مصاحبه با نرگس آبیار پدیده جشنواره فیلم فجر 92
مصاحبه با نرگس آبیار پدیده جشنواره فیلم فجر 92
نرگس آبیار و فیلمش «شیار ۱۴۳» را باید پدیده جشنواره امسال بنامیم. فیلمی که هم تحسین منتقدان را برانگیخت، هم جایزه ویژه هیئت داوران و هم سیمرغ بهترین فیلم مردمی را از آن خود کرد. علاوه بر این مریلا زارعی به خاطر بازی در این فیلم برنده سیمرغ بهترین بازیگر زن شد. «نرگس آبیار» متولد سال ۱۳۵۰ در شهر تهران و دانش آموخته رشته ادبیات است.
در پرونده کاری آبیار، نگارش ۳۰ جلد کتاب و رمان به چشم میخورد که تسلط این کارگردان را بر ادبیات داستانی نشان میدهد. نرگس آبیار از سال ۱۳۸۴ به فیلمسازی روی آورد و با فیلمهای کوتاه و مستندی چون بن بست، روایت یک داستان باورکردنی، یک روز پس از دهمین روز، روز پایان، ننه مریم، شیرپوشان و… جوایزی را از جشنوارههای داخلی و خارجی دریافت کرد. او ۲ سال پیش وارد عرصه فیلم بلند شد و در گام نخست داستانی کوتاه و یک خطی را دستمایه قرار داد و فیلم سینمایی «اشیاء از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» را به جشنواره فیلم فجر ارائه کرد. با این کارگردان به بهانه موفقیت فیلم «شیار ۱۴۳» در جشنواره سی و دوم فیلم فجر هم صحبت شدیم؛ فیلمی که باعث پرواز سیمرغ به احترام مادران شهید شد.
سیمرغی که دریافت کردید الان کجاست و چه حال و روزی دارد؟
فعلا هنوز در جعبهاش است و آن را بیرون نیاوردهام. (میخندد) در این چند روز فرصت نکردم کاری کنم. فیلم من در شهرستانهای مختلف اکران میشود و مرا به گوشه و کنار کشور دعوت میکنند، برای همین هنوز برای سیمرغم جای بهخصوصی در نظر نگرفتهام.
اشکهای بیپایان مریلا زارعی در نشست مطبوعاتی نشان میدهد که احتمالا در هنگام فیلمبرداری هم چنین اتفاقاتی داشتهاید. درست است؟
موقع بازی کردن رج میزدم و خانم مریلا زارعی تکه تکه سکانسها را بازی میکردند. برداشتهای متفاوتی داشتیم و حس ایشان به هم میریخت. همانجا هم چند بار بازیاش را قطع میکرد و میگفت این نقش خیلی برایم سنگین است. خیلی هم در نقش فرو رفته بود. ولی وقتی خانم مریلا زارعی به یکباره همه پلانها را در کنار هم میبیند تاثیرگذاریاش بیشتر میشود. البته یکی از دلایل تأثیرگذاری نقش خانم زارعی این بوده که ایشان در تمام مدت فیلمبرداری روزه بودند و با دهان روزه جلوی دوربین رفتند.
از قبل پیشبینی کرده بودید که ممکن است در نشست مطبوعاتی چنین اتفاقی رخ بدهد؟
بله، فکر میکردم این طوری بشود. موقع فیلمبرداری هم بچههایی که پشت مانیتور بودند در لحظههای حساس متاثر میشدند.
در مجموع نشست جذاب و پرحاشیهای داشتید. تعریف و تمجید ابراهیم حاتمیکیا از فیلم هم در خلال جلسه اتفاق افتاد. نظرتان درباره گفتههای تحسینآمیز این کارگردان چیست؟
کار بزرگی که آقای حاتمیکیا انجام دادند برای من خیلی اهمیت داشت. هم فیلم ایشان و هم فیلم ما در بخش رقابتی حضور داشت. این که ایشان فیلم خودشان را به «شیار ۱۴۳» تقدیم میکنند، نشان میدهد که آقای حاتمیکیا دغدغه جنگ دارند و پشت فیلمهایی با این مضامین میایستند و حمایت میکنند. در دو سوم پایانی فیلم بر سالن برج میلاد کاملا سکوت حاکم بود و همه در سکوت فیلم را تماشا میکردند. این سالن خیلی بیرحم است و نسبت به فیلم سختگیری میکند، اما حضار در سالن بیشترین تشویق را تقدیم فیلم «شیار ۱۴۳» کردند.
چه اتفاقی افتاد که «شیار ۱۴۳» یکی از فیلمهای منتخب مردم شد؟
به نظر من اگر فیلم بدون جانبداری و نگاه کلیشهای حرف خودش را بزند و واقعیت جنگ را نشان بدهد، مورد استقبال مردم واقع میشود. چون مردم با این فضا بیگانه نیستند و فیلمهای جذاب درباره دفاع مقدس را دوست دارند. فیلمهایی مثل «چ» و «شیار ۱۴۳» مخاطب را با سینمای جنگ آشتی میدهد. مخاطبی که از شعار و حرفهای سطحی فراری بوده، با اشتیاق به تماشای این دو فیلم مینشیند. در کنار همه اینها فکر میکنم که اگر این فیلم تاثیرگذار شده به دلیل این است که عنایت مادران شهید پشت این فیلم است.
برخلاف بسیاری از فیلمهای امسال که از تمهید پایان باز استفاده کرده بودند، فیلم شما پایانبندی مشخصی داشت و سرنوشت شخصیت اصلی یعنی الفت را مشخص میکرد. چطور به این پایانبندی رسیدید؟
فکر میکردم در این فیلم نباید بیننده را ناامید کنم. فکر کردم لازم است بعد از پایان فیلم نشان بدهم آن مادر زندگی را از نو شروع میکند و ادامه میدهد. اصلا پیام فیلم همین بود. او بعد از این که پیکر پسرش را میبیند، آرام میگیرد.
در فیلم یک ۱۰ دقیقه توفانی را در پایان شاهد بودیم، فکر نمیکنید این ۱۰ دقیقه با کلیت فیلم همخوان نیست و یک دستی کار را از بین میبرد؟
۱۰ دقیقه آخر از لحاظ احساسی توفانی است و نه از لحاظ کنش (اکت). من سعی کردم پایان فیلم خیلی تکان دهنده باشد. فکر نمیکنم این کار ریتم فیلم را به هم بریزد.
یعنی از ابتدا به گونهای مقدمه چینی کردید که به این پایان برسید؟
بله،میخواستم فینال تاثیرگذار باشد. گذشته را برای این نشان میدهم که به زمان حال الفت برسم. ممکن است اگر ده دقیقه آخر را جداگانه برای شما نمایش بدهم این قدر تاثیرگذار نباشد.
در فیلم بعدی هم قهرمان اصلی داستانتان یک زن است؟
من الان فیلمنامهای را در ژانر اجتماعی نوشتهام و میخواهم روی آن کار کنم. بله، شخصیت اصلی من زن است. من قاعدتا زنها را بیشتر میشناسم و بیشتر رویشان تمرکز دارم. اما این حرف به این معنا نیست که سینمای دفاع مقدس را کنار بگذارم. جنگ با فضای اجتماعی و دیگر ارکان زندگی ما گره خورده است. جنگ هنوز در متن زندگی ما جریان دارد.
به نظر شما دفاع مقدس چه سوژههای دست نخوردهای دارد که کارگردانها هنوز به آن نپرداختهاند؟
جنگ ما ۸ سال طول کشیده است. ما طولانیترین جنگ ۱۰۰ سال گذشته را پشت سر گذاشتیم. این اتفاق خیلی وجوه دراماتیک دارد که هنرمندان میتوانند به آن بپردازند. در جنگ ما دائم با شرایط سخت و عجیب و غریب روبهرو هستیم. اینها همه ویژگیهای دراماتیک دارد که میشود از آنها استفاده کرد.
به موفقیت فیلم «شیار ۱۴۳» در جشنوارههای جهانی چقدر امیدوار هستید؟ معمولاً جشنوارههای خارجی به فیلمهای دفاع مقدسی روی خوش نشان نمیدهند.
این جور جشنوارهها نگاه جانبدارانهای دارند، در حالی که نباید این طور باشد. همه دنیا میدانند که جنگ به ما تحمیل شده و ما در مقام دفاع برآمدهایم. لازم نیست که ما تلاش آن چنانی کنیم تا حرفمان را به اثبات برسانیم. کافی است همان چیزی که واقعا وجود داشته را نشان بدهیم تا دنیا تحت تاثیر قرار بگیرد. البته من الان نمیدانم که فیلم من چقدر در جشنوارههای جهانی موفق خواهد بود؛ چون نتایج این جشنوارهها غیرقابل پیشبینی است. اما با توجه به نگاه انسانی که بر فیلم حاکم است فکر میکنم توفیقاتی به دست آورد. الان هم ما میبینیم در کشور خودمان آدمهایی با گرایشها و عقاید مختلف از فیلم خوششان آمده و درگیر فیلم شدهاند. به همین دلیل ممکن است فیلم وجوه جهانی هم داشته باشد.
تا این لحظه بیشتر واکنشها به فیلم شما مثبت بوده است. اگر بازخورد منفی ببینید چگونه با آن روبهرو میشوید؟
یک کارگردان اگر بخواهد کارش را ادامه بدهد باید نقدپذیر باشد. اما من منتظر نقدهای درست هستم. اگر قرار باشد کسی صرفاً غرضورزی داشته باشد من در مقام دفاع برمیآیم. منتقدان زیادی قبل از آغاز جشنواره به دفتر من آمدند و فیلم را دیدند. من از آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم. فرصت نبود که برای جشنواره نظر این منتقدان را لحاظ کنیم. اما در نظر دارم که در کارهای بعدی از این نظرات استفاده کنم. یکی دو تا سایت که نمیدانم چه مشکلی با فیلم من دارند، معایبی از فیلم میگیرند که اصلا درست نیست. این فیلم را مردم انتخاب کردهاند و نمیشود آرای مردم را زیر سوال برد.
نکاتی که منتقدان اشاره کردند چه بود؟
یک سری ایدههایی در تدوین داشتند که من فکر کردم درست است. بعضیها اعتقاد داشتند بهتر است در پایان تصاویر نوزاد حذف بشود و خود بیننده به این کشف برسد. من فکر کردم در نسخهای که میخواهم برای جشنوارههای خارجی بفرستم این کار را بکنم. بعضی اعتقاد داشتند تدوین موازی ایده درخشانی است.
در بین فیلمهای جشنواره امسال چه فیلمی را بیشتر از بقیه پسندیدید؟
من متاسفانه خیلی نتوانستم فیلمها را ببینم. چون متاسفانه بیشتر در نمایشهای مردمی حاضر بودم و فرصت نشد به تماشای دیگر فیلمها بنشینم. فقط فیلم «زندگی جای دیگری است» را دیدم که آن را دوست داشتم. فیلم «امروز» رضا میرکریمی را دیدم که در فضای کارهای قبلیشان بود و مثل فیلم «به همین سادگی» فضای مینی مالی داشت که به نظر من این جور آثار فیلمهای فضا و اتمسفر است. به همین دلیل درکش ممکن است از سوی مخاطب عام سخت باشد. اما این موضوع چیزی از ارزشهای فیلم کم نمیکند.
هفته نامه جیم/ احسان رحیم زاده