گپی با روحی “مدینه” و لیلای “هفت سنگ”
معمولا سریالهای ماه مبارک رمضان علاوه بر اینکه پربیننده هستند، خصیصه دیگری هم دارند و آن معرفی برخی چهرههایی است که یا در این رسانه دیده نشدهاند یا آنقدر حضورشان کم بوده که در اذهان عموم جای نگرفتهاند. شبنم مقدمی از آن دسته بازیگرانی است که کمکار بودن را به حضور در آثار میانمایه ترجیح داده و تاکنون توانسته با تکیه بر این موضوع در سریال و فیلمهای قابل قبولی بازی کند و در هر کدام بخشی از هنر بازیاش را به رخ بکشد. او دومین سالی است که در ماه رمضان ایفاگر نقشی در صداوسیما میشود.
اما اینبار تفاوت بسیاری با سایر بازیهایی که از او دیدیم دارد. مقدمی در دو سریال همزمان دو نقش مجزا را به تصویر میکشد. «مدینه» و «هفت سنگ» دو سریال پربیننده این روزها هستند که یکی با درونمایه کمدی و دیگری نیز ملودرامی اجتماعی است. یکی از ویژگیهای بارز در بازیهای او تمییز قایل شدن بین نقشهاست. کاراکتر روحی در سریال مدینه و لیلا در هفت سنگ آنقدر چالشبرانگیز بود که بخواهیم در موردش با شبنم مقدمی همصحبت شویم.
شما در سینما و تئاتر نقشهای کمدی برعهده داشتید اما تا به حال درتلویزیون بازی کمدی از شما ندیده بودیم تا نقش لیلا در مجموعه «هفت سنگ».
همیشه بازی در نقش کمدی و شیرین را دوست داشتم و در فیلم کمدی «همیشه پای یک زن در میان است» به کارگردانی کمال تبریزی و همچنین سریال کمدی باجناقها نیز بازی کردم. در این سالها دلم میخواست تا با کارگردان و متنی خوب، ژانر کمدی را امتحان کنم چراکه هر بازیگری دوست دارد تا خود را در گونهها و نقشهای مختلف محک زند. از طرفی کمدی یکی از ژانرهای مورد علاقهام نیز بود.
گرچه نمیتوانیم «هفت سنگ» را صرفا سریالی کمدی بنامیم، آن هم به این دلیل که این سریال رگههایی از کمدی دارد و کار شیرینی است ولی در قسمتهایی به سمت ملودرام هم میرود و به مجموعههای تلویزیونی که در این چند وقت اخیر دیدهایم نزدیک میشود مثل خانه سبز و… که اینها را هم نمیتوانستیم صرفا کمدی بنامیم به این خاطر که نزدیک به زندگی هستند و همه عناصر موجود در زندگی در آنها نیز وجود دارد و به ژانر خاصی هم تعلق ندارند.
در مورد مجموعه هفت سنگ هم باید بگویم علیرضا بذرافشان (کارگردان) از آن دسته کارگردانهایی است که کار خود را بلد است و زمانی که از من برای حضور در این سریال دعوت شد، دوست داشتم که تجربه همکاری با ایشان را هم داشته باشم.
با اینکه بازی در نقش لیلا تجربه جدیدی برای شماست اما قطعا وجوه اشتراک و تمایز با خودتان نیز دارد و همین به یک بازیگر برای درست دریافتن نقش کمک میکند. درباره لیلا این اتفاق برایتان افتاد؟
بله دقیقا، میدانید که من فرزندی ندارم و به همین خاطر لیلا از شخصیت من دور است و علاوه بر این از لحاظ رفتاری و نوع تفکر هیچ سنخیتی نیز با من ندارد، همه اینها باعث شد تا من همانطور که اشاره کردید، دست به خلق شخصیت او بزنم.
همیشه میگویم در بازیگری خلق کردن شخصیت بسیار جذاب است و بیشتر هم سعی میکنم نقشهایی انتخاب کنم که از لحاظ فضای ذهنی و زندگی از من خیلی دور باشند تا بتوانم زندگی دیگری را تجربه کنم. جذابیت بازیگری هم همین است که تو به عنوان یک بازیگر بتوانی چندین زندگی مختلف را در کنار زندگی خودت تجربه کنی. اگر بخواهی شخصیتی را بازی کنی که به خود واقعیات نزدیک باشد خب کار سادهیی است اما در غیر این صورت پروسه خلق شخصیت را نیز باید طی کنی.
زمانی که گروه تولید سریال «هفت سنگ» خلاصه یک خطی داستان را اعلام کردند بیشتر روی این موضوع تاکید داشتند که این سریال شبیه سریالهای دهه هفتادی مثل خانه سبز و همسران است و هیچ اشارهیی مبنی بر اینکه این اثر از سریال معروف خارجی (مدرن فامیلی) اقتباس شده به چشم نمیخورد. شما از همان ابتدا که داستان اصلی را خواندید متوجه این موضوع شده بودید؟
در دنیا الگوبرداری هیچ چیز مذمومی نیست و این سریال هم نخستین و آخرین سریالی نیست که از نمونه خارجی کپیبرداری کرده است. از همان ابتدا هم من و هم تمام عوامل تولید سریال و حتی تلویزیون این را میدانستند و اصلا چیزی نبود که هیچ کس در جریانش نباشد.
نه کسی به کسی دروغی گفته و نه اینکه قراری داشتیم که به کسی دروغی بگوییم. منتها تنها نکتهیی که در این بین میماند، این است که باید مجوز نام بردن از اثر در تیتراژ داده میشد که در این صورت تمام این بحثها خاتمه پیدا میکرد و زمانی که این اجازه را نداریم، طبیعی است که سوءتفاهماتی اینچنینی به وجود بیاید.
من اصلا نمیخواهم به این موضوع دامن بزنم به این خاطر که هفت سنگ، مخاطب خود را جذب کرده است. چرا نمیخواهیم باور کنیم که همه آدمها مدرن فامیلی نمیبینند؟! اگر مجموعهیی حتی ساختار کلیاش را از مجموعهیی دیگر وام میگیرد که به عقیده من هیچ اشکالی هم ندارد، چرا به این موضوع توجه نمیکنیم که تا همین حد هم ایرانیزه شده و طبق فرهنگ و عقاید ایرانیها ساخته شده است؟
این نوع اقتباس در برخی از سکانسها آنقدر زیاد بود که حتی در میزانسن و دکوپاژ هم به چشم میخورد!
درست است که گروه تولید چند قسمت ابتدایی را به صورت نعل به نعل پیش رفتند، اما در همان قسمتها هم با توجه به شرایطی که در فضاسازیها طراحی شده این کار ضروری بهنظر میرسید. در مورد میزانسن و دکوپاژ که اشاره کردید باید نکتهیی اضافه کنم، برای من سوال است زمانی که دو نفر در یک ماشین هستند و مشغول صحبت با یکدیگرند و میخواهیم مخاطب، داخل ماشین را ببیند دوربین کجا باید باشد؟
به طور یقین یا سمت راست و چپ بازیگرها یا روبهروی آنها، یعنی اینکه در برخی شرایط بیان این ایرادها واقعا منطقی نیست که دوربین و حرکت بازیگرها مثل نمونه خارجی سریال است و… چرا که شرایط دوربین و آن سکانس، این نوع میزانسن را میطلبیده. یا زمانی که چند نفر در یک اتاق نشستند، به غیر از اینکه شما یک نمای دونفره از دو طرف صحنه و یک لانگ شات و… بگیری دیگر کار جدیدی نمیتوانی انجام دهی! به عقیده من از یک جایی به بعد نقدها و مطالبی که در این باره نوشتند، به گونهیی به بهانهگیری و خصومت نزدیک شد.
من بازیگرم و چیزی که اتفاق افتاد را دارم میگویم و از حق هم نمیتوانم بگذرم که با این مجموعه تلویزیونی با موضعگیری عجیب و مغرضانه برخورد کردند.
برای من سوال است مسوولان تلویزیون حواسشان به همه این موارد هست و اینکه از این موضوع غافل شده باشند را واقعا متوجه نمیشوم. اکنون هم که این مجموعه در حال پخش است، شک نکنید اگر اتفاق غیرفرهنگی در حال رخ دادن بود به سرعت جلوی پخش آن را میگرفتند. از این گذشته ما ناظر کیفی داشتیم.
روند ساخت یک سریال از نگارش فیلمنامه آن شروع میشود و هیچ تهیهکننده و کارگردانی هم بدون مجوز سازمان اقدام به تولید سریال نمیکند. من در اصل اعتراضم به این است که چرا ما اینقدر سطحی و غیرمنطقی به مسائل نگاه میکنیم؟! من بازیگر این مجموعه هستم و به اندازه حق خودم دفاع میکنم، هیچ کس تاکنون به من نگفته تو در این سریال بد بازی کردهیی یا از مابه ازای همین شخصیت در سریال مدرن فامیلی کپی کردی! آن هم به این خاطر که هم خودم میدانم چطور بازی کردم و هم دیگران بر این باور صحه میگذارند.
اما در سینما بارها این اتفاق (کپیبرداری) افتاده و آب هم از آب تکان نخورده است!
بله، در همین تلویزیون هم بارها کپی و اقتباس صورت گرفته، اما نمیدانم چرا به یکباره برای یک سریال این مساله پررنگ میشود!
شاید بتوان این موضوع را به سیاستی که پشت این کار بود، مرتبط دانست؟ و همچنین پخش آن در ایام ماه رمضان نیز به این حواشی دامن زد.
اما من بر این باورم که هیچ یک از مدیران ما دلشان نمیخواهد تا با برپایی جو منفی برای مجموعهشان اتفاق خوبی رقم بزنند.
اگر بخواهیم به این ماجرا از بعد مثبت نگاه کنیم، میبینیم که در این میان «هفت سنگ» و با توجه به همه برداشتها و انتقادهای منفی، بیشتر دیده شد.
بله، درست است. فکر میکنم که رسانههای آن طرف مرزها هم درباره هفت سنگ مطلب نوشتند. امیدوارم که همه اینها به نفع مجموعه باشد چراکه مجموعه بسیار شریفی است و به موضوعات روز یک خانواده ایرانی اشاره میکند که ای کاش بیاییم و اینها را ببینیم. ما داریم درباره عواطف، توجه و احساساتی صحبت میکنیم که روزبهروز در خانوادههای ایرانی گم میشود. نمیدانم این مسائل از کجای فرهنگ، آداب و رسوم ما میآید و بابتش ناراحتم. به هر حال هر کدام از ما در اندازه خودمان تلاش کردیم و با مطرح شدن این مسائل خستگی به تن مان میماند.
شما علاوه بر سریال هفت سنگ، در سریال مدینه هم حضور چشمگیری داشتید. قطعا روند ضبط این دو سریال با یکدیگر تلاقی نداشت چراکه شما از آن دسته بازیگرانی هستید که تا به حال هیچگاه دو نقش را به صورت همزمان قبول نکرده است.
بله الان حدود پنج ماه از پایان ضبط هفت سنگ میگذرد و در حال حاضر مشغول ضبط مدینه هستیم. اصولا همان طور که خودتان هم گفتید هیچگاه دو نقش اینچنینی را با هم قبول نمیکنم به این دلیل که نقشها را طراحی میکنم و بر اساس طراحی ذهنیام پیش میروم و اگر بخواهم به صورت همزمان دو طرح را در ذهنم داشته باشم دیگر راندمان خوبی نخواهم داشت اما در کل بر این باورم که یک بازیگر باید بتواند چند شخصیت متفاوت را بازی کند، حال این میتواند شکل کاریکاتوریزه لیلا یا میتواند شکل جدی و واقعی باشد، اما در این بین بازی کردن در دو گونه متفاوت هر کدام حس و حال مختص به خود را برای بازیگر دارد.
از آنجایی که در سریالهای ما نقشهای بدون چالش و سادهیی به خانمهای بازیگر پیشنهاد میدهند و این کار به نوعی عرف تبدیل شده، کاراکتر روحی از معدود نقشهایی است که به کمتر بازیگر خانم پیشنهاد میشود.
روحی برای من نقشی بسیار تاثیرگذار و مشکل است و از آنجایی که هر چه نقش مشکلتر باشد، شیرینی اجرایش برای بازیگر بیشتر میشود، این موضوع برایم به همین شکل شیرین شد. به عقیده من هر چه بازیگر برای اجرای نقشش زحمت بیشتری بکشد برای مخاطبانش دلنشین تر میشود و هم اینکه خلق کردن شخصیت بیشتر به دل او مینشیند.
روحی هم از آن دسته نقشهایی است که چنین ویژگیهایی را دارد و از سعید نعمتالله (نویسنده مدینه) متشکرم که چنین نقشی را خلق میکند تا من در قالب او قرار بگیرم. از طرفی به هر حال تعداد سریالهایی که زن محور باشند کماند چه برسد به شخصیت زنی که جای کار برای یک بازیگر نیز فراهم کند. به عنوان یک بازیگر در طول سال فیلمنامههای زیادی را میخوانم، اما سبک و جنس شخصیت روحی را خیلی کم دیدهام.
این نخستین تجربه همکاری شما با سیروس مقدم و سعید نعمتالله است و از قبل کارهای این دو را دنبال میکردید؟
بله، همکاری با سیروس مقدم و سعید نعمتالله که همیشه متنهایش را دوست داشتم، تجربه بسیار دلنشینی است و خیلی خوشحالم که با وجود همه سختیها این نقشها را بازی کردم.
زمانی که برای نقش روحی در سریال مدینه انتخاب شده بودید، به خاطر حضورتان در هفت سنگ و اینکه زمزمهها مبنی بر پخش هفت سنگ و مدینه در ماه رمضان بود، مدیران شبکه طبق قانون عدم حضور یک بازیگر در دو سریال مناسبتی ماه رمضان، اجازه ندادند تا شما در لیست بازیگران این سریال قرار بگیرید، چه اتفاقی افتاد که این موانع برداشته شد؟
همان زمان که من برای صحبت در سریال مدینه رفتم و بعد از آن به من گفتند که به دلیل پخش هفت سنگ در این ایام نمیتوانی در دو سریال همزمان حضور داشته باشی، حدود یک هفته جلوی دوربین مدینه نرفتم تا اینکه اعلام کردند هفت سنگ در ماه رمضان پخش نمیشود و من هم بازیام را در مدینه شروع کردم.
پس خودتان از همان ابتدا در جریان پخش همزمان بودید، این موضوع برای شمایی که در تلویزیون خیلی پرکار نیستید، ریسک نبود و به باورپذیری مخاطبتان لطمه نمیزد؟
درست است من در کل بازیگر پرکاری نیستم و در طول یک سال، یک فیلم، یک سریال و یک تئاتر بازی میکنم. همین طور که جلوتر رفتیم به این نتیجه رسیدم که شاید در پخش همزمان این دو سریال صلاح و خیری نهفته است.
خیلیها که این موضوع را نمیدانستند مدام به من میگفتند مدتی است در تلویزیون کار نمیکنی و به یکباره پرکار شدی؟ من در جوابشان میگویم که کار میکنم، اما سیستم پخش که دیگر دست من نیست. برای مثال من یکسال از زندگیام را برای سریال «مولانا» گذاشتم که متاسفانه نه تولید آن به سرانجامی رسید و نه پخشش. ممکن است در سالی دو کار از من ببینید و ممکن هم هست در دو سال از من هیچ کاری نبینید و اینها به معنی دوری من از این رسانه نیست.
من از تواناییهای خودم مطمئنم و میدانم اگر هم قرار باشد دو نقش بهطور همزمان از من پخش شود، بازیام به گونهیی است که به باورپذیری مخاطب لطمه نزند و آنقدر کارم را بلد هستم تا این اتفاق نیفتد و کاری کنم تا مخاطب، روحی را از لیلا جدا ببیند. این را از سر تفاخر نمیگویم بلکه از سر تجربه میگویم که الان هم تجربه ثابت کرده مردم فردی را با شرایطی در شبکه سه و آدمی دیگر را با خصوصیات دیگر در شبکه یک میبینند و هر دوی آنها را باور کردهاند.
شما بازیهای ماندگاری را در حیطه تئاتر داشتید، اما در این چند سالی که به سمت کارهای تصویری آمدید، از صحنه تئاتر دور ماندید.
بله دیگر فرصتش نشده و همین الان هم بیشتر زمان مان در روز را مشغول ضبط مدینه هستیم. ضمن اینکه همان طور که گفتم چند کار را همزمان قبول نمیکنم. شاید قبلا این کار را میکردم، آن هم به این صورت که یک تئاتر و یک کار تصویری را با هم قبول میکردم، اما الان دیگر نمیتوانم آن هم به این خاطر که حجم کاریام بالا رفته است. به هر حال همچنان تئاتر عشق من است و جزو برنامهریزیهای کاریام هست که حتما سالی یک تئاتر را در برنامهام داشته باشم.
روزنامه اعتماد
باسلام.خانم شبنم مقدمی بازیگرمحبوب سینمای ایران شخصیت بسیاروالاوفرهیخته ای نسبت به بسیاری ازبازیگران زن درسینمای ایران دارندکه این واقعیت رادرمصاحبه های ایشان وبرنامه های زنده ای که درتلویزیون ازحضورایشان دعوت میشودبه راحتی میتوان درک کرد. وچقدرباارزش هستندانسانهایی که هرقدرپیشرفت میکنندوبالاترمیروند،اصالت وتمدن نجیب خودرافراموش نمیکنندکه این واقعیت درتفاوت رفتاری وگفتاری ایشان درمقایسه باسایربازیگران همراه دربرنامه های زنده تلویزیونی وجشنواره های سینمایی مثل جشنواره فیلم ” رم “که شخصیت ایشان دراین جشنواره بسیارنجیب وباوقارمیدرخشید کاملا واضح وروشن است که این شخصیت ایشان باعث رشدوپیشرفت روزافزون ایشان خواهدبود بایاری خدا