بیوگرافی کامل مرضیه صدرایی + عکس
بیوگرافی کامل مرضیه صدرایی + عکس
در حال حاضر بیوگرافی موثقی از این بازیگر موجود نیست، در صورت کسب اطلاعات بیشتر این پست به روز خواهد شد. در ادامه توجه شما را به مصاحبه با خانم مرضیه صدرایی جلب می کنیم.
مرضیه صدرایی سالها مثل دیگر اهالی تئاتر به حضور در نمایشهای مختلف اکتفا کرده و فعالیت تصویریاش در حد و اندازهای نبوده که بتواند استعداد و تواناییاش را به نمایش بگذارد. او با سریال «مهمان ناخوانده» جواد رضویان دیده شد تا مهدی مظلومی برای او نقش محوریتری در سریال «تهران پلاک یک» در نظر بگیرد. بازیگر نقش قزی در این سریال تلویزیونی حضوری موفق داشت تا درصدد برآئیم با او گفتوگو کنیم. با او در روزهایی که مشغول بازی در سریال «خروس» سعید آقاخانی است، گپ و گفتی داشتیم.
مشغول بازی در سریال «خروس» سعید آقاخانی هستید؟
ـ بله. بازهم اینجا نقش یک مادر را بازی میکنم. نقش پسرم را آقای جواد رضویان بازی میکند. نقش دخترم را خانم مهسا کریمزاده، یک پسر کوچک دارم (دانیال معصومی) و همسرم را هم آقای کریم اکبری مبارکه بازی میکنند.
اخیراً اجرای نمایش یا تمرین تئاتر که نداشتید؟
ـ نه آخرین اجرای عمومی نمایش ما که شهریور و مهرماه بود (نظمیه زنان ـ اصغر خلیلی) که همزمان بود با تصویربرداری سریال «تهران پلاک یک». انصافاً برای حضور من در آن نمایش آقای مظلومی بسیار همکاری خوبی داشت و جا دارد اینجا هم از ایشان دوباره تشکر کنم، چرا که آنجا سر صحنه هم از آقای مظلومی قدردانی کردند.
مرضیه صدرایی پس از سالها کار تئاتر با سریال «مهمان ناخوانده» (جواد رضویان) دیده شد؟
ـ بله من سال 1372 وارد دانشگاه شدم و از همان زمان به شکل مستمر کار نمایش میکردم، اما فعالیت تصویریام جسته و گریخته بود و طوری نبود که بتوانم در آنها توانایی خودم را نشان بدهم و دیده شوم. به هر حال تلاشم را میکردم (میخندد)، ولی نمیشد! تا اینکه سال گذشته آشا محرابی مرا به آقای رضویان معرفی کردند تا بروم و نقش مادرشان را بازی کنم. رفتم با آقای رضویان صحبتی داشتیم و ایشان بلافاصله گفت برو برای عقد قرارداد. در حالیکه دیگر بازیگران سریال تست گریم زده بودند و خیلی از من جلوتر بودند، اما چون سن من از آقای خمسه کمتر بود تست گریم جدید مجدد زده شد تا سن و سال بازیگران دیگر حتی خود آشا و آقای ایمان صفا و… نیز جا به جا شود، سن من را هم یک مقدار در گریم بالاتر بردند و بخش دیگر را نیز در بازیام سعی کردم لحاظ کنم.
فکر میکنم مهدی مظلومی هم شما را با همان سریال دید و برای نقش قزی (مینا) دعوت شدید؟
ـ بله، آقای مظلومی پس از دیدن این سریال این طور که میگفت با آقای رضویان تماس و شماره تماس مرا میگیرد. آقای مظلومی در همان ملاقات اول گفتند من پس از خواندن فیلمنامه این کار، چون سریال جواد را دیده بودم بلافاصله تو را برای این نقش مناسب دیدم.
اصولاً تلویزیون ما این پتانسیل را دارد تا بازیگران مختلف را به سمت کلیشه ببرد، از آنجا که در میان سازندگان این قدرت ریسک وجود ندارد و اصولاً سازندگان به سراغ لقمه آماده و از پیش موفق میروند، کار شما پس از موفقیت در سریال «تهران پلاک یک» و نقش قزی خیلی سخت خواهد بود که به سمت کلیشه نروید؟
ـ بله. موافق هستم، اتفاقاً باید اینجا از آقای مظلومی تشکر کنم که مراقبت کردند در همین سریال هم من خودم را تکرار نکنم. من تا به امروز همیشه کوتاه کوتاه کار میکردم فعالیتهای اداری، رادیو و… به من اجازه نمیداد که بیش از این فعالیت داشته باشم، اما الان که با سریال آقای رضویان استارت زدم، قطعاً مراقبت خواهم کرد اما باید شرایط را هم در نظر داشت. وقتیکه آقای مظلومی مرا برای این نقش دعوت کرد،ابتدا خیلی ترسیدم این ماجرا را هم مطرح کردم. با خیلی از دوستان مشورت کردم و از نگرانیام گفتم. خیلیها میگفتند نرو و خیلیها هم معتقد بودند تو باید بروی و دیده شوی! خودم هم همین را ترجیح دادم. آقای مظلومی صحبتی منطقی داشتند او گفت نام برخی از نقشها و بازیگرانشان را نباید کلیشه بگذاریم، چون برخی از شخصیتها طوری خلق و طراحی شدهاند که بازیگران زیادی توانایی اجرایاش را ندارند و تماشاگر هم اتفاقاً آنها را خیلی دوست دارد. (نمونههای بسیارش را در این سالها داشتیم) برای من هم این مسئله منطقی بود. از سویی دیگر من در سریال آقای آقاخانی بسیار فاصله گذاشتم و شخصیتی متفاوت را بازی میکنم، این کاراکتر کاملاً جدی است و در موقعیتهای کمیک حضور پیدا میکند، آقای رضویان چون جنس بازی مرا از قبل میشناخت و بازی در کار خودش هم در ذهنش بود خیلی راهنماییهای خوبی برای من داشت. ضمن اینکه آقای آقاخانی هم در زمان هدایت من فاکتورهایی داشت که شخصیت به کارهای قبلی من شبیه نشود. باید ماند و بازخورد مخاطب را از کار من در سریال «خروس» دید. باید ببینم آیا تماشاگر مرا در این هیبت جدید هم دوست دارد یا خیر؟! من در سریال «خروس» چه به لحاظ تن صدا و لحن و چه به لحاظ میمیک بازی متفاوتی دارم. باید اینجا از آقای آقاخانی نیز کمال تشکر را داشته باشم که در تمام لحظات کار حواسش به کار من هست. حالا باید بنشینم ببینم تماشاگر این جنس بازی را از من میپذیرد یا خیر، کاراکتری جدی در سریال کمیک، نمیدانم شاید با توجه به خواست تماشاگر من برگردم و در همان نوع بازی قبلیام که توانسته مخاطب را راضی کند ادامه بدهم تا روزی که عمر بازیگریام به پایان برسد!(میخندد) دوست دارم مردم کارم را دوست داشته باشند، خدا را شکر امروز بازخورد کار آقای مظلومی طوری بوده که مخاطب مرا دوست داشته و این برایم کافی است، بالاخره من هم در انتظار تقدیرم…
بسیاری از همکاران شما با توجه به علاقه تماشاگر به کارشان بحث کلیشه شدن را فراموش کردند و سالهاست در آثار طنز خود را تکرار میکنند و جالب اینکه تماشاگر هم کارشان را پسندیده و سازندگان هم با همین بهانه منطقی بارها از آنها استفاده میکنند، اما توقع میرود مرضیه صدرایی پس از سالها کار تئاتر و نقشهای بکر تلویزیون دیده نشده، روندی دیگر را برای خودش برگزیند؟
ـ امیدوار هستم این شانس به من رو کند که پیشنهادهای متفاوت داشته باشم تا به اینکه شما اشاره کردید برسم. گاهی هم شرایط پیش نمیآید و مجبور هستی با همان چهارچوب که وارد شدی ادامه بدهی، در این شرایط گاهی شانس رو میکند و با کارگردانانی چون آقای مظلومی یا آقای آقاخانی کار میکنی که دلسوزانه از تو و کارت مراقبت میکنند و گاه هم نه، بستگی به شرایط دارد، باور کنید ممکن است شرایط کاری گاه باعث شود همکاران من ناخواسته به سمت تکرار خودشان بروند. همه چیز به شرایط بستگی دارد. من به سمت یک جنس بازی خاص رفتم که شاید بتوانم نام آن را بدعت بگذارم. تا به حال در تلویزیون کمتر دیده شده که بازیگری خانم از میمیک صورتش تا این حد استفاده کند، من سعی کردم با شروع کارم در سریال آقای رضویان این ریسک را در قاب کوچک تلویزیون انجام بدهم ولی خدا را شکر جواب داد.
و اما قزی یا به قول خودتان مینای سریال «تهران پلاک یک» که نظر مخاطب را جلب کرده است؟
– من در خط کلی داستان دیده بودم که این زن به همراه خانوادهاش از شهری که به نام آن اشاره نمیشود به تهران آمدند و از دیالوگهایشان متوجه میشویم که ارثی به آنها رسیده و توانستهاند به تهران بیایند. بعد نشستیم و با گپ و گفتهایی برای کاراکترها، شناسنامه طراحی کردیم و با وفاداری به اصل فیلمنامه که خودش پر از سوژه و موقعیتهای بامزه بود (نوشته آقای مقصودی) به لحظاتی جذاب در بازی رسیدیم که به نظرم وظیفه خود بازیگر است سر هر کاری به جنس و لحن و بیان خودش بپردازد و آن کاراکتر را بر مبنای توانایی و اندوخته خودش طراحی میکند. خواه ناخواه یک بداههگوییهایی زمان اجرا خواهیم داشت که البته آقای مظلومی کاملاً آن را کنترل میکردند و…
فکر میکنم برای بداههگویی در این سریال دستتان خیلی باز بود؟
– فکر میکنم اعضای خانواده ما دستشان برای بداههگویی باز بود اما هر بداههای سر تمرین و زیر نظر خود آقای مظلومی در میآمد. اصولاً احساس میکنم اگر کارگردان دست بازیگرش را باز بگذارد و البته او را کنترل کند نتیجه بهتری حاصل خواهد شد. من در تئاتر هم، سعی میکنم با هماهنگی کارگردان برای خودم دیالوگ طراحیکنم و معمولاً از آن نتیجه هم گرفتهام.
پاسکاریهای بازی و دیالوگی میان شما و حامد وکیلی بازیگر نقش مراد (که پیش از این از ایشان کاری دیده نشده بود) هم خیلی خوب از آب درآمده و برخلاف اینکه در نگاه اول این حدس زده میشد که این خانواده و کارشان در سایه قرار بگیرند اما به عکس، محوریت سریال «تهران پلاک یک» روی آنها چیده شد؟
– اتفاقاً من راجع به بازیگر مقابلم خیلی حساس بودم، چون در کار قبلی مقابل من آقای خمسه حضور داشتند و توجه به کار ایشان باعث میشد من هم دیده بشوم، خیلی حساس بودم که چه کسی قرار است جلوی من بازی کند، حتی راستش نگران بودم چون بده بستانهای این دو آدم خیلی مهم بود، اما یک روز که برای کاری به دفتر رفته بودم آقای وکیلی را دیدم که برای کاری دیگر آمده بودند. گویا از قبل صحبتهایی با ایشان برای نقش مراد شده بود، من که وارد شدم گفتند این بازیگر نقش مقابل شماست! باور کنید در همان نگاه اول گفتم آره… این خود خود مراد است! همه زدند زیر خنده، باور کنید حسی به من میگفت میشود با آقای وکیلی به نتیجه خوبی رسید. همان نگاه اول به من گفت پاسکاریهای حسی این خانواده و آنچه در فیلمنامه خوانده بودم و نگرانش بودم در خواهد آمد، در مورد نقش دخترم و پسرم هم همین طور…
شما در این سریال و حتی کار رضویان بیش از سن و سالتان را بازی کردید؟
– بله… من متولد 1350 هستم.
خیلی از خانمهای بازیگر قبول نمیکنند بیش از سن و سالشان را بازی کنند؟
– بله ولی من به این اعداد اهمیتی نمیدهم و خود بازی و عشق به آن کار برایم مهم است، خیلی از خانمها در حالت عادی هم سن خودشان را پنهان میکنند ولی من خیلی به این مسئله توجهی ندارم.
شما به جنس بازی مرجانه گلچین علاقهمند هستید؟
– بله خیلی زیاد، همیشه کار ایشان را دوست داشتهام، متأسفانه هیچ گاه با ایشان همکاری نکردم، شده همزمان با هم در دو نمایش مختلف بازی داشته باشیم ولی هیچگاه افتخار همکاری نداشتیم. چرا این سؤال را پرسیدید؟
و کار با مهدی مظلومی در سریال «تهران پلاک یک» چطور بود؟
– آقای مظلومی به بازیگرانش اعتماد میکند و این خیلی خوب است، چون بازیگر با فراغ بال خودش را رها میکند و داشتههایش را در بازیگری ارائه میکند. من انتخاب خود آقای مظلومی بودم و این خیلی برایم ارزشمند بود تا اینکه بخواهم از فیلترهای دیگر به او معرفی بشوم. آقای مظلومی فضایی شبیه به تئاتر را برای عواملشان چه بازیگران و چه همکاران پشت صحنه ایجاد میکنند همه اجازه پیشنهاد دادن دارند بده بستانها بسیار خوب بود یک آرامش خاص بر کلیت پشت صحنه این سریال حاکم بود که قطعاً در چیزی که روی آنتن رفته نمود پیدا میکند. امروز بازخورد کار نشان از آن دارد که مخاطب، سریال ما را دوست داشته با آن ارتباط برقرار کرده و البته از پیام کار تأثیر گرفته است. این باعث میشود خستگی از تن همه عوامل، از کارگردان گرفته تا بازیگران و عوامل پشت صحنه درآید.
اگر در پایان صحبتی مانده…
– در پایان باید از آقای فرجنظام تهیهکننده و آقای روایی مجری طرح سریال که شرایط آرامش این پروژه را فراهم کردند نیز کمال تشکر را داشته باشم.