بیوگرافی سید محمد حسن ابوترابی فرد – M.H Aboutorabi Fard
سید محمد حسن ابوترابی فرد (زاده ۱۳۳۲، قم)، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی ایران در دوره نهم است. وی نماینده مردم قزوین و آبیک در ششمین، هفتمین و هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بوده و نمایندهٔ مردم تهران، ری و اسلامشهر در نهمین دوره مجلس شواری اسلامی است.
تولد : ۱۳۳۲
قم , ایران
حزب سیاسی : جامعه روحانیت مبارز
محل تحصیل : دانشگاه بین المللی امام خمینی
دین : شیعه
زندگی
حجت الاسلام سید محمد حسن ابوترابی فرد، فرزند “آیت الله حاج سید عباس ابوترابیفرد” در سال 1332 در قم متولد شد و از دوران کودکی، تحت سر پرستی برادر بزرگوارش، مرحوم “سید علی اکبر ابوترابی” قرار گرفت.
وی در سال 1344 تحصیلات حوزوی را در نجف آغاز کرده و ضمن آشنایی با چهرههای سیاسی حوزه علمیه نجف، به ویژه آشنایی و ارتباط نزدیک با فرزند بزرگوار امام خمینی(ره) “شهید حاج آقا مصطفی خمینی”، در جریان فعالیتهای سیاسی قرار گرفت. وی در راستای نهضت اسلامی امام(ره) به فعالیت سیاسی پرداخت و در جریان برگزاری مجلس یاد بود آیت الله مصطفی خمینی، تحت تعقیب قرار گرفت. در آستانه انقلاب اسلامی، از غارت مهمات پادگان زرهی قزوین توسط مردم جلوگیری کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همراه با لشکر زرهی قزوین در سرکوبی غائله کردستان نقش داشت و سپس به عنوان نماینده امام در وزارت دفاع منصوب شد.
ابوترابی در سال 1390 با حکم مقام معظم رهبری به عضویت هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه منصوب شد. وی عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، عضویت در شورای نمایندگان مقام معظم رهبری در دانشگاهها و مسئولیت عقیدتی – سیاسی وزارت دفاع در زمان حیات امام خمینی(ره)، نمایندگی مردم قزوین و تهران در مجلس شورای اسلامی را در کارنامه کاری خود دارد.
خانواده
جد پدری سید محمد حسن ابوترابی، “آیتالله حاج سید ابوتراب قزوینی (ابوترابی)” شاگرد برجسته “میرزا نایینی” و عالم و مرجع طراز اول در میان مردم قزوین بوده که با دعوت حضرت “آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری” (مؤسس حوزه علمیه قم) از قزوین به قم عزیمت کرد و یکی از ارکان مهم شکلگیری حوزه علمیه قم محسوب میگردد.
وی بعد از ارتحال “آیتالله شیخ عبدالکریم حائری” در شمار یکی از مراجع اربعه، عهدهدار اداره حوزه علمیه شد به طوری که حضرت امام خمینی(ره) ضمن اینکه از محضر درسشان استفاده میکرد ارتباط بسیار نزدیکی نیز با “حجت الاسلام ابوتراب ابوترابی” داشتند.
پدرش، “حاج سید عباس ابوترابی”، یکی از مبارزان و مجاهدان عصر استبداد پهلوی ها بود. وی از ابتدای قدم نهادن در راه علم و مبارزه، در زمان رضا خان که مطیع استعمار بود، حاضر به خموشی نشد و در سال 1304 که سال شروع استبداد مطلق رضاخانی است و فشارهای مضاعفی بر روحانیت عزیز اسلام وارد میآمد، به قم مهاجرت کرد تا ضمن بهرهگیری از محضر بزرگان حوزه علمیه قم، در صف اول مبارزه نیز حضور داشته باشد.
برادرش، “سید علی اکبر ابوترابی” که به “سید آزادگان” مشهور است همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در کنار “شهید مصطفی چمران” در ستاد جنگهای نامنظم به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت و در 26 آذر 1359 در یکی از مأموریتها به اسارت درآمد و 10 سال از زندگی خود را در اسارت گذراند. وی سرانجام در 12 خرداد 1379 در مسیر زیارت حرم علی بن موسی الرضا به همراه پدرش آیت اللَّه سیدعباس ابوترابی فرد بر اثر سانحه رانندگی درگذشت و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شد.
مدارج تحصیلی
سید محمدحسن ابوترابی از دوران کودکی در کنار برادرش، “سید علی اکبر ابوترابی” قرار گرفت و در آغازین سالهای تحصیلات ابتدایی همزمان با حضور “سید علی اکبر ابوترابی” در مدرسه “نواب” در ایام تابستان به مشهد مقدس عزیمت کرد و در این رفت و آمدها با اساتید برجسته برادرش از جمله “حضرت آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی” و دیگر دوستان مبارز وی آشنا شد.
حضور در حوزه علمیه نجف و همچنین کلاس درس امام(ره)
وی، در سال 1344 به همراه برادر به نجف اشرف رفت و در کنار ادامه تحصیل در مدرسه ایرانی نجف، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. در این برهه ضمن آشنایی با چهرههای سیاسی حوزه علمیه نجف به ویژه آشنایی و ارتباط نزدیک با فرزند بزرگوار حضرت امام خمینی(ره) “شهید حاج آقا مصطفی” در جریان فعالیتهای سیاسی قرار گرفت و با برگزاری درس “اخلاق” و “حکومت اسلامی” امام خمینی(ره) در نجف به کلاس درس امام(ره) رفت.
ابوترابی در خصوص شرکت در کلاس درس امام خمینی(ره) میگوید: « بنده سالهای اول تحصیل را سپری میکردم و تازه درس منطق را میخواستم آغاز کنم که درس حکومت اسلامی حضرت امام در نجف آغاز شد. بنده هم به دلیل شدت علاقهای که به حضرت امام و همچنین بحثهای سیاسی داشتم، در همان سن و شرایط تحصیلی، بحث ولایت فقیه را به طور کامل در جلسات حضرت امام گذراندم و حتی با یکی از رجال سیاسی که اهل فکر بود هم در مورد این بحث، مباحثه میکردم.»
بازگشت به ایران و ادامه تحصیلات در تهران و قم
سید محمد حسن ابوترابی، پس از به قدرت رسیدن حکومت بعث عراق ناچار مدتی به لبنان رفت و سپس برای ادامه تحصیلات به تهران مراجعت کرده و تا سال 1356 در محضر اساتید برجسته حضرات “حاج مجتبی تهرانی”، “تنکابنی”، “فلسفی”، “مجتهدی” تحصیلات خود را تا مرتبه خارج فقه و اصول ادامه داد و پس از آن به قم عزیمت کرده و از درس “خارج فقه” حضرات آیات “حاج شیخ هاشم آملی”، فاضل لنکرانی و به طور خاص “آیت الله بهجت” کسب فیض نمود و سپس همراه با آزمون سطح عالی حوزه وارد موسسه “در راه حق” شد و از محضر درس حضرات آیات “مصباح یزدی” و “مظاهری” استفاده کرد.
مسئولیتها و سوابق اجرایی
نماینده امام در وزارت دفاع
امام جمعه موقت قزوین
نماینده ولی فقیه در دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین در سال 1372
عضو هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه در سال 1390
عضو شورای نمایندگان مقام معظم رهبری در دانشگاهها
نماینده ولی فقیه در دانشگاه تهران به مدت 10 سال
مسئول عقیدتی و سیاسی وزارت دفاع در زمان امام خمینی (ره)
عضویت شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران
مدیر مدرسه علمیه امام حسین(ع)
نماینده مردم قزوین و آبیک در ادوار ششم، هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی
معاونت قوانین مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم
نماینده مردم تهران در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی
عضویت در کمیسیون فرهنگ و آموزش مجلس
نایب رئیس کمیسیون تلفیق بودجه سالانه
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره نهم
فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب
به دلیل ارتباط نزدیک سید محمد حسن ابوترابی با برادرش، “سید علی اکبر ابوترابی” و فعالیتهای مبارزاتی که علیه رژیم انجام میداد وی باروحیهٔ مبارزه آشنا شد. سفر به نجف اشرف به همراه برادر و تحصیل در نجف شرکت در درس اخلاق و حکومت اسلامی حضرت امام(ره) از او مقلدی ارادتمند و انقلابی ساخت از این رو وی به همراه برادر بزرگوارش ضمن شروع فعالیتهای ضد رژیم پهلوی، اعلامیههای امام خمینی(ره) را که در ضرورت دفاع از ملت فلسطین و علیه اسراییل بود؛ با طراحی ویژه از مرزهای عراق؛ کویت و عربستان عبور داده و تا در ایام حج به دست حجاج از کشورهای مختلف برساند.
خاطرهای از فعالیتهای مبارزاتی در نجف و عراق
سید محمد حسن ابوترابی در خصوص فعالیتهای خود و همکاری با برادرش “سید علی اکبر ابوترابی”، در برنامه تلویزیونی “شناسنامه” میگوید: «ما در فضای سیاسی نجف حضور داشتیم. بعد از جنگ خفت بار اعراب و رژیم صهیونیستی امام اعلامیهای را در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی و آمریکا صادر کردند. ما این اعلامیهها را در یک چمدان بسیار بزرگ جاسازی کردیم و به همراه اخوی آن را از مرز عراق و کویت عبور دادیم. شب به مرز عربستان رسیدیم و این چمدان هم بالای اتوبوس بود که مأموران برای تفتیش جلو آمدند و تمام وسایل را بازرسی کردند. خیلی وضع نگرانکنندهای بود چون همسر اخوی هم همراه ما بودند و ایشان به شدن نگران بودند که هر سه ما به زندانهای عربستان منتقل خواهیم شد و از منظر برای بنده و همسر خود نگران بودند.
فرصت کوتاهی به دست آمد که من از این فرصت استفاده کردم و به بالای اتوبوس رفتم. چون جسته بسیار کوچکی داشتم، مأموران احتمالی را برای انجام عملیات توسط من قائل نبودند. کم کم شروع کردم به صحبت کردن و کمک به مأمور سعودی! آن جا به ظرف نانی برخورد کردم که متعلق به یکی از مسافران اتوبوس بود و نیمی از نانهای آن مصرف شده بود. به مأمور سعودی گفتم این ظرف نان را چه کار کنیم، گفت نمیخواهد بفرستی پایین… من هم از همین فرصت استفاده کردم و در هر موقعیتی که به دست میآمد یک دسته از اعلامیهها را از چمدان خارج و به این ظرف منتقل میکردم و بلافاصله روی آن کمی نان میریختم که مأمور عربستانی مشکوک نشود.
به لطف خدا چیزی شبیه به یک معجزه رخ داد و تمام اعلامیهها را به این ظرف نان منتقل کردم و در آن را بستم. آن قدر خوشحال بودم که چمدانی که اعلامیهها در آن جاسازی شده بود را دور سرم چرخاندم و به پایین اتوبوس پرتاب کردم.
هدف ما این بود که این اعلامیهها را در مکه و مدینه و بین زوار ایرانی توزیع کنیم. به همین دلیل بعد از عبور از این مانع، این اعلامیهها را به تدریج بین زائران ایرانی پخش کردیم. یکی از این راهها این بود که اخوی به پست عربستان میرفتند و این اعلامیهها را به آدرس کاروانهای ایرانی ارسال میکردند.»
همراهی با سیل مبارزین علیه رژیم و پیگیری فعالیت ها در تهران و قزوین
با اوجگیری مبارزات ملت ایران فعالیتهای سیاسی سید محمد حسن ابوترابی نیز به شکل خاص در شهرهای قزوین و تهران گسترش یافت و به جهت سخنرانی در مجلس یادبود “شهید حاج آقا مصطفی خمینی” در شهر قزوین تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. وی در همین زمان از نزدیک با “شهید آیتالله دکتر بهشتی” آشنا شد که این آشنایی و همکاری در تمامی زمینهها تا هنگام شهادت دکتر بهشتی ادامه داشت.
حضور موثر در سازماندهی اجتماعات مردمی و راهپیمایی های قزوین از جمله فعالیتهای وی در دوره انقلاب است. تلاش ایشان در جلوگیری از توطئه مقابله ارتش و ملت که ضمن تماس با پاریس و اخذ پیام امام در عدم تعرض به خانوادههای نظامی و انتظامی همراه بود؛ باعث شد تا در حمله به پادگان لشکر 16 زرهی قزوین ضمن تسلط بر اوضاع، مدیریت پادگان را به نحوه مطلوب در اختیار بگیرند.»
فعالیت های سیاسی پس از انقلاب
حجتالاسلام سید محمدحسن ابوترابی که پس از پیروزی انقلاب توانسته بود به همراه پرسنل لشکر 16 زرهی آرامش را به کردستان باز گرداند با فرمان امام(ره) به عنوان مسئول عقیدتی سیاسی وزارت دفاع به فعالیت پرداخت و در فضایی بسیار صمیمی در کنار شهیدان بزرگی چون “شهید فلاحی”، “شهید فکوری”، و “شهید چمران” در سختترین صحنههای جبهههای غرب و جنوب کشور شرکت جدی و فعال داشت.
ابوترابی، در همین دوره ضمن عزیمت به آلمان در جهت سازماندهی افسران جوان نظامی در حال تحصیل به منظور بازگشت آنان به کشور برای ارائه خدمات مهم علمی، مدیریتی و توسعه فناوری در تسلیحات نظامی کشور تلاش کرد. ارتباط قوی و موثر ایشان با آن جوانان مستعد که ذهنیت مناسبی از ایران بعد از انقلاب نداشتند موجب شد بسیاری از آنان به کشور بازگردند و به خدمت مشغول شوند.
وی سپس با اجازه حضرت امام(ره) مجدداً برای ادامه تحصیل به قم بازگشت و در مدت اقامت در قم، برای دیدار با اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان به اروپا سفرکرده و با دانشجویان ایرانی جلسات مؤثری برگزار نمود.
پس از بازگشت پیروزمندانه آزادگان سرافراز از بند اسارت رژیم بعثی و تشکیل ستاد آزادگان در کنار برادر بزرگوارش مرحوم “سید علیاکبر ابوترابی” تلاشی شبانهروزی را به عنوان قائم مقام نماینده مقام معظم رهبری در امور آزادگان انجام داد و این تلاش و پیگیری پس از ارتحال برادر برای خدمتگزاری به آزادگان با جدیت ادامه یافت.
بر عهده گرفتن مسئولیت های سیاسی پس از پیروزی انقلاب
ابوترابی در سال 1372 به عنوان نماینده ولی فقیه در دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) برگزیده شد و موقعیت دانشگاه را با بکار بردن حداکثر نیروهای متخصص بومی تثبیت کرد، وی پس از آن به خاطر موفقیت در این جایگاه و بعد از رخداد یک سلسله وقایع پیچیده در فضای فرهنگی – سیاسی دانشگاهها، به نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران آمد و در آنجا ضمن برقراری ارتباط موثر بین اساتید و دانشجویان و تشکلهای مختلف دانشجویی که بعضاً گرایشات سیاسی متفاوتی داشتند منشأ خدماتی شد و در همین راستا زمینه ملاقات و دیدار صمیمانه برخی از اساتید دانشجویان فعال و تشکلهای دانشگاهی را با رهبری معظم انقلاب مهیا مینمود.
وی از سال 1385 امامت جمعه موقت قزوین را نیز عهده دار شد و در سال 1385 به عضویت شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران درآمد و در سال 1389 نیز به عنوان عضو شورای مدیریت حوزههای علمیه استان تهران منصوب شد.
ابوترابی پس از رحلت پدرش، “حجت الاسلام سید عباس ابوترابی”، با حکم مستقیم مقام معظم رهبری تولیت و مدیریت مسجد و حوزه علمیه امام حسین(ع) تهران را عهدهدار شد. وی همچنین در سال 1390 با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به عضویت هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه منصوب شد.
خدمات ابوترابی فرد در مسئولیت نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران
سید محمد حسن ابوترابی در سال 1376 با طرحی ابتکاری به تأسیس ستاد عمره دانشگاهیان همت گمارد و زمینه تشرف سالیانه هزاران استاد و دانشجو را به سرزمین وحی فراهم کرد. سایر طرحهای مهم موفق و تأثیرگذار فرهنگی دستاورد حضور وی در این مقطع موارد زیر است:
برگزاری اولین مراسم اعتکاف دانشگاهی
تأسیس هیئت و حوزه علمیه دانشجویی
راهاندازی اردوهای آموزشی و فرهنگی حدود یک هزار نفره کوثر
ایجاد حرکت جهاد علمی برای مناطق محروم در دانشگاه تهران
حجتالاسلام ابوترابی پس از یک دهه حضور در مسئولیت نهاد دانشگاه تهران با حکم مقام معظم رهبری به عضویت شورای نمایندگان رهبری در دانشگاهها منصوب شد.
آشنایی و ارتباط نزدیک با شهید چمران
سید محمد حسن ابوترابی در دوران تحصیل در نجف بعد از حدود 6 سال و همزمان با تحولات سیاسی کشور عراق پس از به قدرت رسیدن حکومت بعثی و تنگناهایی که برای ایرانیان پیش آمد؛ به جنوب لبنان سفر کرد و با شهید “دکتر مصطفی چمران” ارتباط نزدیک یافت.
سید محمد حسن ابوترابی در وب سایت شخصی خود به بیان خاطرهای از دیدار با شهید چمران پرداخته و این چنین میگوید: «اوایل جنگ بود و بنا به وظیفهای که احساس میکردیم در یکی از مناطق عملیاتی مشغول خدمت بودیم. اخبار تلخ و شیرین آن روزها زیاد بود اما خبر مجروحیت دکتر چمران خبری نبود که بشنوی و آرام بگیری. به محض اطلاع از حادثه خودم را از منطقه به دفتر فرماندهی جنگ در اهواز رساندم. سابقه آشنایی ما به زمان حضور در جبهههای جنوب لبنان برمیگشت. به اهواز که رسیدم لباس خاکی منطقه هنوز تنم بود، رویش یک عبا پوشیدم و رفتم برای عیادت.
دکتر چمران مجروح اما با روحیه در اتاقی واقع در دفتر فرماندهی جنگ شهر اهواز در حال استراحت بود. افراد دیگری برای ملاقات آمده بودند. بعد از احوالپرسیهای معمول توجهم به عکسی جلب شد که در اتاق شهید چمران درست کنار عکس حضرت امام(ره) نصب شده بود. عکس اخوی شهیدم بود که دکتر چمران علاقه زیادی به ایشان داشت. این عکس از آن روز خوب به یادگار مانده است…»
حمایت از دانشجویان در حوادث کوی دانشگاه سالهای 78 و 88
حجت الاسلام ابوترابی فرد در جریان وقایع تلخ کوی دانشگاه در سال 1378 منطقیترین حمایت را از قشر فرهیخته دانشگاهی به عمل آورد و علیرغم وجود خطرات جدی در شرایط بحرانی درگیریهای کوی دانشگاه بیپروا در جمع دانشجویان حاضر و برای استیفای خواستههای مشروع آنها نهایت همت را مصروف کرد و علی رغم همه سختیهای موجود توانست از سویی از فتنهانگیزی دستهای مرموزی که برای این حرکت دانشجویان خوابهایی دیده بودند جلوگیری کند و از سوی دیگر با پیگیری آزادی دانشجویان دستگیر شده با درخواست کتبی از رهبر معظم انقلاب و نظر موافق ایشان نمونه دیگری از مدیریت بحران با صبغه اسلامی را به منصه ظهور برساند.
وی در این خصوص میگوید: «بنده واقعیت قرار گرفتن جریانهای دانشجویی در کنار انقلاب را در همان جریانات کوی دانشگاه در سال 1378 با تمام وجودم احساس کردم. بعد از حادثه کوی، با لباس روحانیت به آنجا مراجعه کردم. در حالی که فضای آنجا خیلی ملتهب بود و دوربینهای خبرگزاریهای خارجی آن جا در حال تهیه گزارش بودند، نگران این بودم که برخورد تندی با من صورت بگیرد؛ اما علی رغم اینکه با لباس رفته بودم تا صبح با دانشجویان مختلف صحبت میکردم. خدا را گواه میگیرم که دانشجویان ضمن این که از این حادثه خیلی ناراحت بودند، به شدت ابراز نگرانی میکردند که این حادثه نباید به انقلاب آسیبی وارد کند…»
پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 و بروز ادعای تقلب در انتخابات از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، در 25 خرداد 1388 در پی بروز برخی اتفاقات ناگوار در برخی از نقاط ازجمله کوی دانشگاه تهران و حمله به کوی دانشگاه رئیس وقت مجلس شورای اسلامی هیئتی را به سرپرستی حجتالاسلام سید محمدحسن ابوترابیفرد و با عضویت “حمیدرضا کاتوزیان”، “علیرضا زاکانی”، “الیاس نادران”، “علی عباسپور” و “کاظم جلالی” مأمور رسیدگی به این امر کرد.
حجت الاسلام ابوترابی در این خصوص در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در 15 اردیبهشتماه 1392، در خصوص حوادث بعد از انتخابات سال 1388 اظهار داشت: «در مورد حوادث پس از انتخابات 88 باید بگویم بعد از حادثه کوی دانشگاه از طرف دفتر مقام معظم رهبری با من صحبت شد که باید همان طور مانند حوادث سال 78 در کنار دانشجویان باشم، این نگاه رهبری نظام است؛ ایشان دانشجویان را در موقعیتی میدیدند که مورد ظلم واقع شدند و باید از آنها دفاع شود، من هم در این زمینه انجام وظیفه کردم و در صحن علنی مجلس گزارش کار را ارائه کردم که متأسفانه برخی دریافت گزارش را برنتافتند.»
اعلام پیام رهبری مبنی بر لغو حکم معاونت اولی مشایی به مردم
پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری سال 1388، “محمود احمدی نژاد”، رئیس جمهور وقت، در حکمی “اسفندیار رحیم مشایی” را به عنوان معاون اول رییس جمهور برای دولت دهم انتخاب کرد. این انتخاب با توجه به حاشیههایی که در مورد مشایی وجود داشت، انتقادهایی را برانگیخت و موج اعتراض به حدی افزایش یافت که مخالفت مقام معظم رهبری درباره معاونت اولی مشایی در تیرماه 1388 علنی شد. محمد حسن ابوترابی فرد مسئول اعلام پیام رهبر معظم انقلاب به مردم بود.
وی در این خصوص در گفتگو با برنامه تلویزیونی “شناسنامه” اظهار داشت: «بعد از اینکه برای حکم معاونت اولی در دولت دهم اقدام شد، مقام معظم رهبری به دلایلی که در آن نامه هم مرقوم شده بود و بعد هم منتشر شد، فرمودند این حکم باید لغو شود و ایشان در اینگونه جایگاهها قرار نگیرند. این نامه محرمانه بود و کسی از محتوای آن خبر نداشت که رهبری آن را برای شخص اول دستگاه اجرایی فرستادند؛ اما این نامه اجرایی نشد، بعد از این بود که بنده اطلاع پیدا کردم که چنین نامهای ارسال شده است. به بنده گفته شد مفاد این نامه تاکنون اجرا نشده و شما آن را با مردم در میان بگذارید. بنده هم همان پیام را انجام دادم.
البته در همین فاصله که بنده مأموریت رساندن پیام به مردم را داشتم؛ به من گفتند مدتی درنگ کن شاید گشایشی صورت گیرد اما مجدداً به من گفتند شما مفاد نامه را به اطلاع مردم برسانید. بنده هم بر اساس تکلیف و مأموریتی که داشتم مفاد نامه را به اطلاع مردم رساندم. بعد از مصاحبه من هم سایت مقام معظم رهبری متن مصاحبه بنده را همراه با تصویرم در کنار تصویر مقام معظم رهبری روی خروجی خود قرار داد.»
استقلال سیاسی ایران در جهان از نگاه حجت الاسلام ابوترابی فرد
حجتالاسلام محمدحسن ابوترابیفرد در سلسله همایش “بزم اندیشه” که در تاریخ 8 اسفندماه 1392 برگزار شده بود در خصوص مسائل مربوط به مذاکره با آمریکا و استقلال سیاسی ایران در جهان اظهار داشت: «برخی از این منظر به بحث مذاکره با آمریکا توصیه دارند که آن این بوده که راهبرد برونرفت جمهوری اسلامی از چالشهای سیاسی، اقتصادی و تهدیدات را گفتوگو با آمریکا و در نتیجه حل مناقشات فی مابین میدانند.
استراتژی و راهبرد ملت بزرگ ایران در جریان انقلاب اسلامی در شعارهای و اندیشههای امام راحل این بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبیینکننده استراتژی آمریکا و همچنین در متن قانون اساسی بر آن تاکید شده و آن تقابل و رویارویی با نظام سلطه است.
نظام سلطه که امروز مدیریت آن دست شخصی است که خود را میخواهد کدخدای دهکده جهانی معرفی کند قرار داشته و این تقابل ریشه در مبانی فکری انقلاب داشته که برآمده از آموزههای دینی است، امام راحل این مبانی را در طول عمر خود تبیین کردهاند، در مقدمه قانون اساسی نیز به این مسئله به طور شفاف پرداخته شده و مقام معظم رهبری نیز در این مسئله تاکید دارند.
یک مسئلهای که مطرح بوده بحث زاویه و شکافی است که امروز بین سیاستهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و کشور عربستان برای مثال مشاهده میشود و باید دقت کنیم که علت فاصله معنادار چیست؟ علت این فاصله معنادار این است که فلسطین اشغالی برای ما مهم بوده و ما نسبت به آن موضع جدی داریم، شکلگیری حکومت مستقل در عراق برای ما مهم بوده و ما نمیتوانیم نسبت به آن بیتفاوت باشیم، مقاومت و اراده یک ملت در بحرین برای دموکراسی مورد حمایت ماست، نمیتوانیم نسبت به مقاومت اسلامی و وحدت ملی در لبنان بیتفاوت باشیم، همچنین در مورد مسئله سوریه نیز نمیتوان بیتفاوت بود، همچنین در مورد آمریکا نیز از منظر دیگر بیتفاوت نیستیم.
جمهوری اسلامی ایران پرچمدار و نماد تمامعیار استقلال سیاسی در جهان و در مقابله با نظام سلطه عنوان است. باید ببنیم که این ایستادگی و رویارویی در برابر نظام سلطه چه دستاوردهایی را برای ما داشته است، آنچه مسلم است این بوده که برای به دست آوردن هر چیزی نمیشود بدون هزینه کار کرد و این سرمایه بسیار گرانبها و تبدیل شدن ما به قدرت سیاسی بدون هزینه نبوده همانطور که ما در دفاع مقدس هزینه کمی ندادیم اما در قبال آن بهترین فرصت را خلق کردیم؛ آن این است که ایران به یک پدیده تهدید ناپذیر در دنیا تبدیل شده است و من امروز اعتقاد دارم هرچه امروز و فردا داریم از دفاع مقدس است..»