مصاحبه با شهاب عباسی کارگردان خنده بازار
مصاحبه با شهاب عباسی کارگردان خنده بازار
شاید این روزها دیگر نتوان او را یک بازیگر خواند؛ چراکه تجربه کاری او در حوزه کارگردانی و نویسندگی، تواناییهای بیشتری از او را برای ما به اثبات رسانده است. تجربه همزمان وی در سه حوزه بازیگری، نویسندگی و کارگردانی لبخندهایی بر لبان افراد بسیاری نشاند که سبب جهتگیری پیکان انتقاد بسیاری دیگر از وی شد. شاید ژانر بازی او در زندگی شخصی وی کمدی نباشد، اما یکی از کسانی است که طی سالهای اخیر در ژانر کمدی دیده شده و به نظر میرسد کمدی کار کردن، دیگر یکی از ویژگیهای سبک کاری او به شمار میرود و گویی ظاهر شدن وی در ژانر دیگر برایمان دلچسب نیست. بازیگر توانمندی که یکی از سختترین کارها، یعنی خنداندن دیگران آن هم با لایههایی از طنز و تلخی گزنده درون آن را به عهده دارد. مهمان این هفته «قاب خاطره» شهاب عباسی، کارگردان مجموعه خنده بازار است که درباره مدیوم تلویزیون و فعالیتش در آن به گفتوگو نشستهایم.
آیا چراغ کار هنری شما با «نوروز ۷۶» داریوش کاردان روشن شد؟
خیر. من کار رسانهای خود را از سال ۷۰ با کار در رادیو تبریز آغاز کردم و همزمان با آن یک کار تئاتر نیز داشتم و این کارها تا سال ۷۳ که برای ادامه تحصیل به تهران آمدم، ادامه داشت. سال ۷۳ که برای تحصیل در رشته نقاشی به تهران آمدم کار بازیگری تقریبا به طور کلی از سرم افتاده بود، چون به نقاشی علاقه داشتم و زمینههای پیشرفت هم برایم فراهم بود،اما در همان سال خوشبختانه یا متاسفانه با مهران غفوریان و جواد رضویان هم رشتهای بودم و این آشنایی سبب ورود جدیتر من به عرصه بازیگری شد. در آن زمان هم مهران غفوریان در مجموعه «۳۹» کار کرده بود و در حال همکاری با برنامهای به نام «لبخند سوم» با امیر سماواتی بود که البته من هم با حضورم بهطور جسته و گریخته به عرصه تصویر راه پیدا کردم، اما ورود جدیتر من به این عرصه با نوروز ۷۶ داریوش کاردان کلید خورد و تا همین اواخر هم که خنده بازار روی آنتن شبکه سه بود حضور من همچنان در این عرصه ادامه دارد.
سالهای زیادی از ورود شما به تلویزیون میگذرد و خنده بازار ازجمله کارهایی است که هم بازیگری و هم کارگردانی آن را به عهده داشتید. آیا پیش از این هم کارگردانی را تجربه کرده بودید؟
بله. پیش از خنده بازار من شش تلهفیلم ساخته بودم که آخرین آن «مشکلات یه مرد محترم» بود که از شبکه سه سیما پخش شد و پس از پایان خنده بازار هم در فکر ساخت تله فیلم دیگری هستم که در مراحل پیش تولید است.
آن تلهفیلمها هم در ژانر کمدی ساخته شدهاند؟
بله. همه تلهفیلمهایی که تاکنون ساختهام، همچون مجموعه خنده بازار در ژانر کمدی بوده و بیشتر به خاطر اینکه در ژانر طنز تجربه بیشتری دارم سعی نمیکنم از این شاخه به آن شاخه بپرم و به جای تمرکز بر یک بخش، همه حوزهها را به طور ناقص تجربه کنم. چون به نظرم این نحوه کار کردن از کیفیت آثار کم میکند و مانع از ارائه یک کار منسجم و قوی میشود. البته شاید بعدها ژانر درام را هم به کارنامه کاریام اضافه کنم. اگرچه کار کمدی از کار در ژانرهای دیگر سختتر است و انرژی بیشتری میطلبد.
فکر نمیکنید این کار مقدمه کلیشه شدن است؟
نه. این طور نیست، چون کلیشه شدن موقعی اتفاق میافتد که شخص یک سبک و سیاق را ادامه دهد، اما من سعی کردهام در ژانر کمدی مدلهای مختلفی را کار کنم. این که یک فرمول را مدام کار کنیم کلیشه شدن نقشهای ما در ژانر است. در حالی که هر پروژهای تجربهها و ایدههای جدیدی با خود میآورد که این مانع از تکرار میشود.
تجربه کاریتان در طول این سالها چقدر به شما در ایفای نقشها و کارگردانی کمک کرده و باعث شده است کار بهتری ارائه کنید؟
حدود هفت سال پیش اولین کارم را کارگردانی کردم، اما به دلیل این که پیش از آن بازیگر بودم و با خیلی از جزییات آشنایی داشتم، بهتر میتوانستم این دو حوزه را به هم مرتبط کنم و ارتباط بهتری با بازیها داشته باشم. مجموعه خنده بازار هم بعد از سه سال کار کردن با یک گروه بزرگ ۴۰ یا ۵۰ نفری یکی از بزرگترین تجربههای کاری من بوده و باعث شده کارهای بعد از آن با داشتن شرایط مشابه خنده بازار و حتی شرایط سختتر برایم آسان جلوه کند. با کار در این مجموعه میزان استرس من برای کارهای بعدی کمتر خواهد بود و این سریال زمینه آزمون و خطا را برایم فراهم کرد. خنده بازار برای من مثل یک دانشگاه بود که باعث شد چیزهای زیادی را در طول سه سال تولید آن یاد بگیرم.
ژانر کمدی چقدر به حس و تکنیک وابسته است؟
کار کمدی کاملا حسی است و اگر کمدی در ذات بازیگر نباشد نمیتواند کار خود را پیش ببرد و نتیجهای مطلوب به دست آورد. مساله جالب این که خیلیها از لحاظ تکنیکی خوب عمل میکنند، اما حس و حال یک کمدین را ندارند و در نهایت نمیتوانند اجرای خوبی داشته باشند. یک کمدین، به ذات کمدین است و یک شخص نمیتواند با کسب تجربه، حس و حال کار کمدی را به دست آورد. اگر یک کمدین موقعیت، نکتهسنجی و بداههپردازی داشته باشد میتوانیم روی آن کار کنیم و زمینه رشد و پیشرفت وی را فراهم آوریم.
ویژگیهای شخصی خودتان را به کدام ژانر نزدیکتر میدانید؟
با توجه به این که همه کارهایم بر محور ژانر کمدی میچرخند، قطعا باید گفت به کمدی نزدیکترم، اما این مربوط به اوایل کاریام میشود و در سالهای اخیر شخصیتم درونیتر شده و ترجیح میدهم بیشتر وقتم را به فکر کردن در تنهایی بگذرانم. اگرچه، بعضی اوقات نقش کودک درونم همچنان پررنگ است و شلوغبازیهایی هم میکنم.
با توجه به این که هم تجربه نویسندگی داشتهاید و هم بازیگری، ویژگیهای شخصیتی یک بازیگر چقدر میتواند در خلق یک شخصیت نمایشی اثرگذار باشد؟
ویژگی شخصیتی یک نویسنده شاید بتواند در آفرینش یک شخصیت نمایشی موثر باشد، اما بازیگر نه.چون بازیگری که تکنیک را به کار میبندد و نمیخواهد در نقشهایش هم خودش باشد، نمیتواند ارتباطی با ویژگی شخصیتی خویش پیدا کند، اما برای یک نویسنده این مساله امکان دارد، چون خیلی از نویسندهها نسبت به شخصیت خویش دست به قلم میبرند و بر حسب عادات شخصیتی خویش مینویسند.
به نظر شما تجربه کاری در سه حوزه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری میتواند به انسجام کارها کمک کند؟
از بسیاری ابعاد میتوانم بگویم سخت است. از وقتی کارگردانی را به عهده گرفتهام، پیشنهادهای بازیگریام خیلی کم شده است و شاید علت اصلی آن هم این تصور باشد که من با داشتن تجربه کارگردانی در کار کارگردانها دخالت میکنم یا این که در کاری که هم وظیفه کارگردانی و هم بازیگری آن را بر دوش داشتهام، در زمان بازی چون باید توجهم به پشت صحنه و کارگردانی نیز باشد، از لحاظ تکنیکی تمرکزم در حین بازی پایین میآید و این از کیفیت کار کم میکند.
آیا در مجموعه خنده بازار برای ایفای نقش در قالب شخصیتهایی که نمونه بیرونی داشتند از تحقیق میدانی و مشاهده هم استفاده میکردید؟
بله. در واقع اولین کار، جمعآوری اطلاعات درباره شخصیت مورد نظر است. اطلاعات هم از طریق رجوع به اینترنت و تحقیق درباره سوژه به دست میآمد و با بررسیهای زیاد، نمونههایی از صدا و گریم و تکیهکلامهای مهم برای الگو برداری جمعآوری میشد و در برخی مواقع نیز در صورت نبود اطلاعات مورد نظر به گفتههای دیگران استناد میکردیم.
طنز خنده بازار خیلیها را از لبه تیز نقد عبور داد، اگر خواسته باشید خودتان و خنده بازار را زیر ذرهبین قرار دهید به چه موضوعاتی اشاره میکنید؟
مجموعه خنده بازار پر از ایراد است و ما توانستیم فقط ۴۰ درصد تواناییهای خودمان را در این مجموعه پیاده کنیم. از دلایل آن هم شتابزدگی و فشار زیاد و کار دقیقه نودی بود، زیرا ما در بسیاری از قسمتها به خاطر نزدیک بودن به مناسبتهای گوناگون فرصت بازگشت و کار کردن روی متن را نداشتیم و مجبور بودیم با هر کیفیتی کار خود را پیش ببریم. این مسائل باعث میشود گاه کار از دست آدم در برود چرا که کار دقیقه نودی پتانسیل اصلی گروه را هم از میان میبرد.
هماهنگی یک جز در روند فیلمبرداری با سایر عوامل فیلم چقدر اهمیت دارد؟
خیلی زیاد. تیم مجموعه خنده بازار جزو طراز اولهای کار خود بودند و بعد از سه سال کار کردن به سلیقه کاری من به عنوان کارگردان آشنایی داشتند و هماهنگ با هم کار را پیش میبردیم. اما درباره یک بازیگر هم در صورتی که از بازی خودش راضی نباشد فقط میتواند با دادن یک پیشنهاد به کارگردان نظر خودش را اعلام کند که کارگردان با توجه به نظر خود و در نظر گرفتن موقعیتهای مختلف ممکن است بپذیرد یا آن را رد کند.
با توجه به این که تجربه کاریتان در حوزه تئاتر به سالهای ابتدایی فعالیتتان در عرصه بازی برمیگردد دوست نداشتید، تجربهتان در این حوزه بیشتر بود؟
خیلی وقت است از این فضا دورم و ترجیح میدهم کارهای قبلیام را پیش بگیرم و هنوز برای کار در تئاتر تصمیم جدی نگرفتهام؛ هر چند با داشتن دوستان خوبی که در این فضا هستند ارتباطم برای بازی در تئاتر نزدیک است.
اکنون با توجه به این که سالهای زیادی از حضورتان در عرصه تصویر میگذرد، کدام مدیوم را بیشتر دوست دارید؟
سینما برای من عرصه جذابتری است و در حال حاضر هم دوست دارم در سینما فعالیت کنم، اما کسادی سینما و مشکلاتی که بیشتر پیرامون سرمایهگذاری در این حوزه است، کمی این اتفاق را سخت کرده است.
سارا فتحآبادیپور
به شهاب عباسی بگید من عاشقشم و یکی طرفدارای پروپاقرصشم