پریناز ایزدیار: بازی در شهرزاد نهایت توان من نبود|گفتگو با پریناز ایزدیار
گفتگو و مصاحبه با پریناز ایزدیار
مطالعه و خواندن بیوگرافی پریناز ایزدیار کنجکاوی ها را درباره این بازیگر زن ایرانی ارضا نمیکند ،بسیاری از علاقه مندان به این بازیگر جوان خوش چهره، به بیوگرافیها پیام دادند و درخواست ثبت مصاحبه ای با پریناز ایزدیار عزیز کردند ،از این رو مصاحبه با پریناز ایزدیار که اختصاصی توسط بیوگرافیها طراحی شده را به شما تقدیم میکنیم
چطور شد که سر از سریال شهرزاد درآوردید؟
تابستان سال گذشته، زمانی که نام آقای عفیفه به عنوان تهیه کننده شهرزاد مطرح بود، حضور در این سریال به من پیشنهاد شد، البته آن موقع فیلمنامه هم هنوز کامل نبود. با توجه به شناختی که از آقای فتحی داشتم، مطمئن بودم که قطعا یک کار موفق دیگر خواهد بود و قبول کردم.
از بازی تان در شهرزاد راضی بودید. همانی که می خواستید شد؟
من اگر هزار تا کار دیگر هم بازی کنم، باز می گویم بهتر از این هم می توانم؛ این نهایت توان من در بازیگری نبود، اما تمام تلاشم را کردم و امیدوارم مخاطب هم آن را بپسندد. این چیزی که الان از شهرزاد مردم می بینند، نهایت تلاش همه عوامل و بازیگران سریال است، اصلا آقای فتحی نمی گذارد که کار در نیامده باشد!
فکر می کنید شهرزاد مخاطب تلویزیون را به سمت خود جذب می کند؟
این سریال جاذبه های زادی دارد، مثلا بخش اول آن بر می گردد به قصه. داستان شهرزاد به قدری جذاب است که اگر به عنوان یک رمان هم آن را دست کسی بدهند، دوست دارد تا آخر آن را بخواند. سوای از آن کارگردانی خوب آقای فتحی، بازیگردانی خوب شان و تک تک بازیگران خوبی که در این کار هستند و من افتخار داشتم که در کنارشان بازی کنم، باعث شده یک مجموعه خوب و دوست داشتنی و در حد شعور مخاطب تولید شود و فکر کنم مخاطب هم آن را بپسندد.
شما سابقه کار کردن با حسن فتحی را در زمانه داشتید، کلا کر کردن با این کارگردان چه دشواری هایی دارد؟
کار کردن با حسین فتحی خیلی خوب است، ایشان کارشان را به شدت بلد هستند و سختگیری های خاص خودشان را دارند. من کار کردن با کارگردان های سختگیر را بیشتر دوست دارم؛ چون چیزهای بیشتری از آنها یاد می گیرم؛ البته نه سختگیری های الکی؛ سختگیری آدم های پخته، باتجربه و کاربلد.
ولی ما در قسمت آخر سریال سر فیلمبرداری بودیم، او چنان فریادی سر یکی از هنرورها زد که بنده خدا رنگش پرید!
واقعا؟ (می خندد) خب کار همین است، ولی آقای فتحی بداخلاق نیستند. سختگیرند. ایشان خیلی متمرکز هستند این توقع را از همه دارند و می خواهند عوامل با تمام وجود سر صحنه باشند و بهترین انرژی را سر کارشان بگذارند. همین سختگیری ها باعث می شود بعضی ها فکر کنند او بداخلاق است. ولی در اصل این طور نیست.
سه سال از بازی شما در سریال زمانه گذشته، کار کردن با فتحی آن سریال و فتحی شهرزاد چه تفاوتی کرده؟
من واقعا تفاوتی نمی بینم، قضیه این بود که مدیوم این دو کار با هم تفاوت داشت. زمانه برای تلویزیون بود و ما زمان خیلی کمی برای کار داشتیم؛ یعنی فاصله تولید تا پخش خیلی کم بود و همین باعث می شد فشار روی عوامل و بازیگران خیلی زیاد شود، اما آقای فتحی برای ساخت شهرزاد آرامش بیشتری داشتند و فشار روی کار نبود.
زمانی که حضور در شهرزاد به شما پیشنهاد شد، از همان ابتدا نقش شیرین را برایتان در نظر داشتند؟
بله. از همان اول هم قرار بود شیرین را بازی کنم.
دوست نداشتید بازیگر نقش شهرزاد باشید؟
بالاخره شهرزاد کاراکتر اصلی قصه است و مسلما هر کس بگوید دوست نداشتم نقش اول بازی کنم، دروغ می گوید، ولی من عاشق کاراکتر شیرین هستم و از اینکه شیرین را بازی کردم، خیلی راضی ام. این دختر پیچیدگی هایی دارد که مطمئنم در قسمت های بعد به چشم می آید.
سری هم به فیلم سینمایی تان روی پرده بزنیم، چه شد که به 360 درجه، اولین تجربه آقای قریبیان پیوستید؟
من با سام قریبیان قبلا یک تئاتر کار کرده بودم و در خط ویژه هم با اینکه سکانس مشترکی نداشتیم، ولی به نوعی همکار بودیم و این پروژه برای من تجربه خیلی دلنشینی بود.
اولین کار سام قریبیان شما را غلغلک نداد که این ریسک را نپذیرید و کار را قبول نکنید؟
نه اصلا درست است که آقای قریبیان کاراولی بود، اما این در کارشان اصلا مشخص نبود. البته نمی خواهم بگویم که کارگردان هایی که کار اولشان است، ضعیف کار می کنند، ولی سام کاملا روی کار احاطه داشت و تکلیفش مشخص بود. 360 درجه قصه شسته رفته ای داشت و من خیلی با آن کیف کردم.
البته فروش کم فیلم نشان می دهد که بسیاری از مخاطبان با این فیلم ارتباط برقرار نکرده و مثل شما کیف نکردند!
تا حدودی حق با شماست، ولی این فیلم خیلی سلیقه ای است. شاید بعضی از مردم خوششان بیاید و بعضی هم اصلا نپسندند. به خاطر اینکه خیلی وقت است مردم ما عادت ندارند فیلم های این چنینی ببینند. سال هاست یک ژانر در فیلمسازی ما تکرار می شود و مردم به آن فیلم ها عادت کرده اند.
فکر نمی کنید آقای قریبیان خیلی ناگهانی خواسته مخاطب را وارد یک فضای جدید بکند؛ فضایی که اصلا با آن آشنایی ندارد؟
شاید این تغییرات در ابتدای کار برای بعضی ها جذاب نباشد، اما به نظر من اتفاق خیلی خوبی بود که یک کار متفاوت ساخته شد و سینما از کلیشه ای بودن درآمد.
پس به نظر شما 360 درجه از آن آثاری است که چند سال دیگر قدر آن را می دانند؟!
دقیقا. من فکر می کنم همین اتفاق برای این کار می افتد. چند سالی می گذرد و بعد که چند نفر دیگر در همین ژانر کارهایی بسازند، چشم و گوش مخاطب به این مدل فیلم ها عادت می کند و از آنجا به بعد همراه می شود. سام یک جورهایی ریسک کرد و این کار را استارت زد و به نظرم این نوع فیلم ها سلیقه مخاطب را عوض می کنند.
از ابتدای پیوستن شما به کار فیلمنامه کامل بود؟
بله، فیلمنامه تمام شده بود.
پس از همان اول کار می دانستید که آخر کار تکه تکه می شوید و سر از کلمن درمی آورید؟
_(می خندد) بله، کاملا در جریان بودم که قرار است چه بلایی سرم بیاورند.
حالا اگر از ابتدا می دانستید که این کار با استقبال خوبی رو به رو نمی شود و در اکران ضعیف عمل می کند، باز هم این کار را قبول می کردید؟
صددرصد. واقعا چیزی که برای من مهم است، کاری است که در آن لحظه انجام می دهم نه زمان اکران پروژه یا اینکه در سینما دیده می شود یا نه. دغدغه من این چیزها نیست که اگ ربود در این سال ها فیلم های خیلی زیادی بازی می کردم که اکران های آنچنانی داشتند، ولی فیلم های خوبی نبودند.
پس در این سال ها پیشنهادهایی برای حضور در سینما داشتید و قبول نکردید؟
تا دلتان بخواهد از این پیشنهادها داشتم، ولی اصلا دلم نمی خواست به هیچ کدام از آنها بروم.
دقیقا از چه نظر کارهای ضعیفی بودند؟
بسیاری از این کارها که به من پیشنهاد شد، سر تا پا پر از ایراد بود؛ مثلا صفحه اول فیلمنامه را می خواندی، ولی نمی توانستی به صفحه بعد بروی. خب چطور باید دلم راضی شود که در این فیلم بازی کنم؟
ولی خیلی از همکاران تان که اکثر مثل شما با تلویزیون هم چهره شدند، این مسیر را انتخاب کردند و بازیگران این مدل فیلم ها شدند…
به نظرم هر کس باید دلیل این را که وارد این حرفه می شود، بداند. بالاخره شما به عنوان بازیگر یک کاری را قبول می کنی که از آن لذت ببرید و در عین حال چیزی هم به شما اضافه کند، نه اینکه کم کند یا کاری را بکنید که فردا بتوانید بگویید من در فلان فیلم بازی کردم.
شما خودتان دلیل وارد شدن به این حرفه را می دانستید؟
من از همان ابتدا تکلیفم با خودم روشن بود و از روزی که آمدم ،گفتم دلم می خواهد فیلم خوب بازی کنم؛ فیلمی که با بازی در آن هم به خودم احترام گذاشته باشم، هم به مخاطبم، نه اینکه صرفا برای دیده شدن و معروف شدن بروم در هر فیلمی بازی کنم. اصلا این چیزها دلیل ورودم به این حرفه نبود.
البته شما هم در انتخاب هایتان یکی دو کار گل درشت داشتید!
قبول دارم که من هم در انتخاب هایم اشتباهاتی داشتم، ولی خدا را شکر به آن فضاحتی نبوده که نتوانم جبران شان بکنم. انتخاب هایم هم به خاطر تجربه کم یا مشورت های نادرستم بوده، بالاخره اشتباه در زندگی حرفه ای هر کسی پیش می آید.
ملاک شما برای انتخاب کارها چیست؟ اصلی بودن یا فرعی بودن نقش تان چقدر در انتخاب ها تاثیر دارد؟
خیلی چیزها در انتخاب یک نقش اهمیت دارد، ولی اولین چیزی که برای من مهم است، متن کار و فیلمنامه اثر است بعد از آن نقشی که خودم بازی می کنم و بعد هم کارگردان. البته نه اسم کارگردان و کوچک و بزرگ بودنش، میزان هوش و خلاقیت کارگردان.
گفتگو با پریناز ایزدیار|بیوگرافیهاداتکام