بیوگرافی آیت الله سید احمد علم الهدی

احمد علم الهدی

سید احمد علم الهدی (زادهٔ ۱۰ شهریور ۱۳۲۳ در مشهد) عضو مجلس خبرگان رهبری از استان خراسان رضوی و امام جمعهٔ مشهد است.وی فرزند آیت‌الله سید علی علم‌الهدی است. او از مخالفین جدی جریان موسوم به جریان انحرافی و منتقد روند امور فرهنگی در دولت احمدی نژاد بود.

زادروز : ۱۰ شهریور ۱۳۲۳

مشهد

پست ها : عضو مجلس خبرگان رهبری از استان خراسان رضوی – امام جمعهٔ شهر مشهد

زندگی

آیت الله سید احمد علم الهدی در 10 شهریورماه سال 1323 در مشهد مقدس متولد شد. پدرش “آیت الله حاج سید علی علم الهدی” از مجتهدین برجستهٔ دهه‌های 20 تا اوایل 50 شمسی در دیار خراسان بود که آوازهٔ وی در فقه و اخلاق در سرتاسر سرزمین‌های شرقی ایران پیچیده بود و در سال 1352 درگذشت.

آیت الله علم الهدی، تحصیلات حوزوی را در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و توانست با بهره‌گیری از محضر اساتید برجسته حوزه به درجهٔ اجتهاد برسد. وی از جمله شخصیت‌های سیاسی به شمار می‌رود که با قرار گرفتن در سنگر نماز جمعه مشهد به واکنش به مسایل روز پرداخته است.

در جریان حوادث بعد از انتخابات سال 1388، وی از جمله شخصیت‌های بود که در خنثی سازی فتنه نقش اساسی داشت. عضویت در جامعه روحانیت مبارز از همان ابتدای سال‌های پیروزی انقلاب، تأسیس دانشگاه امام صادق(ع) و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی از جمله مهمترین مسئولیت‌های سیاسی وی می‌باشد.

مدارج تحصیلی

آیت الله علم الهدی در سال 1338، جهت تحصیل علوم دینی عازم حوزه علمیه مشهد شده و به تحصیل “مقدمات” و “ادبیات عرب” مشغول گردید. پس از طی دوره “ادبیات” و “صرف و نحو”، “معانی و بیان” را در محضر “ادیب نیشابوری” گذراند و دروس”سطح فقه” و “اصول” را در حضور اساتیدی همچون “حاج سید احمد مدرس یزدی”، “حاج شیخ مرتضی شاهرودی”، “آیت الله مشکینی”، “فیض گنابادی” طی کرد.

وی سپس، در درس “خارج فقه” “آیت الله العظمی میلانی” به مدت 7 سال شرکت کرد و “خارج اصول” را در محضر “آیت الله حاج شیخ علی فلسفی” و “آیت الله وحید خراسانی” فرا گرفت و به درجهٔ اجتهاد رسید. آیت الله علم الهدی در دوران تحصیل به فراگیری بخشی از کتاب “زکوه” و تمام کتاب “خمس” و بخش عظیمی از “بیع و تجارت” نیز در محضر اساتید پرداخت.

فعالیت های سیاسی پیش از انقلاب

آیت الله علم الهدی، در دوران تحصیل ضمن انجام فعالیت‌های تبلیغی در استان‌های گیلان، مازندران، سیستان، خراسان و همچنین تهران، به علت فعالیت‏‏های مبارزاتی که علیه رژیم ستمشاهی داشت؛ تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. وی با سخنرانی‌های خود به تبلیغ نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) و تهییج مردم علیه رژیم پهلوی می‌پرداخت و از این رو تحت تعقیب دستگاه‌های امنیتی شاهنشاهی بود و بارها مجبور به ترک خانه و زندگی خود شد و با خانواده به نقطه‌ای دیگر مهاجرت می‏کرد. تا اینکه در سال 1352 و پس از درگذشت پدرش با مهاجرت به تهران و اوج گرفتن نهضت انقلابی مردم، بیشتر مجال پیدا کرد تا در جهت معرفت افزایی انقلابیون فعالیت کند.

او از همان سال‌ها با پایگاه قرار دادن مسجد امام جعفر صادق(ع) در منطقه‌ای مستضعف نشین به نام “شهباز جنوبی” و “شوش” اقدام به فعالیت‌های سیاسی و انقلابی کرد و ضمن مبارزه با رژیم شاهنشاهی با چپی‌ها و منافقین نیز مخالف بود به نحوی که طی ماجرای کودتای 30 تیر منافقین که قصد ترور امام(ره) را داشتند، با کمک کمیته و مردم آن منطقه به رویارویی با منافقین پرداختند و جلوی حرکت مسلحانه آنان را سد کردند.

نجات جوانان از انحراف دینی و آگاهی بخشی به آنان

با استناد به کتاب خاطرات آیت الله سید احمد علم الهدی، منتشر شده در دفتر اسناد انقلاب اسلامی، آیت الله علم الهدی از برخی فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب خبر داده است. وی در این کتاب می‌گوید: «ما در کنار فعالیت سیاسی، فعالیت فرهنگی هم در کنار فعالیت‌های فرهنگی ضد وهابیت در مسجد داشتیم. فعالیت برای مبارزه با “مسیحیون بین المللی” بود که از اواخر سال 1354 و اوایل سال 1355 شروع شد.

قضیه از این قرار بود که یک پستچی در محل ما که فردی روشن و آگاه بود، پیش بنده آمد و گفت یک سری نامه‌هایی وجود دارد که مرتب با یک آدرس برای بعضی از خانه‌های این محل می‌آید و مشکوک است، پرسید آیا من اجازه دارم که نامه‌ها را نزد شما بیاورم؟

چنان که می‌دانیم آن موقع، این کار خیلی جرأت می‌خواست؛ چرا که ساواک همواره دنبال این گونه حرکت‌ها بود. با وجود این، به این پستچی که خیلی هم او را نمی‌شناختیم و نمی‌دانستیم چگونه شخصی است و چه انگیزه‌ای دارد- گفتم نامه‌ها را بیاورد تا ببینم. نامه‌ها را که آورد، فهمیدیم که تمام این نامه‌ها از طرف یک موسسه تبلیغاتی مسیحیت به نام”مسیحیون بین المللی” ارسال شده و مرکز آن هم در پشت سینمایی واقع در سه راه تخت جمشید که در حال حاضر به سه راه “طالقانی” تغییر نام یافته، قرار دارد.

خلاصه به تحقیق و بررسی پرداختیم و سرانجام معلوم شد که آنجا واقعا یک موسسه تبلیغاتی مسیحیت است. آنها ابتدا خانواده‌های بی‌بضاعت را شناسایی می‌کردند؛ جوان‌های این خانواده‌ها را تحت نظر می‌گرفتند و با آنها نامه نگاری می‌کردند و به این وسیله، یک سری مطالب تبلیغاتی مسیحی را به عنوان آموزش دروس مکاتبه‌ای برایشان می‌فرستادند و در آخر هم امتحان مکاتبه‌ای به عمل می‌آوردند و آنها را به کلیسا دعوت می‌کردند، کسانی را هم که در این امتحان قبول می‌شدند، به کاخ جوانانی که در منطقه کرج و جاده چالوس ساخته بودند، می‌بردند و حدود یک هفته در آنجا از آنها پذیرایی می‌کردند، این پذیرایی با مشروب و دختر و انواع و اقسام فسق و فجورها همراه بود. در نتیجه، جوانی که از خانوادهٔ فقیر و بی‌بضاعت بزرگ شده بود و هیچ کدام از امکاناتی را که آن زمان، آنها به صورت مجانی برایش فراهم کرده بودند، نداشت یک مرتبه جذب می‌شد.

به هر تقدیر این برادر پستچی را به همراه عده‌ای از رفقای خودش که در پستخانه کار می‌کردند و آدم‌های متدینی بودند، برای این کار مأمور کردیم. آنها نیز حدود شصت آدرس در منطقه جنوب و شرق تهران در قسمت‌های “دولاب”، “شهباز”، “میدان شوش”، “خانی آباد” و “نازی آباد” پیدا کردند. سپس خودمان با این شصت آدرس شروع به مکاتبه کردیم و این پستی‌ها موظف شدند تمام این قسم نامه‌هایی که برایشان می‌آمد، دور بریزند و به جای آن، نامه‌های ما را به خانه‌ها و جوانان بدهند. در کمتر از شش ماه که کارمان را ادامه دادیم خود آن افراد ارتباطشان را به کلی با آن موسسه قطع کردند و به این ترتیب دستگاه مسیحیون بین المللی به کلی برچیده شد.»

مسئولیت ها و سوابق اجرایی

مسئول کمیته انقلاب اسلامی در منطقه 10 تهران از سال 1359 تا مرداد 1361
عضویت در جامعه روحانیت مبارز
تأسیس دانشگاه امام صادق در سال 1361
معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه امام صادق(ع)
امام جمعهٔ مشهد مقدس از فروردین‌ماه سال 1384
نماینده مجلس خبرگان رهبری در دوره چهارم به نمایندگی از مردم خراسان رضوی

تأسیس دانشگاه امام صادق(ع)

آیت الله علم الهدی از سال 1361 در کنار “آیت الله مهدوی کنی” و “آیت الله باقری” اقدام به تأسیس دانشگاه امام صادق(ع) کردند. وی به مدت 22 سال به عنوان عضو هیأت علمی و معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه، فعالیت داشت. شکل‌گیری رشته‌ها، دانشکده‌ها و گروه‌های علمی دانشگاه از خدمات علمی و فرهنگی وی می‌باشد.

آثار و تألیفات

منتظر جهان و راز طول عمر
اشک‌های فاطمه سلام الله علیها پشتوانه شمشیر امام علی(ع)
حضرت زهرا(س) مولود وحی
اخلاق و روانکاوی از نظر اسلام
انقلاب مهدی عج و پندارها(ترجمه بحث حول المهدی شهید آیت الله صدر)،
وهابیت ایده استعمار ترجمه خاطرات مستر جفری
فدک ترجمه کتاب فدک آیت الله قزوینی
لیبرالیسم
اصالت
دین شناسی ابتدایی مقالات چاپ شده
فقه مقارن
درس نامه دانشگاه امام صادق علیه  السلام
مقارنه بین حجیت الصحابه و حجیت اهل البیت(ع) به زبان عربی
ارزش‌های انسانی در ارتباط از دیدگاه اسلام
مردم سالاری دینی و ساختار امت
آزادی و پرستش
پارادوکس
جمهوری اسلامی
امت و جامعه مدنی
حقوق بشر در سازمان ملل
اطلاعیه حقوق بشر و حقوق اساسی ایران
امیرالمومنین علیه السلام رهبر جهاد ضد ارتجاع
تاثیر فرهنگ عاشورا و نمودهای عینی آن در اندیشه و نهضت امام خمینی(ره)
حضرت جواد الائمه(ع) امام هشت ساله
خودی و غیرخودی در اندیشه‌های قرآنی
دین محوری در آموزش
کتاب الخمس
تقریرات درس مرحوم آیت الله العظمی میلانی

تحلیل فتنه سال 1388 از نگاه آیت الله علم الهدی

آیت‌الله علم‌الهدی در تاریخ 8 دی‌ماه 1391 در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس به تحلیل حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 پرداخت و گفت: «در فتنه 88 در واقع سه گروه و سوژه اصلی داشتیم. گروه اول همان عوامل اصلی یعنی فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان بوده که عوامل و جریان خارجی و استکباری هستند. دسته دوم ابزارها و افرادی بودند که ابزار فتنه شدند و با فتنه هماهنگ بوده و به گونه‌ای عوامل اجرایی فتنه قرار گرفتند. دسته سوم در فتنه هم کسانی بودند که بستری برای فتنه شدند؛ شاید هم به صورت ناخودآگاه بستر شدند و با تصمیم و اراده خود و با هماهنگی با فتنه‌گران نبوده است ولی درعین‌حال به صورت جریان ناخودآگاه و جریان انفعالی بستری برای فتنه قرار گرفتند. این سه دسته را باید از یکدیگر جدا دانست؛ چرا که حتی مقام معظم رهبری هم برخوردشان با این سه دسته متفاوت بوده و به صورت یکسان با آن‌ها برخورد نکردند.

تلقین عامل تقلب توسط عوامل خارجی و حمایت از این ادعای توخالی توسط عناصر داخلی

جریان‌های سیاسی داخلی متأسفانه در عرصه انتخابات در حوزه رقابت کاندیدا بستر اجرایی برای فتنه شدند و راه را برای عوامل خارجی، جریان‌های ضد انقلاب و عناصر وابسته در داخل باز کردند. البته باید توجه داشت که این جریان‌های سیاسی و عناصر کاندیداها را نباید فتنه‌انگیز و فتنه‌گر بدانیم. زمانی که عوامل خارجی خط دادند که تقلب در انتخابات صورت گرفته، به گونه‌ای این ادعا برای آن‌ها مطرح شد که این ادعای توخالی به باوری برای آنها تبدیل شده بود.

پس از مطرح کردن مسئله تقلب در انتخابات، باز این افراد بستری برای عوامل خارجی و فتنه‌گران شدند تا از همین کانال آنها وارد هیجانات عمومی شوند، البته خودشان هم با بیانیه‌ها و پیام‌ها حمایت و تأیید می‌کردند و بستری برای فتنه و گروه خیابانی و حرکت‌های تند و زننده شدند. این حرکت‌های زننده تا جایی پیش رفت که دیدیم شعارهای ضدانقلابی هم سر داده و ایستگاه‌های صلواتی و پرچم امام حسین(ع) را به آتش کشیدند و به ساحت مقدس سید الشهدا(ع) اهانت کردند.

دیدیم که در روز دانشجو وارد دانشگاه‌ها شده و عکس اما (ره) را پاره کردند، درحالی‌که نه “کروبی” و نه “میرحسین موسوی” هیچ یک اهل عکس امام پاره کردن نبودند حتی اهل توصیه به این کار هم نبودند؛ بنابراین قصد نداریم به این افراد فتنه‌گر و فتنه‌انگیز لقب دهیم چرا که مسلمان هستیم و نمی‌خواهیم به مردم لقب و نسبت ناروا داده و تهمت بزنیم ولی به هر حال آنها راه را برای عوامل خارجی و استکبار باز کردند و بستری برای فتنه شدند. آنها راه را باز کردند تا این افراد عکس امام را پاره کنند.

نمی‌توان ساکتین و خواص را جزو فتنه‌گران دانست؛ در انقلاب سیدالشهدا(ع) هم عده‌ای به میدان آمدند ولی مردد شده و شک و تردید داشتند ولی در لشگر امام حسین(ع) بودند لذا نمی‌توان آنها را جزو سپاه عمر سعد عنوان کرد. درعین‌حال این افراد برای ما به عنوان عناصر زاویه‌دار با رهبری مطرح بوده و اعتماد ما از این افراد سلب شده است. در جریان فتنه مقام معظم رهبری بسیار محکم مقابل فتنه ایستادند بنابراین اگر کسی در رکاب رهبری قرار نگرفت زاویه با رهبری پیدا کرده است؛ کسی که در جریان فتنه گوشه‌ای نشسته باشد و ساکت بماند هم با رهبری فاصله گرفته است.

9 دی، نمایشگاهی از وابستگی مردم به رهبری و ولایت

در فتنه سال 1388 هم که یک طرف آن مقام معظم رهبری بودند، کسانی که شک کردند با رهبری زاویه داشتند و در واقع ولایت مقام معظم رهبری را در حد حجت شرعی قبول نداشتند چرا که کسی که در این حد قبول داشته باشد، شک نکرده و می‌گوید وقتی حضرت آقا به صحنه آمدند پس باید کنار آقا بایستیم. اگر این رهبری و تدبیر نبود قطعاً فتنه 88 بیشتر از این‌ها پیش می‌رفت و کل جریان نظام را جمع کرده بود، بنابراین رهبری و فرماندهی با آقا بود و مردم هم پای مقام معظم رهبری ایستادند.

وابستگی مردم به نظام صرفاً به خاطر رهبری و ولایت است؛ اگر رهبری و ولایت از نظام منها شود ذره‌ای دیگر مردم نسبت به نظام وابستگی نخواهند داشت و این نکته جریانی موجود، جدی و واقعی در کشور است که یک نمایشگاه آن 9 دی بود. از طرفی باید توجه داشت که مردم باور کردند که این نظام به دین وابسته است؛ بنابراین مقابله با نظام، مقابله با دین و مبانی اعتقادی آنها است و این نکته هم در 9 دی به خوبی نمایش داده شد. پس 9 دی یک حادثه نبود بلکه یک جریان بود. مردم باور کردند که سرنوشت دین آنها با سرنوشت این نظام گره خورده است لذا با همه وجود پای این نظام ایستادند؛ 9 دی در واقع جریانی است که بر این دو اصل متکی و مبتنی بوده که این دو اصل نیز کاملاً در کشور تثبیت شده است و قابل براندازی و مقابله هم نیست.

لزوم وابستگی رئیس جمهور به رهبری و ولایت و نداشتن زاویه‏ ای متفاوت با رهبری

باتجربه‌ای که در این 33 سال در نظام جمهوری اسلامی ایران کسب کردیم به این جمع بندی می‌رسیم که اگر رئیس جمهور عنصری وابسته به رهبری و ولایت باشد، به صورت کامل مدیریت کشور در راستای اهداف امام و انقلاب بیمه شده است ولی اگر رئیس جمهور ولو به اندازه کم هم زاویه‌ای با رهبری داشته باشد، به همان اندازه ضربه می‌بینیم و همان اندازه کم راه نفوذی برای دشمنان می‌شود.

در عرصه انتخابات باید کاندیدایی را بپذیریم که شعار وابستگی به رهبری ندهد و ادعا نکند بلکه سند داشته باشد. با توجه به اینکه کسانی که کاندیدا می‌شوند دارای سوابق سیاسی هستند پس باید همه آنها سند وابستگی صد در صدی به رهبری و ولایت ارائه دهند؛ این نکته باید حتماً یکی از مؤلفه‌های قطعی کاندیداهای ریاست جمهوری همواره مدنظر قرار گیرد.

باید در کنار تمام این ویژگی‌ها سند ارائه دهند که در تمام مواضع وابسته به رهبری بوده و کوچک‌ترین زاویه‌ای با رهبری نداشته‌اند. همچنین باید کاندیدای ریاست جمهوری سند ارائه دهد نه این که تنها بگوید من در آن روز گفتم که فتنه‌گران کار بدی کردند. کاندیدای ریاست جمهوری ضمن ارائه سند، باید کنار رهبری در مقابله با فتنه گران بایستد چرا که مقام معظم رهبری فتنه را سرکوب کرده و با آن مقابله کردند. لذا کسی که مواضعش با رهبری یکسان است پس باید در سرکوبی فتنه هم نقش داشته باشد.

ساکتین فتنه با رهبری زاویه داشتند، اگر هم این افراد در انتخابات کاندیدا شوند مردم نباید به آنها رأی دهند. اصلاح طلبان هم آنهایی که با رهبری زاویه داشتند را مردم باید توجه کنند و به آن‌ها رأی ندهند. همچنین از مردم می‌خواهیم که چشمشان پشت پای مقام معظم رهبری باشد و آنهایی که پشت ایشان حرکت می‌کنند را مدنظر داشته باشند…»

نقش آیت الله علم الهدی در خنثی سازی فتنه سال 1388

آیت الله واعظ طبسی و همچنین آیت الله علم الهدی، از جمله افرادی بودند که در جریان فتنه سال 1388 نقش مهمی در خنثی سازی برنامه ریزی دشمنان در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند.

آیت الله علم الهدی، در جریان فتنه سال 1388 در خطبه‌های نماز جمعه مشهد، مواضع روشن و صادقانه نسبت به این اقدام ننگین در روز عاشورا که فتنه‌گران چهره واقعی خود را به بدترین طرز ممکن نشان دادند را اعلام کرد، پس از سال 1388 نیز در بیشتر خطبه‌های نماز جمعه مشهد به تبیین اهداف ایجاد فتنه در نظام جمهوری اسلامی پرداخت. وی در حمایت از ولایت و رهبری در حرکت‌های خودجوش و مردمی حماسه 9 دی نقش مهمی داشت و بارها در سخنرانی‌های خود با فتنه گران اتمام حجت کرد.

بصیرت دهی به مردم مشهد 

“آیت الله احمد خاتمی”، امام جمعه موقت تهران در خصوص نقش “آیت الله واعظ طبسی” و آیت الله علم الهدی در خنثی سازی فتنه، در گفتگو با “صبح توس” عنوان کرد: «نقش مؤثر آیت الله واعظ طبسی و آیت الله علم الهدی، در خصوص مقابله با فتنه و تجدید از حماسه 9 دی نقطه مورد اتفاق همه این بزرگان است.

این بزرگواران در فتنه 1388 به یاری مقام معظم رهبری آمدند و با موضع‌گیری‌های شفاف خود مردم را نسبت به تلاش‌های فتنه گران برای نابودی نظام آگاه ساختند. وی با بیان اینکه خطبه‌های آیت الله علم الهدی در قبل از فتنه نقش موثری در بصیرت افزایی مردم مشهد داشت و آیت الله واعظ طبسی نیز در دیدارهای خود بارها و بارها اقدامات فتنه گران را محکوم کردند که بایستی از نقش موثر آنها در خنثی سازی فتنه به خوبی یاد کرد…»

سخنرانی آیت الله علم الهدی در اجتماع عظیم 9 د‏ی ‏ماه سال 1388

آیت الله سید احمد علم الهدی در راهپیمایی عظیم روز نهم دی‌ماه 1388 در محکوم کردن هتک حرمت به ساحت مقدس امام حسین(ع) در روز عاشورای سال 1388، در میدان انقلاب تهران به سخنرانی پرداخت و عاملین آن را محارب خواند.

بخشی از متن سخنرانی وی در اجتماع عظیم 9 دی به این شرح است: «آیا این ولایت پذیری مظهری جز پیروی از ولایت الله دارد. مگر ولایت امیرالمؤمنین(ع) بعد از ایشان به یک‌یک ائمه(ع) تا امام زمان(عج) منتقل نشد. امام زمان، امام امروز ماست. اجرای امامت امام زمان(عج) از ما مردمی که دسترسی به امام زمان نداریم در اثر توقیع و نامه شریفه ولی فقیه و مجتهد جامع الشرایط است.

مخالفت با اصل ولایت فقیه مخالفت با اصل امامت است

اگر کسی امروز ولایت فقیه را پذیرا نباشد ولایت امام زمان را پذیرا نیست. در حجت امام زمان رد خود امام زمان(عج) است این در اصل ولایت فقیه است. پس اصل ولایت فقیه همان اصل امامت است و مخالفت با اصل ولایت فقیه مخالفت با اصل امامت است.

پس مخالفت با اصل ولایت فقیه، مخالفت با اصل امامت و مخالفت با اصل امامت، مخالفت با آیه قرآن است؛ و مخالفت با شخص ولی فقیه (چون مصداق ولی فقیه بر روی کره زمین منحصراً در شخص مقام معظم رهبری متبلور است) مخالفت با اصل ولایت فقیه است.

امام بزرگوار فرمودند که شیطان بزرگ امروز آمریکاست پس بنابراین خائنینی که امریکا از پشت سر آنها را فرماندهی می‌کند، حزب الشیطان هستند.

ما به سران فتنه اعلام می‌کنیم و می‌گوییم کاری را شما شروع کردید از “بَغی” شروع کرده و به محاربه رساندید. آغاز کارتان “بغی” بود. خدا در قرآن می‌فرماید “یبغون فی الارض اولئک لهم العذاب الیم”.

و شما حرکتتان را با بغی شروع کردید به معنای طلب ناحق. مطالبه ناحق در برابر نظام عدل می‌شود “بغی”. امام(ره) عادل این امت رهبر عظیم‌الشأن در 22 خرداد [سال 1388] در خطبه نماز جمعه شما را به حق دعوت کردند. گفتند اگر اشکالی به انتخابات دارید از طریق قانونی رسیدگی کنید. مطالبه ناحق کردید بر طبل مخالفت با جمهوری اسلامی کوبیدید و باغی شدید در نظام اسلامی و بغی ورزیدید. بغی شما بستر را آماده کرد جریان الحادی، جریان کفر و مارکسیستی و منافقین ناپاک، در بستر آن آمدند و این حرکت را شروع کردند. در عاشورا بغی شما به محاربه انجامید. بغی شما در روز عاشورا به محاربه انجامید. حرکت روز عاشورا دقیقاً محاربه بود. شما خواهید گفت شرط محارب “شاهراً‌بالسیف” و یا آنکه مسلحانه حرکت کند.

منافقین فرمانده عملیات روز عاشورا بودند. این‌ها نه تنها اعلام همکاری کردند بلکه سرباز و پیاده نظام منافقین شدند. آنها محارب بودند پس به ملاک حکم امام(ره) در عملیات مرصاد کسانی که این غائله را بپا کردند محاربند.

به این سران فتنه این جمعیت میلیونی ملت اعلام می‌کند چون رهبر معظم انقلاب برای شما راه توبه را باز کردند در یک ضرب الاجلی که باید دستگاه قضایی کشور معین کند شما باید توبه کنید و به دامن رهبر بازگردید و اگر توبه نکردید شما محاربید و این مردم و این نظام با شما به عنوان محارب برخورد می‌کنند.

مطلب دوم با متولیان اقتدار این نظام است. شما متولیان اقتدار این نظام مسئولید سیر اقتدار نظام، هیبت اقتدار نظام را در عرصه‌های بین‌المللی حفظ کنید. ما نظام مقتدری داریم. نظام ما امروز روی کره زمین مقتدرترین نظام است. متولیان اقتدار دستگاه‌های امنیتی و انتظامی و قضایی مسئولند. اقتدار این نظام و هیبت این نظام را حفظ کنند. این نظام به جان مردم بند است. اصل محوری نظام ولایت فقیه است.

اما شما برادران و خواهران باید بدانید جنگ، جنگ است. جنگ نرم فضای کشور ما را گرفته است. سرباز جبهه نرم در مقابل جنگ نرم شما برادران و خواهران هستید. جنگ را جدی بگیرید و تهاجم را قطعی بدانید…»

جوابیه آیت الله علم الهدی به بیانیه موسوی

میرحسین موسوی در بیانیه ی هفدهم خود به مناسبت وقایع تاثر برانگیز عاشورا ؛ بدون آن که نامی از امام جمعه مشهد ببرد؛ از وی به خاطر “بزغاله و گوساله” نامیدن برخی هنجارشکنان عاشورا انتقاد کرده بود.

پاسخ آیت الله علم الهدی به اظهارات موسوی در بیانیه‏ شماره 17
آیت الله علم الهدی، در نامه سرگشاده‌ای در تاریخ 13 دی‌ماه 1388 به “میرحسین موسوی” به اتهامات مطرح شده علیه خود در آخرین بیانیه “موسوی” اشاره و در پاسخ به وی گفت: «محارب بودن اغتشاشگران روز عاشورا مستند به حکم امام(ره) درباره منافقین در هنگام عملیات مرصاد بوده است.

رغم اینکه بنا دارم به انبوه فحاشی‌ها و دشنام‌هایی که در سایت‌های مختلف هواداران شما و مطبوعات وابسته نثار بنده می‌شود، پاسخی ندهم ولی چون چند جمله در ارتباط با سخنرانی در روز 9 دی‏ماه و در میدان انقلاب در بیانیه شما ملاحظه کردم، فکر کردم خاطر شما را به نکات ذیل معطوف نمایم.

شما این بیانیه را با سلام به ابی عبدالله شروع کرده و نمی‌دانم مقصودتان کدام ابی عبدالله است، اگر مقصود شما اباعبدالله الحسین(ع) است، باید عرض کنم این بیانیه شما در ابتدا دچار یک پارادوکس است.

شما به اباعبدالله الحسین سلام داده‌اید و تصریح فرموده‌اید: “حرب لمن حاربکم” و در همان سطور اولیه افرادی که علی رئوس الاشهاد نشان داده شدند پرچم مشکی مثلث که بر روی آن نوشته شده بود یا حسین شهید دور سر چرخاندند و در آتش انداختند و اعلام حرب با حسین نمودند، آنها را مردم خداجوی خواندید.

شما فرمودید بنده از بلندگوی دولتی صحبت کردم، یقیناً حدود 2 میلیون و 500 هزار مخاطب بنده هم در آن روز به نظر شما جمعیت دولتی بودند و حبذا به دولتی که این همه جمعیت دارد.

شما فرمودید بنده مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت کردم، به اینکه یک عده را حزب الله و یک عده را حزب الشیطان نامیدم. این اشکال شما قبل از اینکه به بنده وارد باشد، به خدا وارد است که در قرآن در زمان پیغمبر، امت اسلام را که به مراتب محدودتر از جمعیت این کشور بوده‌اند، به حزب الله و حزب الشیطان تقسیم کرده است.

در بخشی از بیانیه گفتید چرا بخشی از جامعه را بزغاله و گوساله نامیدم، این تعبیر را خدواند در قرآن در دو آیه عنوان فرموده است، در این آیه کسانی که دل دارند و فهم ندارند، چشم دارند و بصیرت ندارند، به چهارپایان تشبیه شده‌اند.
آیا کسانی که قدرت فهم امتیاز اصل مترقی ولایت فقیه را ندارند و با آن دشمنی می‌ورزند و شعار علیه آن می‌دهند، مصداق این اشخاص نیستند.
همچنین به آیه 43 و 44 سوره فرقان هم کسانی که هوای نفس خود را معبود خود قرار دهند، به انعام و چهارپایان تشبیه شده‌اند. آیا کف و سوت زن‌های روز عاشورای حسینی با آن قیافه‌های منکر مصداق این اشخاص نیستند؟

شما فرمودید به اینکه بنده گفتم “مردم توجه کنند جنگ است” مردم را به جنگ و شورش داخلی دعوت کردم. من این سخن را از خود نگفتم بنده پیرو ولی فقیه زمان رهبر عظیم الشان حکیم هستم که از ابتدای این غائله اعلام فرمودند این حرکت برنامه ریزی شده دشمن، جنگ نرم است. البته از افرادی که ضد ولی فقیه‌اند، انتظار نداریم این اعلام مقام ولایت را بپذیرند و قبول کنند.

شما در اینکه حقیر از آیات و روایات و اصطلاحات مذهبی در استناد مطالب خود استفاده کردم بنده را به برخورد مراجع عظام و روحانیون فاضل تهدید فرموده‌اید، اولاً از شما تقدیر می‌کنم که در حوزه‌ای که تخصص نداشتید، وارد نشدید و مقصود شما از روحانیون فاضل نمی‌دانم چه کسانی هستند؛ اما مراجع عظام که فرمان و نظرشان بالای سروچشم ماست، شاگردان امام(ره) بزرگوار هستند.

آیت الله علم الهدی با تاکید بر اینکه در مورد “بغی” که حرکت موسوی را مصداق آن معرفی کرده است، به آیه شریفه قرآن و تفسیر لغوی بغی به وسیله راغب اصفهانی در کتاب “مفردات” استناد کرده است. کتاب “مفردات” در لغت معنی قرآن از نظر تمام فرق اسلامی حجت و نص است. آیات و توقیع شریف امام زمان به اسحاق بن یعقوب که مستند اصل ولایت فقیه معرفی نمودم، دقیقا منطبق با استناد و استدلال استاد الفقهاء والمراجع امام(ره) در بحث ولایت فقیه در کتاب “البیع” است.

محارب بودن اغتشاشگران روز عاشورا مستند به حکم امام(ره) درباره منافقین در هنگام عملیات مرصاد بوده است، طبیعی است آنهایی که فکر کردید با بنده برخورد کنند، باید در حقیقت با خدا در آیه 42 سوره مبارکه شورا برخورد کنند و یا با امام راحل بزرگوار در کتاب “البیع”. تمام سخن در یک کلمه: جناب آقای موسوی “ان ربک لبالمرصاد” [به درستی خدایت در کمین گاه است]…»

دیدگاه آیت الله علم الهدی در خصوص هشدار امام(ره) درباره اسلام آمریکایی

آیت الله علم الهدی در همایش “تحجر و اسلام آمریکایی” که در تاریخ 1 اسفندماه 1392، برگزار شده بود در خصوص اسلام آمریکایی و دغدغهٔ امام(ره) در این خصوص گفت: «دغدغه و دلواپسی امام(ره) بیشتر از ناحیه روحانیت بود و ایشان پیش‌بینی می‌کردند که انقلاب از ناحیه روحانیت و جریان‌های وابسته به خود آسیب می‌بیند و نه از تهاجمات بیرونی و خارج از متن انقلاب.

امام راحل در ماه‌های آخر عمرشان یک سلسله موضوعات اساسی و کلی را مطرح کردند که در این موضوعات اساسی خطرهای در کمین اسلام و انقلاب اسلامی را متذکر شدند. آنچه که امام(ره) در باب مسئله روحانیت فرمودند در واقع پیش بینی امام(ره) در مورد خطری است که در آینده از جریان روحانیت متوجه انقلاب خواهد شد. امام(ره) پیش بینی می‌کردند که اسلام از ناحیه روحانیت و از ناحیه جریان‌های وابسته به انقلاب آسیب می‌بیند و نه از تهاجمات بیرونی و خارج از متن انقلاب. امام(ره) پیش بینی می‌کرد آسیب انقلاب از متن خودش است؛ و بنیانگذار انقلاب دغدغه و دلواپسی خود را بیشتر از ناحیه روحانیت ابراز می‌کردند.

جنگ تحمیلی هرگز امام(ره) را دچار اضطراب نکرد و امام خمینی(ره) نیز در مورد آن گفته بود دیوانه‌ای سنگی انداخته است اما جایی که مشکل مربوط به روحانیت بود و مسئله ناهنجاری از سوی روحانیت نسبت به انقلاب مطرح می‌شد امام(ره) دغدغه شدیدی نسبت به آن پیدا می‌کردند.

بنیانگذار انقلاب هیچگاه از گروهک‌های تروریستی مسلحانه همچون منافقین ابراز نگرانی نمی‌کرد اما نسبت به یک گروه کوچکی به “خلق مسلمان” امام(ره) دغدغه بیشتری داشت و یا در اواخر عمرشان نسبت به مسئله‌ای که درباره منتظری پیش آمد اضطرابی که امام بروز داد شدیدتر از حوادث دیگر بود.

بنابراین این پیش بینی امام(ره) که درون روحانیت و از متن اصلی خود انقلاب اسلامی آسیب وارد خواهد شد باید برای ما روحانیت قابل تأمل باشد. تحجر نقطه مقابل انعطاف پذیری است.

آیا منطق دین و قرآن این بوده که انسان‌ها در خط تحول و نوآوری باشند و یا بر یک سلسله اصول متعصبانه بایستند و هیچ تغییر و تحولی را نپذیرند. تحجر به عنوان منفی‌ترین خصوصیت مشرکین مطرح می‌شود و در قرآن تحجر عامل شرک معرفی شده است. اسلام با تمام حرکت‌های فکری و عقلانی انسان در مسیر زندگی سازگاری دارد و نقطه بارز دین اسلام با دیگر ادیان همین انعطاف پذیری است…»

واکنش به سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص انتخابات آزاد

21 شهریورماه 1391، آیت الله علم الهدی در گفتگو با خبرگزاری فارس در واکنش به اظهارات آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر آزادی و شفافیت انتخابات اظهار داشت: «آقای هاشمی از انتخابات سال 1376، همیشه به دنبال رسیدن به یک هدف سیاسی بوده است. چنین القائاتی به غیر از ایجاد التهاب در جامعه نتیجه دیگری ندارد. البته مردم آقای هاشمی را شناخته‌اند و با حرف‌های وی ملتهب نمی‌شوند. امام(ره) هیچ‌گاه استفاده از الگوهای غربی را توصیه نکرد ولی در دولت سازندگی معیار تفکر غرب بود نه آموزه‌های امام روح‌الله. فقط خدا از نیات هاشمی باخبر است و نمی‌توان نسبت به آنچه در دل مردم می‌گذرد قضاوت کرد اما مسلم است این اظهارات به نظام ضربه می‌زند…»

لازم به یادآوری است که آیت‌ الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای عمومی انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران و برخی دیگر از دانشگاه‌های کشور، در 20 شهریورماه 1391، طی سخنانی حل مشکلات کشور را در گرو برگزاری انتخابات آزاد، شفاف و منطبق بر قانون اساسی دانسته بود.

اظهارات آیت الله علم الهدی در خصوص منسوبین و نزدیکان آیت الله هاشمی

آیت‌الله سید احمد علم‌ الهدی در حاشیه رونمایی از کتاب “سیاست در قرآن” در نمایشگاه “قرآن و عترت”، در تاریخ 29 تیرماه 1392، در خصوص برخی اقدامات آیت الله هاشمی رفسنجانی و فرزندش، مهدی هاشمی گفت: «بنده یک فرد سیاسی کار نیستم. اینجانب به اقتضای طلبگی و همچنین جایگاه امامت جمعه، یک شخص دینی و تکلیف محورم که حضور من در عرصه سیاست نیز منحصراً برای انجام تکلیف دینی و شرعی است.

فرزند آقای هاشمی، “مهدی هاشمی” پس از هماهنگی با دفتر اینجانب، نزد من آمد و درباره ارتباطش با اردو کشی‌های خیابانی بعد از انتخابات در سال 1388 و نسبت‌هایی که دراین‌باره به او زده‌اند، توضیحاتی داد و مدعی بود با اینکه در انتخابات به نفع آقای موسوی فعال بوده اما با حرکت‌های بعد از انتخابات آقای موسوی موافق نبوده و با او مخالفت می‌کرده و حتی مدعی بود که چند بار به او گفته است که باید از طریق قانون اقدام کند.  پس از پایان توضیحات او، گفتم این مطالب چه ارتباطی به من دارد؟ آنچه مسلم است موضع‌گیری و سخنان من علیه فتنه‌گران در مورد شخص شما نبوده که برای تبرئه خود این مطالب را به من می‌گویید؛ من قاضی نیستم و شما باید این مطالب را به دادگاه و قوه قضاییه ارائه کنید.

به فرزند آقای هاشمی گفتم، به هر حال، آنچه برای شما پیش آمده، حق باشد یا ناحق، مشخص خواهد شد و می‌گذرد و تمام می‌شود اما آنچه نمی‌گذرد، وضع پیش آمده برای آقای هاشمی در عرصه نظام است. به او گفتم سرآغاز ارادت من به آقای هاشمی زمانی بود که هنوز شما به دنیا نیامده بودی. در ابتدای نهضت امام خمینی (ره) آقای هاشمی به وسیله دستگاه شاه دستگیر شد؛ او و چند نفر از طلاب را به سربازی اجباری بردند که آنها از سربازی فرار کردند و شدیداً تحت تعقیب بودند.

این ارادت از سوی من تا سال 1378 ادامه داشت تا آنکه در حج آن سال و در منی، شبی در بعثه مقام معظم رهبری، با یکی از منسوبان نزدیک آقای هاشمی که به حج آمده بود، درباره حزب کارگزاران بحث شد و او جسارتی علیه مقام معظم رهبری انجام داد که آن اظهارات، نظر و اعتقاد مرا در مورد آقای هاشمی به کلی مخدوش کرد. البته این خدشه در مورد آقای هاشمی، امروز نه تنها در من بلکه در بسیاری از متدینین و انقلابیون پیش آمده است. به فرزند آقای هاشمی گفتم از آن زمان به بعد و به ویژه در سال‌های اخیر، نمونه‌های بسیاری از چنین برخوردهایی از سوی منسوبین نزدیک و دور ایشان دیده و شنیده شده و باعث شده است تا جامعه متدینین و انقلابی کشور اعتمادشان به ایشان را از دست بدهند که این رویداد، اتفاق خوبی نیست…»

اظهارات صریح آیت الله علم الهدی در مورد جریان انحرافی

آیت‌الله احمد علم‌الهدی در گفت و گو با “خبرآنلاین” در 9 فروردین‌ماه 1390 درباره جریان انحرافی به صراحت گفت: «فتنه در مفهوم خودش غبار دارد. فتنه یک جریان مضر و مهاجمی است که خود را در گرد و غبار پنهان می‌کند. همانند قصه حوادث فتنه‌ای که در سال 1388 انجام گرفت.
مقصود از نزدیکان رئیس جمهور “مشایی” است، مشایی فتنه نیست چون گرد و غباری ندارد. شفاف است. یک فرد منحرف است و انحرافش هم مشخص است و انحراف وی این است که با حلال و حرام خدا بازی می‌کند. با انبیا خدا بازی می‌کند. به مقدسات خدا دست اندازی می‌کند. خوب این آدم که فتنه نمی‌شود…»

واکنش سایت حامی مشایی به سخنان آیت الله علم الهدی

سایت حامی مشایی، در تاریخ 9 فروردین‌ماه 1390 در واکنش به سخنان آیت الله علم الهدی در گفتگو با “خبرآنلاین” در مطلبی چنین نوشت: «متأسفانه آیت‌الله علم‌الهدی امام جمعه مشهد مقدس در گفت‌وگویی مدعی شده است که مشایی خود فتنه است و در لوای همین سخنان تندترین اتهامات را علیه رییس دفتر رییس جمهور مطرح کرده است… ما در عجب هستیم که چگونه یک عالم واقف به اصول دینی برای خود این حد را ترسیم و تعیین می‌کند که به یک مؤمن انواع اتهامات را بسته و بدون اثبات آن این افتراها را در رسانه‌ها مطرح کند؟

آقای علم‌الهدی به نظر می‌رسد در اتخاذ این شیوه برای ترور شخصیت یک مؤمن و یار وفادار به این نظام دچار خبط و معصیت شده‌اید حتی اگر بنا به گفته شما مشایی عین انحراف باشد شما به عنوان یک روحانی عالم که جوانان این مرز و بوم در پشت سر شما نماز اقامه می‌کنند نباید این حق را برای خود قائل شوید که در یک رسانه عمومی اتهامات اثبات نشده‌ای را متوجه یک مؤمن کنید… مگر نه اینکه رهبر معظم انقلاب به کرات اعلام داشتند که از بیان غیبت و افترا و تهمت در رسانه‌ها پرهیز شود پس چگونه است که حضرت عالی که خود را مدافع ولایت و رهبری می‌دانید؛ بدون توجه به فرامین حضرت آقا این حق را برای خود قائل شده‌اید که اتهامات سنگین و اثبات نشده‌ای را در قبال یک عضو خانواده جمهوری اسلامی بکار ببرید؟…»

به یک فرد، “جریان” اطلاق نمی‌شود

آیت الله علم الهدی درسخنانی دیگر و در گفت‌وگو با “نسیم” در تاریخ 29 مردادماه 1390، در خصوص جریان انحرافی و عامل آن چنین اظهار داشت: «تأکید رهبری به این نکته بود که اگر ما اشکالاتی در افراد وابسته به جریان و خط فکری خودمان مشاهده می‌کنیم نباید صرف‌نظر کنیم و از اشتباهاتی که متناسب با معیارهای انقلاب نیست، نباید به راحتی گذشت.

ما نباید توجیه‌گر خرابکاری‌ها و اشتباهات افرادی که از تبار سیاسی خودمان هستند باشیم چراکه این خودبینی و خودخواهی است که به خاطر وابستگی به جریان خط فکری خودمان در برابر خرابکاری‌های آنان بی‌تفاوت باشیم. تنها یک فرد منحرف در کنار رئیس‌جمهور قرار گرفته است که این فرد به واسطه بی‌بندوباری عقیدتی دچار انحراف شده است البته هر چه سریع‌تر باید این فرد عزل و برکنار شود. نباید به این فرد و چند نفر محدود که به خاطر پول و مطامع خودشان اعتقادات انحرافی این فرد را دنبال می‌کنند عنوان “جریان” اطلاق شود…»

اظهارات آیت الله علم الهدی درخصوص عملکرد دولت اصلاحات در پرونده هسته ای

آیت‌الله علم‌ الهدی در گفتگو با جمعی از خبرنگاران در اوایل خردادماه 1392، با اشاره به مسئله هسته‌ای و سیاست خارجه در دولت “اصلاحات” در این خصوص چنین می‌گوید: «در مسئله هسته‌ای اصل تنش‌زدایی را شاهد بودیم که در دولت اصلاحات اجرا شد و اگر آن روش ادامه پیدا می‌کرد قطعا ما را به توقف و ایستایی علمی فناوری مجبور می‌کرد و در نتیجه شاهد رکود در عرصه علمی فناوری می‌بودیم. درحالی‌که مقاومتی که در برابر استکبار صورت گرفت به واقع حرکتی بسیار معقول بود و خوشبختانه این بن‌بست را برای ما شکست و از این توقف و رکود جامعه ما را نجات داد.

مقاومت در برابر استکبار راه توسعه دانش‌بنیان را برای ما باز و رشد فناوری را برای ما فراهم کرد. قطعاً اگر گفتمان قبلی را ادامه می‌دادیم امروز باید مسیر توسعه دانش‌بنیان را تعطیل می‌کردیم و یک بن‌بست برای خود می‌ساختیم. در حالی که به برکت این مقاومت در مقابل زیاده‌خواهی‌های دشمنان و غرب شاهد فراهم شدن رشد فناوری هستیم.

مدیریت این مقاومت مورد توجه جدی ماست، مقاومت در برابر استکبار در قالب استدلال و منطق مدیریت شد و مدیریت این مقاومت از خود مقاومت بالاتر و حائز اهمیت‌تر است. امروز در نتیجه همین مدیریت مقاومت شاهدیم که سلاح ایران‌هراسی از دنیا برچیده شده است.
تا پیش از این دشمن همواره در حال ترویج سلاح ایران هراسی در مسئله هسته‌ای در دنیا بود. ولی با وجود این مسئله در نتیجه این مقاومت شاهد بودیم که پس از مذاکرات پیاپی دنیا از نظر سلاح ایران هراسی خلع سلاح شد. امروز به دنیا ثابت شده که فناوری هسته‌ای ایران صلح‌آمیز بوده و به هیچ عنوان در راستای سلاح هسته‌ای نیست…»

چگونگی احراز صلاحیت افراد توسط شورای نگهبان از نگاه آیت الله علم الهدی

آیت الله علم الهدی در جمع خبرنگاران و در تاریخ 2 خردادماه 1392، در خصوص احراز صلاحیت‌های صورت گرفته در شورای نگهبان و چگونگی آن و در ارتباط با افراد معترض که صلاحیتشان احراز نشده است، اظهار کرد: «مسئله احراز صلاحیت‌ها مسئله تشخیص است و هیچ کس در تشخیص فرد دیگر حق ندارد. در بحث احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری بر اساس قانون احراز صلاحیت‌ها بر عهده شورای نگهبان است که در این شورا تصمیم‌گیری می‌شود که چه افرادی احراز صلاحیت شده و می‌توانند وارد عرصه شوند.

در شورای نگهبان یک نفر تصمیم نمی‌گیرد بلکه شش مجتهد عادل احراز صلاحیت‌ها را بررسی کرده و خلاف تشخیص خود را به هیچ عنوان اعلام نمی‌کنند و البته در تشخیص آنها نیز کسی حق ندارد که بگوید حق من از بین رفته است چرا که قانون تشخیص را واگذار به این شورا کرده است؛ پس اینکه کسی بگوید مظلوم واقع شده درست نیست. به هیچ عنوان ظلمی وجود نداشته و تجاوز به حقی نشده است. چون حقی نیست که ظلم باشد.

این اظهارنظرها در واقع تعابیر کسانی است که قانون را بلد نبوده و معنای تشخیص و احراز صلاحیت را نمی‌فهمند و یا خدای ناکرده مردم را بی‌توجه به این مسئله می‌بینند؛ بنابراین، این تعابیری غلط است و در ارتباط با پیگیری قانونی افراد می‌توانند مراجعه کرده و از آن فقها و شورای نگهبان بپرسند که بر طبق چه علائم و نشانه‌ای احراز صلاحیت نشده‌اند و نسبت به این علائم دفاع کنند و اگر نیاز بود دوباره تجدید نظر صورت گرفته و به تشخیص دومی برسند…»

مخالفت آیت الله علم الهدی بر دوستی با دشمن جهت تنش زدایی

آیت الله علم الهدی در گفتگو با خبرنگاران در خردادماه 1392 و در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه “آیا دوستی با دشمن مشکلات اقتصادی و معیشتی را کاهش می‌دهد و حل می‌کند؟”، چنین پاسخ داد:‌ «اینکه بگوییم در مقابل دشمن کوتاه بیاییم تا مشکلات اقتصادی حل شود خیالی صد در صد باطل و پنداری شیطانی و غلط است؛ و قطعاً با کوتاه آمدن مقابل دشمن مشکلات حل نمی‌شود.

اگر معتقدیم که مشکلات معیشتی را دشمن برای ما ایجاد کرده است، پس کوتاه آمدن مقابل دشمن و از در تنش‌زدایی وارد شدن قطعاً به دشمنان نشان می‌دهد که ابزار آنها موثر بوده و لذا این ابزار را تشدید و زیادتر می‌کنند. پس نباید از در دوستی با آنها وارد شویم.

آنها [آمریکایی‏ ها] همیشه منتظر نتیجه انتخابات هستند. ولی در عین حال باید دو رویکرد را مدنظر داشت که آنها منتظر این بوده که چه کسی رئیس‌جمهور می‌شود و یا اینکه نه منتظرند ببینند مشارکت مردم چگونه است و مردم به چه میزان پشت سر نظام می‌آیند.

آمریکایی‌ها بعد از 34 سال به این نتیجه رسیده‌اند که عاملی که نظام را مصونیت می‌دهد در برابر آسیب‌پذیری این بود که مردم پشت سر این نظام هستند. اینکه بگوییم آمریکایی‌ها منتظرند چه کسی رئیس‌جمهور شود تا در این راستا سیاست خارجی و رویکرد ما تغییر کند باید توجه به این مطلب داشت که تجربه 34 سال نشان داده هر جا در استکبار ستیزی پایین آمدیم آمریکا دشمنی خود را تشدید و تحریم‌ها نیز شدیدتر شده است…»

عکس آیت الله سید احمد علم الهدی

احمد علم الهدی

زندگینامه سید احمد علم الهدی

احمد علم الهدی

آیت الله سید احمد علم الهدی عضو خبرگان رهبری

احمد علم الهدی

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا