مصاحبه گلاره عباسی بازیگر نقش بیتا در “مدینه”

گلاره عباسی

گلاره عباسی سریال های «تکیه بر باد»، «نون و ریحون»، «کتاب فروشی هدهد»،‌ »حیرانی» و… که پس از بازی در سریال «شیدایی» حدود دو سال از تلویزیون دور بود با سریال «مدینه» و بازی در نقش «بیتا» تجربه ای جدید را در ایفای یک نقش خاکستری به کارنامه هنری اش اضافه کرد. بازیگر فیلم «اشیاء از آنچه در آئینه می بینید به شما نزدیک ترند»در دومین همکاری اش در سینما با نرگس آبیار بازیگر فیلم «شیار 143» شد و با بازی در کنار مریلا زارعی توجه بسیاری را به خود جلب کرد. او که به شدت در انتظار اکران عمومی این تجربه سینمایی اش است مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد تا از اولین تجربه همکاری اش با سیروس مقدم سریال «مدینه» بگوید:

* بعد از سریال «مدینه» مشغول کار جدیدی نشدید؟

– صحبت بوده، اما هنوز چیزی جدی نیست که در اختیار «بانی فیلم» بگذارم.

*اگر چه بازی برای سیروس مقدم مزایایی انکار ناپذیری دارد و هر بازیگری در این حرفه با محاسن بازی جلوی دوربین این کارگردان به لحاظ دیده شدن آشناست، اما تصور می رفت گلاره عباسی را پس از یکی دو فیلم موفق کمی سینمایی تر نگاه کنید؟

– درست می گویید، اما من دو سال است که کار تلویزیون نکردم…

*بعد از «شیدایی» و «تکیه بر باد»…

– بله دقیقاً… دو سال هم زمان زیادی است که  تلویزیون کار نکنی. البته تله‌فیلم کار کرده بودم، هم با بهروز شعیبی و هم مرجان اشرفی زاده، ولی پس از «شیدایی» یک مقدار مراقبت کردم تا نقش های بهتر پیشنهاد شود. آن زمان یک مقدار هم خوردیم به رکود سریال سازی یک سال اخیر؛ من در آن زمان دو فیلم «اشیاء در آئینه …» و «شیار 143» را کار کردم. هر دو فیلم به نظرم بسیار خوب بودند و برای من در هر دو فیلم اتفاقات خوبی رخ داد، اما نکته اینجاست من این دو سال به خاطر این دو فیلم نبود که از تلویزیون دور بودم شرایط مهیا نبود. من تلویزیون را دوست دارم. کار برایم ارزشمند است. اصولاً تلویزیون را دوست دارم. ضمن اینکه از تئاتر و تلویزیون کارم را شروع کردم و این مدیوم برایم قابل احترام است.

در کل امروز سعی می کنم انتخاب کنم. چون می دانم پر رنگی در تلویزیون کمی تو را از سینما دور می‌کند. با این اوصاف فکر می کنم دو سال کار نکردن و پس از آن کار با سیروس مقدم به نظرم آمار خوبی است. به هر حال سیروس مقدم همانطور که شما به درستی اشاره کردید، یک برند محسوب می‌شود. برای تلویزیون ما،‌ به خصوص حالا که متن سعید نعمت ا… کار می‌شود پس حتماً قابل دفاع خواهد بود.

*به نظرم هم سیروس مقدم هم نعمت ا… که به عنوان نویسنده با کارگردان کار مشورت هایی در خصوص انتخاب بازیگر دارد و هم خود گلاره عباسی، برای سپردن نقش بیتا به شما یک ریسک نا محسوس کردید؟ شاید برای هر کارگردانی انتخاب بازیگر «بیتا» ی سریال «مدینه» گلاره عباسی با چهره فیزیکی مهربانش حداقل انتخاب اول نباشد؟

– (می خندد) شاید انتخاب آخر باشد. به نظر شما من توانستم از پس این نقش بر آیم …؟

*به نظرم شما انتخابی فکورانه همراه با یک تعلیق بودید…

– ممنون…  می خواهم به شما بگویم بیش از من آن آدم ها بودند که روی من ریسک کردند. چون هر بازیگری دوست دارد نقش های متفاوت را تجربه کند، اما اینکه یک تیم کارگردانی بتواند تو را در یک نقش متفاوت ببینند و در بیاورند، جای تقدیر دارد. این کار با یک تیم بازیگری خیلی خوب جلوی دوربین رفت و نیمی از کار ضبط شده بود که من به گروه اضافه شدم. از آنجا که همه می دانستند این کار دیده می‌شود و جزو کارهای پر طرفدار فعلی تلویزیون خواهد بود، ریسک شان برای من بسیار با ارزش است، چون اگر انتخاب اشتباه بود شاید به کلیت کار ضربه می زد. ممنون، از این دوستان تشکر می کنم و از طریق «بانی فیلم» می گویم ای کاش این سنت شکنی را دوستان کارگردان و نویسنده دیگر هم انجام دهند.

متأسفانه یکی از دلایل کلیشه شدن بسیاری از بازیگر این است که پس از موفقیت در یک ژانر و یک نقش، برای ژانرهای دیگر انتخاب نمی شوند. یعنی اگر سالها در یک نقش کمدی دیده شوند دیگر کسی برای یک نقش جدی به آنها فرصت نمی دهد. حالا اگر یک نفر این ریسک را بکند و به یک بازیگر نقش های معمولاً جدی، یک نقش کمدی بسپارد، همه می بینند وای چقدر خوب است، چقدر متفاوت و چقدر با طراوت… من بدون هیچ اغراق و زیاده گویی باید از جسارت آقای مقدم و آقای نعمت ا… تشکر کنم.

*بیتا یک کاراکتر خاکستری بود. پس نیازمند آن است که بازیگری اش با آن فیزیک چهره به سمت یک لحن متفاوت و یک استایل و نگار دیگر برود تا بتواند از این بازیگر یک شخصیت خاکستری در بیاورد. شما چه کردید؟

– شانس من شخصیت پردازی خوب بیتا در فیلمنامه بود. شانس من کار در گروهی بود که همه چیز آن با وسواس و به درستی انتخاب شد. بیتا اگر باور پذیر بود به خاطر اینکه در قاب درستی درآمد. شاید بهترین نقش مثبتی که از من تا حال دیده شده سریال «شیدایی» است و بهترین منفی یا به قول شما خاکستری همین بیتا است.

*قطع به یقین نیمی از راه فیلمنامه می گذرد و شخصیت پردازی و قرار گرفتن کاراکتر در موقعیت های درست، رنگ و لعاب کاراکتر را تا حدود زیادی در می آورد؟

– من این شانس را در فیلم «شیار 143» هم داشتم که چون اکران عمومی نشده راجع به آن صحبت نمی کنم، اما وقتی که جای نقش در فیلمنامه در می آید، کار بازیگر بسیار آسان می‌شود، چون می داند باید چه کند. فیلمنامه درست به تو می گوید لحن و اکت باید چگونه باشد. من به عنوان یک بازیگر هم قطعاً از نقش تحلیلی دارم تا بتوانم از جنس خودم آن را زنده کنم. من بیتا را منفی دوست نداشتنی ندیدم، او را یک منفی دوست داشتنی دیدم. بیتا به هیچ وجه آدم بدذات و جانی نبود. او در شرایط بدی قرار گرفته بود. او بحران را پشت سر گذاشته بود و …

*عشق و علاقه او به پدرش نشان از ابعاد کاراکتر او بود هر چند…

ـ بله هر چند که مسیرش را به اشتباه برود. من احساس کردم بیتا عشق را می شناسد حتی اگر به غلط، بیتا خانواده را می شناخت، بیتا زندگی را می شناخت، حتی برادرش را دوست داشت. تا آخرین لحظات ما می توانستیم علائم حیات انسان بودن را در او پیدا کنیم…

*به جز زیاده خواهی که…

ـ بله او اشتباه کرد ولی بر ذات نبود. من هرگز نمی خواستم تماشاگر از بیتا بدش بیاید و متنفر باشد…

*در واقع بیتا آمده بود که لج مخاطب را در بیاورد با روان او بازی کند تا به سیاهی برسد.

ـ بله تماشاگر حتماً از دست بیتا لجش در آمد، امّا هرگز از او متنفر نشد. در واقع سعی من بر این بود. بیتا هیولا نبود. من معتقدم وقتی که تو ایفاگر یک نقش منفی هستی، باید خودت به عنوان بازیگر به رفتار و کردار شخصیت حق بدهی تا بتوانی او را قابل باور نشان بدهی. من یاد گرفته بودم در این سالها که باید نقش منفی خودت را دوست داشته باشی تا دوست داشتنی از آب در آید. منتظر بودم این فرصت برایم پیش بیاید تا خودم را در این اوضاع و احوال محک بزنم.

به نظرم تو اگر یک نقش جانی را هم بازی می کنی، باید به خودت رفتاری که از آن شخصیت سر می زند حق بدهی، چون او تویی و آن رفتار با فکر و منطق از تو سر زده است، پس در لحظه خودت باید دلیل و منطق آن اکت را بدانی و با آن کنار بیایی. مثل بیتا که مطمئن است کاری که می کند درست است. باید حق خودش را بگیرد حالا به هر نحوی…

*بیتا را با اطلاع از فینال زندگی اش در این قصه بازی کردید یا اینکه مثل اکثر آثار مناسبتی بدون اطلاع از اینکه چه قرار است رخ بدهد پیش بردید؟

ـ کلیت کار و مسیر مشخص بود، امّا خب آثار مناسبتی همانطور که شما می دانید با یک اعتماد متقابل پیش می رود. امّا در مورد بیتا باید بگویم رنگ و لعاب شخصیت در آمده بود و مسیر کلی هم معلوم بود. من هم با شناخت درست شخصیت مسیر او را طی می کردم. خط به خط لحن و ری اکشن نقش را با آقای مقدم هماهنگ می کردم. ضمن اینکه با آقای نعمت ا… هم در این مسیر مشورت می کردم تا با عنایت به اشراف ایشان به کلیت کار مسیر را اشتباه نروم. من بیتا را دوست داشتم، چون برای خودم یک تلاش مضاعف می طلبید. باید ایفای این نقش را برای خودم در مقام یک مبارز می دیدم. جالب است بدانید همه بچه های پشت صحنه کار معتقد بودند (روز اول ما گفتیم) گلاره برای این نقش مناسب نیست!

امّا در ادامه نظرشان تغییر کرده بود. خدا را شکر می کنم که در شرایط سخت توانستم تا حدودی موفق عمل کنم. به هر حال مخاطب از من و بازی های قبلی ام یک پیشینه داشته و هرگز حاضر نبوده مرا در نقش منفی باور کند. در این شرایط کار من سخت تر است، چرا که باید تلاش مضاعفی داشته باشم برای حل این ذهنیت، تفکری که این آدم اگر یک اشتباه هم می کند درست می شود. البته خیلی ها از جمله مردم دوست نداشتند مرا در نقش منفی ببینند اگر چه در ادامه از تجربه متفاوت من راضی بودند.

*فینال و  سر نوشت آخر شخصیت بیتا را دوست داشتید؟

ـ بله، جالب اینکه من پیش بینی های مخاطب را در شبکه های مجازی می دیدم و در واقع هیچ کس آن فینال را حدس نمی زد. یکی می گفت او دختر خوبی می شود و می رود در بهزیستی کار می کند. یکی از اهدای عضو می گفت و… صدها پایان بندی دیدم و هیچ یک درست نبود.

*اولین تجربه بازی برای سیروس مقدم چگونه بود؟

ـ وقتی که  با یک تیم مطمئن و با یک کارگردان کاربلد که تو را خوب راهنمایی می کند همکاری داشته باشی یک آسودگی خیال همراه ات است. مخصوصاً بازیگری از جنس من که دوست دارد از بیرون دیده شود؛ (توسط کارگردان) نقد شود و کارش مورد بررسی قرار بگیرد.

من هدایت از سوی کارگردان را به شدت می پسندم. دوست دارم با هدایت مسیر درستی را بروم. برایم متفاوت بودن بسیار مهم است. من چلنج و بحث سر صحنه را دوست دارم. بحث با نویسنده بر سر نقش و مسیر قصه برایم عالی است. دوست دارم با تلاش به یک نتیجه خوب برسم. می دانید این اتفاق با یک گروه خوب و کاربلد رخ می دهد و اعتماد دو سویه رمز موفقیت است.

*اگر در پایان ناگفته ای…

ـ تشکر از شما، امیدوارم مخاطبان سریال «مدینه» را دوست داشته و بازی من در نقش بیتا را هم پذیرفته باشند. تمام تلاش من بر این بود که بتوانم حضوری متفاوت را با سیروس مقدم و تیمش تجربه کنم. آقای مقدم با آرامش مرا در این مسیر راهنمایی کرد و خیلی خوشحالم که در خدمت ایشان بودم.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا