زندگینامه محمد منتظری + عکس
زندگینامه محمد منتظری + عکس
محمد منتظری،نماینده مجلس شورای اسلامی، در سه شنبه ۱ فروردین ۱۳۲۳ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود.
زادروز : ۱ فروردین ۱۳۲۳
نجف آباد
درگذشت : ۷ تیر ۱۳۶۰
تهران
آرامگاه : قطعه ۲۴ بهشت زهرا
ملیت : ایرانی
پیشه : سیاسی
نقشهای برجسته : نماینده مردم نجف آباد – سرپرست روزنامه پیام شهید
لقب : شهید بینالملل
مذهب : شیعه
والدین : حسینعلی منتظری – ماه سلطان ربانی
گفتاورد : درود بر اینترناسیونالیسم اسلامی
زندگی
محمد منتظری، نماینده مجلس شورای اسلامی، در سه شنبه ۱ فروردین ۱۳۲۳ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود.پدرش، آیت الله حسینعلی منتظری، از روحانیان شناخته شده بشمار میرفت. محمد همراه با فراگیری درسهای دبستان، برای کمک به گذران زندگی خانواده، نخست، به کشاورزی و سپس، به کارگری در کارگاه ریخته گری و ساخت قاشق و چنگال پرداخت.در ۱۳۳۷، محمد، پس از سپری کردن دوره دبستان با راهنمایی پدر روانه حوزه علمیه قم شد.بیشتر درسهای حوزوی سطح و تا اندازهای هم خارج فقه را، نزد پدرش فرا گرفت. از استادان او در حوزه علمیه قم میتوان از آیات: روحالله خمینی، سیدمصطفی محققداماد، حسینعلی منتظری و علی مشکینی نام برد.
محمد منتظری در اردیبهشت ۱۳۵۸ با بانویی از همشهریان خود ازدواج کرد که ثمره آن ازدواج، دو فرزند است.
مبارزات سیاسی قبل از انقلاب اسلامی
محمد منتظری، از آغاز جنبش امام خمینی (ره) در دهه ۱۳۴۰ در بیشتر عرصه¬های جنبش کوشا و پرتلاش بود. محمد که خود به خواندن کتابهای سیاسی علاقمند بود، در قم چندین کتابخانه سیاسی سیار در مدرسه فیضیه، مدرسهدارالشفاء، مدرسه عبدالرحیمخان معروف به خان و مدرسه حجتیه برپا داشت تا طلبه ها از آن بهره برند. همزمان با اوجگیری جنبش امام¬ خمینی (ره) در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ علیه حکومت پهلوی، فعالیتهای جهادی خود را آغاز کرد و تا پایان زندگانی به پشتیبانی از ولایت فقیه ادامه داد. نخستین بار، هنگام دستگیری امام خمینی (ره) در پی اعتراض به قانون اعطای مصونیت قضایی به مستشاران نظامی آمریکا یا همان کاپیتولاسیون، در چهارم آبان ۱۳۴۳ دستگیر شد و پس از هفت ماه، از زندان شاه آزاد شد. در دیماه ۱۳۴۳ که همزمان با ماه رمضان بود، بار دیگر به علت شعار دادن به هواداری از امام خمینی (ره) بازداشت گردید. به دنبال ادامه مبارزه، دوباره در اردیبهشت ماه ۱۳۴۴، بازداشت و به زندان قزل قلعه در کوی امیرآباد تهران فرستاده شد.محمد منتظری در آغاز فروردین ۱۳۴۵، برای تأیید اعلامیه¬های امام (ره) به امضاء گرفتن از علمای دینی علیه حکومت محمدرضاشاه پهلوی، و پخش اعلامیه ها همت گماشت. با پیگیری ساواک، او در اول مرداد ۱۳۴۵ در حرم حضرت معصومه (س) دستگیر گردید.
وی پیرو مکتب امام خمینی (ره) بود؛ در بازجویی ها درباره انقلاب امام خمینی (ره) و مردم آشکارا گفته بود: «مقلد آیت الله خمینی هستم، نظرم، نظر آیت الله خمینی است.» در شهریور ۱۳۴۵، او را از زندان قزل قلعه به زندان شماره چهار قصر تهران منتقل کردند. هم بندی وی با عالمانی چون آیت الله سید محمود طالقانی و آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی، از وی مجاهدی خستگی ناپذیر و فراهم آورد و با وجود شکنجه های فراوان، رسالت خویش را فراموش نکرد. در یادداشت هایی که حجتالاسلام منتظری از خود به یادگار گذاشته است، به بحثهای خود با بیژن جزنی و برخی از سران حزب توده در زندان اشاره میکند و نتیجه میگیرد که آنها «فی قُلوبهم مرض» هستند.شهید منتظری، در پایان دی ۱۳۴۷ به شرط نرفتن به شهر مذهبی قم، از زندان آزاد شد؛ التزامی که از آن سرپیچید. او باز هم پیکار انقلابی خود را پی گرفت. در تابستان ۱۳۴۸ به تدریس درس حکومت اسلامی میپرداخت و طی سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ اقتصاد اسلامی را درس میداد.دست نوشته های این درس، در ۱۳۵۶، ابتدا در خارج از ایران و پس از آن، در ایران به صورت جزوه، چاپ و پخش گردیدند.
در ۱۳۴۸ کنسرسیوم نفتی سرمایهداران آمریکایی که دو عضو آن، دیوید راکفلر و دیوید لیلیانتال بودند، برای تاراج بیشتر نفت و دیگر داراییهای ایران راهی این کشور شدند. به دنبال اعتراض شهید آیت ا لله سید محمدرضا سعیدی نسبت به سرمایه گذاری این نفتخواران و شکنجه و شهادت وی، محمد منتظری با صدور اعلامیه هایی، به افشاگری دوباره تاراجگران آمریکایی این شرکت بزرگ نفتی پرداخت. از این رو، حکومت پهلوی از رفتن منتظری به حج در ۱۳۴۹ جلوگیری کرد.محمد منتظری در ۱۳۵۰ فعالیتهای سیاسی و ضداستکباری خود را شدت بخشید. ساواک که دریافته بود که وی با برخی از پیکارگران سر و سری دارد، بر آن بود تا پس از شناسایی همه آنها، او را دستگیر کند. شهید منتظری ناگزیر شد به خارج از کشور برود و نزدیک به ده سال زندگی پنهانی با نامهای مستعار را به جان خریدار شود. نخست به پاکستان رفت و با رهبران مذهبی؛ چون ابوالاعلی مودودی، از چهرههای دینی پاکستان و وابسته جماعت اسلامی و مولانا مفتی محمود، رهبر جمعیت علما پاکستان، ارتباط یافت.
محمد منتظری در ۱۳۵۲ به شهر نجف در کشور عراق رفت و فعالیتهای انقلابی خود را در آنجا پیگرفت. او در درس امام هم حاضر میشد. در آنجا همراه با طلبههای مبارز و پناهنده ایرانی، گروهی به نام «روحانیون مبارز خارج از کشور» را پایهریزی کردند. شهید منتظری همراه با فعالیتهای سیاسی و فرهنگی، به آموزش چریکی پیکارگران ایرانی در عراق نیز میپرداخت. وی در ۱۳۵۴ راهی لبنان گردید. در لبنان هم همچون عراق، همراه با کارهای فرهنگی و انقلابی، آموزش جنگ چریکی به مبارزان را آغاز نمود. محمد منتظری از همکاری سازمان الفتح نیز برخوردار بود و خود در اردوگاه فداییان فلسطینی در لبنان آموزش نظامی دید. در لبنان، به همراه یاران خود در کنار پیکارگران فلسطینی و لبنانی با اسراییلی ها جنگید. خانه هایی که در لبنان و سوریه، در اختیار شهید منتظری بودند، مرکز دیدارهای وی با کسانی بودند که برای ادامه پیکار با استعمارگران نزد او می- آمدند.
محمد منتظری دامنه جهاد خود را از خاورمیانه به اروپا هم کشانید. وی در آن زمان با نام مستعار «سمیعی» در پاریس رفتوآمد میکرد و سخنرانیهای امام را با کمک انجمن اسلامی لندن، در میان انجمنهای اسلامی اروپا و آمریکا پخش میکرد. زمانی که حکومت پهلوی دوم در دوم آذر ۱۳۵۴ آیت الله سید محمود طالقانی و پدرش را دستگیر کرد، محمد منتظری در کلیسای سنت ماری پاریس دست به اعتصاب زد که بازتاب گستردهای یافت. محمد منتظری در یکم آبان ۱۳۵۶ به هنگام شهادت حجتالاسلام سید مصطفی خمینی، فرزند امام خمینی، در لندن بود و توانست به کمک انجمن اسلامی این شهر و دیگر شهرهای انگلیس، راه پیمایی باشکوهی در خیابان های لندن برپا کند و دست داشتن ساواک و صهیونیستها را در این جنایت افشا کند.
وی به دنبال درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی، در برپایی آیین سوگواری وی در بیروت همکاری شایانی داشت. منتظری، پس از درج نوشته توهینآمیز روزنامه اطلاعات درباره امام (ره) در ۱۷ دی ۱۳۵۶، بار دیگر برای افشاگری حکومت شاه، در کشور فرانسه اعتصاب روحانیون مبارز را در کلیسای سنت مری برگزار کرد. با ورود امام (ره) به نوفل لوشاتو در پاریس، محمد به فرانسه رفت و مبارزه خود را در آنجا دنبال کرد. پس از بازگشت امام (ره) از تبعید و اقامتشان در مدرسه علوی، محمد منتظری و گروه آموزش یافته وی، بخشی از پاسداری و امنیت این مکان را به گردن گرفتند.
فعالیتها پس از انقلاب
محمد منتظری پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، در پایهگذاری کمیته انقلاب اسلامی در ۲۳ بهمن و پیشبرد کار آن نقش بهسزایی داشت. همچنین، در برپایی حزب جمهوری اسلامی در ۲۷ اسفندماه ۱۳۵۷ تلاش بسیاری کرد.
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، چون انقلابی میاندیشید، باور داشت که باید کارها را به صورت انقلابی و آن هم نه با دستگاه زنگزده و پاکسازی نشده نظام پیشین، بسامان کرد. به همین دلیل است که تا زمان شهادتش، با نخستوزیری مهندس مهدی بازرگان، دولت موقت و لیبرالها رابطه خوبی نداشت. منتظری موضع گیری های دولت موقت را، اشتباه و خیانت آمیز و تصمیم های آن را در کارهای کشوری و سیاست خارجی نادرست میدانست و می گفت: «بازرگان در خط ما نیست.» از دید محمد منتظری، دولت موقت نه تنها برخورد قاطع و انقلابی، با آشوبآفرینی ضدانقلاب در گنبد کاووس و کردستان نکرد، بلکه به آن آشوبها دامن هم زد. همچنین، به ایجاد رابطه با جنبشهای رهاییبخش گرایشی نداشت.
او با ارزیابیهایی که داشت بیان میداشت که آیتالله دکتر محمد حسینی بهشتی با دولت موقت هماندیشه است.
محمد منتظری در آغاز پیروزی انقلاب، گروهی به نام «پاسداران انقلاب اسلامی» یا «پاسا» را سرپرستی می¬کرد که یکی از گروههای چهارگانه¬ای بود که بعدها از بههم پیوستن آنها، نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ پایهگذاری شد. پاسا، پاسداری از استقلال، آزادی، حکومت اسلامی، رویارویی با صهیونیسم، واپسگرایی، استبداد و رهایی همه مستضعفان جهان را هدف خود اعلام کرد. مجله شهید و پس از آن، روزنامه پیام شهید، وابسته به این گروه بودند. محمد منتظری برای پیشبرد کار سپاه پاسداران، از ساز و برگ نظامی رزمندگان فلسطینی در آن نهاد بهره گرفت و واحد جنبشهای آزادیبخش را در سپاه پایهریزی نمود. شهید منتظری پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، بیشتر وقت خود را برای جنبش های رهاییبخش به کار میگرفت؛ زیرا معتقد بود استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل، نمیخواهد هیچ کشور انقلابی و مستقلی در جهان ماندگار شود. بر این پایه، اسراییل را، دشمن سوگند خورده انقلاب اسلامی میدانست. با چنین باوری بود که رزمندگانی را به جنوب لبنان گسیل داشت و خود نیز به آنجا شتافت.
با ابوالحسن بنیصدر، نیز سر ناسازگاری داشت. مردم نجفآباد استان اصفهان در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی، شهید منتظری را به نمایندگی مجلس برگزیدند. او همچنین، در شورایعالی دفاع و کمیسیون خارجه مجلس عضویت داشت.
بازتابهای شخصیتی
• آیت الله خمینی
او از وقتی که خود را شناخت و در جامعه وارد شد، ارزشهای اسلامی را نیز شناخت و با تعهد و انگیزه حساب شده، وارد میدان مبارزه علیه ستمگران گردید؛ او با دید وسیعی که داشت، سعی در گسترش مکتب و پرورش اشخاص فداکاری مینمود؛ او فرزند اسلام و قرآن بود؛ او عمری در زجرها و شکنجهها و از آن بدتر شکنجههای روحی از طرف بدخواهان به سر برد.
• سید علی خامنهای
اگر چه شهادت برای همه افتخار است، اما پاکبازی چون محمد که از آغاز نوجوانی تا لحظه شهادت، سراسر عمر پربرکت خود را در راه ضربهزدن بر دشمن دژخیم و سرانگشتان پلید او یعنی اسراییل و عمال مرتجع در منطقه، به کار برده و همیشه در زیر قبای ساده خویش بمبی ساعتی علیه صهیونیسم و امپریالیسم با خود حمل میکرد، افتخاری موفقتآمیزتر است.
• منیر شفیق
این مجاهد پاک خدا، در این پندار خود به جایی رسید که میگفت: یکی از معیارهای شناخت انسان انقلابی، موضع او در برابر مسأله جهانی بودن اسلام و رد مرزهای جداییافکن است. او میگفت که هر انقلابی در سرزمین مسلمانان، اگر با روح، فکر، سیاست و حتی کاروان پیکارجویان و انقلابیانش، از مرزها فراتر نرود و در راه خدا، پیشروی خود را به جاهای دیگر آغاز نکند، پیروزی پایداری نخواهد داشت.
مرگ
پس از انقلاب، محمد منتظری از چهرههای بانفوذ و پرحرکت انقلابی به شمار میآمد. در نتیجهٔ درگیری خونینی که بین نیروهای وفادار به روحالله خمینی و سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۰ رخ داد، تعداد زیادی از کارگزاران رده بالای انقلاب -شامل [محمد بهشتی]، رئیس جمهور محمدعلی رجائی و نخست وزیر محمدجواد باهنر- در اثر بمبگذاری و ترور کشته شدند. یکی دیگر از قربانیان این بمبگذاریها محمد منتظری بود که در انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی کشته شد.