال شبهای روشن داشته اما معتقد است این کار را با اعتقاد نوشته، به همین دلیل نیرویی به او کمک کرده تا این اثر را به سرانجام برساند. با او درباره این سریال به گفتوگو نشستیم.
گفته میشود فیلمنامه سریال تلویزیونی شبهای روشن بر اساس یک داستان واقعی شکل گرفته است. در ارتباط با این مساله توضیح بدهید تا چه میزان به داستان واقعی وفادار بودید و چقدر برای جذابیتهای دراماتیک قصه از تخیلتان کمک گرفتید؟
واقعیت این است آقایان مجید مظفری و مجید اوجی برای کاری به مشهد رفته بودند و آنجا دیداری با آقای محمدعلی تفکر، مجری طرح سریال شبهای روشن داشتند. ایشان توضیح داد چگونه آقایی که مبتلا به بیماری لاعلاجی بوده در حرم امام رضا(ع) شفا پیدا کرد؛ در حالی که همه دکترهای ایران و خارج از بهبود او ناامید شده بودند، اما مادرش نذر میکند ۲۸ شب او را به پابوس امام رضا(ع) ببرد تا شفای او را بگیرد. تا اینکه در شب آخر در حالی که او روی ویلچر نشسته و به خاطر عفونتی که تمام بدنش را فرا گرفته بود، بوی ناخوشایندی داشت، آقایی کنار او میآید و دست او را میگیرد و میگوید از جایت بلند شو! او بلند میشود و شفا پیدا میکند.
ما این ماجرای واقعی را داشتیم، اما نمیتوانستیم اینگونه داستان را به تصویر بکشیم،چون برای مطرحکردن برخی مسائل با محدودیتهایی روبهرو هستیم. به همین دلیل تلاش کردم بر اساس این ماجرا، داستان دیگری روایت کنم و مردی را در قصه به تصویر کشیدم که از همسر اول خود جدا شده و دوباره ازدواج میکند، اما فرزندش فوت میکند و… در مجموع من به داستانکهایی نیاز داشتم که در کنار قصه اصلی بگذارم تا به فیلمنامه جنبه دراماتیک بدهم.
قبل از نگارش و بازی در سریال شبهای روشن تجربه کارهای مناسبتی مثل ناز و نیاز، تا رهایی و راز پنهان را داشتید. نگارش آثار مناسبتی کار نویسنده و کارگردان را سختتر میکند و مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. برای اینکه درگیر شعارزدگی نشوید و قصهها برای مردم قابل لمس باشد از چه روشی استفاده کردید؟
شخصا معتقدم وقتی چنین آثاری را مینویسیم یا کارگردانی میکنیم اگر با کار اعتقادی برخورد کنیم و از تهدل باشد، هیچ وقت درگیر شعارزدگی نخواهیم شد و اثر مربوط هم به دل مردم مینشیند و موضوع قصه برایشان قابل باور میشود. اما برعکس اگر بخواهیم بیش از اندازه درباره موضوع صحبت کنیم آن وقت است که حالت تصنعی به خودش میگیرد و دچار شعارزدگی میشویم. در این مواقع نهتنها مخاطب با اثر ارتباط برقرار نمیکند، بلکه آن را پس میزند.
بنابراین در نگارش آثار مناسبتی باید دقت کنیم بیربط از مسائل معنوی استفاده نکنیم. باید چینش این مسائل درست انجام شود. مثل قطعات پازل است که باید در نهایت دقت کنار هم چیده شود. برخی مواقع از نویسندگان و کارگردانان خواسته میشود در چنین آثاری مرتب فردی را مثلا در حال نماز خواندن نشان بدهند. در حالی که همین نماز خواندن هم باید در جای درست قرار بگیرد تا تاثیر لازم را روی مخاطب بگذارد. هدف ما تاثیر محتوا روی مردم است و باید معنویات بدرستی در کار گنجانده شود.
یکی از ویژگی کارهای مناسبتی شما در این است که مسائل معنوی مثل نماز خواندن را در قصه بجاقرار میدهید و همین مساله باعث میشود تاثیر بیشتری روی مخاطب بگذارد. این اتفاق هم در سریال شبهای روشن افتاده است. به عنوان مثال در یکی از صحنهها میبینیم نرگس بر خلاف همسرش بلند نمیشود نماز بخواند و با خدا قهر کرده است. برای به تصویر کشیدن چنین مسائلی با مشکلی روبهرو نبودید؟
هر کاری دشواریهای خاص خودش را دارد و طبیعی است هدف مسئولان از تولید آثار مناسبتی تاثیرگذاری روی مخاطب است. گرچه آنها اصرار دارند مسائل معنوی در قصه پررنگ باشد، اما معتقدم اگر ما بدرستی مسائل معنوی را در قصه قرار ندهیم، مخاطب آن را پس میزند. به همین دلیل من نماز خواندن را در بخشهایی از قصه میگذارم که روی مخاطب تاثیرگذار بوده و به تحول در بیننده منجر شود. این اتفاق در سریال ماه عسل هم افتاد. من در یکی از صحنههای این سریال یک نماز دستهجمعی گذاشتم. بعد از پخش این قسمت خیلیها با من تماس گرفتند و گفتند این صحنه چقدر خوب در آمده و خیلی هم تاثیرگذار بود.
ما باید قدر و منزلت معنویات را بدانیم و نباید آنها را بیهوده هزینه کنیم. این مساله را در کارهایم رعایت میکنم. نمیدانم تا چه میزان موفق بودهام، اما برای نشان دادن آنها انرژی زیادی میگذارم. درباره صحنهای که شما اشاره کردید، میخواستم قهر نرگس را با خدا نشان بدهم. به همین دلیل وقتی همسرش نماز میخواند او میخوابد. اعتقاد دارم باید این مسائل ظریف در قصه مطرح شود. برنارد شاو میگوید اگر میخواهید ریشه چیزی را بزنید باید دربارهاش بد تبلیغ کنید. ما باید درباره دینمان درست تبلیغ کنیم تا نتیجه عکس نگیریم. فیلمنامه سریال شبهای روشن را دلی و با اعتقاد نوشتم و نیرویی به من کمک کرد. نمیدانم چه نیرویی بود، اما چیزی بود که مرتب به من انگیزه میداد و انرژیام را بیشتر میکرد.
چرا رفتارهای نرگس پس از گذشت یک سال از مرگ فرزندش غیر طبیعی است؟ حتی حاضر نیست به همسرش لبخند بزند. چرا شخصیت او را اینطور طراحی کردید؟
آدمها وقتی دعا میکنند هرکدام به نوعی متفاوت به آرامش میرسند. برخی آدمها وقتی خواستهشان بعد از دعا مستجاب نشود، میگویند خدا ما را تحویل نگرفته که این اتفاق هم برای نرگس افتاده است. او چون خودش را به خدا نزدیک میدانست، احساس میکرد حتما باید خدا فرزندش را شفا میداد و حالا که این اتفاق نیفتاد و فرزندش را از دست داده دیگر باید با خدا، دنیا و اطرافیانش قهر کند. اما عدهای وقتی دعا میکنند فقط به دنبال آرامش هستند. به یاد دارم روزی به حرم امام رضا(ع) رفته بودم و آنجا زائری را دیدم که روی ویلچر نشسته بود و به خاطر شفایش شکلات پخش میکرد. به او گفتم شما شفا پیدا نکردید که الان شکلات پخش میکنید. او هم تاکید کرد که من الان به آرامش رسیدم و خدا قسمتم کرد به حرم امام رضا(ع) بیایم، پس همین یعنی گرفتن شفا. بنابراین هر کسی نگاه متفاوتی به دعا دارد و من در قصه شبهای روشن سعی کردم دو نگاه متفاوت را در نرگس و همسرش نشان بدهم که کدامیک از آنها با روششان به آرامش میرسند.
از ابتدا هم قرار بود فیلمنامه سریال شبهای روشن را بنویسید یا نویسنده دیگری قرار بود این کار را انجام بدهد؟
قرار نبود من فیلمنامه را بنویسم. نویسنده دیگری قرار بود این کار را انجام بدهد که البته این کار هم انجام داد، اما وقتی آقای اوجی و مظفری فیلمنامه را خواندند متوجه شدند فیلمنامه نوشته شده چیزی نیست که آنها میخواهند. آنها میخواستند قصه به گونهای نوشته شود که مخاطب را تکان بدهد و تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر با بازیگران قرارداد بسته بودند و باید کار کلید میخورد. اما فیلمنامه آماده نبود. برای نگارش این کار فقط چهار روز فرصت داشتم و هر شب یک قسمت این سریال را نوشتم، حتی فرصت بازخوانی هم نداشتم، اما با وجود زمان کم، خدا کمک کرد تا بتوانم فیلمنامه را بنویسم، حتی زمانی که مجید مظفری فیلمنامه را خواند باور نمیکرد طی چهار روز این کار را نوشتهام و مرتب به شوخی به من میگفت تو حتما این فیلمنامه را آماده داشتهای! اما واقعا من فیلمنامه را در چهار روز نوشتم. جالب است بگویم زمانی که قرار شد چنین کاری ساخته شود همه چیز به شکل خوب و پشت سر هم اتفاق افتاد. بموقع فیلمنامه را آماده کردم، لوکیشنها انتخاب شد و… .
زمانی که فیلمنامه را مینوشتید به این مساله فکر کرده بودید که خودتان نقش نرگس را بازی کنید؟
نه، قرار نبود من بازی کنم. در زمان نگارش فیلمنامه هم فقط به قصه فکر میکردم. برای نقش نرگس با چند بازیگر صحبت شد، اما بنا به دلایلی و به پیشنهاد کارگردان و تهیهکننده قرار شد این نقش را خودم بازی کنم. در آن مقطع من درگیر پیش تولید سریال تلویزیونی باغ سرهنگ هم بودم، اما به خاطر این کار پیش تولید سریال باغ سرهنگ را متوقف کردم، چون من آدمی نیستم که همزمان دو یا سه کار را با هم انجام بدهم. به همین دلیل همه انرژی و تمرکزم را برای سریال شبهای روشن گذاشتم.
اشاره کردید فیلمنامه شبهای روشن را در چهار روز نوشتید و فرصت بازخوانی هم مهیا نبود. بعد از اینکه قرار شد نقش نرگس را خودتان بازی کنید، آیا هنگام بازی مواردی را به شخصیت نرگس و شخصیتهای دیگر اضافه کردید؟
من به عنوان بازیگر نقش نرگس سعی کردم مواردی را که هنگام تصویربرداری به ذهنم میرسد با کارگردان در میان بگذارم. به هر حال زمانی که بازیگر نقشی را بازی میکند به آن جان میدهد و ممکن است مواردی به ذهنش برسد که بعد از تائید از سوی کارگردان آنها را اجرایی کند.
یکی از ویژگی شما در فیلمنامهنویسی این است که تعلیقهای قصه را به گونهای ایجاد میکنید که برای مخاطب جذاب میشود. چگونه به این روش رسیدید؟
معتقدم قصه باید به گونهای باشد که مخاطب مفهوم را درک کند. باید رابطه بین شخصیتها و قصه طوری طراحی شود که مخاطب را نگران نکند. تعلیقها باید در دل داستان در بیاید نه اینکه با حرکات عجیب و غریب بیننده را دچار دلهره کنیم. من در قصه هایم از واردکردن هیجانات کاذب پرهیز میکنم.
شما در این سالها در کنار بازیگری، نویسندگی و کارگردانی را هم تجربه کردهاید. کدامیک از حرفهها برایتان دغدغه اصلی است؟
من به هر سه این حرفهها علاقهمندم، اما بازیگری را خیلی بیشتر دوست دارم. اما هر موقعیتی برایم پیش بیاید کار میکنم.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون