گفت و گوی نوروزی با پژمان جمشیدی

گفت و گوی نوروزی با پژمان جمشیدی

 

گفت و گوی نوروزی با پژمان جمشیدی

 

بازیگر سریال پژمان گفت: «پژمان» برای من یک اتفاق عالی بود و استقبالی که مردم نسبت به این سریال نشان دادند همگی باعث شد تا سال خوبی برایم رقم بخورد.

گاهی حضور در یک مجموعه تلویزیونی برای یک بازیگر نه تنها یک پله ترقی بلکه سکویی برای پرتاب است. آنقدر که او را نسبت به دومین انتخاب خود نیز بسیار سخت گیر می کند. این اقبال و دیده شدن ممکن است به فیلمنامه و داستان پرکشش یک اثر تلویزیونی برگردد یا علت آن را بتوان در بازی خوب یک بازیگر جست و جو کرد اما ماجرا برای پژمان به گونه ای دیگر رقم می خورد. سریالی که در وهله اول قصه ای جذاب و ملموس دارد. بازیگران و گروه دست اندرکار آن مدیوم تلویزیون را به خوبی می شناسند و سابقه کاری شان درخشان است و در پایان این که بازیگر نقش اصلی نه یک کاراکتری کاملا بیگانه بلکه خودش را در عین تفاوت هایی جدی و مهم با نقش بازی می کند.

پژمان فوتبالیست به وادی هنر راه می یابد. بازیگر می شود و همچنان فوتبالیست هم هست. مدتی می گذرد. بازی در تئاتر، تله فیلم و فیلم سینمایی کارنامه کاری اش را رفته رفته کامل تر می کند. این مصاحبه اگرچه به بهانه مورد استقبال قرار گرفتن سریال پژمان است، اما گفته های پژمان جمشیدی را هم با شما در میان می گذارد.

 

فکر می کنم سال ۹۲ برای شما یک سال ویژه در زندگیتان به شمار می رود. این سال برایتان چطور گذشت؟

پژمان برای من یک اتفاق عالی بود و استقبالی که مردم نسبت به این سریال نشان دادند همگی باعث شد تا سال خوبی برایم رقم بخورد. من در زندگیم ریسکی کردم که خداروشکر می کنم جواب داد و میزان استقبال مخاطبان از این مجموعه فراتر از آن چیزی بود که انتظار داشتیم. همه این اتفاقات خوب در سال ۹۲ باعث می شود تا این سال را در آینده یکی از بهترین سال های عمرم بدانم و همیشه از اتفاقات خوب آن یاد کنم.

 

در صحبت هایتان به ریسک کردن برای بازی در سریال پژمان اشاره کردید. منظورتان از این ریسک اساسا روی آوردن به بازیگری است یا نحوه بازنمایی شخصیت پژمان در این سریال؟

اسم من روی این سریال قرار داشت. در فیلمنامه هم نوعی خودزنی به کار رفته بود. مهم تر از همه این که من هیچ پیش زمینه ذهنی نسبت به بازیگری نداشتم. نمی دانستم چطور می توانم در نظر مردم یک نقش را باورپذیر جلوه دهم. کسی که سال هاست در یک مستطیل سبز بازی می کند و اتفاقا جنس بازی اش هم در زمین چمن فوتبال همراه با خشونت است. حالا قرار است این فرد مقابل دوربین قرار بگیرد و باید از آن چهره کاملا فاصله گرفته و او را به یک شخصیت طناز و شیرین تبدیل کند. این مساله کار را برای من سخت می کرد و ریسک پذیری این انتخاب را بالا می برد.

 

آیا هیچ وقت پیش از پخش سریال پژمان این میزان توجه و استقبال مخاطب از مجموعه را پیش بینی می کردید؟

من هیچ پیش زمینه ای نسبت به این قضیه نداشتم و واقعا نمی دانستم که از پژمان چقدر استقبال خواهد شد. به این مساله هم فکر نمی کردم اما مطمئنم که انتظار نداشتم سریال پژمان این قدر دیده شود.

