گفتگو با شاهرخ خان بازیگر سینمای هند

گفتگو با شاهرخ خان بازیگر سینمای هند

شاهرخ خان، بازیگر سرشناس و مسلمان سینمای هند در کنار عامر و سلمان، لقب سه‌خان‌ بزرگ بالیوود را به خود اختصاص داده‌اند. نزدیک دو دهه است این سه نفر مطرح‌ترین بازیگران مرد روز سینمای کشور خود هستند و برای حفظ لقب بازیگر شماره یک بالیوود با هم رقابت دارند.

در بین این سه، شاهرخ خان مقبولیت عمومی بیشتری دارد و این در حالی است که کار بازیگری را پس از این دو شروع کرده است. این بازیگر چهل و نه ساله سینمای هند، فعالیت بازیگری را از سال ۱۹۸۸ با حضور در یک مجموعه تلویزیونی آغاز کرد. پس از بازی در چند مجموعه تلویزیونی در سال ۱۹۹۲ با «دیوانه» وارد دنیای سینما شد. این فیلم فروش خوبی در جدول گیشه نمایش کرد، ولی شاهرخ خان در سال ۱۹۹۳ و پس از حضور در چهار فیلم سینمایی دیگر بود که به صورت یک ستاره درآمد. در همان سال «ترس» (دار) هم از وی روی پرده سینماها رفت که با استقبال بالای تماشاگران روبه‌رو شد. از آن زمان، او یکی از مطرح‌ترین و محبوب‌ترین بازیگران سینمای هند است. از فیلم‌های مطرح دیگر شاهرخ‌خان می‌توان به «داماد شجاع»، «ارتش»، «بله قربان»، «دل دیوانه است»، «همشکل»، «محبت‌ها»، «شاید فردایی نباشد»، «دون»، «من خان هستم» و «تا وقتی زنده‌ام» اشاره کرد. آخرین فیلم سینمایی او روی پرده سینماهای جهان «قطار اکسپرس چنای» سال قبل به نمایش عمومی درآمد. شبکه نمایش چند روز پیش تعدادی از فیلم‌های سینمایی شاهرخ‌خان را نمایش داد و گفتگوی اینترنتی زیر به بهانه نمایش این فیلم‌ها ترجمه شده است.

از نقش‌هایی که تا به حال بازی کرده‌اید، راضی هستید؟

یک جورهایی بله. در طول دو دهه قبل برای بازی در نقش‌هایی دعوت شده‌ام که رضایت خاطرم را فراهم کرده است. آنها نقش‌های متنوعی بوده‌اند که در ژانرهای مختلف خودشان را نشان داده‌اند و به کمک آنها توانسته‌ام در قالب آدم‌ها و شخصیت‌های متفاوتی بروم.

نقشی هم بوده که دوست داشته‌اید بازی کنید و هنوز فرصت آن فراهم نیامده است؟

خب بله. همیشه آرزوی بازی در چند نقش خاص را داشته‌ام و امیدوارم بتوانم یک روز آنها را در جلوی دوربین سینما بازی کنم، اما فقط میل و خواسته من مطرح نیست. باید فیلمنامه‌های خوب و متفاوت هم به من پیشنهاد شود تا بتوانم بازی در آنها را قبول کنم. سینمای هند و بالیوود تا چند سال قبل درگیر دایره تکرار بود و قصه‌های تازه و بدیع را تجربه نمی‌کرد. به همین دلیل، من هم قدرت انتخاب زیادی نداشتم و مجبور بودم از بین آنچه هست، بهترین‌ها را برای کار انتخاب کنم، اما حالا مدتی است وضع فرق کرده است؛ هم فیلمسازان جوان خوشفکری از راه رسیده‌اند که طرح‌های تازه دارند و هم تماشاگران از قصه‌های بدیع و غیرمتعارف استقبال خوبی می‌کنند. این دو عامل باعث شده فیلم‌های خوب و متفاوتی ساخته شود و بازیگران بتوانند حضور در نقش‌های جدید و غیرتکراری را تجربه کنند. برای مثال، همیشه دوست داشتم نقش یک آدم کندذهن را بازی کنم و «نام من خان است» فرصت بازی در آن را برایم فراهم کرد.

گفته می‌شود در طول این همه سال، دوستان کمی برای خودتان پیدا کرده‌اید.

بله، دوستان صمیمی و نزدیک مرا افراد کمی تشکیل می‌دهند و دایره محدودی از دوستان صمیمی دارم. آدم خوش اقبالی هستم که آنها را در کنار خود دارم. احساس نزدیکی بسیار زیادی به آنها می‌کنم و تقریبا مثل خانواده‌ام هستند. در طول روز شما با آدم‌های خیلی زیادی برخورد کرده و روبه‌رو می‌شوید، اما تعداد اندکی از آنها با شما صادق هستند. در مقابل، شما هم باید با آنها صادق باشید.

متفاوت بودن را دوست دارید؟

در جلوی دوربین بله، اما در زندگی واقعی بستگی به موقعیتی دارد که در آن قرار می‌گیرم. دوست ندارم در یک قالب کاری کلیشه شوم. کلیشه شدن باعث عقبگرد بازیگر می‌شود. مگر تماشاگران تا چه زمانی حاضر به پذیرش شما در یک نقش هستند؟ شما چند بار می‌توانید یک قهرمان اکشن یا یک آدم رمانتیک باشید و هر بار هم تماشاگران با شما همراهی کنند؟ بالاخره یک جایی از شما خسته می‌شوند و باید مراقب باشید آن روز خیلی دور نباشد و باعث ناموفق‌شدنتان نشود. به همین دلیل، همیشه تلاش داشته‌ام هر چند وقت یکبار یک تنفس به خودم بدهم و خط و راه کاری‌ام را عوض کنم. زمانی ضدقهرمان فیلم‌ها بودم و بعد جوان رمانتیک شدم، قهرمان اکشن را هم تجربه کردم و در نقش‌های غیرمتعارف هم بازی می‌‌کنم.

شما یکی از بهترین ضدقهرمان‌های بالیوود بوده‌اید. قصد ندارید دوباره جلوی دوربین نقش یک ضدقهرمان را بازی کنید؟

بستگی به آن دارد که فیلمنامه خوبی در این رابطه پیشنهاد شود و شخصیت موردنظر، ساخت و پرداخت خوبی داشته باشد. شخصیتم در «ترس»(دار) و «بازیگر» را دوست دارم. آنها ضدقهرمان‌هایی قوی و خوب بودند و در دست فیلمنامه‌نویسان پرورش خیلی خوبی یافته بودند.

تماشاچی کاملا آنها را قبول و با هر دوی آنها همراهی و همذات‌پنداری می‌کرد. اگر قرار باشد فیلمنامه تازه‌ای در این رابطه پیشنهاد شود، باید مثل این دو فیلم قوی و محکم باشد، البته چند سال قبل «دان» را بازی کردم که شخصیتم در آن، یک جورهایی ضدقهرمان بود.

فکر می‌کنید توانسته‌اید به محبت‌های طرفداران خود پاسخ درخوری بدهید؟

فکر نمی‌کنم توانایی آن را داشته باشم که پاسخ این محبت‌ها را بدهم. آنها کارهای خیلی زیادی برایم کرده‌ و حامی اصلی‌ام در تمام این سال‌ها بوده‌اند. چه کار می‌توانم بکنم تا بتوانم این لطف و محبت‌ها را جبران کنم؟ عشق و محبتی که آنها به من می‌دهند باعث می‌شود تلاش بیشتری در کارم داشته باشم و مقام اول را در بین بازیگران سینما کسب کنم. احساس می‌کنم تنها کاری که می‌توانم برای طرفدارانم انجام دهم این است که همچنان کار کرده و هیچ وقت بازیگری را رها نکنم. در عین حال، سعی کنم هر روز کارهای بهتری انجام دهم.

با ستاره بودن چگونه کنار آمده‌اید؟

خودم را خوشبخت‌ترین آدم روی زمین می‌دانم و این را از هیچ‌کس پنهان نمی‌کنم، محافظ زیادی ندارم و در گفت‌وگوهایم با رسانه‌های گروهی از این گله نمی‌کنم که نمی‌توانم به راحتی برای خرید بروم یا در یک رستوران معمولی غذا بخورم. از آن دسته بازیگرانی هم نیستم که عینک آفتابی بزنم تا در بین مردم عادی شناخته نشوم. خودم را آن قدر ستاره بزرگی نمی‌بینم که بخواهم دست به چنین کارهایی بزنم. برای دیدن فیلم‌های سینمایی به سالن‌های نمایش فیلم می‌روم و با دوستان و خانواده‌ام در رستوران‌های سطح شهر غذا می‌خوریم. این در حالی است که می‌دانم مردم عادی به محض دیدنم به طرفم می‌آیند و عکس و امضا می‌خواهند، اما این مساله را نوعی مزاحمت نمی‌دانم و با آنها عکس یادگاری می‌گیرم و امضا می‌دهم.

بسیاری شما را برترین بازیگر بالیوود می‌دانند. نظر خودتان چیست؟

خیر، اصلا این لقب را باید به آمیتاب باچان، نصیرالدین شاه و نانا پاتکار داد. زمانی به آنها گفتم می‌خواهم در دنیای بازیگری به شما برسم و در جایگاه شما قرار گیرم. کمال حسن و راجش کانا هم در همین دسته قرار می‌گیرند.

اولین بار که راجش کانا را دیدم به او گفتم آرزوی بزرگ زندگی‌ام این است که با دستم شما را لمس کنم، آنها برترین​های بازیگری هستند. وقتی چنین لقبی به من داده می‌شود، می‌گویم هنوز راه درازی در پیش دارم تا آن لقب را به خودم اختصاص دهم.

ایندیا اف.ام / مترجم: کیکاووس زیاری/ ضمیمه قاب کوچک

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

۳ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا