بیوگرافی کامل سارا بهرامی + عکس
بیوگرافی کامل سارا بهرامی + عکس
سارا بهرامی متولد بهمن ماه سال ۱۳۶۱ است، وی فارغ التحصیل رشته تئاتر است وبازیگری را از تئاتر آغاز کرده ،سارا بهرامی بازیگری تئاتر را در نمایشهایی چون “راهزنان” یا “متولد سال ۶۱″ به کارگردانی پیام دهکردی تجربه کرده است. همچنین در عرصه تصویر نیز ایفای نقشهای کوتاه در “یک عاشقانه ساده” سامان مقدم، ”آینههای روبرو” نگار آذربایجانی و سریالهای “فرات” مازیار میری و “مثل یک کابوس” شهرام شاه حسینی در کارنامه او به چشم میخورد.
مصاحبه با سارا بهرامی
سارا بهرامی بازیگری از تئاتر شروع کرد و تاکنون در نمایشهای مختلفی به روی صحنه رفت هر چند که چند تجربه کوتاه کار تصویر داشت اما پروانه برای او حکم سکوی پرتاب را داشت. با او به مناسبت نمایش موفق این سریال از تلویزیون گفتگو کردهایم. پاسخهای بهرامی به پرسشهای برنا را از نظر میگذرانید؛
سریال پروانه سفارشی نیست
در جواب این سوال که میگویید آیا ممکن نبود برخی به واسطه سوژه سریال پروانه آن را اثری سفارشی بدانند و به نوعی مخاطب بعد از گذشت مدتی آن را پس بزند باید بگویم: جلیل سامان ابتدا قصه سریال پروانه را نوشت و سپس آن را به تلویزیون ارائه داد و این طور نبود که این کار را به شکل سفارشی بنویسند و به نوعی قصه ایشان صرفا در آن مقطع تاریخی میگذرد اما در مورد حضورم در سریال پروانه باید بگویم من به عنوان کسی که درام را دوست دارم وقتی فیلمنامه این سریال را خواندم حسابی از آن خوشم آمد چون متوجه شدم یک درام عاشقانه و زیباست که اتفاقات در آن مانند هر قصه دیگری در یک بستر تاریخی اتفاق میافتد و خب بستر تاریخی این قصه مربوط به آن برحه از زمان است.
فیلمنامه اصلی ترین رکن است
در طول چند سال اخیر به اعتقاد برخی تلویزیون نتواسته است در جذب مخاطب موفق عمل کند شاید دلیل عمده این موضوع به این خاطر باشد که سریالها از فیلمنامه جذاب و منسجمی برخوردار نبودند برای موفقیت یک اثر بیتردید عوامل مختلفی دست به دست هم میدهند اما در راس همه آنها فیلمنامه و قصه خوب قرار دارد متاسفانه ما شخصیت پردازیهایمان در فیلمنامه درست نیست و خب همین موضوع هم باعث میشود که بازیگر نتواند آنطور که باید با نقش ارتباط برقرار کند و در نهایت اکت درستی را ارائه نماید چون شخصیتپردازی درست ذهن بازیگر را شکوفا میکند و به او این امکان را میدهد که با نقش درگیر شود.
سارا بهرامی در مسیر پروانه شدن
قبل ازاینکه در سریال پروانه بازی کنم چند تجربه کار تصویری را هم داشتم اما خب من از نه سالگی تجربه کار تئاتر را دارم و در دانشگاه هم در رشته تئاتر تحصیل کردم و در طول این سالها هم تئاتر را به شکل حرفهای دنبال میکردم و اجراهای زیادی را تئاتر شهر ،ایرانشهر ،مولوی و… داشتم اما نکتهای که همواره برایم اهمیت داشت مسیری بود که قرار است در آن گام بردارم چرا که نسبت به نتیجه آثاری که در آن حضور داشتم حساس بودم و میخواستم کاری که ارائه میدهم در نوع خودش بهترین بازده را داشته باشد قبل از سریال «پروانه» در فیلم آینههای روبه رو، فرات و سریال مثل یک کابوس بازی جلوی دوربین را تجربه کرده بودم. تابستان سال گذشته زمانی که من سر تمرین تئاتر بودم از دفتر آقای سهرابپور تهیهکننده کار با من تماس گرفتند و گفتند برای تست به آنجا بروم هیچوقت یادم نمیرود به امیر سلیمانی دستیار جلیل سامان گفتم، خواهش میکنم اگر تصمیمتان در این باره جدی است به من بگویید بیایم چرا که در مدت اخیر بارها بارها برای من این موضوع اتفاق افتاده است و هیچ سرانجامی نداشته است از طرفی من سر تمرین تئاتر هستم و ممکن است این رفتوآمدهایی بیحاصل به کارم لطمه بزند که ایشان با لبخند به من گفتند حالا بیا … وقتی برای تست رفتم آقای سامان ابتدا به من فیلم نامه را دادند و گفتند بعد از مطالعه آن برای تست به دفتر رجوع کنم خب مدتی بعد وقتی رفتم ایشان نزدیک به شش سکانس را با شرایطهای حسی متفاوت از من تست گرفتند و گفتند در صورت تایید خبرت میکنیم.
یأسی که به امید بدل شد
راستش را بخواهید برای اینکه بارها در این شرایط قرار گرفته بودم و خب هیچوقت هم برای من نتیجهایی نداشته است به خودم گفتم که اصلا به این موضوع فکر نمیکنم که قرار است این نقش را ایفا کنم یا…تا اینکه دوباره برای تست گریم دعوت شدم آن زمان هم دوباره این حرفها را با خودم تکرار میکردم که در شرایط من تغییری ایجاد نشده است. بالاخره بعد از گذشت مدتی آقای سامان از من خواستند که در جلسات دورخوانی هم شرکت کنم و با بازیگران مطرح این کار نظیر قطبالدین صادقی، حامد کمیلی، مهدی سلوکی هم تمرین کردم و خب هر چه که پیش میرفت به این نقش بیشتر علاقمند میشدم و با خودم میگفتم پروانه متعلق به من است و با چنگ و دندان هم که شده به این نقش میرسم و خب خوشبختانه این اتفاق افتاد و در نهایت با نقش پروانه جلوی دوربین ظاهر شدم.
وقتی شانس به در خانهام آمد
بازیگری فرای آن عشق و علاقهای که به آن دارم برایم یک جنبه درونی هم دارد به همین خاطر برای آن ارزش و احترام زیادی قائل هستم وقتی برای نقش پروانه انتخاب شدم به خوبی میدانستم شانس به در خانهام آمده است و باید قدر آن را با همه وجودم بدانم خوشبختانه گروهی که با آن در این سریال کار کردم بسیار حرفه ایی و کاربلد بودند و از دل و جام مایع میگذاشتند و همین موضوع هم باعث میشد با اطمینان بیشتری سرکار حاضر شوم.
راز پروانه شدن
رسیدن به نقش پروانه با آن لایههای پنهانی که در نقش وجود داشت اصلا کار سادهای نبود وبیشک اگر لطف و راهنمایهای آقای سامان نبود هیچوقت نمیتوانستم تا این حد به این نقش نزدیک شوم حسن «پروانه» در این بود که جلیل سامان خودش نویسندگی این کار را بر عهده داشت و به همین دلیل با ریزه کاریهای این نقش آشنایی کامل داشت و از این جهت به خوبی می توانستند من را در مسیرپروانه شدن راهنمای کنند. در حین تمرینهای که برای این سریال داشتم کارگردان این کار کتابهای تاریخی را در اختیارم قرار داد تا به واسطه آن با آن برحه از تاریخ آشنایی بیشتری پیدا کنم از طرفی کار راحتی نبود که شما بخواهید نقش فردی را در مقطعی از تاریخ بازی کنید که آن را ندیده اید و متعلق به دوران مادرتان هست ولی خب با اتکا به فیلمنامه و راهنمای آقای سامان و اندوختههای خودم سعی کردم خودم را به آن نقش نزدیک کنم.
پروانه را زندگی کن
یادم نمیرود یک بار به جلیل سامان گفتم میخواهم پروانه را خیلی خوب بازی کنم و ایشان به من گفتند من میخواهم تو پروانه را خوب زندگی کنی چون در آن صورت خیلی زودتر به نقش دست پیدا می کنی.
تفاوت نسل و چالشی پیشرو
پروانه در شرایط عجیب و غریبی به سر میبرد او دچار عشق به فردی شده بود که او را دوست نداشت از طرفی فردی او را دوست میداشت که او به آن فرد علاقهای نداشت و از طرفی باید از پدرش در مقابل عشق خودش میگذشت او در یک مثلث عجیب احساسی قرار گرفته بود در پاسخ به این سوال که میپرسید چقدر کارهای پروانه از منطقات عبور میکرد باید بگویم در برخی از موارد این اتفاق نمیافتاد چون من و پروانه تفاوت نسل داشتیم و همین موضوع باعث میشد که گاهی توجیهای برای رفتارش پیدا نکنم چون در دورهای که ما در آن زندگی میکنیم کمتر با عشقهای از این دست پرداخت میکنیم ولی آنچه که در فیلمنامه آمده بود برگرفته از آن برحه تاریخی و نوع زندگی مردم بود و در برخی از موارد حتی سندیت تاریخی داشت.
زیبای در بازیگر ابزار است، همه چیز نیست
همانطور که خودتان در بخشی از سوال به این موضوع اشاره کردید در سریال پروانه گریم متفاوتی را پشت سر گذاشتم به نظرم طبیعی است که وقتی قرار است شما نقش فردی را که درسال ۱۳۵۲ را بازی میکند چهره منطبق با آن دوران را داشته باشید چهره و پوششی که با دختران سال ۱۳۹۲ بیشک بسیار متفاوت است ولی آن چیزی که برای من فراتر از چهره پروانه مهم است این هست که مخاطب پروانه را دوست داشته باشد و با آن ارتباط برقرار کند زیبایی در بازیگری یک ابزار است و همه چیز نیست من به عنوان یک بازیگر باید خلق کنم و شکی ندارم از یک جای به بعد خلق کردن، زیبای چهره یک بازیگر را تحتالشعاع قرار میدهد شما اگر به کارنامه بازیگران مطرح دنیا بنگرید متوجه خواهید در یک جای شما به عنوان مخاطب اصلا چهره آن فرد را فراموش میکنید و صرفا محو بازی زیای او میشوید.
نمیخواستم مقابل حامد کمیلی کم بیاورم
وقتی حضورم به عنوان پروانه در این سریال قطعی شد و متوجه شدم بازیگر مقابلم حامد کمیلی است تا حدی خیالم راحت شد چون نقشهای خوب و اثرگذاری را از او دیده بودم و میدانستم حامد کمیلی بازیگرخوبی است اما نمیخواستم جلوی او کم بیاورم. هیچوقت یادم نمیرود اولین سکانسی که قرار بود از من گرفته شود و خب متاسفانه الان به خاطر تغییر ناگزیری که فیلمنامه به دلیل لو رفتن قصه داشت، از کار حذف شد، داخل ماشین و با حامد کمیلی بود به خاطر بازی در این سکانس استرس زیادی داشتم و عرق سرد به بدنم نشسته بود چون به اهمیت این سکانس پی برده بودم میدانستم کمیلی تجربه زیادی از بازی جلوی دوربین دارد و بعد از مدتها با یک نقش متفاوت به تلویزیون بازگشته است و بیشک انرژی مضاعفی را هم برای این کار صرف میکند و خب بازی من به عنوان پارتنر میتواند تاثیر زیادی را روی کار او داشته باشد… آن سکانس به خوبی گرفته شد خوشبختانه خود او مانند بازیگران دیگر این مجموعه کمک زیادی برای ارائه بازی به من کرد. و از اینکه در مقابل او بازی داشتم بسیار خوشحالم چون اوایل کار در به دست آوردن اعتماد به نفسم برای ایفای این نقش به من انرژی زیادی داد.