کما اینکه بسیاری از دوستان و کسانی که خبر ساخت یا پخش این سریال را می شنیدند، معمولا با نگاهی انتقادی با موضوع سریال برخورد می کردند. با این وجود سریال پژمان به پخش رسید و در دوره ای که تلویزیون بیننده زیادی نداشت این سریال توانست باز هم مخاطب را پای این رسانه بنشاند.

 

گذشته از سوژه اصلی سریال پژمان که در واقع روایتی شخصی از زندگی یک فوتبالیست بود، در این سریال به وضعیت موجود در حوزه فوتبال هم اشاراتی می شد و وقایع و اتفاقات پشت پرده آن هم مطرح می شد. آیا هیچ وقت نگران واکنش های احتمالی اهالی فوتبال نبودید یا این که بعد از پخش این مجموعه با انتقاداتی از سوی مخاطبان خاص و عام رو به رو شوید؟

مهم ترین مساله در انتخاب من فیلمنامه ای بود که به شدت آن را دوست داشتم. خب طبیعی است که در طنز بزرگنمایی هم صورت می گیرد و اساسا یکی از ویژگی های آثار طنز هم بزرگنمایی و اغراق آن است.

این انتقاداتی را هم که صورت گرفت، می پذیرم. چراکه معتقدم آدم ها متعلق به فرهنگ های مختلفی هستند. دیدگاه ها و تفکرات خاص خود را دارند. در فضاهای گوناگونی از هم رشد کرده و تربیت شده اند. بنابراین طبیعی است که نوع نگاهشان به یک موضوع هم از همدیگر متفاوت باشد. ضمن این که کار هنری خود همیشه در معرض داوری و نقد است. برای من هم این نقدها مهم و موثر بود. البته بیشتر به آن نقدهایی توجه داشتم که جنبه حرفه ای داشت و کار را آنالیز می کرد. با این حال هر کس که این سریال را نقد کرده است برای من قابل احترام است. نظر خود را با توجه به جهان بینی اش بیان کرده است. البته میزان این نقدها بسیار کم بود و قابل تعمیم به جامعه بزرگ فوتبال نمی شد.

هدف اصلی سازندگان سریال پژمان سرگرم کردن مخاطبان، دلنشین بودن سریال برای مردم و دیده شدنش نزد آن ها بود که خوشبختانه محقق هم شد. کمتر یادم می آید که مردم نسبت به یک سریال این میزان توجه نشان دهند. حتی زمانی که شمار بینندگان تلویزیون هم بسیار زیاد بود.

خوشحالم که من هم در این موفقیت بزرگ سهم کوچکی داشتم و قطعا این موفقیت به تلاش های گروهی بسیار حرفه ای برمی گردد.

 

بارها و بارها نویسندگان و کارگردان سریال پژمان در مصاحبه های خود با مطبوعات و خبرگزاری ها به این نکته اشاره کردند که پژمان سریال با شخصیت اصلی پژمان جمشیدی تفاوت های زیادی دارد. در کنار همه ویژگی های واورنه ای که از شخصیت شما در این سریال نمایانده شد، آیا حقیقتی هم وجود داشت که بتوان آن را به خود واقعی تان نسبت داد؟

به هر حال با این شخصیت در سریال پژمان شوخی می شد. این شوخی ها هم با این هدف بود که واقعیتی در جامعه نمایانده شود. به طور کلی باید بگویم که ما روی مرز باریکی حرکت می کردیم. مرزی که میان واقعیت و طنز واقع شده است. در آمدن درست این اتفاق و این که بتوانیم اعتدال بین این دو را رعایت کنیم کار کاملا سختی بود که خوشبختانه با سلامت هم از آن عبور کردیم. چراکه فیلمنامه بسیار هوشمندانه نوشته شده بود. نقش ارزنده ای بود و من هم سعی کردم در بازی آن تمام تلاشم را به کار گیرم.

 

بعد از بازی در سریال پژمان در یک نمایش هم به ایفای نقش پرداختید. در یک تله فیلم بازی کردید و کارهای دیگر هنری هم در دستور کارتان قرار گرفت. بعد از سریال پژمان دقیقا وضعیت کاری و هنری چطور پیش رفت؟

من سعی کردم بعد از بازی در این سریال کارهایی انجام دهم که از نظر کیفیت مشابه این سریال باشد و البته من هم از عهده آن بر بیایم. بعد از پژمان در فیلم تلویزیونی درخشانه برای رسانه ها بازی کردم که به خاطر حضور مهراب قاسم خانی در مقام نویسنده بود. بعد از آن پیشنهاد بازی در سریال ها و فیلم های تلویزیونی زیادی داشتم.اما ترجیح دادم تا در آن دوره و به دلیل این که هنوز جایگاهم در این حرفه به خوبی مشخص نشده بود، کمی گزیده کار تر پیش بروم و انتخاب های سخت تری داشته باشم. می خواستم با فکر و تامل بیشتری در این حرفه پیش بروم.

بعد از بازی در یک تله فیلم پیشنهادی از علی نرگس نژاد برای تئاتر "بادی که تو را خشک کرد مرا برد" داشتم و احساس کردم که می تواند انتخاب خوبی باشد. چراکه تئاتر عرصه بسیار محترمی است. کارگردان نمایش هم پیشینه کاری خوبی داشت. بعد از آن هم خانم تهمینه میلانی پیشنهاد بازی در نقشی که چند سکانس در آتش بس دو حضور داشت را با من مطرح کردند و من هم پذیرفتم و به تازگی هم بازی ام در این فیلم تمام شده است. این پیشنهاد هم برای من بسیار دلچسب و دوست داشتنی بود. زیرا خانم میلانی کارگردان بسیار توانمند و باسابقه ای در عرصه سینما هستند. ضمن این که گروه بازیگران این فیلم سینمایی هم همگی از نام های آشنای این حرفه هستند و تجربه و توانایی زیادی در بازیگری دارند. سایر عوامل نیز همگی از بهترین های سینما هستند و در این کار با گروهی حرفه ای همکاری داشتم.

 

پس از تجربه بازیگری حالا از پژمان هنرمند راضی تر هستید یا از پژمان فوتبالیست؟

درست است که همه آدم ها دچار اشتباه می شوند و من هم از این قاعده مستثنا نیستم اما من همیشه سعی کرده ام طوری زندگی کنم که از خودم راضی باشم. اگر اشتباهی هم مرتکب شوم در حدی باشد که به تجربه هایم بیافزاید و بعدها از این اشتباه پشیمان نشوم یا به خاطر یک موقعیت غبطه نخورم.

 

برای هنر در سال جدید چه آرزویی دارید؟

برای سینما آرزوی ساخته شدن فیلم های بهتر را دارم. فرهادی های بیشتری در این عرصه قد علم کنند. اسکارهای بیشتری بگیریم و موفقیت های زیادی نصیبمان شود. مردم بیشتر به سینما بروند. نشاط در جامعه موج بزند. وضعیت اقتصادی همه رو به راه باشد و هر کس با توجه به بضاعت مالی خود و خانواده اش زندگی خوب و توام باآرامشی داشته باشد.

 

برای فوتبال چطور؟

امسال جام جهانی ۲۰۱۴ را در پیش داریم و طبیعتا صعود به مرحله بعد مهم ترین آرزوی من برای تیم ملی فوتبال است.

 

آیا برای پژمان جمشیدی برنامه ریزی خاصی در سال جدید کرده اید؟

به هر حال هرکس در سال جدید نو شدن را آرزو می کند و می خواهد که اتفاقات خوبی هم در زندگی اش رخ بدهد. به اتفاق خاصی در سال جدید فکر نمی کنم اما مهم ترین خواسته ام سلامتی خودم و خانواده ام است و دلی خوش. بقیه اش خود به خود خوب می شود.

رکسانا قهقرایی/ هفته نامه سروش

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا