بیوگرافی کامل عباس غزالی + عکس
عباس غزالی بازیگر ایرانی است.وی در سال ۱۳۶۳ در شهر تهران متولد شد.این بازیگر دارای تحصیلات دیپلم ادبیات و علوم انسانی می باشد و بیشتر به خاطر حضورش در سریال وضعیت سفید و بازی در نقش بهروز به شهرت رسید.اما بسیاری بازی وی را در آن نقش غلو شده و تقلیدی از بازی های بهروز وثوقی می دانند.
زمینه فعالیت : بازیگر
ملیت : ایرانی
تولد : ۱۴ بهمن ۱۳۶۳
تهران ، ایران
ساکن : میدان فردوسی
تحصیلات: دیپلم ادبیات و علوم انسانی
فیلم شناسی:
سینما:
دوشیزه- كارگردان:محمد درمنش"——- -۱۳۸۳
سریال:
«مادرانه» به کارگردانی : جواد افشار 1392
«انتظار سرخ» به كارگردانی :محمد درمنش 1376
«زمان شوریدگی» به كارگردانی:محمدعلی نجفی 1376
«یونس» به كارگردانی:محمدرضا خالقی 1377
«داستان یك شهر» به كارگردانی :اصغر فرهادی 1378
«ستارگان زمینی» به كارگردانی:"عباس مرادیان" 1378
«قصههای پدر» 1378
«ماه محبوب خدا» به كارگردانی:"داودتوحیدپرست" 1379
«مظلوم اول» به كارگردانی :سیدجواد هاشمی 1379
«سه، پنج، دو» به كارگردانی:"مهرداد غفارزاده" 1380
«هفت آسمان» 1380
«آنها كه ماندهاند» به كارگردانی:"محمدمهدی رسولی" 1381
«غنچههای سحر» به كارگردانی:"محسن محسنینسب" 1382
«خبرنگار» به كارگردانی:"محمد حسنزاده" 1383
حضرت یوسف(ع) به كارگردانی :فرجالله سلحشور 1384
«یك خط سفید» به كارگردانی:"محمد حیدری" 1384
«عقیق» به كارگردانی:"نوید محمودی" 1385
رستگاران -کارگردان: سیروس مقدم
وضعیت سفید -کارگردان: حمید نعمتالله – ۱۳۸۷-۱۳۹۰
نمایشها:
بازی در مجموعه تلویزیونی"انتظار سرخ" به كارگردانی"محمد درمنش"؛ شبكه 1؛ 1376
بازی در مجموعه تلویزیونی"زمان شوریدگی" به كارگردانی"محمدعلی نجفی"؛ شبكه 1؛ 1376
بازی در مجموعه تلویزیونی"یونس" به كارگردانی"محمدرضا خالقی"؛ شبكه 2؛ 1377
بازی در نمایش"غریب كوفه" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، تالار فرهنگ؛ 1377
بازی در مجموعه تلویزیونی"داستان یك شهر" به كارگردانی"اصغر فرهادی"؛ شبكه 5؛ 1378
بازی در مجموعه تلویزیونی"ستارگان زمینی" به كارگردانی"عباس مرادیان"؛ شبكه 2؛ 1378
بازی در مجموعه تلویزیونی"قصههای پدر" به كارگردانی"؟ بهزادی"؛ شبكه 2؛ 1378
بازی در نمایش"یتیمان كوفه" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، تالار فرهنگ؛ 1378
بازی در نمایش"زیر باران آهنی" به كارگردانی"محمدصادق ملكی"؛ تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی(جشنواره دفاع مقدس)؛ 1379
بازی در نمایش"مظلوم اول" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، تالار فرهنگ؛ 1379
بازی در مجموعه تلویزیونی"ماه محبوب خدا" به كارگردانی"داود توحیدپرست"؛ شبكه 2؛ 1379
بازی در مجموعه تلویزیونی"مظلوم اول" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ شبكه 5؛ 1379
بازی در مجموعه تلویزیونی"سه، پنج، دو" به كارگردانی"مهرداد غفارزاده"؛ شبكه 2؛ 1380
بازی در مجموعه تلویزیونی"هفت آسمان" به كارگردانی"(؟) حسینیخواه"؛ شبكه 4؛ 1380
بازی در نمایش"مسافر كوفه" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری؛ 1380
بازی در نمایش"شانههای خسته" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری؛ 1381
بازی در مجموعه تلویزیونی"آنها كه ماندهاند" به كارگردانی"محمدمهدی رسولی"؛ شبكه 2؛ 1381
بازی در مجموعه تلویزیونی"غنچههای سحر" به كارگردانی"محسن محسنینسب"؛ شبكه 2؛ 1382
بازی در نمایش"پدر خاك" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری؛ 1382
بازی در نمایش"مسافر كوفه" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری؛ 1383
بازی در فیلم سینمایی"دوشیزه" به كارگردانی"محمد درمنش"؛ شبكه 1؛ 1383
بازی در مجموعه تلویزیونی"خبرنگار" به كارگردانی"محمد حسنزاده"؛ شبكه 1؛ 1383
بازی در مجموعه تلویزیونی"حضرت یوسف(ع)" به كارگردانی"فرجالله سلحشور"؛ شبكه 1؛ 1384
بازی در فیلم تلویزیونی"آخرین نامه" به كارگردانی"مسعود اطیابی"؛ شبكه 1؛ 1384
بازی در فیلم تلویزیونی"نسیم شمال، باد جنوب" به كارگردانی"مهدی عسگرپور"؛ شبكه 5؛ 1384
بازی در فیلم تلویزیونی"تب عشق" به كارگردانی"علیرضا حاجیزده"؛ شبكه 3؛ 1384
بازی در مجموعه تلویزیونی"یك خط سفید" به كارگردانی"محمد حیدری"؛ شبكه 1؛ 1384
بازی در نمایش"غریب كوفه(2)" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری؛ 1384
بازی در نمایش"الرحیل" به كارگردانی"علیرضا طاهری"؛ تهران، تالار آسمان؛ 1384
بازی در نمایش"پس از غروب" به كارگردانی"حسین پرستار"؛ تهران، تالار آسمان؛ 1384
بازی در نمایش"شهرآشوب" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری؛ 1385
بازی در مجموعه تلویزیونی"عقیق" به كارگردانی"نوید محمودی"؛ شبكه 4؛ 1385
بازی در نمایش"دروازه ساعات" به كارگردانی"سیدجواد هاشمی"؛ تهران، حوزه هنری، تالار مهر و همایش عاشوراییان؛ 1385
بازی در نمایش"مشق كاروان" به كارگردانی"علی سجادی"؛ تهران، دانشگاه امیركبیر؛ 1385
بازی در فیلم تلویزیونی"سفارت" به كارگردانی"محمد درمنش"؛ شبكه 1؛ 1385
بازی در فیلم تلویزیونی"خاطرات فردا" به كارگردانی"مهرداد غفارزاده"؛ شبكه 2؛ 1385
مجری برنامه تلویزیونی"مثبت عشق" به كارگردانی"محمد حسنزاده"؛ شبكه 5؛ 1385
بازی در فیلم تلویزیونی"امانتداران ساجد" به كارگردانی"عباس مرادیان"؛ شبكه 2؛ 1385
بازی در فیلم تلویزیونی"نور پیامبران" به كارگردانی"عباس مرادیان"؛ شبكه 2؛ 1385
بازی در فیلم تلویزیونی"وحدت" به كارگردانی"عباس مرادیان"؛ شبكه 2؛ 1386
دریافت جایزه بازیگری از جشنواره استانی تهران برای نمایش"مقصد آن بیگناه"؛ 1374 – 1373
دریافت جایزه بازیگری اول از بخش نوجوانان جشنواره كانونهای تهران برای نمایش"خنجر"؛ 1378 – 1377
دریافت جایزه بازیگری اول از بخش نوجوانان جشنواره دفاع مقدس برای نمایش"زیر باران آهنی"؛ 1379 – 1378
جوایز:
دریافت جایزه بازیگری از جشنواره استانی تهران برای نمایش"مقصد آن بیگناه"؛ 1374 – 1373
دریافت جایزه بازیگری اول از بخش نوجوانان جشنواره كانونهای تهران برای نمایش"خنجر"؛ 1378 – 1377
دریافت جایزه بازیگری اول از بخش نوجوانان جشنواره دفاع مقدس برای نمایش"زیر باران آهنی"؛ 1379-1378
بازیگران مورد علاقه ایشان:
ایرانی:حامد بهداد, پرویز پرستویی, مهدی هاشمی , سعید پورصمیمی, عزت ا… انتظامی و …
خارجی:نیکلاس کیج,شان پن, داستین هافمن, رابرت دنیرو و آل پا چینو هستند.
موسیقی های مورد علاقه ایشان:
آهنگ هایی که عباس غزالی را بگیره گوش می ده و تعصب روی فرد خاصی نداره.
آهنگ های فرمان فتحعلیان را خیلی دوست داره.
عسگری و چاوشی هم ای, گوشکی می ده.
evanesens یکی از خوانندگان موردعلاقه اوست.
Selendion هم یکی دیگر از خوانندگان مورد علاقه اوست که اعتقاد دارد او آدم را به پرواز در می آورد .اما
آهنگ و خواننده خاصی را مدنظر ندارد.
تفریحات او:
دیدن فیلم.
خواندن نشریات سینمایی از جمله: نقش آفرینان, فیلم نگار, سینما پویا , مجله فیلم و…….
بیلیارد باز قهاری هم هستند.
عاشق :
همه جا به خصوص جنوب و آدم هایش.
اگر بازیگر نمی شد:
اول فوتبالیست و بعد نقاش می شد.
رنگ زندگی از نگاه او:
زندگی از دید او باید سبز باشد, ولی ما آدما داریم اونو عوض می کنیم و از سبزی دورش می کنیم.
کمی بیشتر از عباس غزالی:
متولد چه سالی هستین ؟ 1363
چه شهری : تهران
ورزش مورد علاقه : فوتبال
ورزشکار مورد علاقه : در فوتبال ایران علی کریمی
معلم اول دبستانتون : خانم مداح " یه خاطره از قول آقای غزالی : یه روز مامانم برام یه شلوار جین ? جیب خرید که توی زمان خودش خیلی مد بود . شلواره شاید کلش یه وجبو نیم بود و یه عالمه ساسون هم داشت . اون موقع نی نی بودم شاید اندازه ی امیر محمد ( عمو پورنگ ) . روز بعد باهاش رفتم مدرسه . زنگ که خورد همه رفتن . معلمم منو نگه داشت گفت نرو کارت دارم . معلممون منو خیلی دوستم داشت . منم از کسانی بودم که خیلی با احتیاط بودم و می ترسیدم که مبادا بخوان منو بدزدن . خیلی با احتیاط و آروم آروم رفتم پیشش . گفتم مامانم می آد دنبالم باید برم . گفت نه باهاش هماهنگ کردم دیر تر بیاد . زیر بغلم رو گرفت و منو گذاشت روی میز . گفت چه شلوار قشنگی . گفتم قابل شما رو نداره . گفت :خب بدش به من . تو دلم گفتم عجب حرفی زدما !!!!!!!! گفتم قراره بریم خونه ی داییم و نمی تونم بدمش به شما . گفت عیبی نداره فردا بده . گفتم خب خانم شلوار که اندازه ی شما نیست . گفت یه خیاط خوب سراغ دارم اندازم می کنه . بعد زدم زیر گریه گفتم نمی خوام بدم . بعد اونم بغلم کرد و آرومم کرد … "
رنگ مورد علاقه : رنگ سبز رو بیشتر دوست دارم . ولی برای هر کاری و هر زمانی یه رنگ خاصی رو دوست دارم و انتخاب می کنم . در کل همه ی رنگا رو دوست دارم .
غذای مورد علاقه : خیلی از غذا ها رو دوست ندارم . غذای مادرم هم نمی تونم دوست نداشته باشم . اما یه غذای جنوبی هست به اسم بریونی " پلو " که خیلی دوست دارم .
مارک مورد علاقه : زیاد اهلش نیستم . اصولا خوبن که اینقدر مارک مارک می کنن . اما مارک گلفو دوست دارم .
استقلالی هستین یا پرسپولیسی ؟ چرا ؟ پرسپولیسی…دودورودودودو پرسپولیس….چون حرف مرد یکیه و از بچگی پرسپولیس رو دوست داشتم و الانم دارم .
سبک آهنگ مورد علاقه : آهنگی که منو بگیره گوش می دم و اینقدر گوش می دمو میدم که تکراری بشه اما اصولا آهنگایی رو که دوست دارم هرچقدر هم گوش بدم برام تکراری نمی شه .
ساز مورد علاقه : باید یه سازو یاد بگیرم و تنبلی رو بذارم کنار . تو بازیگری هم خیلی به دردم می خوره همه ساز هارو هم دوست دارم و باید یکی رو یاد بگیرم .
نویسنده ی مورد علاقه : خیلی زیادن . بگذریم .
اولین و آخرین کتابی که خوندین : اولیش یادم نیست . آخریش رمان عطر بود .
فکر می کنید شبیه کدام میوه اید ؟ لیمو ترش . چون خیلی دوست دارم . یه بازی روانشناسی بود با آقای الماسی انجام می دادیم . یه بخشش اینطوری بود : یک نفرو در نظر می گرفتیم بقیه سوال می کردن و ما صادقانه باید جواب می دادیم . مثلا چه کشوری : ایران . چه شهری : تهران . کدوم وسیله آشپزخونه : ملاقه . کدوم میوه : خیار ..به خاطر همین حتما حدس می زدن که کیه …الان یاد اون بازی افتادم .
بزرگترین آرزو : اسکار بگیرم .
بدترین و بهترین و با مزه ترین خاطره ی زندگیتون : بد ترین : فیلم ابی سی دی رو به 35 تبدیل نکردن و در جشنواره فجر پارسال نمایش ندادن . بهترین : زمانی که جایزه ی هیئت منتقدین و نویسندگان رو برای فیلم ابی سی دی گرفتم چون جواب کارمو گرفتم. بامزه ترین : خیلی خاطره با مزه دارم .
تاثیر گذار ترین فرد در زندگی : 4، 5 نفرن که تو زمانای مختلف و هر جا و مکانی تو زندگیم به وسیله ی خدا قرار گرفتن و راه کج زندگیمو به راه راست تبدیل کردن .
قشنگترین جمله ای که شنیدین : فرزند هنر باش نه فرزند پدر.هنر زنده کند یاد پدر. این هنریش بود و مادرانش هم این میشه : زیبا ترین ترانه به گوشم نوای توست .مادر سرود زندگیم لای لای توست .
بهترین هدیه ای که گرفتین : تا الان جایزه ی هیئت منتقدین و نویسندگان به خاطر فیلم ابی سی دی .
قشنگترین حسی که تو زندگی از تجربه کردن بدست آوردین : عشق
بهترین مجری ؟ فرزاد حسنی
بهترین و آخرین فیلمی که دیدن : بهترین : لئون ، عطر ، Mach point ، آخرین : 21
بازیگر مورد علاقه : به ترتیب : نیکلاس کیج ، شون پن ، آلپاچینو ، داستین هافمن ، دنیرو و…
اگر بازیگر نبودید چه کاره می شدید ؟ نجار (شاید تا حالا میز نکوبیدم و با اره مویی کار نکردم ، ولی اصولا چوبو خیلی دوست دارم چون زندگیه و طبیعته . دوست دارم توی یه جنگل کلبه داشته باشم و خودم اونو بسازم . ) نقاش و فوتبالیست ( وقت براشون گذاشتم اما سر دو راهی موندم و رهاشون کردم (
از خودتون راضی هستین ؟ من چی کارم ؟ اول خدا بعدم بنده های خوبش . آره . راضیم اما راضی بدون غرور .
کدوم کارتون رو بیشتر دوست دارین ؟ ابی سی دی ، نشانه ها ، شاید دوست شاید دشمن.
اولین باری که جلوی دوربین رفتین : به صورت حرفه ای انتظار سرخ _ سریال شبکه یک _ کار محمد درمنش _ سوم یا دوم راهنمایی بودم . نی نی بودم .
چطوری وارد عرصه ی بازیگری شدین ؟ من خیلی علاقه داشتم . توی مهمونی ، تو عروسی ادا در می آوردم . یکی از ادا های معروفم ادای مرحوم منوچهر نوذری بود. ادای آتقی تو آیینه ی عبرت هم بود . همه می خندیدن . چون بزرگتری تو این عرصه نداشتم نمی تونستن راهنماییم کنن . تو دوره ی راهنمایی مدرسه ی شهید کد خدایی منطقه 11 تو تئاتر دهه ی فجر شرکت کردیم ..تو نمایش مقصران بی گناه اول راهمایی یکی از کسایی که نمایشمون رو می دید فیلم گرفت . الانم حاضرم هر طوری شده پیداش کنم و فیلمو ازش بخرم . دوست دارم بدونم چه جوری بودم . چون ت.و اون لحظه سر شار از تمرکز بودم . منطقه و استان رفتیم . یکی از داوران آقای سید جواد هاشمی بودن . گفتن بیا کانون حر . رفتم کلاس بازیگری و تئاتر و نمایش و کار کردم و هی خودمو ساختم و بیشتر فهمیدمو وارد اجتماع شدم. بعد با کارگردانای مختلف کار کردم . آقای درمنش اومدن و منو انتخاب کردن . کار ، کار ، کار . روابط ، روابط ، روابط …
دوست دارین در کنار چه کسی بازی کنید ؟ حامد بهداد . دوست دارم در کنارش کار کنم و بهش عرض اندام کنم . الان این برام جذابیت داره و آقای پرستویی .
دوست دارید با چه کارگردانی کار کنید ؟ آقای مهرجویی و حاتمی کیا و اصغر فرهادی
هنر مورد علاقتون : بازیگری ..نجاری هنره ؟؟؟ به غیر از بازیگری نقاشی .
10سال دیگه خودتونو کجا می بینید ؟ خیلی بالا . خیلی بالا . اونقدر که 2 تا فیلمم تو هالیوود ترکونده .
از اینکه بازیگرین پشیمونین ؟ آره . اگه به خود عباس فکر کنم که یه روزی مریضی سخت بگیره به خاطر بازیگریه ، یه روزی سکته کنه به خاطر بزیگریه ، یه روزی موهاش سفید شه و بریزه به طر بازیگریه ، آره اگه اینجوری فکر کنم پشیمونم . اگه عاشقش نبودم آره . اما الان که عاشقشم تا پای جونم میرم . من عاشقشم و پشیمون نیستم .
بازیگری رو چقدر دوست دارین ؟ خیلی دوست دارم . خیلیییییییییییییییییی….
چطور شد که به بوم سفید اومدین ؟ کارگران نردبان آقای حسن زاده که نردبان دهه ی فجر و محرم رو کار کردن و همینطور نردبان 1 و 2 و 5 (3 و 4 یکی دیگه بودن ) توی دفترشون بودم گفتن کامیار اسماعیلی رو میشناسی ؟؟ گفتم بله … گفت یه کاری براش اجرا می کنی ؟؟؟ گفتم مایل نیستم تا ببینم کار چی باشه .. تماس گرفتن و صحبت کردیم . تا یه مدت خبری نشد. بعد دوباره تماس گرفتن گفتن ما کارو شروع کردیم و 3 ، 4 ماه گذشته . می خوای باشی ؟ بحث جدی شد و وارد کار شدم .
کدوم قسمت بوم سفید رو بیشتر دوست دارین ؟ کلیپ ها
پیشنهاد جدید دارین ؟ 3 تا . "معبد جان" که از فردا (19 بهمن) تو گناوه ، بوشهر کارو شروع می کنم . "سبز ، سپید ، سرخ " که از هفته ی بعد تو کرمان شروع می کنم و یه کار با آقا ی مقدم که از اسفند کلید می خوره .
چند تا فیلم دارین که هنوز پخش نشد ؟ ابی سی دی ، تلألو ، شاید دوست شاید دشمن ، تب عشق که توقیفه و اصلا پخش نمی شه و آخرین نامه
تکه کلام : هر مدت یه بار یه چیز میاد تو دهنم . صبح تا شب . تا وقتی که خسته بشم هی می گم و تکرار می کنم . الانم فعلا "خب دیگه چه خبر "هست .
خودتون کارای خودتونو می بینید ؟ آره آره . خیلی دوست دارم ببینم .
خصوصیت اخلاقی خوب و بد : خوب : مهربونم بیشتر با بچه ها و نی نی ها . بد : زیاد حرص می خورم . حواسم به همه جا هست و این پیرم می کنه . آخی چه جمله ای !!! یه لحظه چشام پر اشک شد …
نظرتون راجع به کلمه های زیر :
محمد رضا فروتن : بازیگر خوب
بهرام رادان : آرتیست خوب
حامد بهداد : هنرپیشه ی قهار ، جذاب ، بیست
علی دایی : خدا دوسش داره . لیاقتش رو هم اره .
کیوان ساکت اف : برارش از خودش هنرمند تره ، تفکر و عمقش کمی ناجوره!!!
ارسیا صنعتی : بعضی وقتا دلم به حالش می سوزه . یه جاهایی .
شهرام نیکیار : 3 ، 2 ، 1 حالا
کامیار اسماعیلی : سیاستمدار باهوش و دوست داشتنی
بوم سفید : بوم سفید ، بوم سفید همینه … یه برنامه ی پر انرژی
نردبان : من همیشه به شوخی می گم نردبان جام عقیقی به سمن خواهد داد / چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد ……(ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد ) برنامه ای که من بیشتر از همه پاش انرژی می ذارم . اگه یه جاهایی ریتمش تند و کند میشه به خاطر اینه که هیچکس مثل من پاش انرژی نمی ذاره .
ابراهیم حاتمی کیا : فیلم ساز خوب . جنگ و دفاع مقدس رو خوب و جذاب و قشنگ نشون می ده .
عمو پورنگ : اول دبیرستان بودم اومد دبیرستانمون . اون موقع گوینده رادیو بود .
مدرسه : شوخی
مادر : وای مادر ! اولین و آخرین آدم به درد بخور این دنیا . اگه پای حرفمون باشیم .
زندگی : آزمون
عباس غزالی : یه آدم خیلی بزرگ
حرف آخر : هر چقدر آدم بزرگی بشم و به ایده آل هام نزدیک شم به یه ایده آل دیگه بر می خورم و بازم میان و تمومی ندارن . دوست دارم انسانیتم رو از دست ندم و ذاتم عوض نشه و برای مادرم یه گلخونه بخرم .