زندگینامه مصطفی چمران + عکس

زندگینامه مصطفی چمران + عکس

 

 

مصطفی چمران ساوجی (۱۳۱۱ تهران – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ دهلاویه)مشهور به دکتر مصطفی چمران فعال سیاسی-نظامی ایرانی و بنیانگذار ستاد جنگ‌های نامنظم در جنگ ایران و عراق بود.

تاریخ تولد : ۱۳۱۱

محل تولد : تهران

تاریخ کشته‌شدن : ۳۱ خرداد ۱۳۶۰

محل کشته‌شدن : دهلاویه، ایران

نحوه کشته‌شدن : اصابت ترکش خمپاره

محل دفن : بهشت زهرا، تهران، ایران

فرماندهی : دومین وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران

 

وی پیش از انقلاب ۵۷ انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه ریزی کرد، سپس به لبنان می‌رود و در آن جا به همراه امام موسی صدر سازمان امل را تشکیل می‌دهند. با انقلاب در ایران وی پس از ۲۱ سال به ایران باز می‌گردد و پس از آموزش نیروهای سپاه، از سوی مهندس بازرگان به معاونت نخست‌وزیری دولت موقت در امور انقلاب منصوب می‌شود. بعد از موفقیت در پاوه آیت الله خمینی مسئولیت وزارت دفاع را به وی می‌سپارد. از دیگر مسئولیت‌های وی می‌توان به نمایندگی تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و نماینده روح‌الله خمینی در شورای عالی دفاع اشاره کرد.

با شروع جنگ به اهواز رفت و ستاد جنگ‌های نا منظم را بنیان گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در سی و یک ام خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش کشته شد.

 

تولد و زندگی شخصی

مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ خورشیدی در خیابان پانزده خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک به دنیا آمد. او فرزند حسن چمران ساوجی بود که از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کرد.

وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد. به سال ۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۳۳۶ یک سال را به تدریس در دانشکدهٔ فنی پرداخت.

او در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بود و از استاد خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو (۲۲) را در درس ترمودینامیک دریافت کرد. چمران در ریاضیات و هندسه،آنقدر توانا بود که حریفی نداشت. در درس‌های آن روز رایانه آنالوگ، جزو مهم ترین و سخت ترین درس ها بود که چمران از آن هم نمره ۲۰ گرفت.

عباس چمران، برادر او آخرین رییس دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبل از انقلاب بود که پس از فوت وی درگذشت و مهدی چمران برادر دیگر او رئیس شورای شهر تهران است.

مصطفی چمران دو بار ازدواج کرد: بار اول در سال 1340 با یک بانوی مسلمان آمریکائی به نام تامسن ه.  که نام او را پروانه گذاشت و ثمره این ازدواج یک دختر به نام روشن و سه پسر به نامهای رحیم، علی و جمال بود؛ جمال در سن طفولیت در استخر خانه پدر همسر دکتر غرق شد. همسر آمریکایی وی پس از مهاجرت به لبنان و مدتی زندگی کردن در آنجا، به دلیل شرایط سخت و محرومیت شدید تصمیم به بازگشت به آمریکا نمود و دکتر را تنها گذاشت و در سال 2009 در گذشت.در ادامه حضور شهید چمران در لبنان نقاشی شمع او، آغاز آشنایی او با خانم «غاده جابر» شد که در نهایت به ازدواج او با همسر لبنایی اش انجامید. واسطه این آشنائی و ازدواج شخص امام موسی صدر و یک روحانی ایرانی به نام سید غروی بوده است.

 

فعالیت سیاسی

وی از ۱۵ سالگی در جلسات تفسیر قرآن سید محمود علایی طالقانی در مسجد هدایت و در دروس فلسفه و منطق مرتضی مطهری و نیز در جلسات دیگر شرکت داشت.

چمران از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق، از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت شرکت فعال داشت. وی در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در حمله گارد به دانشکده فنی دانشگاه تهران جزو معترضان به حضور نیکسون بود. چمران از مسوولان نهضت مقاومت ملی و عضو جبهه ملی در دانشگاه تهران به شمار می امد .

او به همراه تنی چند از هم فکرانش به تاسیس نهضت آزادی ایران در خارج از کشور مبادرت کرد و عضویت او در این حزب تا زمان کشته شدن ادامه داشت.

 

در آمریکا

چمران با بورس شاگرد اولی در دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دوره‌های کارشناسی ارشد (electronic) در دانشگاه تگزاس A&M و دکتری (رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک) در دانشگاه برکلی تحصیل نمود.

چمران در یکی از موسسات پژوهشی بزرگ آمریکایی به نام بل استخدام و تا تیرماه ۱۳۴۴ (۱۹۶۷) که به همراه دوستانش به خاورمیانه رفت، در این شرکت فعالیت داشت.

چمران از شاگردان آیت‌الله طالقانی در ایران و از اعضای بنیانگذار نهضت آزادی خارج از کشور بود. در آمریکا با همکاری ابراهیم یزدی برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه‌ریزی کرد و از مؤسسین انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا بود. به دلیل این فعالیت‌ها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع شد و از آن پس تا پایان دوره دکتری در دانشگاه برکلی به عنوان پژوهش یار (RA) مشغول به کار شد.

در سال ۱۹۶۲ (۱۳۴۱ ش)، پس از فارغ‌التحصیل شدن با خانواده خود به نیوجرسی منتقل شد و ضمن عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی به عنوان عضو هیئت اجرایی و مسئول مالی به فعالیت پرداخت. تدارک اعتراضات و بسیج دانشجویان در جلوی سازمان ملل در نیویورک، جلوی کاخ سفید در واشنگتن و همچنین سفارت ایران در شهر واشنگتن و سایر کنسولگری‌ها در شهرهای شیکاگو، نیویورک، سانفرانسیسکـو در جهت اعتراض به وضعیت سیاسی ـ اجتماعی ایران بخش عمده‌ای از تلاش و فعالیت‌های او در این سال‌ها است.

ماجرای بست نشستن در عبادتگاه سازمان ملل بدین قرار است: در سازمان ملل، محلی به عنوان معبد طراحی گردیده که نه مسجد است نه کلیسا؛ صرفاً عبادتگاه است. اتاقی است بزرگ و ساده که به صورت یک اتاق آرام و فضایی روحانی طراحی شده و بعضی از بازدیدکنندگان لحظاتی در این محل توقف کرده و با خود خلوت و به نیایش درونی می‌پردازند. دوازده نفر از ایرانیان طبق قرار قبلی در این محل حاضر شده و به اصطلاح بست می‌نشینند. پس از چند دقیقه توجه مأمورین به این افراد که بیش از حد معمول در محل عبادتگاه توقف کرده‌اند جلب می‌شود. مامورین خواستار خروج ایشان از عبادتگاه می‌شوند. جمع متحصن خواستار ملاقات با دبیر کل سازمان ملل می‌شوند که با مخالفت مأمورین روبه‌رو می‌شوند. از طرفی دیگر، عده‌ای از اعضاء جبهه ملی و دانشجویان هم در خارج از ساختمان تجمع کرده و پلاکاردها و بیانیه‌هایی به زبان انگلیسی در اعتراض به شاه و هیئت حاکمه ایران بین توریست‌ها و مردم توزیع می‌کنند. خبر تحصن ایرانیان در محل سازمان ملل خبرنگاران را به آنجا می‌کشاند. مأمورین که از خروج متحصنین ناامید می‌شوند گارد مخصوص را آورده و دست و پای آن‌ها را گرفته، کشان کشان از سازمان ملل بیرون می‌برند و خبرنگاران خارجی و تلویزیون‌های سراسری آمریکـا از این صحنه فیلم‌برداری می‌کنند.

پس از جنگ اعراب و اسراییل و شکست سنگین مسلمانان ،به دلیل ایجاد فضای منفی گسترده علیه مسلمانان تصمیم می‌گیرد ازآمریکا خارج شود ، به خاورمیانه سفر کند و در تحولات جهان اسلام و مبارزه در برابر دشمنان مستقیما شرکت نماید.

 

در مصر

چمران پس از اتمام تحصیلات و پس از تظاهرات پانزده خرداد توسطخسرو قشقایی.به همراه ابراهیم یزدی، رهسپار مصر شد و به تاسیس اولین پایگاه آموزش جنگ‌های مسلحانه پرداخت. او به مدت دو سال، در زمان جمال عبدالناصر، سخت‌ترین دوره‌های چریکی و پارتیزانی را آموخت و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته شد.

در مصر با مشاهده جریان ناسیونالیسم عربی به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و جمال ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آن قدر قوی است که نمی‌توان به‌راحتی با آن مقابله کرد و به دنبال آن به چمران و یارانش اجازه داد که در آن کشور نظرات خود را بیان کنند.

در لبنان

در سال ۱۳۵۰ امام موسی صدر در سفری به تهران ضمن ملاقات با مهدی بازرگان و گزارش خدمات در لبنان، از تشکیل یک مدرسه در شهر صور خبر می‌دهد و از ایشان معرفی یک مهندس مجرب جهت اداره مدرسه را خواستار می‌شود. مهندس بازرگان، چمران را معرفی می‌نماید. پس از تماس امام موسی صدر با چمران، این امر مورد قبول او قرار گرفته و وی دوباره همه چیز را رها کرده و به سوی لبنان رهسپار می‌گردد.

چمران در لبنان، در کنار امام موسی صدر، به فعالیت‌های فرهنگی و چریکی می‌پردازد و مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را به عهده می‌گیرد. محمد نصرالله عضو هیئت رئیسه جنبش اَمل درباره حضور دکتر مصطفی چمران در لبنان می‌گوید: «شهید چمران بر حسب خواست امام موسی صدر از مصر به لبنان آمد. همسر ایشان به همراه سه پسر و یک دختر نیز به لبنان آمدند. اما به دلیل عدم وجود مدرسه برای آنان خانواده چمران نتوانست در لبنان زندگی کند. او از همسرش جدا شد و خانواده‌اش را رها کرد تا با خانواده فقرا زندگی کند. خودش می‌گفت من خاک کفش‌های فقرا هستم. چمران در دل شیعیان لبنان جاودان است. امام موسی صدر وصیت کرد که همواره حرف شهید چمران اجرا شود.

تأسیس پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی در لبنان، از دیگر اهداف چمران بوده‌است. چمران در لبنان، به کمک امام موسی صدر، «حرکهالمحرومین» و سپس جناح نظامی آن، سازمان امل را پایه‌گذاری کرد. از سال ۱۹۷۱ که به جنوب لبنان آمده بود، کلاس‌هائی برای درس‌های ایدئولوژیک اسلامی به سبک انجمن‌های اسلامی دانشجویان به راه انداخت. از هر دهی یک یا دو نفر از معلمین مسلمان را انتخاب کرد که در کل حدود ۱۵۰ نفر می‌شدند؛ هفته‌ای یک بار به مدرسه می‌آمدند و جلساتی اسلامی برپا می‌شد که امام موسی، شیخ مهدی شمس الدین، محمدحسین فضل‌الله و رجال دیگر سخنرانی می‌کردند و بعد خودش وارد بحث می‌شد و یک سلسله دروس ایدئولوژیک بیان می‌کرد. همین افراد بودند که اولین هسته‌های سازمان «حرکت المحرومین» در جنوب را تشکیل دادند. او در بیروت نیز نظیر این اقدام را انجام داد.

هنگامی که منطقه شیعه نشین نبعه توسط فالانژها محاصره شده بود، چمران در مأموریتی خطرناک، سوار بر زره‌پوشی از ارتش لبنان، خود را به داخل منطقه محاصره شده می‌رساند. در میان راه فالانژیست‌ها زره‌پوش را متوقف می‌کنند و می‌خواهند در آن را باز کنند که چمران از داخل دستگیره در را محکم می‌گیرد و آنها فکر می‌کنند در قفل است و وقتی از شیشه کوچک به داخل نگاه می‌کنند او خود را پنهان می‌کند؛ آنها نیز با تصور اینکه کسی داخل نیست منصرف می‌شوند. چمران پس از سه روز ماندن در نبعه تصمیم به مراجعت می‌گیرد. برای بازگشت زره‌پوشی نبود؛ لذا با ارمنی‌ها تماس می‌گیرد؛ ارمنی‌ها در قبال گرفتن پول شیعیان را به بیروت می‌رساندند و اکثریت آنها در میان راه به اسارت می‌افتادند و کشته می‌شدند. چمران با اتومبیل، همراه سه نفر ارمنی، وارد منطقه فالانژیست‌ها می‌شود و در پست ایست و بازرسی فالانژها با استفاده از گذرنامه یک شخص فرانسوی که شباهتی به چمران داشته، شروع به صحبت به زبان فرانسه با مأمورین می‌کند و بدین ترتیب از محاصره آنها خارج می‌شود. او گزارشی از وضعیت وخیم شیعیان جنگ زده «نبعه» به امام موسی صدر می‌دهد. امام موسی صدر با دوستی در فرانسه تماس گرفته و تقاضای کمک می‌نماید؛ او نیز با سازمان پزشکان بدون مرز تماس برقرار می‌کند و اکیپی متشکل از چهار پزشک فرانسوی به همراه سه پرستار عازم نبعه می‌شوند. چمران دوباره همراه با اکیپ فرانسوی عازم نبعه می‌شود که در میان راه اتومبیل آنها را به رگبار می‌بندند و سوراخ سوراخ می‌کنند.

چمران عشق و ارادت عجیبی به امام موسی صدر داشت و از یادداشت‌هایش این امر کاملاً هویداست.

چمران نسبت به گروه‌های سیاسی لبنان شناخت عمیقی داشت؛ وی آزردگی خاطر خویش را از باران تهمت‌هائی که گروه‌های مختلف سیاسی به او می‌زدند کتمان نمی‌کند. از جمله اتهامات که به چمران زده بودند، تسلیم نمودن اردوگاه بزرگ فلسطینی تل زعتر به کتائب (فالانژها) بوده‌است. چمران با رهبران فلسطینی و در رأس آنها، یاسر عرفات نیز تماس و همکاری نزدیک داشته‌است. در بحبوحه پیروزی انقلاب ۵۷، چمران در نظر داشت که پانصد رزمنده از سازمان «امل» را تجهیز نموده و خود را به وسط معرکه نبرد در ایران برساند. دولت سوریه نیز دادن امکانات و هواپیما برای انتقال رزمندگان را تقبل نموده بود تا در هر جا که سازمان امل می‌خواهد رزمندگانش را پیاده کند. اما نبرد در تهران ۲۴ ساعت بیشتر طول نکشید و طرح به مرحله اجرا در نیامد.

با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، چمران همراه با شماری از جنگندگان «امل» به ایران آمد و با آنکه قصد ماندن در ایران را نداشت، به توصیه سید روح‌الله خمینی در وطنش ماندگار شد. در اوایل پیروزی انقلاب، به تربیت اولین گروه از پاسداران انقلاب در سعدآباد پرداخت.

 

در کردستان

در ناآرامی‌های کردستان برای مقابله احزاب کرد، به آن منطقه رفت. گردنه قلعه‌حصار، بین راه ارومیه و سرو، به دست معترضان افتاده بود و نیروهای ژاندارمری و داوطلب محلی پس از دادن تلفات زیاد عقب‌نشینی کرده بودند؛ وی در اولین حرکت نظامی خود به همراه فلاحی، فرمانده نیروی زمینی ارتش، در حالی که کلاشینکوف به دست گرفته بود و پیشاپیش نیروهای نظامی حرکت می‌کرد و راه را برای عبور تانکها باز می‌نمود، در درگیری‌های گردنه مزبور شرکت کرد.

در ناآرامی‌های مریوان از طرف دولت موقت به مأموریت رفت و مدت ده روز در آنجا ماند و پس از برگزاری جلسات متعدد برای بازگشت امنیت به منطقه و حاکمیت دولت مرکزی با بزرگان شهر به توافق رسید.

در درگیریهای کردستان، گروهی از زبده‌ترین تکاوران ارتش او را همراهی می‌کردند. آن‌ها از تاکتیک ویژه‌ای سود می‌جستند و به جای آن که با پیش‌قراولان دشمن مواجه شوند، با هلیکوپتر در قلب پایگاه‌های دشمن فرود می‌آمدند و آنها را تار و مار می‌کردند. اوج شهرت چمران در واقعه خونین پاوه بود که همراه با تیمسار فلاحی، در زیر باران گلوله، خود را به محاصره افکند. شهر پاوه به دست شورشیان افتاده بود و تنها خانه پاسداران و پاسگاه ژاندارمری مقاومت می‌کردند. در این حادثه، با پخش پیام روح‌الله خمینی از رسانه‌ها که ارتش و پاسداران را به پاوه فراخوانده بود، شورشیان پا به فرار گذاشتند. از حوادثی که در پاوه اتفاق افتاد، قتل عام مجروحین به دست عوامل حزب دمکرات، سقوط هواپیمای فانتوم و اصابت هلیکوپتر ۲۱۴ حامل مجروحین به کوه بود که چمران از آن با تلخی فراوان و یک حادثه «دیوانه کننده» یاد می‌کند. او پس از این جریانات به تهران احضار شد و از سوی امام خمینی به سمت وزارت دفاع منصوب گردید.

 

در خوزستان

چمران در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی از تهران به نمایندگی انتخاب شد. با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهه جنگ عزیمت نمود و به همراه سید علی خامنه‌ای ستاد جنگ‌های نامنظم را بنیان نهاد. ایجاد واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگ‌های نامنظم یکی از این برنامه‌ها بود که به کمک آن، جاده‌های نظامی به‌سرعت در نقاط مختلف ساخته شد و با نصب پمپ‌های آب در کنار رود کارون و احداث یک کانال به طول حدود بیست کیلومتر و عرض یک متر در مدتی حدود یک ‏ماه، آب کارون را به طرف تانک‌های عراقی روانه ساخت، به طوری که آنها مجبور شدند چند کیلومتر عقب‏ نشینی کنند و سدی بزرگ مقابل خود بسازند. در سال ۱۳۵۹ چمران در نبردی که برای آزادسازی سوسنگرد درگرفته بود مجروح گردید؛ او با کامیونی که از دشمن به غنیمت گرفته بود خود را به بیمارستان رساند و بستری شد؛ اما بیش از یک شب در بیمارستان نماند و پس از آن به مقر ستاد جنگ‌های نامنظم رفت. وی دوباره در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ هنگام معرفی و توجیه فرمانده جدید محور دهلاویه به جای «ایرج رستمی»، در خط مقدم نبرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ۶۰ دشمن از ناحیه سر زخمی شد. کمک‌های اوّلیه بر روی او در بیمارستان سوسنگرد انجام گرفت و آمبولانس به اهواز شتافت؛ ولی پیکر بی‌جان او به اهواز رسید. آرامگاهش در بهشت زهرا قرار دارد و فاقد سنگ مزار می‌باشد. مزار وی: تاریخ دفن: ۲-۴-۱۳۶۰ قطعه: ۲۴ ردیف: ۷۱ شماره: ۲۵. در قتلگاه او در دهلاویه نیز بنای یادبودی ساخته‌اند.

 

کشته شدن بدست نیروهای خودی

حسین بروجردی معتقد است. چمران را عوامل عباس آقازمانی معروف به ابوشریف کشته‌اند و از دلایلی مانند اینکه تیر از پشت به وی اصابت کرده و نیز تیر ژ۳ به او اصابت کرده که سربازان ایرانی از آن استفاده می‌کرده‌اند (عراقی‌ها از این نوع اسلحه استفاده نمی‌کردند)). وی معتقد است ابوشریف بدلیل کینه‌های باقی مانده از دوران مبارزات چریکی علیه اسرائیل این کار را انجام داده‌است.

امیر فرشاد ابراهیمی نیز که از اعضای سرشناس و موسس انصار حزب الله بوده که سالهای متمادی با چهره‌های سیاسی و امنیتی بسیاری در داخل جمهوری اسلامی ارتباط داشته بارها در مقالات خود از کشته شدن چمران به عنوان ترور و یا حذف نامبرده است که توسط نیروهای امنیتی انجام شده است.

 

آثار هنری و نظامی

ازدکترچمران آثار هنری زیادی به جا مانده است که نشان دهنده شخصیت وروح چند بعدی وپیچیده اوست تابلوهای نقاشی مجسمه ها تعداد بسیار زیادی عکس از مناظر طبیعت ومختلف همچنین طرح های ابتکاری دکتر چمران درقسمت ادوات نظامی بسیار قابل توجه وخیره کننده است.

 

دستنوشته ها

پس ازمرگ دکترچمران دست نوشته های زیادی ازاو کشف شد که درطول سالیان اقامت درآمریکا،لبنان وبازگشت به ایران نگاشته شده بود.این دست نوشته ها بعدجدیدی ازشخصیت وتفکر دکترچمران را برای همگان روشن کرد وابعاد ناشناخته درونی روح شهید دکترچمران پس ازآن معلوم گردید.سبک نگارش این دست نوشته ها بیشتر به صورت عرفانی و عاشقانه است که دربعضی قسمت ها دارای سوزعمیق وشکننده ای است که نشان دهنده عمق بینش ودرک وسیع دکترچمران می باشد.

 

سه نمونه از دست نوشته ها

1. من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم، دست از گناهان بشویم، قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم، از دنیا و مافیها چشم بپوشم. تنها، آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم. من روزگار کودکی خود را در بزرگواری و شرف و زهد و تقوی سپری کرده‏ام. من آدم خوبی بوده‏ام، باید تصمیم بگیرم که مِن‏بعد نیز خود را عوض کنم. حوادث روزگار آدمی را پخته می‏کند و حتی گناهان مانند آتشی آدمی را می‏سوزاند.

2. ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را ﺑﻬانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره دلانِ مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم.

3. به دریا نگاه کردم،امواج و احساسات تو را دیدم که به سینه آب موج می زد.

به آسمان خیره شدم،طیران و معراج تورادیدم که تا بی نهایت ادامه داشت.

بر سینه های ابر سفید،همچون فراشی پاک گذر کردم،صفا و پاکی و خلوص تو را احساس کردم.

در آغوش ابرها فرو رفتم،احساس کردم که در آغوش پاک تو ،همه عالم را فراموش کرده ام،جز عشق ،جز لطف،جزصفا وخلوص،جزموج محبت،چیزی احساس نمی کنم.

خدایا! توراشکر می کنم که به من عرفان دادی تا همه فشارهاو دردها را تحمل کنم،همه دنیا را پشیزی شمارم،حیات را به قطره ای اشک تقدیم کنم.

خدایا تورا شکر می کنم که بی نهایت را خلق کردی و ما را از محدوده زمان و مکان آزاد نمودی و به بی نهایت اتصال دادی.

خدایا تو زیبایی را خلق کردی و در غروب افتاب،مخرجی برای تسهیل دردها و غم ها و انتقال ان ها به زیبایی و عرفان و در طلوع صبح ،حیات و نشاط و عظمت و مبارزه و زیبایی در غروب .

 

نگارش و ساخت اثر از زندگی چمران

سید مهدی شجاعی در حال نگارش اثری کامل از زندگی مصطفی چمران می‌باشد. ابراهیم حاتمی کیا کارگردان سینمای ایران نیز فیلمی را در دست تهیه دارد که به مقطعی از زندگی دکتر چمران یعنی روزهای حضور وی در پاوه در سال 1358 می‌پردازد. در این فیلم فریبرز عرب نیا نقش چمران و سعید راد نقش تیمسار فلاحی را بر عهده دارند. این وب سایت شما را در جریان پیشرفت مراحل تولید این فیلم قرار میدهد :  www.che-movie.ir

 

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا