گفتگو با فریبا متخصص بازیگر نمایش رادیویی
گفتگو با فریبا متخصص بازیگر نمایش رادیویی
فریبا متخصص، کار هنری را از سال ۱۳۶۰ با تئاتر آغاز کرد. او فعالیت خود را در تلویزیون و رادیو به ترتیب از سالهای ۶۲ و ۶۸ شروع کرد و در سال ۷۰ به عرصه سینما راه یافت. از فیلم و مجموعههای او میتوان به زمانه، ملکوت، سایه تنهایی، به دنیا بگویید بایستد، آوای فاخته، سیب سرخ حوا، روزی که خواستگار آمد و ماهپیشونی اشاره کرد. او طی این سالها تجربه نقشهای متنوعی هم در رادیو داشته است. متخصص بتازگی در نمایش رادیویی کوچههای بیصدا به کارگردانی جواد پیشگر بازی کرده است. با او درباره فعالیت هنریاش در رادیو به گفتوگو نشستیم.
بازیگران در سینما، تئاتر و تلویزیون حق انتخاب دارند، یعنی میتوانند سناریوها را بخوانند و بعد تصمیم بگیرند در آنها بازی کنند یا نه؟ آیا این حق انتخاب در نمایشهای رادیویی هم وجود دارد؟
نه، انتخاب در رادیو به عهده کارگردان است که با توجه به متنی که در اختیار دارد بازیگران را انتخاب کند، به همین دلیل بازیگران در رادیو خیلی حق انتخاب ندارند، چون انتخاب میشوند. بیشتر شانس و اقبال نقش دارد که کارگردان چه نقشهایی را به بازیگران بدهد. من همیشه تلاشم را میکنم تا نقشی را که به من سپرده شده، بخوبی اجرا کنم.
یعنی بازی در هر نمایش رادیویی را میپذیرید؟
نه، اینطور نیست که مجبور باشیم هر نقشی را بازی کنیم. مختار هستیم با کسانی که نمیخواهیم کار نکنیم. برخی مواقع هم پیش میآید که مشغول بازی در یک اثر تلویزیونی، سینمایی یا تئاتر هستیم. از آنجا که من کارمند رسمی رادیو هستم، وقتی برای بازی در نمایش رادیویی دعوت میشوم میپذیرم. از سوی دیگر هر روز نمایشهای مختلفی را بازی میکنیم، پس این شانس را داریم تا ایفای نقشهای متنوع را تجربه کنیم.
یکی از ویژگیهای نمایشهای رادیویی ایفای نقشهای مختلف است. این تنوع برای شما تا چه میزان جذابیت دارد؟
هر بازیگری علاقهمند است شخصیتهای متفاوت با ویژگیهای اخلاقی گوناگون را بازی کند. بازی در نمایشهای رادیویی این امتیاز را برای بازیگر دارد که میتواند هر روز با یک دنیای متفاوت روبهرو شود، دنیایی که پر از شخصیتهای رنگارنگ است. به همین دلیل بازیگر در رادیو دائم مشغول بازی و تمرین است. همین مساله باعث میشود بازیگران رادیو از آمادگی خاصی برای بازی در نقشهای متفاوت برخوردار باشند.
در حالی که تلویزیون، سینما و تئاتر این ویژگی را ندارد و اینطور نیست که بازیگر به صورت مداوم سر کار باشد. ممکن است چند ماه از سال کار کند و چند ماه دیگر کاری نداشته باشد. بنابراین در مدتی که بیکار است، تمرین ندارد و تا حدودی کارش افت میکند، به همین دلیل وقتی ایفای نقشی را میپذیرد، مدتی زمان میبرد تا با نقش هماهنگ شود، اما رادیو اینطور نیست و بازیگر مرتب روی بیانش کار میکند؛ بنابراین بازیگران رادیو همیشه آماده هستند.
نمایش رادیویی به نوعی بازی با صداست و بازیگر رادیو باید سعی کند با خلاقیت نقشش را اجرا کند. او فقط صدا را در اختیار دارد و باید تمام حس نقش را به واسطه صدا به شنونده منتقل کند. یکی دیگر از ویژگیهای رادیو که باعث میشود بازیگران به توانمندیشان افزوده شود، زمان کم برای تمرین است. ما یک روز تمرین میکنیم و بعد کار را ضبط میکنیم در حالی که مثلا در تئاتر بازیگران فرصت دارند یک ماه روی نقششان کار کرده و آن را تحلیل کنند، ولی رادیو این ویژگی را ندارد و بازیگر در مدت زمان کم باید دوباره نقشش را تمرین کند و بعد ضبط انجام شود.
یعنی شما اعتقاد دارید بیان بازیگران رادیو با بازیگران تصویری قابل مقایسه نیست؟
به نظرم بازیگران رادیو به دلیل کار دائم بیشتر روی بیانشان مسلط هستند. معتقدم این نتیجه کار هر روز است که باعث میشود بازیگر رادیو نسبت به شخصیتی که ایفا میکند، ارتباط بیشتری برقرار کند. البته تمرین فشرده کار را در رادیو برای بازیگران دشوار میکند.
شما بیشتر از آنکه در کارهای تصویری بازی کنید در رادیو مشغول فعالیت هستید. این انتخاب دلیل خاصی دارد؟
من از ابتدا تا این میزان علاقهمند به بازی در نمایش رادیویی نبودم، اما به مرور زمان این علاقه در من بیشتر شد و خوشحالم در این رسانه مشغول فعالیت هستم. بازی در نمایشهای رادیو برایم جذابیت ویژهای دارد. راستش حس خاصی نسبت به آن دارم و دوست دارم با صدایم به نقشهای مختلفی که بازی میکنم، جان بدهم.
خلق یک شخصیت بدون بهره بردن از میمیک صورت، لوازم صحنه، گریم و… کار راحتی نیست. سکوت در رادیو معنا ندارد و باید با صدا انواع احساس را برای شخصیتی که بازی میکنیم، خلق کنیم. بیان در رادیو نقش عمدهای دارد و بازیگر باید تلاش کند کاملا با نقشی که بازی میکند، عجین شود تا به بهترین شکل کارش را انجام بدهد تا مخاطب حس همذاتپنداری داشته باشد.
اشاره کردید از ابتدا علاقهمند به رادیو نبودید و به مرور زمان این عشق در شما شکل گرفت. چه مسالهای باعث شد نسبت به رادیو علاقهمند شوید؟
قبل از آنکه به رادیو بیایم به سینما، تئاتر و تلویزیون علاقهمند بودم، اما وقتی وارد رادیو شدم و پشت میکروفن نشستم، حس خوبی داشتم. درواقع دنیای رادیو برایم جذابیت زیادی داشت. همین مساله باعث ماندگاری من در رادیو شد و از ۲۰ سال پیش تا به امروز در رادیو کار میکنم و کارمند رسمی شدم. در حال حاضر کار اصلیام رادیوست و گاهی در تئاتر، سینما و تلویزیون هم بازی میکنم.
باتوجه به اینکه حرفه اصلیتان بازی در نمایشهای رادیویی است، این مساله باعث نشده به روزمرگی بیفتید؟
نه، هرگز به روزمرگی نیفتادم، چون بازی در هر نمایش رادیویی طراوت خاص خودش را دارد و اینطور نیست که نقشهای ثابت و کلیشهای را بازی کنیم. ایفای نقشهای متنوع در رادیو برایم جذابیت دارد و تلاش میکنم تا با اجرای خوب و شسته و رفته رنگ و لعاب تازهای به نقشهایم بدهم. از سوی دیگر برایم اهمیت ندارد که نقش من زیاد است یا کم یا اینکه قرار است یک صفحه نقش داشته باشم یا ده صفحه، آنچه اهمیت دارد این است که کارم را درست انجام بدهم تا مورد توجه و رضایت شنونده قرار بگیرد. امیدوارم شنوندگان رادیو از کارم راضی باشند.
آیا در طی سالهای فعالیتتان در رادیو پیش آمده که بازی در نمایش رادیویی را بپذیرید، اما با شروع کار متوجه شوید میانه خوبی با نقش ندارید و برایتان دلچسب نیست؟
بله، برخی مواقع پیش آمده نقشی را پذیرفتم، اما بعد متوجه شدم کیفیت کار آنطور که من انتظار داشتم، نیست. در این مواقع بازیگر باید سعی کند کارش را درست انجام بدهد، چون شنونده انتظار دارد یک نمایش خوب را بشنود. زمانی که شنونده یک نمایش رادیویی را گوش میدهد، نمیداند متن نمایش ضعیف است یا نه، بلکه صدای بازیگر را میشنود. بنابراین انتظار دارد بازیگری نقشش را بدرستی بازی کند تا او با شخصیتهای نمایش همذاتپنداری کند.
برای من هم پیش آمده از نقشی خوشم نیامده، اما در این مواقع سعی کردم با بهره بردن از تکنیکهای بازیگری چیزی برای کارم کم نگذارم. به قول معروف کمفروشی در کار را نمیپسندم، حتی سعی میکنم مواردی را خودم به نقش اضافه کنم؛ یعنی چاشنی به نقش میدهم تا نقشم رنگ و لعاب مناسب بگیرد تا برای شنونده قابل قبول باشد.
چطور به این ظرافتها در کار رسیدید تا مواقعی که لازم است چاشنیهایی به نقش اضافه کنید که از یکنواختی خارج شود؟
این مساله مثل آشپزی میماند. همه از چاشنیهای ثابتی برای غذا پختن استفاده میکنند، اما بعضیها دستپختشان بهتر است و بعضی دیگر خیلی خوب نیست. راز این ظرافت در تجربهای است که سالها کسب کردم. رادیو برای من یک کلاس آموزشی است و در طول این سالها با ایفای نقشهای متفاوت به این تجربه دست پیدا کردم.
زمانی که میخواهید چاشنیهایی به نقشتان اضافه کنید، کارگردان نمایش موافقت میکند و به قول معروف دستتان را بازمیگذارد؟
خیلی از کارگردانان قبول میکنند، چون به بهبود کار کمک میکند. البته بعضیها هم علاقهمند نیستند بازیگر خیلی نظر بدهد.
در مواقعی که کارگردان قبول نمیکند تغییری در کار داده شود، شما چه برخوردی میکنید؟
طبیعی است کارگردان حرف اول و آخر را میزند و من در مقام بازیگر موظف هستم، بپذیرم. بنابراین در نهایت کاری را انجام میدهم که کارگردان از من میخواهد.
بیشتر علاقهمند هستید چه نقشهایی را بازی کنید؟
بیشتر دوست دارم نقشهایی را بازی کنم که برایم جای کار داشته باشد. اندازه نقش برایم اهمیت ندارد، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که بتوانم روی نقش کار کنم. ممکن است به اندازه چند دقیقه کوتاه در یک نمایش باشم، اما همان نقش چند دقیقهای آنقدر پیچیده است که برای من جذابیت دارد. ترجیح میدهم به جای اینکه یک نقش بلند تکبعدی را بازی کنم یک نقش کوتاه خوب را به عهده بگیرم.
آیا نقشی بوده که دوست داشتید بازی کنید اما شرایط آن پیش نیامده است؟
بله،پیش آمده اما در حال حاضر یادم نیست چه نقشی بوده که من دوست داشتم آن را بازی کنم، اما از آن من نشده است.
نمایش رادیویی به نوعی بازی با صداست. آیا برایتان پیش آمده خیلی حال خوبی نداشته باشید، اما به ناچار مجبور باشید نقش یک زن شاد را بازی کنید؟
بله، پیش آمده است، اما وقتی وارد استودیو شدم و پشت میکروفن نشستم فقط درگیر ایفای نقش شدم و دیگر به حالم توجهی نکردم. پشت میکروفن رادیو دنیای خاص خودش را دارد. به یاد دارم پنج سال پیش برادرم فوت شد و من فردای آن روز باید در یک نمایش به کارگردانی اکبر زنجانپور نقش زن شادی را بازی میکردم که در کافه کار میکند.
طبیعی بود بازی چنین نقشی برایم خیلی سخت بود، اما سعی کردم کارم را درست انجام بدهم، چراکه فقط من در این نمایش بازی نمیکردم و به غیر از من بازیگران زیادی هم حضور داشتند. اگر من کارم را درست انجام نمیدادم بدون شک کار بقیه هم خراب میشد. از سوی دیگر نمیتوانستیم ضبط نمایش را لغو کنیم. به هر حال ضبط آن روز باعث شد تا ساعت ۳ بعدازظهر به مراسم برسم و این در حالی بود که مهمانان از شهرستان آمده بودند. الان که به این ماجرا فکر میکنم، احساس میکنم شاید اشتباه کردم و آن روز نباید میرفتم. فقط میتوانم این را بگویم که وقتی پشت میکروفن مینشینم، سعی میکنم مشکلات را پشت در استودیو بگذارم و نقشی را که به من محول شده، درست انجام بدهم.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون