گفتگو با امید نعمتی خواننده گروه پالت

امید نعمتی

درست زمانی‌ که گروهی از جوانان در فضای مجازی با تصاویر آراسته شده توسط افکت‌های مختلف نرم‌افزاری و محصولات محدود به مولتی‌مدیای پیش‌ساخته‌شان در حال کسب‌شهرت هستند، عده‌ای دیگر از جوانان، به همان جوانی و با همان شور و شوق و علایق، منتها با همت و پشتکار بیشتر، گروه موسیقی را تشکیل می‌دهند و بدون افکت‌های مصنوعی و تنها با خلاقیت به شهرت می‌رسند، منظورم گروه پالت است.

جوانان مجازی با ابزار لایک، فالو بودن و منتشر شدن، شهرت خودشان را محک می‌زنند، این در حالی است که کمتر مجالی به‌دست‌ می‌آورند که مانند پالتی‌ها بتوانند از نزدیک با علاقه‌مندانشان(فالوئرها) آشنا شوند و در محافل فرهنگی واقعی کامنت‌های مخاطبانشان را بشنوند. باید جایی رودرروی آنها ایستاد، در چشم‌هایشان نگاه کرد و صادقانه به ایشان گفت: تو مشهور نیستی، تو فقط یک پروفایل فیس‌بوک داری. تفاوت شهرت در دنیای مجازی و دنیای واقعی و کثرت شهرت‌گرایی در شبکه‌های اجتماعی و کمبود محبوبیت‌های واقعی در دنیای امروز بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با امید نعمتی، خواننده‌ گروه پالت، کسی‌ که هم داخل فضای‌مجازی و هم در دنیای واقعی، شهرت را در عین جوانی تجربه کرده است.

دقت کردید وقتی وارد صفحه‌ها‌ی ‌مجازی می‌شویم، بعضی چیزها خیلی توی چشم می‌آید؟ مثلا دو، سه تا شغل مشخص و پوزهای هنری و روشنفکرانه که همه اصرار دارند هویت‌شان را با آنها تعریف کنند؟

۴۰ ‌سال پیش «اندی وارهول» با این جمله «روزی فرا می‌رسد که همه‌ مردم دنیا به اندازه‌ چند دقیقه امکان کسب شهرت را پیدا می‌کنند» وضعیت حالای ما را به نحوی پیش‌بینی کرده‌ بود. از سال‌ها قبل شبکه‌های اجتماعی مثل ۳۶۰ یا اورکات وجود داشتند، الان با فضاهای‌مجازی جدید و امکاناتی که در اختیار کاربرانشان می‌گذارند، انگار می‌خواهند همه آدم‌ها را به شهرت برسانند که البته به این «درشت‌شدن‌ها» نمی‌توان لفظ شهرت را اطلاق کرد.

‌امکانات مجازی چطور به کسب شهرت یک نفر کمک می‌کند؟

‌‌الان با نرم‌افزارهایی که وجود دارد و با امکاناتی که این نرم‌افزارها برای پخش روی اینترنت در اختیار افراد می‌گذارند، هرکسی می‌تواند آهنگ خودش را با بقیه به اشتراک بگذارد. موضوع بامزه‌ و جالبی که در شبکه‌های‌اجتماعی می‌بینیم این است که همه عکاس شده‌اند. فکر می‌کنم این موضوع به داشتن گوشی‌های دوربین‌دار بر‌می‌گردد، به وسیله این گوشی‌ها همه می‌توانند به سرعت عکس بگیرند و روی صفحه‌های اجتماعی‌شان بگذارند. نمی‌دانم چرا هر‌کس به نحوی دنبال مطرح‌کردن خودش و به‌دست آوردن شهرت‌ است. حالا بماند که با این شهرت‌های کاذب چه بلایی سر هنر‌های عکاسی و… می‌آید.

به نظرت مشهور بودن به معنای واقعی و در دنیای واقعی چه نشانه‌هایی دارد؟

ببینید، شهرت که اتفاقی و یکباره نیست. درواقع شهرت زاییده‌ کار کردن زیاد روی یک موضوع خاص است. کسی‌که موزیسین، بازیگر یا عکاسی حرفه‌ای است در وهله‌ اول یک زندگی واقعی دارد و هنرش به همراه کاری که انجام می‌دهد برای دنیای واقعی است. پس تلاش می‌کند، زحمت می‌کشد و روی حرفه‌ای که دارد بیشتر از دیگران وقت صرف می‌کند. دقیقا همین بیشتر از دیگران کار کردن دلیلی می‌شود برای این‌که با سایرین تفاوت داشته باشد. شهرت خوب به این معنی است که فرد کارش را بهتر از دیگرانی که تنها ادعا‌ی آن را دارند، انجام می‌دهد.

تفاوت شهرت دنیای مجازی با دنیای واقعی چیست؟

کسی ‌که در دنیای مجازی به دنبال کسب شهرت است به جای خلاقیت فقط ادعا دارد، همین‌طور از دانش لازم برای انجام آن کار بهره‌ای نبرده یا به اندازه‌‌ کافی دارای دانش نیست. در نتیجه نمی‌تواند خودش را در فضای واقعی معرفی کند. اما کسی که واقعا به کارش مسلط است و دانش‌ و مهارت لازم را دارد، دیگر لزومی ندارد که فقط خودش را به شبکه‌های‌اجتماعی محدود کند، او می‌تواند به‌راحتی هنرش را به مخاطبان واقعی‌اش ارایه دهد.

تفاوت عمده‌ هنرمندی با شهرت واقعی و کسی ‌که به دنبال شهرت از طریق هنرمند بودن است به طرز زندگی این دو برمی‌گردد. برای یک هنرمند واقعی، مشهور شدن به خودی‌خود شغل محسوب نمی‌شود بلکه تمام تلاش وی روی برنامه‌ریزی و کار بیشتر برای هنرش متمرکز می‌شود. یک هنرمند واقعی بخش اعظم وقت خود را به تمریناتش اختصاص می‌دهد. در ادامه‌ همین تلاش‌هاست که مردم بین کار افراد متفاوت تمایز می‌گذارند، یکی مشهور می‌شود و دیگری نه.

آسیب‌های شهرت‌طلبی‌های بی‌پایه در فضای مجازی چیست؟

فضای‌ مجازی صرفا فضای بد و مسمومی نیست. از یک‌طرف برای کسانی‌ که شهرت‌واقعی دارند مناسب است چون از این طریق می‌توانند با مخاطبانشان ارتباط برقرار کنند و از طرف دیگر برای کسانی ‌که واقعا هنری برای عرضه کردن دارند این امکان را فراهم می‌کند تا راحت‌تر بتوانند مهارت خودشان را به مردم معرفی کنند. خیلی از طراحان لباس ایرانی از طریق همین شبکه‌های‌اجتماعی مخاطب‌های خودشان را پیدا کردند. اما همان‌طور که گفتم نمی‌دانم در آینده چه بر سر هنر‌هایی که از آنها در شبکه‌های‌اجتماعی سوءاستفاده می‌شود، خواهد آمد.

خودت وقتی کار در حوزه‌ هنر را شروع کردی به شهرت فکر می‌کردی؟

من از زمان بچگی دوست داشتم نقاش شوم. البته از همان زمان هم موزیک کار می‌کردم و علاقه‌ کمی هم داشتم که باعث شد آواز خواندن و ساز زدن را پیش استادهای مختلفی یاد بگیرم و پیگیری کنم. همان روند را ادامه دادم تا وقتی که می‌خواستم برنامه‌ریزی کنیم روی کار، فکر می‌کنم همان تلاش مستمر دوران بچگی برای موسیقی دلیل حضورم در گروه موسیقی شد.

زمانی که می‌خواستیم پالت ‌را شکل دهیم، شهرت ‌هم در برنامه‌ریزی‌هایمان بود. کسی نیست که شهرت واقعی و نه کاذب، را دوست نداشته باشد. ما خواستیم موزیکی را که دوست داشتیم و برایش زحمت کشیده بودیم، عرضه کنیم و مردم خودشان تصمیم بگیرند که کار ما خوب است یا خیر. اگر می‌خواستیم کارمان را به دلال‌های هنری بسپاریم، هیچ‌کس ما را آن‌گونه که امروز می‌بیند، نمی‌دید.

شهروند

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا