مصاحبه با جواد افشار کارگردان سریال مادرانه
مصاحبه با جواد افشار کارگردان سریال مادرانه
جواد افشار برای اولین بار و پس از دو سال غیبت با سریال شبانه و ماه رمضانی «مادرانه» به تلویزیون برگشته است. گرچه قسمت های زیادی از این سریال ساخته شده، اما هنوز تولیدش به اتمام نرسیده است. او این روزها و حتی شب ها سخت مشغول کارگردانی است. افشار در دانشکده صدا و سیما درس کارگردانی خوانده و تاکنون تعداد زیادی فیلم تلویزیونی و سریال کارگردانی کرده که از آن جمله می توان به فیلم های کیلومتر 14، برگ و باد و رایزن عشق و سریال های گل یا پوچ، روزهای زیبا و لبه آتش اشاره کرد.این کارگردان بیشتر از هر حوزه دیگری، فعالیت خود را در تلویزیون متمرکز کرده و تا امروز تنها اثری که در سینما ساخته فیلم ترسناک «کلبه» با بازی کامبیز دیرباز، احمد مهران فر و جمشید هاشم پور است. اغراق نیست اگر بگوییم مادرانه، مهم ترین و دشوارترین اثر در کارنامه جواد افشار محسوب می شود. به بهانه پخش سریال موفق مادرانه با او به گفت وگو نشستیم.
وقتی فیلمنامه را خواندید چه احساسی به شما داد و چه برداشتی از آن داشتید؟ چون در شیوه کارگردانی شما نوعی بازگشت به مولفه های سینمای عامه پسند قبل از انقلاب را می توان دید!
نه من این طور فکر نمی کنم. چرا به چنین برداشتی رسیده اید؟
نماهای تاکیدی، جنس موسیقی، بازی توام با اغراق بازیگران، تاکید بر برخی لحظات برای درگیر کردن احساسات مخاطب و بسیاری از موارد اینچنینی!
هر آنچه شما در کارگردانی این سریال می بینید برگرفته از فیلمنامه است. دور شدن یا نزدیک شدن به شخصیت ها و ماجراها برگرفته از متنی بود که در اختیار داشتم. بسیار تلاش کردم به فیلمنامه وفادار باشم چرا که فیلمنامه دارای مهندسی منظم است که اجازه نمی دهد هیچ کارگردانی از این مهندسی خارج شود. این را با قاطعیت می گویم که نه من، بلکه هیچ کارگردان دیگری نمی توانست از مهندسی سازمان یافته این فیلمنامه خارج شود، چون ساختارش منسجم و محکم بود و همه مولفه ها سر جای خودشان قرار داشتند. من تلاش کردم در این ساختار فضاسازی و دکوپاژی انجام بدهم که مقتضیات فیلمنامه به اجرا در بیاید.
مقتضیات فیلمنامه دقیقا چه بود؟
قصه، شخصیت ها و فضاها بموقع خودنمایی می کنند، بموقع دیدنی می شوند و بموقع فاصله می گیرند. من سعی کردم ضمن وفاداری به فیلمنامه از همه تجربیاتم بهره بگیرم و با انتخاب تکنیک، فرم و فضاسازی لازم به ارتقای اثر کمک کنم.
ویژگی بارز فیلمنامه از نگاه شما چه بود و براساس چه برداشتی ساختار اثر را تعریف و دکوپاژ کرده اید؟
به نظرم فیلمنامه کامل است؛ نه کم دارد نه زیاد. نه میزان دیالوگ ها به کنش ها و واکنش ها می چربد و نه برعکس. همه چیز در تناسب است. برداشت و احساس من از فیلمنامه این اجازه را می دهد که روی برخی رویدادها تمرکز بیشتری داشته باشم و بر برخی نماها تاکید کنم. مثل این که شما رمانی را می خوانید و در فضاسازی آن رمان خودتان را در موقعیت وحشت، خنده یا عشق قرار می دهید. من هم با خواندن هر سکانس خودم را در موقعیت همان سکانس قرار می دهم و براساس برداشتم از آن موقعیت اگر لازم باشد به شخصیت ها نزدیک می شوم و درونیات و احساسات آنها را نیز به تصویر می کشم. اگر کارگردان،فیلمنامه ای منسجم و روشن در اختیار داشته باشد طبیعی است می تواند اثری منسجم و شکیل ارائه کند.
براساس اظهارات شما یک فیلمنامه خوب در کیفیت یک اثر تاثیر قابل توجه دارد. آیا به همان میزان کارگردانی را ساده تر می کند یا برعکس باعث درگیری و مشکلات مضاعف برای کارگردان می شود؟
کار را ساده تر می کند، اما حساسیت کارگردان را افزایش می دهد، چرا که کارگردان ملزم می شود روح و روان و جزئیات فیلمنامه را مشخص کند. برایم بارها پیش آمده توضیحات صحنه سعید نعمت الله را در فیلمنامه مادرانه چند بار می خوانم چون دلم نمی خواهد حتی یک نکته کوچک از دید من مخفی بماند. نکند نکته ای از نظر ایشان اهمیت داشته باشد و من به آن توجه کافی نکنم. از آنجا که سعید در زمان فیلمبرداری کنار ماست و به عنوان یک دوست و همکار خوب کار ما را کامل کرده، تعامل خوبی میان ما شکل گرفته و جزئیات زیادی از همین تعامل ها در سریال شکل گرفته و پرداخت مناسبی شده و الان که به نتیجه تلاش و تعامل مان نگاه می کنم حس خوبی دارم. مادرانه اثری قابل اعتنا و ارزشمند از کار درآمده که اگر قرار باشد دوباره آن را بسازم تغییر زیادی نخواهد کرد و باز همین خواهد شد.
حتی در یک شرایط بهتر و با زمان بیشتر تغییری در آن ایجاد نمی شود؟
به اعتقاد من نه. چون ما به اندازه کافی برای این کار وقت گذاشته ایم. حتی در بدترین شرایط کیفیت را فدا نکرده ایم و به سختی ها، تنگ بودن وقت، مشکلات مالی و هیچ مساله دیگری توجه نداشته ایم. سعی کرده ایم کارمان را به نحو احسن انجام بدهیم و حتی با یک نما از آن سهل انگارانه برخورد نکرده و نخواهیم کرد، چون من باید به استانداردهای مدنظر خودم برسم. تا امروز با همین رویه پیش رفته ایم و قصد داریم همین شیوه را ادامه بدهیم.
چطور شد کارن همایون فر بعد از سال ها به تلویزیون برگشت و برای سریال مادرانه موسیقی ساخت؟
موسیقی بسیار عالی است. کارن همایون فر عزیز با انگیزه بالاموسیقی سریال را ساخت و بسیار توانمند و پرقدرت ظاهر شدند.
به نظرم موسیقی بر سریال سوار شده و تاثیر پررنگ تری در مقایسه صحنه ها و رویدادها دارد.
عیبی ندارد. هر چیزی که به روح اثر کمک بکند و موجب جذاب تر شدن سریال بشود، ضرورت دارد.
شما گفتید همه چیز در این سریال در تناسب است. فکر نمی کنید موسیقی هم باید با دیگر اجزای کار متناسب باشد؟
به نظر من کاملامتناسب است و حتی در برخی موارد تاثیر موسیقی نه تنها زیاد نیست، بلکه کم هم است. دلم می خواست در برخی فضاها تاثیر بیشتری داشت و تفاوت های جدی تری ایجاد می کرد.
در مجموع از موسیقی کارن همایون فر بسیار راضی هستم. با این که ایشان دیر به ما پیوستند و فرصت خیلی کمی برای تهیه استودیو و گردهم آوری نوازنده ها در اختیار داشتند، نتیجه کارشان عالی است. درباره جزئیات کار، خودشان بهتر می توانند نظر بدهند، اما من به عنوان کارگردان بسیار از کار ایشان راضی هستم.
چرا در کارگردانی تلاش کرده اید تا این حد احساسات مخاطب را برانگیزید؟
این رویکرد به تجربه من در عرصه سریال سازی برمی گردد. مادرانه دهمین سریالی است که من برای تلویزیون ساخته ام، بعد از ده سریال حالا دیگر نیاز مخاطب را خوب می شناسم، سلیقه اش دستم آمده و می دانم چطور و چه وقت هایی باید به او نزدیک شد، احساساتش را برانگیخت و بر او تاثیر گذاشت. خوشبختانه ذات قصه و دیالوگ های خوب، جذاب و تاثیرگذار هم این اجازه را به من می داد بیش از هر چیز احساسات مخاطبم را نشانه بگیرم. من برای انتقال موثر دیالوگ ها و احساسات هر شخصیت برنامه ریزی کردم که هر جا لازم است فضاسازی لازم برای تحریک کردن احساس مخاطب صورت بگیرد. برای برخی دیالوگ ها طوری فضاسازی شده که احساسات مخاطب را برانگیزد و برای برخی دیگر از آنها فضایی ایجاد شده که پوست کنده، شفاف و رک به مخاطب منتقل شود. من به جزئیات این سریال بسیار توجه داشته ام. برای هر نکته ای وقت می گذارم و انرژی زیادی صرف ساختن مادرانه کرده ام. می توانم ادعا کنم بیشترین سرمایه گذاری معنوی و هنری را در مادرانه داشته ام، چون قصه را خیلی زیاد دوست داشتم و به محض خواندنش ارتباطی قوی با آن برقرار کردم.
در محتوای فیلمنامه چه چیزی شما را جذب کرده بود؟
چون فیلمنامه اقشار مختلفی را در جامعه در بر می گیرد، بخش گسترده ای از مخاطبان تلویزیون می توانند با داستان و شخصیت های مختلف این مجموعه همذات پنداری کنند. در این فیلمنامه آسیب های مرتبط به نوجوانان، جوانان، خانواده ها، بحران های خانوادگی، مسائل و تبعات طلاق، ناهنجاری های اجتماعی، مشکلات نظام آموزشی، مفاسد اقتصادی و بسیاری موارد دیگر بررسی شده است. داستان موضوعات متنوعی را در قالب یک داستان منسجم طرح می کند و از همین رو می تواند مخاطبان گسترده ای داشته باشد.
فیلمنامه براساس وسوسه های ازلی و دردهای بنیادین انسان ها شکل گرفته و علل بروز دردهای امروزی و معاصر هستند. فکر می کنید در این باره توانسته اید تناسب لازم را ایجاد کنید؟
آنقدر دامنه ها و وجوه داستانک های فیلمنامه مرتبط با ریشه اصلی داستان است که پرداختن به هر کدام از آنها، مرا به اصل و ریشه داستان می رساند. خوشبختانه به دلیل این انسجام، روی هر کدام از بخش های داستان که تاکید می کردم و هر بخشی را قوی تر و برجسته تر به نمایش می گذاشتم به نتیجه مطلوب می رسیدم و سریال از فرم متناسب و درستش خارج نمی شد.
برای ساخت مادرانه یک فیلمنامه خوب در اختیار داشتید. بازیگران چطور به این جمع پیوستند و آیا در انتخاب آنها هم خوش شانس بودید؟
انتخاب بازیگران با همفکری سعید نعمت الله و محمدرضا شفیعی انجام شد. گپ و گفت های اولیه در زمان پیش تولید انجام شد. هر کدام از ما بازیگر مورد نظرش را اعلام کرد و با همفکری، نامزدها را مورد بررسی قرار دادیم و راجع به آنها در روزهای متمادی بحث کردیم. از بازیگران هم دعوت کردیم و شرایط آن را هم جویا شدیم و همه موارد را مورد بررسی قرار دادیم و بعد از جمع بندی نهایی به ترکیب فعلی رسیدیم و احساس می کنیم گروه بازیگران بسیار خوبی دعوت کرده ایم و انتخاب تک تک آنها درست بوده و همه سر جای خودشان قرار گرفته اند.
بابت انتخاب مهدی سلطانی نگران نبودید؟ او در سریال دیوار نقش یک خلافکار را بازی می کرد که دختری داشت و سخت به این دختر عشق می ورزید.
نه، اصلانگران نبودم. اردلان با جمیل خیلی فرق می کند. این دو شخصیت در ظاهر شباهت هایی با هم دارند، اما در عمق وجودشان کاملابا هم متفاوتند. در ضمن همه ما قبول داریم مهدی سلطانی یک بازیگر درجه یک است و می دانیم در نقش های مشابه هم متفاوت ظاهر می شود. او بسیار توانمند و قابل است که می تواند برای نقش خودش نمودار طراحی کند، شناسنامه داشته باشد و جزئیات آن را طراحی کند. ما اصلانگران این انتخاب نبودیم و الان که نتیجه کار را می بینم به نظرم خیلی با جمیل فرق دارد. شاید جمیل و اردلان در سطح شباهت هایی به هم داشته باشند، اما در عمق کاملامتفاوت هستند.
آذر مهاجر/ روزنامه جام جم
**********************
شبکه سوم سیما امسال سریال ماه رمضان خود را به جواد افشار سپرده است؛ کارگردانی که پیش از این کارگردانی سریالهایی چون سی امین روز، لبه آتش، پول کثیف، روز رفتن و… را بر عهده داشته است.
او امسال و در ایام ماه مبارک رمضان سریال «مادرانه» را به تهیه کنندگی محمد رضا شفیعی و به قلم سعید نعمت ا… در دست دارد. داستان این سریال درباره اردلان تمجید است که 20سال پیش پس از رها کردن نامزد سابقش مریم، با زنی متمول به نام رعنا ازدواج میکند و حاصل ازدواجشان، رها و ارسلان هستند؛ حالا این ازدواج به جدایی رسیده و زن، بچههایش را میخواهد، اما مرد امتناع میکند. به انگیزه ساخت این سریال با او گفت وگو کرده ایم که از نظرتان میگذرد:
آقای افشار به عنوان اولین پرسش بد نیست کمی در خصوص روند تولید سریال «مادرانه» بگویید.
– سریال مادرانه در 30 قسمت 40دقیقهای برای پخش در ایام ماه مبارک رمضان تهیه شده است. تولید این سریال از بیستم فروردین ماه در لوکیشن آسایشگاهی در محدوده شرق تهران آغاز شد.
به خاطر کمی زمان و سرعتی که ساخت این گونه آثار میطلبد، تدوین سریال هم همزمان با تولید انجام میشود و ما سعی داریم تا پیش از شروع اولین قسمت مادرانه حداقل نیمی از کار را آماده پخش داشته باشیم، ولی طبق پیش بینیهای ما بخشی از کاردر ایام ماه مبارک هم ادامه خواهد داشت.
آیا مادرانه یک سریال مناسبتی است؟
– باید دید چه تعریفی از مناسبت دارید. من میگویم هرگاه برای مخاطب حرف با ارزشی برای گفتن داشته باشیم، این خودش یک مناسبت است. مناسبت به این معنا که مخاطبمان را برای بیان حرفهای قشنگ، پندهای خوب و نمایش مفرح و دیگر جاذبهها دعوت کنیم که این میشود یک مناسبت. حالا اگر ماه مبارک رمضان باشد یا دیگر ایام آن دیگر به حال و هوای قصهها و فضای کلی کار برمیگردد، اما مناسبت را اگر اینگونه تعریف بکنیم که یک دعوت ویژه داریم از مخاطب برای دیدن یک کار با ارزش، بله اینگونه هم میشود گفت که مادرانه یک کار مناسبتی است.
قصه مادرانه چه حال و هوایی دارد؟
– حال و هوای مادرانه اجتماعی است و یک ملودرام اجتماعی که نگاهی کاملاً تربیتی دارد. سعی ما بر این بوده تا قصهای را به تصویر بکشیم که در آنچه به نزدیک شدن به سبک زندگی اسلامی شاخص است، تأثیرگذار باشد و مهمترین ارتباطهایی که در این مجموعه به آنها اشاره کردهایم، روابط میان زن و شوهر و فرزندان با پدر و مادر است. روند فیلمنامه مادرانه، بسیار طوفانی، مهیج و پرماجرا آغاز میشود، به حدی که مخاطب از پیگیری روند قصه باز میماند، اما از میانههای داستان، فضا آرام، عاشقانه و مادرانه میشود.
از شکل گیری اولیه فیلمنامه بگویید. در جریان قصه و روند نگارش آن بودید؟
– بله، این قصه از مدتها پیش توسط سعید نعمت ا… آماده شده بود و حتی سال پیش من در جریان نگارش فیلمنامه قرار گرفتم.این شیوه کار سعید نعمت ا… است.او عادت دارد که حین کار هم، قصهها را کامل کند و در واقع میشود گفت، قصه حین اجرا و با توجه به فراخور صحنهها بازنویسی و البته نهایی البته در این کار در کنار نویسندگی مسؤولیت بازیگردانی و راهنمایی بازیگران را هم در قالب فیلمنامه برعهده دارد.
اگر قرار باشد از ویژگیهای سریال مادرانه بگویید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
– به جنبههای تربیتی و آموزشی که برای نوجوانان و جوانان دارد.
این سریال حرفهای زیادی برای گفتن دارد. ما در این سریال حرفهای اصولی را در راستای آسیب شناسی و پیشگیری مشکلات جوانان و نوجوانان بیان کرده ایم.
از انتخاب بازیگرانتان بگویید، انتخاب بازیگری مثل لعیا زنگنه .
– سابقه همکاری من با لعیا زنگنه به دو سال پیش برمی گردد که تله فیلم «رایزن عشق» را با ایشان کار کردم. آن همکاری سبب شد که طی مشورت با نویسنده و تهیه کننده دوباره از ایشان دعوت کنم که در مادرانه هم با ما همکاری داشته باشند.به خاطر سابقه همکاری و تیم فعال در این پروژه و شخصیتی که بر عهده دارند، پذیرفتند که با ما همکاری کنند.
آقای افشار چند سالی بود که تب تولید و پخش سریالهای ماورایی خیلی زیاد شده بود که خب نمونههای موفقی هم در این زمینه ساخته شد، ولی اکنون یکی دو سالی است که تب ساخت این گونه کارها فروکش کرده است. آن قصه چه بود؟
– من نامش را تب نمیگذارم. یک زمانی در جامعه یک دسته از نویسندگان میروند به سمت نوشتههای ماورایی یا برخی اوقات طنز. ولی پیش آمده که در تلویزیون گرایش بیش از اندازه به سمت یک موضوع و ژانری رفته است که این اصلاً خوب نیست؛ چون باید از ساختههای طنز و اجتماعی هم همزمان با این کارها استفاده شود تا ما بتوانیم نظر هرگونه سلیقهای را مرتفع کنیم. الان هم یکی دو سال است که این به اصطلاح شما، تب فروکش کرده که به نظرم نبود یک چنین کارهایی هم درست نیست اگر هر از گاهی این گونه ساختها را هم در تلویزیون داشته باشیم، بد نیست.
به عنوان آخرین پرسش از ویژگیها و سختیهای سریالهای مناسبتی بگویید.
– بنا بر آمار استقبال مخاطبان از تولیدات و سریالهای مناسبتی بخصوص در ماه مبارک نسبت به دیگر ایام سال بیشتر است. این میتواند برای دست اندرکاران یک امتیاز باشد. بنا براین روی این کارها حساسیت بیشتری وجود دارد و از کار انتظار بیشتری میرود که البته این قضیه کار سازندگان را سخت میکند .
البته و در کنار همه اینها تولید کارهای مناسبتی، استرس و درگیریهای خاص خود را دارد که این نباید از کیفیت کار کم کند و نباید بهانهای برای دور شدن کار از کیفیت لازم باشد. هر چند همیشه هم سعی شده از شدت این استرسها کم شود، ولی خب چون مسؤولان میخواهند که قصههای به روز باشد و قصهها از جذابیتهای لازم برخوردار باشند، این میشود، که گاهی این گونه تصمیمات در دقیقه نود گرفته میشود و دقیقاً همین قضیه برای دستاندرکاران و سازندگان، کار آسانی نیست.
گروه هنر- تکتم بهاردوست