مصاحبه با محمود پاک نیت بازیگر سینما و تلویزیون

مصاحبه با محمود پاک نیت بازیگر سینما و تلویزیون

 

 

اگر بخواهیم سراغ ردپای لهجه شیرازی در آثار نمایشی برویم بهترین انتخاب محمود پاک‌نیت است که هم اهل استان فارس است و هم در چند فیلم و سریال با این لهجه صحبت کرده است. در گفت و گو با این بازیگر درباره کاربرد لهجه شیرازی در آثار تلویزیونی و الزامات استفاده از لهجه منطقه‌ای خاص صحبت کردیم.

 

استفاده از لهجه شیرازی در برخی نقش‌هایتان برگرفته از تعصبی است که نسبت به زادگاهتان دارید؟

ما بازیگران بنا به خواسته کارگردان در کار از لهجه استفاده می‌کنیم و هیچ وقت قصد نداریم صرفا به خاطر عرقی که به زادگاهمان داریم لهجه را در بازی بگنجانیم. حتی گاهی برای این که بعضی انتقادات به کار مطرح نشود خود من سعی کرده‌ام از لهجه‌ای استفاده کنم که متعلق به منطقه خاصی نیست.

 

چیزی شبیه آنچه در روزی روزگاری پی گرفته شد؟

بله دقیقا. در این سریال از من خواسته شد تا لهجه داشته باشم. به دلیل این که نقش راهزن را در این مجموعه بازی می‌کردم، احتمال می‌دادم اگر لهجه یک منطقه خاص را استفاده کنم ممکن است ناراحتی اهالی آنجا را به‌دنبال داشته باشد. در نتیجه چهار لهجه مختلف را با هم ترکیب کردم و ملغمه‌ای شد از لهجه که جالب هم بود.

 

این لهجه ابداعی از ترکیب کدام لهجه‌ها به‌دست آمد؟

من اهل کازرون هستم. اما از سه سالگی در شیراز بزرگ شده‌ام. خانواده من به لهجه کازرونی صحبت می‌کنند و از طرفی خودم هم به لهجه شیرازی اشراف دارم. تصویربرداری سریال هم در منطقه میمه اصفهان صورت می‌گرفت که به لرستان هم نزدیک بود. بنابراین این چهار لهجه در کار ترکیب شد و در نهایت هم به کسی برنخورد. من هر فردی از اهالی این مناطق را می‌دیدم از کار تعریف می‌کرد و لهجه را جالب می‌دانست.

 

در آثار دیگر چطور؟

در سریال «سلام» نقش یک رئیس کلانتری را داشتم که از شیراز به تهران منتقل شده بود. در آن مجموعه هم بنا به ویژگی نقش از لهجه شیرازی استفاده کردم. در سریال «شهر دقیانوس» نقش فردی را بازی می‌کردم که از شیراز به یکی از توابع استان کرمان آمده بود. با این لهجه به‌خاطر این که خودم اهل شیراز هستم مشکلی نداشتم. اما در سریال «روشن‌تر از خاموشی» از من خواستند که به زبان ترکی صحبت کنم. در حالی که اساسا قرار بود سریال دوبله شود. اما به‌دلیل این که کلمات این زبان هجاهایی کشیده دارد باید به ترکی صحبت می‌کردم تا هنگام دوبله دیالوگ‌ها بخوبی سینک شود.

همه این اتفاقات و کاربرد‌ها در یک اثر بستگی به خواسته و نظرات کارگردان دارد. زیرا او تمام زوایا را می‌بیند و فقط به یک نقش خاص توجه ندارد. خود او هم در خدمت متن تصمیم می‌گیرد.

 

آیا تا به حال به همکارانتان هم این لهجه را آموزش داده‌اید؟

بله در مواردی این اتفاق افتاده است که برای من با این لهجه صحبت می‌کنند و تلفظ صحیح کلمات را به آنها می‌گویم. بویژه این که بسیاری از افراد «کاک» را «کاکو» می‌گویند. البته دلیلی هم ندارد دقیقا مثل شیرازی‌ها صحبت کنند. متاسفانه امروزه بسیاری از جوانان شیراز لهجه خود را حفظ نمی‌کنند و تلاش دارند به لهجه تهرانی صحبت کنند. در حالی که این کار زیر پا گذاشتن سنت‌هایی دیرینه است و معنای آن به روز بودن نیست.

 

آیا تاکنون با انتقاد یا گلایه‌ای نسبت به لهجه‌های به‌کار رفته در تلویزیون مواجه شده‌اید؟

یادم می‌آید هنگامی که سریال در مسیر زاینده رود آقای‌فتحی پخش می‌شد ما مشغول ضبط مجموعه پشت کوه‌های بلند در حوالی اصفهان بودیم. مردم آنجا مدام به ما گلایه می‌کردند که نحوه استفاده از لهجه در سریال در مسیر زاینده رود درست نیست و ما هم به نمایندگی از آن گروه برایشان توضیح می‌دادیم که داشتن یک روبنا از لهجه و زبان کافی است و نباید این قدر به جزئیات حساسیت نشان داد.

تمرکز درست برای ادای لهجه در کنار توجه به جایگیری و حرکت دقیق و بیان همزمان دیالوگ بسیار سخت است و این خطاها گاهی ناخودآگاه رخ می‌دهد. بنابراین ایراد گرفتن چندان جایز نیست.

 

احتمالا بعضی از این انتقادها به این دلیل است که گاهی در‌آثار تلویزیونی مردم بازیگر، لهجه و شخصیت را از هم تفکیک نمی‌کنند. قبول دارید؟

درست است و من این حساسیت را کاملا بجا می‌دانم. اما باید در کنار همه ایرادات تلاش بازیگر برای ادای درست لهجه را هم در نظر گرفت. این حالت درست شبیه وضعی است که یک بازیگر نقش «شمر» را بازی می‌کند ولی در واقع شخصیت خودش ربطی به «شمر» ندارد. شاید باورتان نشود اما بعضی از مردم به قدری با نقش ارتباط برقرار می‌کنند که این تفکیک‌ها برایشان غیرممکن است. من در سریال «فکر پلید» نقشی منفی داشتم. یک‌بار در خیابان وقتی نان خریده بودم و می‌خواستم با همسرم سوار ماشین شوم خانمی به من گفت آقا لطفا آدم باشید. من گمان کردم که نان‌هایی که دستم بود با صورت این خانم برخورد کرده و عذرخواهی کردم. ایشان به من گفتند که منظورم یکشنبه شب‌ها و پخش سریال فکر پلید است. مادرم بشدت بازی شما را قبل از این دوست داشت اما از وقتی در این سریال بازی می‌کنید،همیشه شما را نفرین می‌کند. من هم گفتم ایرادی ندارد. لابد خیلی خوب بازی کرده‌ام که این قدر باور پذیر به نظر می‌رسد. (باخنده)

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا