گپ و گفتی با بابک جهانبخش خواننده موسیقی پاپ

بابک جهانبخش

احساس! شاید اولین چیزی است که با شنیدن صدای بابک جهانبخش یه ذهن خطور می کند. صدای لطیف و  عاشقانه در کنار موسیقی پر از احساس سبب شده تا بابک جهانبخش به عنوان یکی از موفق ترین خواننده های موسیقی پاپ سال های اخیر ایران به فعالیت خود ادامه دهد. بابک جهانبخش از آن دسته خوانندگانی است که یک شبه راه موفقیت را طی نکرده که بخواهد یک شبه آن را از دست بدهد.

او مسیر فعالیت حرفه ای خود را پله پله و به مرور دنبال کرد و حالا پس از گذشت یک دهه از انتشار نخستین آلبوم رسمی اش، توانسته جایگاهی مطمئن را به عنوان یک خواننده ترازاول موسیقی پاپ در ایران به دست بیاورد. او که زاده بوخوم آلمان است، از پنج سالگی نواختن پیانو را نزد یک استاد آلمانی در مدرسه موسیقی آزاد شهر زادگاهش آغاز کرد. پس از بازگشت به ایران نیز موسیقی را به صورت جدی تر ادامه داد و پس از اینکه در سال 76 مجوز رسمی خود برای فعالیت را از صدا و سیما دریافت کرد، یک قطعه را برای صدا و سیما ضبط  کرد.

موسیقی بابک جهانبخش اوایل به سبک «پاپ سنتی» دنبال می شد، اما بعدها به پیشنهاد یکی از اساتید موسیقی به «پاپ» تغییر سبک داد و با اینکه پذیرش این پیشنهاد سبب شد تا چندسالی در فعالیت هایش وقفه بیفتد اما سرانجام در سال 82 تولید اولین آلبوم خود را شروع و در سال 84 آلبوم «چی شده» را روانه بازار کرد. با او که به زودی آلبوم جدیدش روانه بازار می شود، درباره شرایط موسیقی پاپ، کنسرت ها و حضور افراد غیرمرتبط با موسیقی در این دنیا صحبت کردیم.

مشکل موسیقی مدعیان این عرصه هستند

مشکل اصلی حضور افراد غیرمرتبط با موسیقی است. زمانی بود که کسی کاری را به درستی انجام نمی داد و البته ادعایی نیز در مورد آن نداشت. به یاد دارم برخی از این افراد که در عرصه موسیقی فعالیت دارند، حتی روی آن را نداشتند که خود را معرفی کنند، اما حالا می بینیم شخصی کارش را بلد نیست و در عرصه موسیقی مدعی هم هست! البته در این میان روی مساله آموزش کم کاری شده و شاید بسیاری از روی بیکاری رو به خوانندگی آورده اند.

هرکسی آزاد است که به موسیقی ورود پیدا کند، اما مشکل حضور افرادی است که کارشان موسیقی نیست. کسانی که به ضرب و زور پا به این عرصه گذاشته اند و بیشترشان نیز خیلی زود از این عرصه حذف می شوند.ولی اتفاق مهم بی اعتمادی مخاطبان نسبت به اهالی اصلی موسیقی است و متاسفانه در هنری چون سینما نیز گاهی شاهد وقوع چنین مساله ای هستیم.

بابک جهانبخش

این روزها همه می خواهند دیده شوند

بابک جهانبخش در مورد دسته بندی های شکل گرفته در موسیقی زیرزمینی و مجاز نیز می گوید دسته بندی موسیقی در بخش های زیرزمینی، روزمینی، مجاز و غیرمجاز! چندان منطقی نیست. باید نظمی صورت بگیرد و متاسفانه این بی نظمی گاهی سبب سوءاستفاده برخی افراد نیز شده است. وقوع این اتفاقات، موسیقی را از شکل هنری آن خارج می کند و جمله نامناسب «هرکسی که قر می کند، می خواهد خواننده شود!» نیز گاهی به همین دلیل به کار برده می شود. مشکل اصلی این است که یک روز در جامعه ما بسیاری می خواهند «علی دایی» بشوند و  بازار مدارس فوتبال داغ می شود، روز دیگر عاشق سینما می شوند و روز دیگر هم بسیاری به خوانندگی تمایل پیدا می کنند! این روزها همه می خواهند از طریق تلویزیون دیده شوند.

اما باور کنیم که افراد می توانند در بخش های مختلف یک جامعه خدمت کنند. چرا باید به دنبال این شکل از دیده شدن باشیم؟

برای دیده شدن خواننده نشدم

خواندن من برای دیده شدن نبود. پدرم بسیار علاقه داشت من در عرصه موسیقی فعالیت داشته باشم و به همین دلیل از کودکی موسیقی را به صورت جدی دنبال کردم و سرانجام بعد از سال ها فعالیت، کار من دیده شد. برخی از جوانان ما نمی دانند به دنبال چه چیزی هستند و بسیاری پا به عرصه موسیقی می گذارند و با از دست دادن پول زیادی در نهایت از آن خارج می شوند.

موسیقی در ایران ارزان است

موسیقی در کشور ما ارزان است و همین این امر سبب شده تا هرکسی بخواهد به سمت آن بیاید. برای مثال ما برای تولید یک آلبوم حداقل یک سال زحمت می کشیم و در آخر با قیمتی ارزان در کنار ماست و تخم مرغ، آن را می فروشند. بسیاری از فعالیت های اقتصادی هنری به خاطر حمایت نشدن در حال از بین رفتن است و باید باور کنیم مشکل بسیار ریشه ای تر از این حرف هاست.

شعور موسیقیایی مخاطب را بالا نبرده ایم

امیدوارم کسی از این جمله من ناراحت نشود، ولی ما شعور موسیقیایی مخاطب را بالا نبرده ایم و به او ترانه را یاد نداده ایم، گویا این روزها هرچیز غیرمتعارفی خوب شده و اگر کسی کمی کلمات عجیب و غری و حتی چرت و پرت بگوید، زودتر افراد را به خود جذب می کند. اغلب مخاطبان ما «تینیجر» هستند و جالب آن که حتی چندسالی نیز تبی راه افتاده بود و برخی شرکت ها از ما می خواستند بیشتر به سمت موسیقی های شش و هشتی برویم!

هیچ وقت هنرم را نمی فروشم

در عرصه موسیقی تهیه کنندگان خوبی داریم، اما مشکل این بود که برخی از آنها کارشان این نبود و نمی دانستند که یک محصول فرهنگی را به فروش می رسانند. حتی برخی از آنان به سمت مطرح کردن خوانندگان زیرزمینی نیز می رفتند و با وضعیت موجود روز به روز تعداد خوانندگان خوب محدودتر شده است. بحث مالی برای من مهم است، اما هیچ وقت هنرم را نمی فروشم. معتقدم کار خوب خودش پول می آورد و وقتی کارت خوب و با کیفیت باشد، دیگر نباید به این مسائل فکر کنی.

خواننده سالار نیستم

خواننده سالاری در تمام جهان وجود دارد و مختص ایران نیست. البته در مورد من این مساله اتفاق نیفتاده و حتی در مجموعه ما به نوعی نوازنده سالاری وجود دارد و به نظرم در این میان مهم، نوع مدیریت است.

بابک جهانبخش

سود چندانی از کنسرت ها عاید من نمی شود

این که قیمت بلیت کنسرت ها بالاست، هم درست است و هم نادرست. قیمت بلبیت کنسرت ها بالاست، اما این پول نه در جیب تهیه کننده می رود و نه در جیب خواننده. قیمت کنسرت ها بالاست چون هزینه ها بالاست. در کجای دنیا یک خواننده در یک شب دو سانس اجرا دارد؟ همه چیز پول نیست و مطمئن باشید سود چندانی  عاید من نمی شود.

هرچه سالن های بزرگ تر با جمعیت بیشتری داشته باشیم به همان نسبت قیمت بلیت کنسرت ها کاهش می یابد. من دوست دارم با کمترین هزینه ها کنسرت برگزار کنم، ولی باور کنید نمی شود.

دیگر به بی امکاناتی عادت کرده ایم

داشتن امکانات مناسب اجرا برای یک گروه خیلی مهم است. سیستم صوتی سالن های ما برای کنسرت تعبیه نشده است و حتی در برخی شهرستان ها سالن برای اجرا هم وجود ندارد. جذابیت های یک اجرا و سالن می تواند مخاطب را به دیدن کنسرت ترغیب کند، ولی ما دیگر به این شرایط عادت کرده ایم!

پیشنهاداتی برای ورود به سینما داشته ام

برای ورود به سینما پیشنهاداتی داشته ام، ولی تا الان که مقاومت کرده ام! به نظرم انجام بعضی از کارها فرد را تخریب می کند و هرکسی هرکاری نباید انجام دهد. نباید باوری که مردم از تو دارند را خراب کنی.

جهانی کردن موسیقی تلفیقی

به نظرم تلفیق کردن موسیقی کار اشتباهی نیست و اگر به درستی بهای بیشتری به آن می دادیم، شاید در جهان نیز موسیقی تلفیق خود را به ثبت می کردیم. حتی برخی از سبک های موسیقی مانند «R&B» و «ROCK» نیز با همین تلفیق کردن به وجود آمده اند و اشکالی در این زمینه وجود ندارد.

نفس برگزاری جشنواره موسیقی فجر مهم است

جشنواره موسیقی فجر از جمله مهم ترین فستیوال های هنری در ایران است و من به شخصه علاقه مند به حضور در این جشنواره بوده و هستم.

اینکه جشنواره موسیقی فجر را با دیگر فستیوال ها مقایسه کنیم، بسیار ایده آل است. ما برای شناخته شدن این جشنواره نیاز به زمان داریم. نکته مهم، نفس برگزاری این جشنواره است، ولی برای بهبود آن نیاز به تبلیغات بیشتر، هزینه بیشتر و البته حضور افراد شاخص داریم. برای نتیجه گ رفتن باید برنامه ریزی مناسبی انجام شود و در نهایت باز هم تاکید دارم که خود برگزاری این جشنواره و حضور آن مهم است.

برخورد سلیقه ای با موسیقی درست نیست

به نظرم اگر همه بخش ها در یک فستیوال باشد، بهتر است و به این ترتیب هرکسی به سمت موسیقی موردعلاقه خود می رود. البته بخش جنبی جشنواره کمی حالت نمادین دارد ولی همین که موسیقی پاپ حذف نشود، جای خوشحالی دارد؛ فراموش نکینم موسیقی نیاز هر انسانی است و اگر حذف یا نادیده گرفته شود، قابل قبول نیست. در این بین برخورد سلیقه ای نیز کار درستی نیست و اینکه بگوییم موسیقی پاپ یا سنتی کدام بهتر است، مناسب نیست. هنر غذای روح است و باید به آن بها دهیم.

موسیقی پاپ، موسیقی مردمی است

موسیقی پاپ همان طور که اسمش معلوم است، یک موسیقی مردمی است و می تواند با مردم ارتباط نزدیکی برقرار کند. موسیقی پاپ طرفداران زیادی دارد و به نوعی زبان حال مردم است. درک و فهم این موسیقی راحت تر و ادبیات آن به زبان مردم کوچه و بازار نزدیک تر است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا